دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

الهى ! بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.
الهى ! راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.
الهى ! یا من یعفو عن الکثیر و یعطى الکثیر بالقلیل از زحمت کثرتم وارهان و رحمت وحدتم ده.
الهى ! سالیانى مى‏پنداشتم که ما حافظ دین توایم استغفرک اللهم در این لیلة الرغائب هزار و سیصد و نود فهمیدم که دین تو حافظ ما است احمدک اللهم.
الهى ! چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.
الهى ! ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره اى و ما همه هیچکاره ‏ایم و تنها تو کاره اى.
الهى ! از پاى تا فرقم در نور تو غرقم یا نور السموات و الارض انعمت فزد.
الهى ! شان این کلمه کوچک که به این علو و عظمت است پس یا على یا عظیم شان متکلم اینهمه کلمات شگفت لا تتناهى چون خواهد بود.
الهى ! واى بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم.
الهى ! چون تو حاضرى چه جویم و چون تو ناظرى چه گویم.
الهى ! چگونه گویم نشناختمت که شناختمت و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت...
هی دل چگونه کالای است که شکسته آن را خریداری و فرموده ای پیش دل شکسته ام.
الهی عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه بایدکرد
الهی همه از تو دوا خواهند حسن از تو درد خواهد.
الهی اگر تقسیم شود به من بیشتر از این که دادی نمی رسد فلک الحمد.
الهی ما را یارای دیدن خورشید نیست،دم از دیدن خورشید آفرین چون زنیم.
الهی همه گویند بده حسن گوید بگیر.
الهی از نماز و روزه ام توبه کردم به حق اهل نماز و روزه ات توبه این نا اهل را بپذیر.
الهی به فضلت سینه بی کینه ام دادی بجودت شرح صدرم عطا بفرما.
الهی اگر چه درویشم ولی داراتر از من کیست که تو دارائی منی.
الهی دندان دادی نان دادی، جان دادی جانان بده.

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .
الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم و گاهی در آب دیده غرق .

طبقه بندی موضوعی

۱۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۵
بهمن


افسران - ضرب المثل
  • طاهره نظیفی
۲۵
بهمن
در دنیایی زندگی می کنیم که بیشتر چیزهای قیمتی، بَدَلی دارند اگر به اطراف خود نگاه کنید نمونه های فراوانی را خواهید دید. حتّی گاهی برای شخصیّت ها هم، بَدَل پیدا می شود. از کسانی که مدّعی هستند که مهدی موعودند (1) تا آنها که ادعّای پیامبری دارند و اینکه به ایشان وحی می شود تا آن که در حقّش گفته می شود که معصوم پانزدهم است.

محمدحسن بشیری
زینب کذّابه

در عصر متوّکل عبّاسی زنی می زیست که ادّعا می کرد دختر علیّ علیه السّلام است. خبر به خلیفه عبّاسی رسید، او را احضار کردند خلیفه به او گفت خودت را معرفّی کن.
جواب داد: من زینب دختر علی هستم.
متوکّل پرسید: زینب بنت علی در گذشته دور می زیسته (و رحلت کرده است) در حالی که تو جوانی، چطور ممکن است؟
جواب داد: دعای رسول خدا صلی الله علیه و آله که هر پنجاه سال، جوانیِ من برگردد، درباره ام محقّق شده است.
خلیفه از پسِ مسئله بر نیامد برای همین بزرگان آل أبی طالب را فراخواند تا چاره ای کنند دروغ آن زن معلوم شود. طبق این نقل شخصی به نام فتح به خلیفه می گوید کار به دست إبن الرضا (امام هادی علیه السّلام) به سرانجام می رسد. به امام اطّلاع داده شد و ایشان در جلسه حاضر شدند و فرمودند: فرزندان علیّ علیه السّلام نشانه ای دارند.
خلیفه پرسید آن نشانه چیست؟ امام فرمودند: درندگان متعرّض فرزندان علیّ علیه السّلام نمی شوند. این زن را کنار درنده ای قرار دهید، اگر متعرّض او نشدند، راست می گوید.

اشیای قیمتی بدلی دارند اکنون می گوییم چه چیز از دین و معنویّت قیمتی تر؟ انسانِ گرفتارِ امروز، به دنبال آرامش است و این آرامشِ مطلوب، در پرتوِ معنویّت دینی به دست می آید همان که هزاران رقیب و بدل دارد. مراقب باشیم که در این بازار، دین و معنویّت بدلی نصیبمان نشود

آن زن که جا خورده بود رو به متوکّل گفت: ای امیرمؤمنان به دادم برس که او (امام هادی علیه السّلام) قصد جان مرا کرده، این را گفت و پا به فرار گذاشت و چنین ندا سر داد: ألا إنّنی زینب الکذّابة/ بدانید که من زینب کذّابه هستم. (2) در روزگار ما نیز از این دست ادّعاها وجود دارد آنچه مهمّ است این است که چه عواملی سبب چنین ادّعاهایی می شود؟ جلب توجّه مردم یا فراهم کردن دکّانی برای کاسبی یا اقدامی جدّی با برنامه ریزی برای آسیب زدن به دین یا حتّی وجود بیماری روانی در شخص مدّعی یا واقعاً خدمتی به جامع انسانی؛ نباید فراموش کنیم که زمین پیدایش این ادّعاها در جامع اسلامی فراهم است و آن تعلّق خاطری است که به امور قدسی وجود دارد به عنوان نمونه اکنون که در زمان غیبت امام علیه السّلام بِسر می بریم اگر بشنویم شخصی دائماً با حضرت ولیّ عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف در ارتباط است و عدّه ای هم دور او جمع شده باشند، چه می کنیم؟ اگر دوست ما تعریف کند در جلسه ای شرکت می کند که حاضران به صورت مستقیم با امام مهدی علیه السّلام در ارتباط هستند، چطور؟ یا اطّلاع از شخصی که به سبب احاطه و تسلّط بر کائنات، قادر است تمام مشکلات روحی و اضطراب ها را درمان کند، به محضرش می رویم، یا فردی که برای هر گرفتاری، نسخه ای یا دعایی تجویز می کند، آدرسش را پیدا می کنیم. خودِ آسیب و انحراف نشان می دهد که حقّ و حقیقتی وجود دارد، چه باید کرد؟ 

به این چند نکته توجّه کنید:
اوّل. همانطور که در ابتدا بیان شد اشیای قیمتی بدلی دارند اکنون می گوییم چه چیز از دین و معنویّت قیمتی تر؟ انسانِ گرفتارِ امروز، به دنبال آرامش است و این آرامشِ مطلوب، در پرتوِ معنویّت دینی به دست می آید همان که هزاران رقیب و بدل دارد. مراقب باشیم که در این بازار، دین و معنویّت بدلی نصیبمان نشود.

دوم. گاهی ممکن است به این دلیل که شیء اصیل قابل دسترسی نیست، به بدلی آن اکتفا شود امّا نسبت به معرفت دینی و معنویّت دینی باید گفت که کاملاً در دسترس همگان می باشد. البته تصدیق می فرمایید برای دستیابی به شیء قیمتی و اصیل باید هزینه کرد.

سوم. آرامشی که در پرتوِ معارف الهی به دست آید، فراگیر و ماندگار است نه محدود و مقطعی.

چهارم. ملاک تشخیص اصیل از بدلی، دلیل عقلی و دلیل نقلی یعنی کتاب و سنّت می باشد که بر اساس آن می توان هر ادّعایی را تحلیل و ارزیابی کرد. بدون شکّ متخصّصان علوم عقلی و نقلی (دین شناسان) می توانند در این موضوع راهنمایی کنند.

پنچم. گاهی برای اثبات یک ادّعا، از خواب استفاده می شود، خواب دیدند که چه و چه،خواب هیچ اعتباری به لحاظ معرفت دینی که بر اساس آن یک اعتقادی را تبیین کنیم ندارد. (دقت دارید منظور خواب افراد عادی (غیر معصوم) می باشد در حالی که خواب معصوم مانند بیداری او معتبر و حجّت می باشد.)

پی نوشت ها:
1.برای آشنایی با این مدّعیان در طول تاریخ، به کتاب ارزشمند مهدیان دروغین نوشت حجةالاسلام و المسلمین رسول جعفریان مراجعه کنید.
2.مجلسی،محمّد باقر،بحار الانوار،اسلامیّه،چاپ چهارم،1385ش،ج50،ص204


  • طاهره نظیفی
۱۶
بهمن

برزخ,عالم برزخ,زندگی در برزخ,ویژگیهای عالم برزخ

افرادی که می میرند بر اساس قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) به عالم برزخ منتقل می شوند. اما سوالات فراوانی در این زمینه مطرح است از جمله: رابطه این اشخاص که در برزخ هستند با دنیا و اهل دنیا چگونه است؟ آیا این رابطه قطع شده وهیچ اطلاعی از همدیگر ندارند وانتظاری هم از اشخاص دنیایی ندارند یا اگر ارتباط دارند کیفیت این ارتباط به چه شکل است؟ آیا پرونده اعمال بسته شده یا نه فرصت تغییر در این پرونده وجود دارد؟ از طرفی وظیفه ما نسبت به برزخیان وهمچنین نسبت به برزخ خودمان چیست؟

زندگی در برزخ
کسانی که در ارتباط با این عالم هستند اشراف کلی دارند. اگر مومن باشند همه خوبی های اهلشان را مشاهده می کنند و لذت می برند. اگر کافر باشند برعکس خوبی ها را اجازه نمی دهند مشاهده بکنند و فقط بدی ها را می بینند. اینکه گفته می شود می توانند به دیدن اهل دنیا بیایند فقط بر حسب مقام و مرتبه شان در آن عالم است.

کسانی که در ارتباط با این عالم هستند اشراف کلی دارند. اگر مومن باشند همه خوبی های اهلشان را مشاهده می کنند و لذت می برند. اگر کافر باشند برعکس خوبی ها را اجازه نمی دهند مشاهده بکنند و فقط بدی ها را می بینند.


اختیار و آزادی به این شکل  که در دنیا هست در عالم برزخ  وجود ندارد بلکه تحت مقررات همان عالم است. بنابراین بعضی افراد ممکن است هفته ای یک بار، بعضی دیگر  ماهی یک بار، بعضی ها سالی یکبار اجازه داشته باشند به دیدن خانواده خود بیایند. به هر حال این امکان برایشان هست که بتواند بیایند و بر خانواده، اهل  یا دوستانشان آ گاهی  پیدا بکنند.


امکان ارتباط از هر دو طرف یعنی هم دنیا و هم آخرت وجود دارد. یعنی انسان اگر تزکیه نفس و تهذیب نفس کرده باشد می تواند به طور ارادی با افراد در عالم برزخ ارتباط داشته باشد. البته از این مسئله خیلی سوء استفاده می شود. متأسفانه برخی افراد ادعاهایی می کنند که این ادعاها دروغ است و بیش از نود درصد کسانی که ادعای ارتباط با ارواح و احضار ارواح و مسائلی از این قبیل می کنند دروغ می گویند. اگر چه هم عقلاً ، هم وجداناً و هم نقلاً امکانش وجود دارد.


امکان ارتباط بین این عالم و انسان ها با عالم برزخ و ارواح که همان وجودهای برزخی  هستند را هم علم و تجربه تا حدی پذیرفته و هم در شرع و آیات و روایات به این موضوع اشاره شده. اما در این زمینه نباید حرف هر مدعی را پذیرفت.


ارواح اجازه دارند گاهگاهی با دنیا ارتباط برقرار بکنند یا در عالم رویا و یا در عالم بیداری و از این طرف برای اهل دنیا هم امکان ارتباط هست مشروط بر اینکه تهذیب نفس و تزکیه شده باشد و روح قدرت ورود به عالم برزخ را داشته وانسان چشم برزخی و گوش برزخی پیدا کرده باشد.


البته همه انسان ها وجود برزخی دارند و همین الان در باطن وجود هر یک از ما وجود برزخی موجود است.همان وجودی که در عالم رویا تحقق و تجلی پیدا می کند، آن وجود، وجود برزخی انسان است. منتها آن برزخ، متصل است. زیرا انسان بطور کامل از عالم دنیا منفصل نشده اگرچه مرتبه ای از مراتب وجود برزخی در وجود اوهست. در حالی که  بحث در باره عالم برزخ، برزخ منفصل است. زیرا انسان از مراتب چهارگانه هستی سه مرتبه را حائز است:

1 - وجود مادی که عالم ناسوتی است.
2 - وجود ملکوتی یا وجود برزخی که همان عالم ملکوت انسان است.
3 - وجود جبروتی یا وجود تجرد محض که عالم عقل و روح است.

بنابراین انسان هر سه مرتبه را دارد که این مراتب در عالم رویا تجلی پیدا می کنند .وقتی انسان در حال خواب رویایی را می بیند در واقع با وجود برزخیش ادراک دارد.


اما اآیا آنها می توانند در سرنوشت ما تأثیر بگذارند؟ بله، مخصوصاً آنهایی که ذوی الحقوق ما هستند. ای بسا پدر و مادری که در عالم برزخ دعا می کنند و خدا دعا یشان را در حق فرزندشان مستجاب می کند. لذا در روایات داریم که یکی از جاهایی که انسان خوب است دعا بکند کنار قبر پدر و مادر است.

 وظیفه ما
اما وظیفه ما چیست و باید چکار بکنیم؟ آنچه که مسلم است تکلیف ما این است که مشکلات آنها را در آن عالم حل بکنیم. آنها در عالم برزخ گرفتاری های فراوانی دارند. اگر حق الناسی برگردنشان هست باید رفع بکنیم. اگر حق الله بر گردنشان هست یا عباداتشان را انجام ندادند اما انجام بدهیم، برای آنها استغفار کنیم، قرآن بخوانیم، خیرات بدهیم و کارهایی از این قبیل که شدیداً نیاز دارند. این کارها به نفع ما نیز هست.


خیرات رساندن به مردگان ، هم به نفع آنهاست هم به نفع ما. بنابراین ما تکلیف داریم که آنها را کمک کنیم، مشکلاتشان را حل کنیم. اما در مشکلات واجبات در اولویت هستند . واجبات ممکن است حق الناس یا حق الله باشد. در مرحله بعد باید به مستحبات بپردازیم.


پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در شب معراج باطن انسان ها را دید و برزخ انسان ها یعنی ملکوت انسان ها، ملکوت افعال و اعمال را گاهی را به دیگران نشان می دادند. اهل بیت(علیهم السلام ) بهشت و جهنم برزخ را به دیگران نشان می دادند. کسانی هستند که به سادگی می توانند در همین بیداری با ارواح در عالم برزخ، در ارتباط باشند. یعنی به قبرستان می روند، صحبت می کنند، حرف می زنند  خبر می گیرند و خبر می دهند.


روایات هم تأیید می کند که ائمه(علیهم السلام) سر قبر صحبت می کردند و این صحبت ها گاهی مفصل و گاهی خلاصه بوده.

امام علی(علیه السلام) وقتی که از جنگ صفین برمی گشتند قبل از اینکه وارد کوفه بشوند در قبرستان شروع کردند با اهل مزار سخن گفتن. این حادثه قبلاً هم اتفاق افتاده بود. در جنگ نهروان حضرت دستور داد ذوالحدیثه و دیگرانی که کشته شده بودند را نشاندند بعد به آنها گفت ما آنچه که پروردگار به ما وعده داده بود به حق یافتیم. آیا شما هم وعده عذاب الهی را درک کردید؟


شبیه این را پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)  در جنگ بدر انجام داد. وقتی کشته های بدر را درچاه ریختند ، رفتند سر چاه و آنها را به اسم یکی یکی صدا زدند  فلانی، فلانی، ...  وعده الهی را ما تحقق یافته دیدیم آیا شما هم عذاب های الهی را تحقق یافته دیدید؟ وقتی سوال کردند یا رسول الله اینها که مرده اند، نمی فهمند، فرمود: شماها از آنها شنواتر نیستید. یعنی سخن گفتن و ارتباط با آنها ممکن است.

 خلاصه سخن
حاصل اینکه ارتباط بین این عالم (دنیا) و آن عالم (برزخ) هم از طرف برزخیان امکان دارد هم از طرف انسان هایی که در دنیا زندگی می کنند. از طرفی ما تکلیف داریم که آنها را کمک کنیم، مشکلاتشان را حل کنیم. اما در مشکلات واجبا ت در اولویت هستند . واجبات ممکن است حق الناس یا حق الله باشد. در مرحله بعد باید به مستحبات بپردازیم. 

 

منبع:tebyan.net


  • طاهره نظیفی
۱۶
بهمن

طرز تهیه قره قروت,قره قروت خانگیCenter
قره‌قروت مانند دیگر لبنیات برای پیشگیری از پوکی استخوان مفید است. قره‌قروت حاوی پروتئین، کربوهیدرات و چربی است.

قره‌قروت یا قره‌قروت یکی از فرآورده‌های فرعی شیر است که به روش سنتی از کشک تولید می‌شود.

هر 100 گرم قره‌قروت حاوی240 کیلوکالری انرژی است که می‌تواند بخشی از انرژی مورد نیاز روزانه را تأمین کند.

قره‌قروت حاوی پروتئین، کربوهیدرات و چربی است.

پروتئین موجود در این فرآورده نقش ساختاری و استحکامی در بدن (به ویژه عضلات) دارد و به رشد و نمو کمک می‌کند.


قند موجود در قره‌قروت از نوع لاکتوز است که از بهترین قندهای طبیعی می‌باشد و انرژی کمتری نسبت به قند معمولی دارد. لاکتوز در طی فرآیند تولید قره‌قروت شکسته شده و به قند ساده‌تر تبدیل می‌شود، بنابراین مصرف قره‌قروت برای افرادی که دچار عدم تحمل لاکتوز شیر می‌باشند، مشکلی ایجاد نمی‌کند.

از مهم‌ترین خواص قره‌قروت، درصد پایین چربی آن است که این محصول را به یک محصول رژیمی برای افراد دچار اضافه وزن و چربی خون بالا تبدیل کرده است.

قره‌قروت مانند سایر فرآورده‌های لبنی، حاوی کلسیم است. کلسیم از نرمی استخوان در کودکان و پوکی استخوان در بزرگ‌سالان پیشگیری می‌کند و باعث استحکام دندان‌ها و تنظیم رشد و تقسیم سلول‌های پوششی لوله گوارش می‌شود.

قره قروت حاوی ویتامین D نیز می‌باشد. این ویتامین باعث افزایش جذب کلسیم در بدن می‌شود، در نتیجه از عوارض کمبود کلسیم پیشگیری می‌کند. همچنین از ابتلا به سرطان روده بزرگ نیز جلوگیری می‌کند.

سایر املاح و مواد مغذی موجود در این فرآورده نیز در فعال‌سازی آنزیم‌ها و ویتامین‌ها و مقاومت بدن در برابر بیماری‌های عفونی نقش موثری دارند.

از آنجایی که قره‌قروت حاوی اسیدهای آلی می‌باشد، ضدعفونی‌کننده لوله گوارش است، زیرا باعث جلوگیری از رشد باکتری‌های مضر در لوله گوارش می‌شود.

اگر قره‌قروت کشک را نگیرند، میزان اسید لاکتیک و کلسیم کشک بیشتر و مزه آن ترش‌تر می‌شود.

روش تهیه‎‌ ی قره قروت
برای تهیه قره قورت معمولاً آب ماست را (بخشی از ماست را که هنگام تغلیظ از آن جدا می‌شود) به وسیله ی حرارت تغلیظ نموده و بسته بندی می‌کنند. این محصول بسیار ترش مزه بوده و به عنوان چاشنی همراه غذاهای مختلف مصرف می‌شود.

روش خانگی
ابتدا دوغ را جوشانده تا آن قدر غلیظ شود که به رنگ قهوه ای برسد. البته می‌توان آب ماست را با حرارت ملایم جوشاند تا سیاه شود و سپس آن را روی پلاستیک پهن کرد تا سفت شود.

روش تهیه قره قروت از دوغ
دوغ ترش شده را در مشک میریزند تا تمام چربی آن که کره میباشد جدا گردد. بعد باقیمانده دوغ را میجوشانند تا غلیظ شود، سپس آن را روی پارچه صاف میکنند تا آب آن گرفته شود و باقیمانده را که روی پارچه مانده است، به صورت گلوله یا بیضی یا استوانه در آورده، میگذارند تا خشک گردد و نام آن را کشک میگذارند.

آب چکیده از پارچه را با کمی شیر مخلوط کرده و بعد میجوشانند تا جسمی سرخ رنگ و ترش مزه که قره‌قروت نام دارد به دست آید. نام این محصول قره‌قروت یا ترف سیاه است.

توصیه ها :
1- از آنجایی که ممکن است به منظور ایجاد طعم و جلوگیری از رشد برخی میکروب‌ها، به فرآورده‌هایی نظیر کشک و قره‌قوروت، میزان زیادی نمک اضافه شود، مصرف این‌گونه محصولات به افراد دچار پرفشاری خون توصیه نمی‌شود.

2- در حال حاضر برخی از قره‌قوروت‌ها به صورت سنتی و در شرایط غیربهداشتی تهیه و بسته‌بندی می‌شوند. مصرف فرآورده‌های غیرپاستوریزه منجر به بروز بیماری‌های گوارشی و مسمومیت می‌شود.    
3- هنگام خرید چنین محصولاتی حتماً به تاریخ انقضای محصول توجه کنید.

زیاده روی نکنید
اسیدیته قره قروت از لواشک خیلی بیشتر است و مصرفش می‌تواند موجب فرسایش مینای دندان شود و آثار مخرب را روی دندان‌ها بگذارد. به همین دلیل بهتر است که در مصرف آن تعادل را رعایت کرد.

افزودن نمک فراوان به قره قروت موجب بالا رفتن سدیم خون می‌شود و در نتیجه ابتلا به بیماری‌هایی مانند پُرفشاری خون یا افزایش دفع کلیوی کلسیم شدت می‌یابد.

در ضمن زیاده‌روی در مصرف این فرآورده، به دلیل محتوای اسید آن، منجر به ضعف عمومی بدن شده و توصیه نمی‌شود.

 

منبع : آشپزآنلاین

tebyan.net

  • طاهره نظیفی
۱۶
بهمن

رسول خدا
چکیده: در سیره رفتاری رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بازی با کودکان به‌ عنوان یک ضرورت بیان شده است و خود حضرت نیز گاهی اوقات بازی با کودکان را بر امور دیگر مقدم می‌کرد.

رهروان ولایت ـ بازی یکی از ضروری‌ترین ابزارهای رشد روحی و جسمی کودکان است؛ بازی با وسایل گوناگون و متناسب باعث بروز خلاقیت و استعداد کودکان می‌شود. در این میان نقش والدین و بزرگ‌ترها در جهت‌دادن به بازی کودکان و تشویق آنان به بازی‌های مفید بسیار مهم و مؤثر است. پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) همواره به این مهم عنایت داشت و در فرصت‌های گوناگون به بازی با کودکان می‌پرداختند.

نوشتار حاضر با مراجعه به منابع اسلامی در پی بیان برخی فرازهای زندگی حضرت در این موضوع است:
1. در یکی از روزها «یَعلی عامری» که از اصحاب رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود، به منظور شرکت در ضیافتی که به آن دعوت‌شده بود از منزل خود خارج شد و در راه به امام حسین(علیه‌السلام) برخورد کرد که به همراه کودکان مشغول بازی بودند. در این هنگام پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز به همراه اصحاب از منزل خارج شدند و حسین(علیه‌السلام) را به همراه کودکان مشاهده کردند. رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) درحالی‌که آغوش خودشان را برای حسین(علیه‌السلام) باز کرده بودند به سمت ایشان رفتند؛ اما حسین(علیه‌السلام) به این‌سو و آن‌سو می‌رفتند و رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز خنده‌کنان به دنبال او می‌دویدند تا او را بگیرند.[1]

2. روزی رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) مشغول بازی با حسنین(علیهماالسلام) بودند و زبان خودشان را برای آن دو بیرون می‌آوردند. در این هنگام مردی به نام «عُیَینَه بن بدر» که شاهد این منظره بود، از این رفتار رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) شگفت‌زده شد و خطاب به ایشان عرض کرد: به خدا سوگند فرزندم مرد شده و صورت او دارای محاسن گشته است، اما من تاکنون حتی برای یک بار هم او را نبوسیده‌ام. رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) که از رفتار آن مرد ناراحت شده بود، فرمودند: کسی که رحم و عطوفت نداشته باشد، مورد مهر و عطوفت قرار نخواهد گرفت».[2]

3. نقل شده حسنین(علیهماالسلام) بر پشت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) سوار می‌شدند و در حالی که رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) چهار دست‌ و پا راه می‌رفتند و آن‌ها به ایشان «حل حل»[3] می‌گفتند و حضرت نیز به آنان می‌فرمود: «شتر شما چه شتر خوبی است».[4]

4. در یکی از روزها که رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به‌ منظور خواندن نماز جماعت عازم مسجد بود، در راه به گروهی از کودکان برخوردند که در حال بازی کردن بودند. بچه‌ها با دیدن پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) دست از بازی کشیدند و به‌سوی ایشان رفتند و به حضرت گفتند؛ «کن جملی»! شتر من باش. حضرت نیز درخواست کودکان را اجابت کردند و مشغول بازی با آن‌ها شد و این درحالی بود که مردم در مسجد در انتظار ایشان بودند.
بلال که در مسجد همراه مردم منتظر ورود رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود، با مشاهدهٔ تأخیر  حضرت به سمت خانه ایشان حرکت کرد؛ او در راه به رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) رسید و با دیدن صحنهٔ بازی کردن ایشان با کودکان خواست تا بچه‌ها را از اطراف ایشان دور کند؛ اما حضرت مانع شدند و فرمودند: برای من دیر شدن زمان اقامهٔ نماز از ناراحتی کودکان بهتر است.
پس حضرت از بلال خواستند تا به خانه‌ی ایشان برود و برای کودکان چیزی تهیه نماید تا به‌ این‌ ترتیب بچه‌ها حضرت را رها کنند، بلال رفت و تعدادی گردو پیدا کرد و به محضر ایشان بازگشت. حضرت گردوها را از بلال گرفتند و به بچه‌ها فرمودند: آیا شتران خود را به این گردوها می‌فروشید؟ کودکان نیز با دیدن گردوها، آن‌ها را از دست پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) گرفتند و ایشان را رها کردند.[5]

رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) علاوه بر هم‌بازی شدن با فرزندان و کودکان، به تماشای بازی آنان می‌نشستند و آنان را تشویق نیز می‌کردند. نقل‌ شده: روزی حسنین(علیهماالسلام) مشغول کشتی گرفتن نزد رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بودند. در بین مسابقه، حضرت فرمود: زود باش حسن، حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) عرض کرد؛ یا رسول الله، آیا بزرگ‌تر را بر علیه کوچک‌تر یاری می‌دهید؟ حضرت فرمودند: جبرئیل می‌گوید حسین زود باش و من می‌­گویم حسن زود باش![6]

 

---------------------------------
پی نوشت:
[1]. ابن قولویه قمى، جعفر بن محمد؛ کامل الزیارات، نجف، انتشارات مرتضوى 1356ه.ش چاپ اول؛ ‏ص52.

[2]. محمد بن احمد؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربى1413ه.ق چاپ دوم؛ ج1ص487.
[3]. کلمه ای است برای حرکت سریع شتران.
[4]. « عن جابر بن عبداللّه قال: دخلت على النبی(ص) و هو یمشی على أربع، و الحسن و الحسین على ظهره، و هو یقول: نعم الجمل جملکما، و نعم العدلان أنتما» ابن شهر آشوب، محمد؛ مناقب آل أبی طالب(ع)، قم، انتشارات علامه 1379ه.ش؛ ج2ص387.
[5]. عوفی، سدید الدین محمد ؛ جوامع الحکایات و لوامع الروایات، تهران، نشر ابن سینا 1340ه.ش چاپ اول؛ باب دوم از قسم دوم، ص30.
[6]. «بَیْنَمَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ یَصْطَرِعَانِ عِنْدَ النَّبِیِّ ص فَقَالَ النَّبِیُّ ص هَیِّ یَا حَسَنُ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ یَا رَسُولَ اللَّهِ تُعِینُ الْکَبِیرُ عَلَى الصَّغِیرِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) جَبْرَئِیلُ یَقُولُ هَیِّ یَا حُسَیْنُ وَ أَنَا أَقُولُ هَیِّ یَا حَسَن» ابن سعد؛ الطبقات الکبرى، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة 1410ه.ق چاپ اول؛ خامسة1 ص285.

  • طاهره نظیفی
۱۶
بهمن

 
عذاب قبر,عالم قبر,شب اول قبر,عذاب شب اول قبر,


قبل از هر چیز لازم است چند نکته را متذکر شویم.

1. انسان پس از مرگ وارد عالمی می شود به نام«عالم برزخ» حیات برزخ و حقیقت باطن همین عالم دنیاست. دنیا ظاهری دارد و باطنی، ظاهر دنیا که بدان عالم مُلک گفته می شود همین دنیای مادی که ما در آن زندگی می کنیم که خصوصیات خاص خودش را دارد(مکان، زمان، مادی بودن...) همین دنیا باطنی دارد که بعضی خصوصیات عالم دنیا را داراست. مثلاً شکل و اندازه و رنگ و بو در آن عالم هم وجود دارد و لکن ماده در آنجا نیست. صورت مردمان برزخی رنگ و اندازه مشخصی دارد و در آنجا خوشحالی و مسرّت و غضب و نگرانی هست در آ‌نجا نور هست و لکن آنجا ماده نیست[1].

  • طاهره نظیفی
۱۶
بهمن


فستیوال مارها، رقص ببرها، راه رفتن در میان آتش، فرو بردن تیر در بدن و … شگفت انگیزترین آئین های مذهبی در هند است.

خبرماه به نقل از منابع هندی، عجیب و غیب ترین آیین های مذهبی در هندوستان بدین شرح است:

بکش یا کشته شو – فستیوال بانی – آندرا پرادش
این مراسم که به گفته کشیش عبادتگاه دواگاراتو بیش از یکصد سال قدمت دارد هر ساله به مناسبت یادبود کشته شدن یکی از الهه های هند باستان برگزار می شود که در آن مردم بسیار زیادی از سراسر ایالت های آندرا پرادش و کارناتاکا در این عبادتگاه جمع می شوند و بوسیله چوب دست های خود بر سر یکدیگر ضربه می زنند. این مراسم هر ساله تعداد زیادی مجروح یا کشته راهی بیمارستان ها می کند.

عجیب و غریب ترین

فستیوال مارها یا نگ پانچامی
نقش مارها در مراسم مذهبی هندو ها بر کسی پنهان نیست. هر ساله طی مراسمی هزاران نفر از هندوستان و نپال در این مراسم شرکت می کنند که در آن، موبد ها در حالی که روسری به سر دارند در مقابل مار های زهر آلود می نشینند و آنها را پرستش می کنند. آنها همچنین با شیر و موش از مارها پذیرایی می کنند! این عمل آنها بر پایه اعتقادشان استوار است که مارها در این جشن مقدس هیچ کس را نمی گزند!

رقص ببر ها – پالی کولی – کرالا
این مراسم رنگین و زیبا هر ساله در ایالت کرالا در جنوب هندوستان برگزار می شود که در آن هنرمندانی با لباس های قرمز، زرد و مشکی و همچنین طراحی صورت و بدن خود به شکل ببر، در خیابان ها به رقص و آواز می پردازند.

عجیب و غریب ترین

فستیوال شترها در پوشکار – راجستان
این فستیوال بزرگ در نوامبر هر سال به مدت پنج روز برگزار می شود، حدود پنجاه هزار شتر به همراه صاحبانشان در آن شرکت می کنند که همگی را تزئین کرده و به فروش می رسند. در این میان جشن هایی از قبیل رقص، آواز، آکروبات، شعبده بازی و مار گیری نیز برگزار می شوند.

عجیب و غریب ترین

راه رفتن در میان آتش – تامیل نادو
این مراسم که امروزه به کشور های سنگاپور، سریلانکا و حتی آفریقای جنوبی نیز اشاعه پیدا کرده اصالت خود را از یک داستان مذهبی و ایالت تامیل نادو هندوستان وام می گیرد که خود متشکل از هجده آیین است که انجام آنها حدود دو ماه و نیم به طول می انجامد. در این مراسم مردم با پای برهنه از میان آتش عبور می کنند و معتقدند که این کار موجب رضایت و در نتیجه افزایش نعمات آنها به انسان می شود.

 عجیب و غریب ترین

رها کردن کودکان از بالای بام به پایین – ماهاراشترا و کارناتاکا
این مراسم جهت سنجش بخت و اقبال کودکان انجام می شود که در آن، هندوها فرزندان خود را از بالای بام به پایین پرتاب می کنند! در پایین بام نیز چند مرد با پارچه ای برای نجان کودک ایستاده اند تا او را بگیرند و خوش شانسی اش ثابت شود! این مراسم که بیشتر در ایالت های ماهاراشترا و کارناتاکا انجام می شود قدمتی بیش از هفتصد سال داشته و همواره مورد انتقاد نهاد های دفاع از حقوق کودکان هند قرار گرفته است.

فرو بردن تیر در بدن – تامیل نادو
این مراسم به جهت یاد واره کارتیکیا، فرزند شیوا، خداوند هندوها برگزار می شود. این مراسم ۴۸ روز به طول می انجامد و شرکت کنندگان در آن تمامی این روز ها را روزه می گیرند و در این مدت اعمال سختی چون فرو بردن نیزه به عنوان پیرسینگ در بدن، کشیدن تراکتور و یا فرو بردن اجسامی در پوست بدن می پردازند. بعضی نیز نیزه در لپ، گونه یا زبان خود فرو می برند تا قادر به صحبت نباشند و آن را روزه سکوت می نامند.

 عجیب و غریب ترین

مبارزه با گاو وحشی بدون سلاح یا جالیکاتو – تامیا نادو
اگر فکر می کنید مبارزه با گاو وحشی تنها توسط ماتادور های اسپانیایی صورت می گیرد، بیشتر فکر کنید. این آیین در هندوستان بسیار خطرناک تر از اسپانیا بوده است و حدود بیش از یک قرن قدمت دارد. این گاو ها از نژادی بسیار قوی هستند که انحصارا برای گاو بازی تربیت می شوند. تفاوت جالیکاتو با بازی ماتادور اسپانیایی در این است که ماتادور های هندی بدون سلاح وارد میدان میشوند و گاو نیز کشته نمیشود. به همین علت نیز تنها در دو سال گذشته، بیش از دویست نفر جان خود را بر اثر همین گاو بازی ها از دست داده اند. به همین علت نیز دادگاه عالی هند در ماه می ۲۰۱۴ برگزاری جالیکاتو را ممنوع اعلام کرد.

 عجیب و غریب ترین

غلتیدن روی ته مانده غذا – کارناتاکا
یکی از پدیده های اجتماعی زشتی که جامعه هندوستان از آن به شدت رنج می برد کاست سیستم یا همان طبقه گرایی است. با اینکه سالهاست با مصادیق این پدیده زشت مبارزه می شود اما هنوز در نقاط مختلف این کشور خود نمایی می کند. در این مراسم، افرادی از اقشار پایین (شودرا) بر روی ته مانده غذای باقی مانده از جشن برهما ها می غلتند تا بیماری و پلیدی از آنها دور شود. این غذا ها بر روی برگ درخت موز ریخته شده اند.

 عجیب و غریب ترین

آدم خواری و پیشگویی با استفاده از مردگان – بنارس
افراد معتقد به این باور را می توان در بنارس به آسانی از روی مو های بلند و گوریده شان و همچنین لباس های آغشته به خاکستر آنها تشخیص داد. این افراد از گوشت مردگان سوزانده شده تغذیه می کنند و به گفته خودشان با آنها ارتباط برقرار می کنند. آنها معتقدند این کار به دسته از افراد نیروی ماورایی اعطا می کنند.

 عجیب و غریب ترین

ازدواج حیوانات برای آرام کردن خدای باران
این مراسم در ایالت های آسام و ماهاراشترا صورت می گیرد که در آن، جمعیت بسیار زیادی جمع می شوند تا به پاس بارش باران، از خدای باران خود دو حیوان را به ازدواج با یکدیگر در آورند. نوع این حیوانات بسته به محل رخداد این جشن متفاوت است. در بعضی نقاط سگ، بعضی قورباغه و الاغ! اما تمامی این ازدواج ها به دست موبد انجام می شود.

  عجیب و غریب ترین

مراسم مذهبی لگد مال شدن زیر پای گاو ها – مادیا پرادش و ماهاراشترا
گاو برای تمامی هندو ها مقدس به شمار می آید. این مراسم درست از یک روز پس از جشن دیوالی شروع می شود و به جای آورندگان آن نیز باید پنج روز روزه بگیرند. سپس گاو های خود را تزئین می کنند و بر روی زمین میخوابند تا از روی آنها رد شود. آنها معتقدند که با این کار، خداوند به نیایش های آنها پاسخ مثبت خواهد داد.

  عجیب و غریب ترین

آویزان شدن از قلاب – کرالا
به گزارش پایتخت این مراسم مذهبی در روز های مقدسی به نام کومبها بهارانی و ماکارا بهارانی در ایالت کرالا انجام می شود که شرکت کنندگان در این مراسم پشت خود را با نیزه های کوچکی سوراخ می کنند و سپس خود را مانند عقاب و با اتصال نیزه ها به داربست هایی  از جنس بامبو آویزان می کنند.

  عجیب و غریب ترین

کندن موی سر با دست
در آیین بوداییان، موی سر یکی از ابزار غرور و خود بینی تلقی شده و از موانع بر سر راه رسیدن به رستگاری تلقی می سود. به همین علت نیز روحانیون و راهبان این مذهب هر ساله در مراسمی موی سر خود را با دست می کنند و سپس برای التیام یافتن زخم ناشی از کنده شدن مو، پوست سر را با کود گاو می پوشانند تا شفا یابد!

 عجیب و غریب ترین

شکستن نارگیل به روی سر – تامیل نادو
ماجرای این مراسم به دوران حکومت بریتانیا در هندوستان باز می گردد. نقل است که در آن زمان، کمپانی هند شرقی می خواست راه آهنی تاسیس کند که می بایست از میان معبد ماها لاکشمی عبور می کرد. در نتیجه مردم محلی با تخریب این معبد مخالفت کردند و مقامات کمپانی هند شرقی با آنها وارد معامله شدند. ۱۸۷ سنگ نارگیل شکل در حیاط معبد وجود داشتند که قرار شد اگر مردم محلی بتوانند آنها را بر روی سر خود بشکنند، کمپانی هند شرقی در عوض مسیر راه آها را عوض می کند. مردم نیز قبول می کنند و موفق به انجام این کار می شوند. از آن سال به بعد مراسمی در همین معبد که در ایالت تامیل نالدو واقع شده است برپا می شود که در آن، موبد معبد نارگیل هایی را بر سر عبادت کنندگان این معبد می شکند تا یاد آن واقعه زنده نگه داشته شود.

  عجیب و غریب ترین

جن گیری از طریق ازدواج با حیوانات
جن گیری در هندوستان با دیگر مناطق جهان متفاوت است. در هندوستان هرگاه دختری با دندان و یا صورتی معیوب به دنیا آید، اعتقاد بسیاری از مردم بر این است که ارواح یا جن آنها را تسخیر کرده اند. برای رهایی آن دختر و خانواده اش از این موجودات، او را مجبور به ازدواج با حیواناتی همچون سگ و یا بز می کنند!

  عجیب و غریب ترین

ازدواج دختران بدون داماد – جشن بلوغ
این مراسم در حقیقت جشنی است برای دخترانی که به تازگی به سن بلوغ رسیده اند و به اعتقاد خانواده شان آماده ازدواج هستند. در این مراسم لباس عروس بر تن دختر کرده و آو را آرایش می کنند سپس برایش مراسم رقص و پایکوبی بر پا می کنند. این مراسم چند روز به طول می انجامد و در طول این روزها دخترک می بایست در اطاق دیگری جدا از مردان بماند و نباید هیچ مردی را ملاقات کند حتی پدر و برادرانش!

عجیب و غریب ترین

/انتهای پیام/

  • طاهره نظیفی
۱۲
بهمن

مدت ها ذهن مرا به خود مشغول کرده بود، فکر و ذِکرم....

مدت ها ذهن مرا به خود مشغول کرده بود، فکر و ذِکرم شده بود همین.. خیلی وقت ها می ترسیدم، از خواب می پریدم، شب ها خواب های آشفته می دیدم و... خلاصه بیچارم کرده بود. همیشه خواب می دیدم ...

محمد امیری نژاد/کارشناس حوزه

مدت ها ذهن مرا به خود مشغول کرده بود، فکر و ذِکرم شده بود همین.. خیلی وقت ها می ترسیدم، از خواب می پریدم، شب ها خواب های آشفته می دیدم و... خلاصه بیچارم کرده بود. همیشه خواب می دیدم دو نفر با گرزهای آهنین و بینی هایی که از آن ها دود بیرون می آمد و چشم هایی که از حدقه بیرون زده بالای سرم ایستادند و از من سوال و جواب میکنند. من هم با دیدن آن قیافه ها فوراً از خواب می پریدم و خواب آن شب بر من حرام می شد.
درست حدس زدید. چیزی که من از آن هراس داشتم شب اول قبر بود. آن خواب و خیالات آشفته هم به خاطر این بود که شنیده بودم شب اول قبر دو فرشته به نام های نکیر و منکر سراغ آدم می آیند و بازخواست می کنند. خیلی به هم ریخته بودم تا این که به فکر راه چاره افتادم.

امام سجاد علیه السلام جمعه ها در مسجد النبی به موعظه مردم می پرداخت، و درباره ی پایان عمر، سوال نکیر و منکر چنین می گفت؛« از خدایی که می پرستی، از پیامبری که برای تو مبعوث شد، از دینی که بر آن هستی، از کتابی که می خوانی، از امامی که پیروی می کنی، از عمری که سپری کردی و از مالی که بدست آوردی و خرج کرده ای، سوال می کنند و در روایت دیگر آمده است: «از قبله اش، از دوستانش، از نمازش، زکاتش و روزه اش پرسش می شود

با خودم گفتم از کجا معلوم چیزی هایی که توی کوچه و بازار شنیدم درست باشه بهتره بروم از کسی بپرسم که متخصص این مسائل است. رفتم پیش روحانی مسجد محله و بعد از یک احوال پرسیِ گرم سوال خودم را مطرح کردم.
ایشان در پاسخ به من گفتند؛ ببین عزیزم ما هم در منابع شیعه و هم در منابع اهل سنت درباره ی نکیر و منکر و سوال شب اول قبر روایات زیادی داریم و اصلاً این موضوع قابل انکار نیست.

مطابق روایات اسلامی، هنگامی که مرده را در قبر می گذراند، نخستین کسانی که برای حسابرسی او حاضر می شوند، نکیر و منکر هستند.

این دو فرشته چهره هایی هول انگیز دارند و حضورشان باعث احساس غربت و وحشت مرده می شود. صدایشان چون رعد و برق و نگاه شان همچون تندر آسمان است.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در روایتی در توصیف نکیر و منکر می فرمایند: آن دو مَلَک سختگیر و خشن هستند. صدایشان مانند رعد غرّنده، چشمانشان چون برق خیره کننده، با موهای بلند که زیر پای آنها قرار می گیرد و روی آنها راه می روند. دارای دندان هایی که با آن زمین را می شکافند و از تو می پرسند. (لطیفی، رحیم، پاسخ ها و پرسش هایی درباره ی عالم برزخ. قم: حوزه ی علمیه ی قم، مرکز مدیریت، 1388)
همچنین امام سجاد علیه السلام جمعه ها در مسجد النبی به موعظه مردم می پرداخت، و درباره ی پایان عمر، سوال نکیر و منکر چنین می گفت؛ « از خدایی که می پرستی، از پیامبری که برای تو مبعوث شد، از دینی که بر آن هستی، از کتابی که می خوانی، از امامی که پیروی می کنی، از عمری که سپری کردی و از مالی که بدست آوردی و خرج کرده ای، سوال می کنند و در روایت دیگر آمده است: «از قبله اش، از دوستانش، از نمازش، زکاتش و روزه اش پرسش می شود.(همان، 70)

بشارتِ  آرام بخش

این روایات نباید باعث افسردگی و ناامیدی ما بشود چون در برخی روایات آمده است که نکیر و منکر با آن قیافه های وحشتناک و ... مربوط به میت کافر است؛ ولی نام ملائکه ی پرسش کننده ی از میت مومن، بشیر و مبشر است. ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) پرسید: آیا آن دو ملک بر مومن و کافر با یک صورت وارد می شوند؟ فرمودند: «خیر» ( همان، 71)
همچنین گفته شده است که نام دو مَلَک که بر میت کافر وارد می شود، نکیر و ناکر است. به این دلیل که کافر، منکرِ حق و آن ملائکه است و از آمدن آنها ناخوشنود می شود و دو ملک مومن، مبشر و بشیر است؛ چون آن دو رضایت و ثواب خدا را به او بشارت می دهند.

پرسش در قبر برای کافران و فاسقان توسط نکیر و منکر با حالت ترسناک و برای مؤمن توسط مبشّر و بشیر با حالت فرحناک انجام می شود و این حالات ارتباط مستقیمی با اعمال و نیّات ما در این دنیا دارد. لذا نگرانی ما باید از جانب اعمال باشد و نه چیزی غیر از آن

سید نعمت الله جزایری چنین آورده است: از ظاهر دعاهایی که از ائمه ی اطهار رسیده است، بر می آید که نکیر و منکر، جهت بازجویی کفار و فساق می آیند و بشیر و مبشر با بهترین هیئت و صورت به بازجویی مومنان می آیند و سبب خشنودی آنها می شوند. ( همان، 71) 
دعایی که امام صادق علیه السلام هر روز در ماه مبارک رجب می خواندند موید همین مطلب است.

حضرت می فرمودند؛ «....وَ ادْرَأْ عَنِّی مُنْکَرا وَ نَکِیرا وَ أَرِ عَیْنِی مُبَشِّرا وَ بَشِیراً» ... خدایا نکیر و منکر، آن دو فرشته مأمور بر سؤال مردگان را از من دور کن و بشیر و مبشر را که مژده دهندگان سعادتند به من بنمایان. (مفاتیح الجنان. در اعمال ماه رجب)
آنچه این روایات در صدد بیان آن است این واقعیت است که اعمال و رفتار در این دنیا ارتباط مستقیمی با نوع مواجهه ی با مأموران الهی در سرای دیگر دارد. در این دنیا هر چه بکاریم همان را در برزخ و آخرت درو خواهیم کرد. می توان به گونه ای زیست که رفتار فرشتگان در برابر ما شدید و خشن باشد مانند تعابیری همچون« مَلَائِکَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ (سوره ی تحریم، آیه 6)» و هم می توان زیستی پاک و بی آلایش و به دور از گناه و معصیت داشت به گونه ای که فرشتگان الهی به ما اینگونه خطاب کنند که: «سلام بر شما که پاک و پسندیده بودید، پس داخل شوید در حالى که در آن جاودانه خواهید بود.» ( زمر، 73)

کلام آخر:

پرسش در قبر برای کافران و فاسقان توسط نکیر و منکر با حالت ترسناک و برای مؤمن توسط مبشّر و بشیر با حالت فرحناک انجام می شود و این حالات ارتباط مستقیمی با اعمال و نیّات ما در این دنیا دارد. لذا نگرانی ما باید از جانب اعمال باشد و نه چیزی غیر از آن. 

  • طاهره نظیفی
۱۲
بهمن


 مهدی کریمی درباره خصوصیات مزاج‌های مختلف اظهار داشت: مزاج شناسی صحیح بیمار، طبیب را به تجویز نسخه‌ای مناسب، کمک می‌کند.

 
به گفته وی صورت خشک و اندام باریک، قلمی و بدون گوشت نشان از خشک مزاج و برخلاف آن مزاج تَر, همچنین رنگ صورت زرد نشانه صفراوی, رنگ سفید نشانه بلغم و رنگ تیره نشانه غلبه سوداست و رنگ سرخ و سفید یا گندمی نشانه غلبه دم است.
 
 
این دستیار تخصصی طب سنتی افزود: وجود فکر زیاد نشانه غلبه سودا, تمایل به خوردن ترشی‌ها غلبه گرمی و میل به شیرینی نشانه مزاج سرد است.
 
کریمی ادامه داد: نبوغ و خلاقیت زیاد, توان و روحیه مدیریتی و همچنین جرات و جسارت زیاد نشانه گرمی مزاج است، همچنین خواب زیاد نشانه تَری و رطوبت بدن و پایبندی به اعتقادات مذهبی خود نشانه وجود گرمی خاص در بدن است.
 
وی اضافه کرد: مثلاً واریس، واریکوسل, بدبینی، وسواس داشتن, عصبی شدن، زود جوش آوردن, خواب رفتن دست و پا نشان از غلظت خون و افزایش سودا است، همچنین اهل ورزش بودن نشانه گرمی مزاج و نوشیدن چای زیاد نشان از معده خراب است.
 
این دستیار تخصصی طب سنتی بیان داشت: عدم دفع نرم و راحت حداقل روزی دوبار نشانه وجود یبوست است و داشتن آرزوهای بزرگ و دست یافتنی داشتن, فعال, تحرک زیاد, سریع دوست شدن و خوش کلامی نشان از گرمی مزاج است.
 
کریمی عنوان کرد: اختلال و لکه بینی در عادت ماهیانه نشان از تری رحم و خونریزی شدید دوران قاعدگی نشان از معده مرطوب و ضعیف است, نفخ داشتن, آب خوردن وسط غذا نشان از معده خراب است.
 
وی عنوان کرد: شغل‌های اداری نشان از سردی و شغل‌های بازاری، کشاورزی نشان از گرمی مزاج است, همچنین اگر هنگام بیدار شدن در صبح حالت گیجی و کسالت وجود داشت, نشان از سردی مزاج و اگر افراد سرحال و قبراق بودند نشانه گرمی مزاج است.

  • طاهره نظیفی
۱۲
بهمن













  • طاهره نظیفی