آیا کف دستی که می گویند در هنگامه ظهور در آسمان ظاهر می شود همان عکسی است که توسط تلسکوپ فضایی ناسا گرفته شده؟
آیا کف دستی که می گویند در هنگامه ظهور در آسمان ظاهر می شود همان عکسی است که توسط تلسکوپ فضایی ناسا گرفته شده؟
تعدادی از نشانه های ظهور متصل به ظهور خواهند بود
و به گونه ای که میان آن ها و ظهور فاصله زیادی نیست و از پدیدار شدن
نخستین نشانه تا ظهور حضرت مهدی (عج) نشانه ها همچون حلقه های زنجیر، بدون
فاصله و پی در پی می آیند، چنان چه امام صادق (ع) در این باره می فرماید:
محققا همچون مهره های تسبیح، نشانه ها یکی پس از دیگری می آید.[۱]
علایمی
که در آستانه ظهور تحقق خواهد یافت پنج نشانه است که به آن ها علائم حتمی
گویند و به طور یقین واقع شدنی است، این علائم پنج گانه حتمی در روایات و
اخبار از حضرات معصومین (ع) به حضرت امام علی، امام باقر و امام صادق (ع)
مطرح شده است. حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند:« پنج علامت قبل از قیام
قائم ـ علیه السّلام ـ است: یمانی، سفیانی، نداکنندهای که از آسمان ندا
درمیدهد، فرو برده شدن در بیداء، کشته شدن نفس زکیه.»[۲]
۱ - صیحه آسمانی
یکی
از نشانه های ظهور صیحه آسمانی بیان شده است که ظاهراً در هنگام ظهور
امام زمان(ع) از آسمان شنیده می شود.[۳] و همه مردم آن را می شنوند.
در
روایات تعبیرهای: نداء و صوت نیز به کار رفته است که شاید اشاره به صیحه
آسمانی باشد و یا نشانه های جداگانه هستند. امام باقر(ع) فرمود: "ندا
کننده ای از آسمان، نام قائم را ندا می کند. پس هر که در شرق و غرب است،
آن را می شنود. از وحشت این صدا، خوابیده ها بیدار می شوند، ایستادگان
نشسته و نشستگان بر دو پای خویش می ایستند.
۲ـ خروج یمانی
از حضرت باقر ـ علیه السّلام ـ روایت شده که در حدیثی طولانی چنین فرمودند:
«خروج
سفیانی و یمانی و خراسانی (یعنی هاشمی) از نظر زمان در یک سال و یک ماه و
یک روز خواهد بود، نظمی همانند نظم دانههای تسبیح که پشت سرهم قرار
میگیرند... در این پرچمها، پرچمی هدایت کنندهتر از پرچم یمانی نیست؛ آن
پرچم هدایت است؛ زیرا که شما را به صاحبتان (یعنی حضرت مهدی ـ علیه السّلام
ـ) دعوت مینماید. وقتی که یمانی خروج نماید خرید و فروش اسلحه را بر مردم
و هر مسلمانی حرام میکند (یا حرام میشود). زمانی که یمانی ظهور کند به
سوی او بشتاب؛ زیرا پرچم او پرچم هدایت است. بر هیچ مسلمانی روا نیست که از
او روی برگرداند. هرکه مرتکب نافرمانی او شود از اهل آتش خواهد بود؛ زیرا
که وی به سوی حق و راه راست دعوت میکند.»[۴].
۳ ـ فرو برده شدن در سرزمین بیداء
در کتاب ”سیمای حضرت مهدی(عج) در قرآن “ ذیل آیه ۴۷ سوره مبارکه نساء در حدیثی طولانی آمده است:
”
و فرمانده لشکریان سفیانی در بیابان بیداء فرود می آید سپس منادی از آسمان
بانگ می زند: ای بیدا، این قوم را نابود کن که زمین بیداء آن ها را به کام
خود فرو می کشد. و جز سه تن کسی از آن ها جان سالم به در نبرد. خداوند
صورت های آن سه را به پشت بر می گرداند و آنان از قبیله کلب می باشند و در
باره آن ها این آیه نازل شده: ای کسانی که کتاب آسمانی به آن ها عطا شده،
به آنچه نازل کردیم – که آنچه را نزد خود دارید تصدیق می کند- ایمان آورید
پیش از آنکه صورت هایی را تغییر دهیم و آن ها را به پشت برگردانیم ... تا
آخر آیه
در همین کتاب ذیل آیه ۱۴۸ سوره بقره
در حدیثی تأویل آیه ۵۱ سوره سبأ را مربوط به خسف بیداء می داند: اگر ببینی
هنگامی که وحشت زده می شوند واز دست نمی روند بلکه از مکان نزدیکی گرفته می
شوند.
توضیح اینکه: سرزمین بیداء بین مکّه و
مدینه قرار دارد و از لشکر سفیانی جز دو یا سه نفر باقی نمی مانند. یکی
از آن ها برای بشارت به سوی مکه حرکت می کند و حضرت (عج) را مژدگانی می دهد
و دیگری به سوی سفیانی باز می گردد و او را انذار داده، از عاقبت شومش می
ترساند.
۴ ـ خروج سفیانی
از
امام صادق ـ علیه السّلام ـ روایت شده که فرمودند: «سفیانی از امور حتمی
است. خروج او در ماه رجب است از ابتدای خروج تا پایان خروجش پانزده ماه
است. شش ماه میجنگد. وقتی که در سرزمینهای دمشق و حمص و فلسطین و اردن و
قِنِّسرین تسلط یافت، نه ماه حکومت میکند؛ نه یک روز هم بیشتر.[۵]
از معلّّی بن خُنیس روایت شده که گوید از حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ شنیدم که میفرمود:
بعضی از امور حتمیاند و عدّهای غیر حتمی. از امور حتمی خروج سفیانی در رجب است[۶].
۵ ـ قتل نفس زکیه
شهادت
نفس زکیّه بین رکن و مقام در مسجدالحرام، از نشانههای قطعی ظهور حضرت
مهدی ـ علیه السّلام ـ است. در نَسَب نفس زکیّه اختلاف است؛ گروهی او را
حَسَنی و دستهای حسینی دانستهاند. این اختلاف در نسب ـ با توجّه به آنکه
از خاندان رسول خدا بودن وی روشن است ـ زیانی به مطلب نمیرساند.
حضرت
باقر ـ علیه السّلام ـ نیز فرمودند: «... و کشته شدن جوانی از آل محمّد ـ
صلی الله علیه و آله ـ بین رکن و مقام که نامش محمّد بن حسن نفس زکیّه است.
در این هنگام خروج قائم واقع خواهد شد.»[۷]
حضرت
صادق ـ علیه السّلام ـ چنین فرمودند: «بین قیام قائم آل محمّد ـ صلی الله
علیه و آله ـ و قتل نفس زکیّه بیش از پانزده شب فاصله نیست.»[۸]
در ضمن برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر کتاب های زیر را مطالعه نمایید:
۱ ـ عصر ظهور، علی کورانی
۲ ـ علائم آخرالزمان، محمودی گلپایگانی
۳ ـ پیش گویی ها و آخرالزمان، اسماعیل شفیعی سردستانی
۴ ـ منتخب الاثر، لطف الله صافی گلپایگانی
شیر و پنیر می تواند فراگیری فرد را در فصل امتحانات افزایش دهد
بیشتر ما به اشتباه فکر می کنیم رمز موفقیت در فصل امتحانات به یک جا نشستن و خواندن مکرر درس ها محدود می شود. اما اشتباه نکنید این، تنها بخشی از رمز موفقیت است و بخش دیگر مربوط به عوامل جانبی نظیر تغذیه می شود.
سال
کنکور یکی از سال های مهم و فراموش نشدنی خیلی ها است. اغلب دانش آموزان
بالاخره با این روز سرنوشت ساز روبرو خواهند شد. بیشتر ما به اشتباه فکر می
کنیم رمز موفقیت در امتحانات به یک جا نشستن و خواندن مکرر درس ها محدود
می شود. اما اشتباه نکنید این، تنها بخشی از رمز موفقیت است و بخش دیگر
مربوط به عوامل جانبی نظیر تغذیه می شود.
رسول رحمت صلی الله و علیه و آله که ثقلین
را به یادگار گذشت فرمود که این دو از هم جدا ناپذیرند و نیز خبر داد که
هدایت در گرو تمسک به قرآن و عترت علیهم السلام است و بس.
قرآن این
کتاب هدایت و نور که یکی از این ثقلین است وقتی ما را به آن سعادت واقعی می
رساند که از ثقل دیگر جدا نشود. آن که قرآن را کافی دانست و مکتب خود را
بی نیاز از عترت دانست به شهادت همین حدیث نورانی که قرآن و عترت را
جداناپذیر معرفی می کند از هر دو آنها محروم مانده است.
توجه به این
پیوند ناگسستنی، مفسرین آگاه را بر آن می دارد تا بی توجه به روایات اهل
بیت علیهم السلام دست به تفسیر قرآن نزنند. همین امر سبب شده تا تفاسیر
شیعه آمیخته با روایاتی باشد که از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام به
یادگار مانده است.
این روایات که گاه، تنها کلید فهم آیه است به صورت پراکنده در منابع روایی ما موجود است.
برخی
از دانشمندان گذشته و حال تلاش کرده اند تا روایاتی را که به گونه ای به
تفسیر و یا بیان آیه ای اشارت دارد در کتاب های مستقل جمع آوری کنند که
حاصل این زحمات، کتاب های ارزشمندی شده که نمونه های زیر از آن دسته اند:
1. تفسیر قمى در 2 جلد، نوشته على بن ابراهیم قمى (قرن 3)
2. البرهان فى تفسیر القرآن در 5 جلد، نوشته سید هاشم بحرانى (قرن 11)
3. تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب در 14 جلد، نوشته محمد بن محمدرضا قمى مشهدى (قرن 12)
4. تفسیر جامع در 7 جلد، نوشته سید محمد ابراهیم بروجردى (معاصر)
حجم
بالای این کتاب ها و نداشتن ترجمه نوع این آثار از یک سو و لزوم ترویج این
نوع روایات و توجه به آنها در کنار کلام قرآن کریم ما را بر آن داشت تا به
صورت گزینشی برخی از این روایات را استخراج کرده و با ترجمه روان و ارائه
توضیح در هر جا که لازم به نظر می آید این معارف را به جامعه قرآن دوست و
ارادتمند به اهل بیت علیهم السلام تقدیم نماییم.
کوتاهی متن، تخصصی
نبودن در رشته خاصی مانند فقه، وجود آن در منابع معتبر و اصیل شیعه از
مهمترین معیارهای ما در گزینش این روایات است که امیدواریم مقبول خداوند
رحمان قرار گیرد.
وَإِذْ فَرَقْنَا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَیْنَاکُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ (50/ بقره)
و به یاد آورید زمانى را که دریا را برایتان شکافتیم و شما را نجات دادیم و فرعونیان را غرق کردیم.
دعایی
که حضرت موسی علیه السلام خواند و خدا دریا را شکافت. نقل شده است در جنگ
حنین که در نهایت با امداد الهی [1] به پیروزی لشگر اسلام انجامید بعد از
شکست ابتدایی لشگر اسلام و فرار تعداد زیادی از مسلمانان، رسول خدا صلی
الله علیه و آله دست به آسمان بلند کرد و عرضه داشت: «اللّهمّ، لک الحمد و
إلیک المشتکى و أنت المستعان».
جرئیل علیه السلام نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله! دَعَوتَ بِما دَعَا بِه مُوسى حِینَ فَلَقَ اللَّهُ لَهُ البَحرَ و نَجّاهُ مِن فِرعَونَ. ای رسول خدا! خدا را به کلماتی خواندی که موسی هنگامی که خدا دریا را برای او شکافت و از دست فرعون نجاتش داد خدا را با آن خوانده بود. [2]
در روایتی این عبارت، اسم اکبر خدا نامیده شده است [3] و در روایت دیگری رسول خدا فرمود:
جبرئیل
علیه السلام به من گفت: می خواهید به شما کلماتی را بیاموزم [4] که موسی
علیه السلام آنها را هنگام شکافته شدن دریا گفت؟ گفتم: بله. او گفت: بگو «اللَّهُمَّ
لَکَ الْحَمْدُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ بِکَ الْمُسْتَغَاثُ وَ
أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ
الْعَلِیِّ الْعَظِیم»[5]
وَإِذِ
اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاکَ الْحَجَرَ
فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْناً (60/ بقره)
و
به یاد آورید زمانى را که موسى براى قوم خود آب طلب کرد. ما به او گفتیم:
عصایت را به سنگ بزن. [او زد و] دوازده چشمه از آن جارى شد.
الحجر الأسود یکی از سنکهایی است که از بهشت نازل شده است
سه سنگ بهشتی
امام
باقر علیه السلام فرمود: «نزلت ثللاثة أحجار من الجنة: مقام إبراهیم و حجر
بنى إسرائیل، و الحجر الأسود»؛ سه سنگ اند که از بهشت نازل شده اند. آن سه
عبارتند از: مقام ابراهیم [6]، سنگ بنی اسرائیل [که در آیه به آن اشاره
شده است] و حجرالاسود که وقتی خدا آن را به ابراهیم علیه السلام سپرد از
کاغذ هم سفیدتر بود و در اثر خطاهای بنی آدم سیاه شد. [7]
وَبَآوُوْاْ
بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَانُواْ یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ
اللَّهِ وَیَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ ذَلِکَ بِمَا
عَصَواْ وَّکَانُواْ یَعْتَدُونَ(61/ بقره)
بنی
اسرائیل سزاوار خشم خدا شدند و این به سبب آن بود که آنان همواره به آیات
خدا کفر مى ورزیدند و پیامبران را به ناحق مى کشتند. دلیل این [کفرورزى و
کشتن پیامبران] آن بود که [از فرمانِ من] سرپیچى نمودند و پیوسته [از
حدود حق] تجاوز مىکردند.
لزوم حفظ اسرار و گناه فاش ساختن آن
امام صادق علیه السلام این آیه را تلاوت کردند و فرمودند: «وَ
اللَّهِ مَا قَتَلُوهُمْ بِأَیْدِیهِمْ وَ لَا ضَرَبُوهُمْ
بِأَسْیَافِهِمْ وَ لَکِنَّهُمْ سَمِعُوا أَحَادِیثَهُمْ فَأَذَاعُوهَا
فَأُخِذُوا عَلَیْهَا فَقُتِلُوا»؛ به خدا قسم که آنها را
با دست هاى خود نکشتند و با شمشیرهایشان نزدند؛ بلکه سخنان ایشان را شنیدند
و آنها را [نزد دشمنان و بدخواهان] فاش ساختند و در نتیجه، آن پیامبران
دستگیر و کشته شدند. [8]
نکته:
تقیه
و لزوم حفظ اسرار درون مکتب از آموزه های مهم شیعه است که تکیه بر عقل و
نقل دارد. بی تردید در دنیای امروز، وجوب برائت از دشمنان اهل بیت علیهم
السلام که به دلایل گوناگون مورد احترام قشر گسترده ای از مسلمانان جهان
هستند از جمله همین موارد است که باید در حفظ آن کوشید.
به یقین
کسانی که با افشاگری این آموزه (آن هم با مجالس و رفتارهای ناشایست) سبب می
شوند تا جان شیعیان پاک و بی گناه در مناطق دیگر جهان به خطر افتد نمونه
ای از بنی اسرائیلیان این آیه اند.
قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً (83/ بقره)
با
مردم به نیکی سخن بگویید. روش سخن گفتن (معاشرت) با دیگران. امام باقر
علیه السلام درباره این آیه فرمود: «قولوا للناسِ أحسَنَ ما تُحِبُّونَ أن
یُقالَ فیکُم»؛ بهترین سخنى را که دوست دارید درباره شما گفته شود، به
مردم بگویید. [9]
امام صادق علیه السلام نصیحت (خیرخواهی و یکرنگی)
[10] را از مصادیق «قول حسن» شمرده و به مداومت بر آن توصیه کرده و در کنار
همین بخش از آیه می فرماید: «وَ لَا تَدَعِ النَّصِیحَةَ فِی کُلِّ
حَال»؛ در هر حال نصیحت را رها نکن. [11]
در برخی تفاسیر مانند
«المیزان» این تعبیر را کنایه از «حسن معاشرت با مردم» گرفته اند که بر این
اساس ترجمه روایت می شود: بهترین رفتاری را که دوست داری دیگران با تو
داشته باشند تو با آنها داشته باش.
===============================
پی نوشت ها:
1. لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِی مَواطِنَ کَثِیرَةٍ وَ یَوْمَ حُنَیْن (25/ توبه)
2. تفسیر القمی، 1/287
3. فَهَبَطَ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ لَقَدْ دَعَوْتَ اللَّهَ بِاسْمِهِ الْأَکْبَرِ. الجعفریات، 218
4.
در حقیقت جبرئیل وسیله ای است که خدا بواسطه او بر علوم پیامبرش می افزاید
و او را رشد می دهد. این یعنی معلم پیامبر ص خداوند است نه جبرئیل.
5. الدعوات مرحوم راوندی، 55
6.
سنگی که جای پای حضرت ابراهیم علیه السلام بر روی آن مانده و اکنون در
محفظه ای بلوری در کنار خانه خدا نگهداری می شود. نماز خواندن پشت آن از
اعمال حج و عمره است.
7. مجمع البیان 1/383
8. کافی 2/371
9. کافی 2/165
10.نصیحت
از ماده نصح هم به معنای خلوص است (لسان العرب 2/615) پند دادن را هم از
آن جهت نصح و نصیحت گویند که از روى خلوص نیّت و خیر خواهى محض است (قاموس
قرآن 8/71)
11. مصباح الشریعة، ص 43