دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

الهى ! بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.
الهى ! راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.
الهى ! یا من یعفو عن الکثیر و یعطى الکثیر بالقلیل از زحمت کثرتم وارهان و رحمت وحدتم ده.
الهى ! سالیانى مى‏پنداشتم که ما حافظ دین توایم استغفرک اللهم در این لیلة الرغائب هزار و سیصد و نود فهمیدم که دین تو حافظ ما است احمدک اللهم.
الهى ! چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.
الهى ! ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره اى و ما همه هیچکاره ‏ایم و تنها تو کاره اى.
الهى ! از پاى تا فرقم در نور تو غرقم یا نور السموات و الارض انعمت فزد.
الهى ! شان این کلمه کوچک که به این علو و عظمت است پس یا على یا عظیم شان متکلم اینهمه کلمات شگفت لا تتناهى چون خواهد بود.
الهى ! واى بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم.
الهى ! چون تو حاضرى چه جویم و چون تو ناظرى چه گویم.
الهى ! چگونه گویم نشناختمت که شناختمت و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت...
هی دل چگونه کالای است که شکسته آن را خریداری و فرموده ای پیش دل شکسته ام.
الهی عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه بایدکرد
الهی همه از تو دوا خواهند حسن از تو درد خواهد.
الهی اگر تقسیم شود به من بیشتر از این که دادی نمی رسد فلک الحمد.
الهی ما را یارای دیدن خورشید نیست،دم از دیدن خورشید آفرین چون زنیم.
الهی همه گویند بده حسن گوید بگیر.
الهی از نماز و روزه ام توبه کردم به حق اهل نماز و روزه ات توبه این نا اهل را بپذیر.
الهی به فضلت سینه بی کینه ام دادی بجودت شرح صدرم عطا بفرما.
الهی اگر چه درویشم ولی داراتر از من کیست که تو دارائی منی.
الهی دندان دادی نان دادی، جان دادی جانان بده.

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .
الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم و گاهی در آب دیده غرق .

طبقه بندی موضوعی

۹۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۸
مرداد


گالری تصاویر سوسا وب تولز

- خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود
بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟
2- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباس‌هایی در کمد داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟
3- خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوش آمد گفتی؟
4- خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی می‌کردی
بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟
5- خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟
6- خداوند از تو نخواهد پرسید میزان درآمد تو چقدر بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا فقیری را دستگیری نمودی؟
7- خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا سزاوار آن بودی وآن را به بهترین نحو انجام دادی؟
8- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار می‌شدی
بلکه از تو خواهد پرسید که چندنفر را که وسیله نقلیه نداشتند به مقصد رساندی؟
9- خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول کشید تا به جست و جوی رستگاری بپردازی
بلکه با مهربانی تو را به جای دروازه های جهنم، به عمارت بهشتی خود خواهد برد.
10- خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مطلب را برای دوستانت نخواندی
بلکه خواهد پرسید آیا از خواندن آن برای دیگران در وجدان خود احساس شرمندگی می‌کردی؟



  • طاهره نظیفی
۲۸
مرداد


امام حسین(ع) می فرمایند:

اَللّهُمَّ لا تَسْتَدْرِجنى بِالاِْحسانِ وَ لا تُؤَدِّبْنى بِالْبَلاء
خدایا! با غرق کردن من در ناز و نعمت، مرا به پرتگاه عذاب خویش مَکشان و با بلایا (گرفتارى‏ها) ادبم مکن.

عیون اَخبار الرضا ، ج 1، ص 107 ح 1
  • طاهره نظیفی
۲۸
مرداد
ضرب المثل دو قورت و نیمش باقی است

ضرب المثل بالا دربارۀ کسی به کار می رود که حرص و طمعش را معیار و ملاکی نباشد و بیش از میزان قابلیت و شایستگی انتظار تلطف و مساعدت داشته باشد. عبارت مثلی بالا از جنبۀ دیگر هم مورد استفاده و اصطلاح قرار می گیرد و آن موقعی است که شخص در ازای تقصیر و خطای نابخشودنی که از او سرزده نه تنها اظهار انفعال و شرمندگی نکند بلکه متوقع نوازش و محبت و نازشست هم باشد.

در این گونه موارد است که اصطلاحاً می گویند:"فلانی دو قورت و نیمش باقی است." یعنی با تمتعی فراوان از کسی یا چیزی هنوز ناسپاس است.
اکنون ببینیم این دو قوت و نیم از کجا آمده و چگونه به صورت ضرب المثل درآمده است.
چون حضرت سلیمان پس از مرگ پدرش داود بر اریکۀ رسالت و سلطنت تکیه زد بعد از چندی از خدای متعال خواست که همۀ جهان را درید قدرت و اختیارش قرار دهد و برای اجابت مسئول خویش چند بار هفتاد شب متوالی عبادت کرد و زیادت خواست.
در عبارت اول آدمیان و مرغان و وحوش. در عبادت دوم پریان. در عبادت سوم باد و آب را حق تعالی به فرمانش درآورد.
بالاخره در آخرین عبادتش گفت:"الهی، هرچه به زیر کبودی آسمان است باید که به فرمان من باشد."
خداوند حکیم علی الاطلاق نیز برای آن که هیچ گونه عذر و بهانه ای برای سلیمان باقی نمانده هرچه خواست از حکمت و دولت و احترام و عظمت و قدرت و توانایی، بدو بخشید و اعاظم جهان از آن جمله ملکۀ سبا را به پایتخت او کشانید و به طور کلی عناصر اربعه را تحت امر و فرمانش درآورد.
باری، چون حکومت جهان بر سلیمان نبی مسلم شد و بر کلیۀ مخلوقات و موجودات عالم سلطه و سیادت پیدا کرد روزی از پیشگاه قادر مطلق خواستار شد که اجازت فرماید تا تمام جانداران زمین و هوا و دریاها را به صرف یک وعده غذا ضیافت کند! حق تعالی او را از این کار بازداشت و گفت که رزق و روزی جانداران عالم با اوست و سلیمان از عهدۀ این مهم برنخواهد آمد. سلیمان بر اصرار و ابرام خود افزود و عرض کرد:
"بار خدایا، مرا نعمت قدرت بسیار است، مسئول مرا اجابت کن. قول می دهم از عهده برآیم!"
مجدداً از طرف حضرت رب الارباب وحی نازل شد که این کار در ید قدرت تو نیست، همان بهتر که عرض خود نبری و زحمت ما را مزید نکنی. سلیمان در تصمیم خود اصرار ورزید و مجدداً ندا در داد:
"پروردگارا، حال که به حسب امر و مشیت تو متکی به سعۀ ملک و بسطت دستگاه هستم، همه جا و همه چیز در اختیار دارم چگونه ممکن است که حتی یک وعده نتوانم از مخلوق تو پذیرایی کنم؟ اجازت فرما تا هنر خویش عرضه دارم و مراتب عبادت و عبودیت را به اتمام و اکمال رسانم."
استدعای سلیمان مورد قبول واقع شد و حق تعالی به همۀ جنبدگان کرۀ خاکی از هوا و زمین و دریاها و اقیانوسها فرمان داد که فلان روز به ضیافت بندۀ محبوبم سلیمان بروید که رزق و روزی آن روزتان به سلیمان حوالت شده است.
سلیمان پیغمبر بدین مژده در پوست نمی گنجید و بی درنگ به همۀ افراد و عمال تحت فرمان خود از آدمی و دیو و پری و مرغان و وحوش دستور داد تا در مقام تدارک و طبخ طعام برای روز موعود برآیند.
بر لب دریا جای وسیعی ساخت که هشت ماه راه فاصلۀ مکانی آن از نظر طول و عرض بود:"دیوها برای پختن غذا هفتصد هزار دیگ سنگی ساختند که هر کدام هزار گز بلندی و هفتصد گز پهنا داشت."
چون غذاهای گوناگون آماده گردید همه را در آن منطقۀ وسیع و پهناور چیدند. سپس تخت زرینی بر کرانۀ دریا نهادند و سلیمان بر آن جای گرفت.
آصف بر خیا وزیر و دبیر و کتابخوان مخصوص و چند هزار نفر از علمای بنی اسراییل گرداگرد او بر کرسیها نشستند. چهار هزار نفر از آدمیان خاصگیان در پشت سر او و چهار هزار پری در قفای آدمیان و چهار هزار دیو در قفای پریان بایستادند.
سلیمان نبی نگاهی به اطراف انداخت و چون همه چیز را مهیا دید به آدمیان و پریان فرمان داد تا خلق خدا را بر سر سفره آورند.
ساعتی نگذشت که ماهی عظیم الجثه ای از دریا سر بر کرد و گفت:"پیش از تو بدین جانب ندایی مسموع شد که تو مخلوقات را ضیافت می کنی و روزی امروز مرا بر مطبخ تو نوشته اند، بفرمای تا نصیب مرا بدهند."
سلیمان گفت:"این همه طعام را برای خلق جهان تدارک دیده ام. مانع و رادعی وجود ندارد. هر چه می خواهی بخور و سدّ جوع کن." ماهی موصوف به یک حمله تمام غذاها و آمادگیهای مهمانی در آن منطقۀ وسیع و پهناور را در کام خود فرو برده مجدداً گفت:"یا سلیمان اطعمنی!" یعنی: ای سلیمان سیر نشدم. غذا می خواهم!!
سلیمان نبی که چشمانش را سیاهی گرفته بود در کار این حیوان عجیب الخلقه فرو ماند و پرسید:"مگر رزق روزانۀ تو چه مقدار است که هر چه در ظرف این مدت برای کلیۀ جانداران عالم مهیا ساخته ام همه را به یک حمله بلعیدی و همچنان اظهار گرسنگی و آزمندی می کنی؟" ماهی عجیب الخلقه در حالی که به علت جوع و گرسنگی! یارای دم زدن نداشت با حال ضعف و ناتوانی جواب داد:
"خداوند عالم روزی 3 وعده و هر وعده یک قورت غذا به من کمترین! می دهد. امروز بر اثر دعوت و مهمانی تو فقط نیم قورت نصیب من شده هنوز دو قورت و نیمش باقی است که سفرۀ تو برچیده شد. ای سلیمان اگر ترا از اطعام یک جانور مقدور نیست چرا خود را در این معرض باید آورد که جن و انس و وحوش و طیور و هوام را طعام دهی؟" سلیمان از آن سخن بی هوش شد و چون به هوش آمد در مقابل عظمت کبریایی قادر متعال سر تعظیم فرود آورد.
  • طاهره نظیفی
۲۸
مرداد





نماز رفع چشم زخم,چشم زخم چیست

برای رفع چشم زخم ذکر ماشاء الله لا قوة الا بالله العلی العظیم را بخوانید

 

بسیاری از مردم معتقدند که در بعضی از چشم ها اثر مخصوصی است که وقتی از روی اعجاب به چیزی بنگرد، ممکن است آن را از بین ببرند یا در هم بشکنند، و انسان را بیمار یا دیوانه کنند.
این باور از نظر عقلی امر محالی نیست. امروزه بسیاری از دانشمندان معتقدند که در بعضی از چشم ها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده است که کارایی زیاد دارند و حتی با تمرین و ممارست می توان آن را پرورش داد. خواب مغناطیسی، از طریق همین نیروی مغناطیسی چشم ها انجام شدنی است.

در اینکه چشم زخمی هست تقریباً تردیدی وجود ندارد چرا که روایات ما بیان می کند و راهکار نشان می دهند.

چنانچه از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «تاثیر چشم زدن حق است و امین نیستی که چشم تو در خودت یا در دیگری تاثیر کند. پس اگر از تاثیر چشم می ‌ترسی سه مرتبه بگو:

ماشاء الله لا قوة الا بالله العلی العظیم.

اگر یکی از شما زینتی بکند و خوش آیند باشد چون از منزل خود بیرون رود سوره فلق و ناس بخواند تا از چشم به او ضرر نرسد» (بحارالانوار 63/25 ح22، ح23)

بنابر این هر وقت احساس کردید که در معرض چشم زخم دیگران هستید، می ترسید که چشم بخورید، یا نه احساس کردید که خودتان نگاهی می کنید که ممکن است چشم زخمی برای دیگری در آن باشد، 3 بار بگویید: ماشاء الله لا قوة الا بالله العلی العظیم

انشاءلله آن اثر دفع می شود.

در نهج البلاغه از قول امیر المومنین علیه السلام آمده است :

چشم زخم یا چشم کردن حق است و واقعیت دارد. (نهج البلاغه ، ترجمه فیض الاسلام ، کلمات قصار ، ش 400)


در حدیث آمده که چشم زخم حق است و واقعیت دارد. هر گاه کسی از شما انسان یا چیز زیبایی را دید و از آن خوشش آمد بگوید: آمنت بالله و صلی الله علی محمد و آله، در این صورت چشم او تأثیر منفی نخواهد داشت. (همان، ج60، ص18)


امام رضا علیه السلام برای رهایی از چشم زخم چنین توصیه ای دارند:
راوی می گوید: از آن حضرت پرسیدم: چشم زخم واقعیت دارد؟ ایشان فرمودند: آری ،هرگاه تو را چشم زنند، کف دستت را مقابل صورتت قرار ده و سوره حمد و قل هو الله احد و معوذتین را قرائت کن و هر دو کف را به صورتت بکش .خداوند تو را از گزند آن حفظ می کند. (مکارم الاخلاق، ص 474)


حاج شیخ عباس قمی در مفاتیح ذکر کرده که برای در امان ماندن از چشم زخم این دعا خوانده شود: اَللّهُمَّ رَبَّ مَطَرٍ حابِسٍ وَ حَجَرٍ یابِسٍ وَ لَیْلٍ دامِسٍ وَ رَطْبٍ وَ یابِسٍ رُدَّ عَیْنَ الْعایِنِ عَلَیْهِ فى کَبِدِهِ وَ نَحْرِهِ وَ مالِهِ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ اِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسیرٌ. (شیخ عباس قمی ، مفاتیح الجنان، فهرست کتاب باقیات صالحات (حاشیه مفاتیح الجنان) ، باب سیم ، حرزهای چشم زخم)

بنابر این در اصل اینکه چنین چیزی وجود دارد شکی نیست .

پیشگیری را هم جدی بگیریم
اولین راه مقابله را اسلام  پیشگیری معرفی می کند به همین جهت به ما فرموده اند امکانات خود را خیلی به نمایش نگذارید. (واستر ذهبک و ذهابک و مذهبک)، پنهان کنید درآمد، مخارج و دینتان را (التحفه السنیه (مخطوط)، السید عبد الله الجزائری: ۳۳۰- ۳۳۱)

 چشم زخم در بینش قرآنی
در آیه 67 سوره یوسف به امکان و حقانیت چشم زخم اشاره می کند.

در این آیه حضرت یعقوب (علیه السلام) به فرزندان خویش فرمان می دهد که هنگام ورود به مصر از یک دروازه شهر وارد آن نشوند و از آن جایی که فرزندان ده گانه ایشان افرادی زیبا و تنومند و جوان بودند از ایشان می خواهد برای در امان ماندن از چشم زخم مردم مصر از دروازه های متعدد وارد شوند تا به چشم نیایند.(المیزان ج11 ص218)

بنابراین می توان گفت که چشم زخم امری پذیرفته شده در بینش و نگرش قرآنی است. (مجمع البیان ج5 و 6 ص380)

آیه 52 سوره قلم را بعضی گفته اند: آمدند بر پیامبر اسلام صلی الله و علیه وآله چشم زخمی بزنند، که این آیه نازل شد:

 

 وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ: و آنان که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند، و مى ‏گفتند: «او واقعاً دیوانه‏ اى است.»

مرحوم علامه طباطبائی (ره) در توضیح آیه فرموده اند: "منظور از «ازلاق به ابصار» در «لیزلفونک» در آیه 52 قلم بنابر نظر همه ی مفسرین، چشم زدن است که خود نوعی از تأثیرات نفسانی است و دلیل عقلی بر نفی آن نداریم، بلکه حوادثی دیده شده که با چشم زدن منطبق هست. با این حال دلیلی ندارد که ما آن را انکار کرده و بگوییم یک عقیده ی خرافی است.(المیزان، ج 19، ص 648)


هرگاه تو را چشم زنند، کف دستت را مقابل صورتت قرار ده و سوره حمد و قل هو الله احد و معوذتین را قرائت کن و هر دو کف را به صورتت بکش .خداوند تو را از گزند آن حفظ می کند. (مکارم الاخلاق، ص 474)


یاد آوری:
لازم به یادآورى است که قبول تأثیر چشم زخم به طور اجمال به این معنى نیست که به کارهاى خرافى و اعمال عوامانه در اینگونه موارد پناه برده شود؛ که هم بر خلاف دستورات شرع است، و هم سبب شک و تردید افراد ناآگاه در اصل موضوع است، همانگونه که آلوده شدن بسیارى از حقایق با خرافات این تأثیر نامطلوب را در اذهان گذارده است.

دعای رفع چشم زخم,نماز رفع چشم زخم

خواندن آیه و ان یکاد الذین برای رفع چشم زخم مفید است

 
دستور آیت الله  بهجت برای  دفع جادو و طلسمات و چشم زخم:
1- هنگام اذان در جایی که زندگی می کند، با صوت جهر و آشکار{صدای بلند مثل نماز صبح}، اذان بگوید.

 

۲- پس از نماز صبح ۵۰ آیه از قرآن را با صوت جهر و آشکار تلاوت نماید.


۳- دو سوره ی معوّذتین (فلق و ناس) را زیاد بخواند.


۴- پیش از خواب ۴ قل (یعنی سوره های کافرون، توحید، ناس و فلق) را بخواند.


۵- همراه خود قرآن داشته باشد.


۶- آیه الکرسی را فراوان بخواند وآن را نوشته و در خانه نصب کند.


۷- صدقه دادن و تکرار معوذتین و تکرار لاحول و لا قوۀ الا بالله


۸- حرز امام جواد علیه السلام را همراه داشته باشد مثلاً در انگشتری. و این حرز باید روی پوست آهوی ۶ ماهه ی تهامه نوشته شود. (حقیر می گویم طبق احادیث انگشتر ۷جلال و عقیق یمنی اصل هم برای حفاظت خوب است).


درمصباح کفعمی است هر کس سوره یس را بنویسد و با خود حمل کند از شر جن و چشم زخم در امان است. (کتاب پرسش‌ های شما و پاسخ‌ های آیة الله بهجت- جلد اول)

 سوال:
آیه و ان یکاد (52 سوره قلم) که در روایات اثر دفع چشم زخم را برای آن ذکر کرده اند، خواندنش این اثر را دارد یا تابلو کردن و در خانه زدن و همراه داشتن؟

قطعاً خواندن این آیه مهم تر است، البته زدن آن در خانه و یا همراه داشتن آن هم بی اثر نیست و اثر دارد، اما تلاوت اثر بالاتری دارد. (دکتر سید محسن میرباقری)

منابع:
حوزه
پرسمان
کتب روایی استفاده شده در متن


  • طاهره نظیفی
۲۸
مرداد



 دوره آخرالزمان,آخرالزمان از دیدگاه شیعیان

 آخرالزمان به دورانی گفته می‌شود که وقایعی عظیم و عجیب در آن رخ می‌دهد

 

‹‹آخرالزمان›› یا پایان دوران همانگونه که از نام آن برمی‌آید به انتهای یک دوره اطلاق می‌شود و مقطعی از زمان است که در آن تغییر از یک دوره به دوره‌ای جدید رخ می‌دهد. از آنجا که اکنون دوره دنیا برپاست آخرالزمان به انتهای دوره دنیا مربوط می‌شود.

آخرالزمان از دیدگاه ادیان به دورانی گفته می‌شود که وقایعی عظیم و عجیب در آن رخ می‌دهد و حاکی از انتهای زندگی به شیوه فعلی بر روی زمین است. انتظار می‌رود با سپری شدن آخرالزمان دوره جدیدی فرا برسد که بسیار با وضعیت پیشین آن متفاوت باشد. همچنین در این زمان است که ادیان الهی به ظهور مردی بشارت داده اند که ظلم و جور را از زمین بر می‌چیند و آن را پر از عدل و داد می‌سازد٫ نمونه چنین بشارت هایی در کتب آسمانی آمده است.

علائم آخرالزمان :

"در آخرالزّمان، خواهی دید که پدران و مادران از فرزندان خود به شدّت ناراضی اند و عاقّ والدین شدن رواج یافته است. حرمت پدران و مادران سبک شمرده می شود. فرزند به پدرش تهمت می زند، پدر و مادرش را نفرین می کند و از مرگ آنها مسرور می شود. در آن هنگام، طلاق و جدایی در خانواده ها بسیار خواهد شد. در آن زمان، فتنه ها چونان پاره های شب تاریک، شما را فرا می گیرد و هیچ خانه ای از مسلمانان در شرق و غرب عالم نمی ماند؛ مگر اینکه فتنه ها در آن داخل می شوند."( الملاحم و الفتن، ص 38.)


در روایات اسلامی برای دوره ی آخر الزمان علایم و نشانه هایی ذکر شده است. اینک به برخی از این علایم و نشانه ها اشاره می کنیم :

 

1- گسترش ترس و ناامنی
امام باقر علیه السلام می فرماید : « لایقوم القائم إلا علی خوف شدید ....» ؛ « حضرت قائم علیه السلام قیام نمی کند مگر در دورانی پر از بیم و هراس .» و نیز فرمود : « مهدی علیه السلام هنگامی قیام می کند که زمام کارهای جامعه در دست ستمکاران باشد . »

 

2- حرام خوری و آلودگی های اقتصادی
در آخرالزّمان بحران اقتصادی حرام به حدّ اعلای خود می رسد، خانواده ها تقوای اقتصادی را از دست داده و در منجلاب آلودگی های اقتصادی همچون ربا، کم فروشی، رشوه خواری و گران فروشی غوطه ور می گردند: "هنگامی که ببینی اگر مردی یک روز گناه بزرگی همچون فحشا، کم فروشی، کلاه برداری و شرب خمر انجام نداده باشد، بسیار غمگین و اندوهگین می شود که گویی آن روز عمرش تباه شده است و می بینی که زندگی مردم از کم فروشی و تقلّب تأمین می شود. در آن زمان ربا شایع می شود، کارها با رشوه انجام می یابد، مقام و ارزش دین تنزّل می نماید و دنیا در نظر آنها ارزش پیدا می کند."


3- تهی شدن مساجد از هدایت
پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ی وضعیت مساجد در آخر الزمان می فرماید : « مساجدهم عامره و هی خراب من الهوی » ؛ « مسجدهای آن زمان  آباد و زیباست،  ولی از هدایت و ارشاد  در آن خبری نیست . »

دوره آخرالزمان,آخرالزمان از دیدگاه شیعیان

 مردان و زنان در دوره ی آخرالزّمان، دچار نوعی قحطی غیرت می شوند

 

  • طاهره نظیفی
۲۸
مرداد





پیامبر وضو گرفتن را از که آموخت

پس از نزول نخستین آیات از قرآن کریم، در روز دوم بعثت، جبرئیل نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و طریقه وضو گرفتن و نماز خواندن را به وی آموخت.


با نزول نخستین آیات از پیام وحی، پیامبر رسالت خویش را آغاز نمود. همسر رسول خدا، خدیجه بنت خویلد اسدی، نخستین فرد از زنان است که در پی آگاهی از بعثت، مسلمان شد. در این زمینه، اختلاف نظری میان تاریخ‌نویسان نیست؛ ولی درباره اشخاص دیگر اختلاف نظرهایی وجود دارد. بر پایه دیدگاه مشهور شیعیان و اهل سنت، نخستین مرد مسلمان حضرت علی (ع) بود که از دوران کودکی تحت سرپرستی حضرت رسول قرار داشت و در همه کارها پیرو وی بود و لحظه‌ای به خداوند شرک نورزید. البته بر پایه روایت‌های معتبر، وی نخستین شخصی است که اسلام آورده یا نماز خوانده و یا ایمان آورده است و تعبیر «نخستین مرد» منافاتی با «نخستین مسلمان» بودن ایشان ندارد. پس از ایشان نیز زید بن حارثه به دعوت پیامبر ایمان آورد.

پس از نزول نخستین آیات از قرآن کریم، در روز دوم بعثت، جبرئیل نزد حضرت آمد و طریقه وضو گرفتن و نماز خواندن را به وی آموخت. حضرت علی (ع) نیز آن را از پیامبر (ص) فراگرفت و نخستین نماز بر پایه آموزش جبرئیل در ظهر این روز به پای داشته شد.

در پی گذشت مدتی از دعوت پنهانی، مسلمانان برای انجام فرایض خویش به دره‌های پیرامون مکه می‌رفتند. پیامبر (ص) نیز در خانه ارقم* مخزومی که در دامنه کوه صفا قرار داشت، مردم را به اسلام دعوت می‌کرد که ثمره آن اسلام آوردن۴۰ تن بود. پس از سپری شدن دوران دعوت پنهانی، آیاتی بر حضرت نازل شد که بر پایه آن، رسول خدا مأمور شد مردم را آشکارا به دین اسلام دعوت نماید. بر همین اساس، ایشان نخست سران و بزرگان قریش اعم از بنی‌هاشم، بنی‌عبدالمطلب، بنی‌عبدالشمس و فرزندان عبدمناف را به مهمانی دعوت نمود تا موضوع رسالت را به آن‌ها اعلام نماید و آن‌ها را به آیین اسلام و یکتاپرستی فراخواند. در آن همایش که به رخداد یوم الدار شهرت یافت، حضرت پس از بیان رسالت و مأموریت خویش برای هدایت انسان‌ها، از آن‌ها خواست تا دعوت او را بپذیرند؛ ولی هیچ کس جز حضرت علی (ع) به دعوت او پاسخ نداد. سپس پیامبر دعوت آشکار خویش را آغاز نمود و مردم را به سوی خدا دعوت کرد و با واکنش قریش روبه‌رو شد.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حج


  • طاهره نظیفی
۲۸
مرداد



احکام,احکام دینی,صیغه خواهر و برادری

آیا رعایت حجاب در مقابل پسر خاله و پسر عمو لازم است، اگر چه مسن‎تر از خودم و جای پدرم باشند؟ پسر عمه، پسر خاله، پسر دایی و پسر عمو همه نامحرم هستند و رعایت حجاب در برابر آن‎ها واجب و ترک آن گناه است؛ و بالا بودن سن آنان موجب تغییر حکم نیست. (آیة الله صافی گلپایگانی دام ظله)

  آیا حجاب مانع رسیدن ویتامین به بدن خانم ها می شود؟
قطعا ویتامین دی برای بدن لازم است ولی اینکه راه رسیدن ویتامین دی به بدن، فقط از راه خورشید است را باید از متخصصین طب پرسید. باید اشاره کرد که دین اسلام برای سلامت روح و جسم انسان دستورات کاملی دارد. ادیان غیر توحیدی به ظاهر و جسم انسان ها توجه دارد. خالق ما عالم را بصورت باطن و ظاهر، جسم و روح، مادیات و معنویات ،دنیا و آخرت آفریده است. دنیا نسبت به آخرت قابل مقایسه نیست. وسعت روح ما نسبت به جسم ما، قابل مقایسه نیست. خالق ما دستوراتی در قالب دین به ما داده است که این دستورات در قالب روحی و جسمی یا مادی و معنوی است ولی آنقدر جسم من برای خدا مهم بوده است که این دستورات روحی که برای ما قرار داده است تحت الشعاع سلامت ما قرار گرفته است.

مثلا روزه واجب است ،علاوه بر اینکه روزه مایه ی سلامتی جسم است، غذای روح ماست. همین غذای روح و باطن، اگر به جسم ضربه بزند واجب نیست و حتی حرام است. یعنی خدا برای سلامتی جسم ما اینها را در نظر گرفته است.

با توجه به این نکات ،آیا خداوند می تواند نسبت به سلامتی بانوان بی توجه بوده باشد؟ خدایی که دستور حجاب را به خانم ها داده است،دستور حجاب را به کل جامعه هم داده است. مثلا برای محل خرید بانوان محل هایی را اختصاص بدهید که آنها راحت باشند. محل تفریح اختصاصی درست کنید تا خانم ها راحت باشند و ویتامین دی هم به آنها برسید. برای آموزش هم مرکزاختصاصی درست کنید. اگر همه ی مراکز اختصاصی برای خانم ها آماده باشد، داشتن چند ساعت حجاب در راه رفت و آمد، چندان ضرری به آنها نخواهد زد. خالقی که دستور حجاب را داده است از همه دلسوزتر است.

گاهی برای نیازهای انسان سفره ی آماده پهن نیست. و انسان باید تحمل داشته باشد. مثلا ما گرسنه هستیم. و نیاز به غذا داریم .آیا منطق اجازه می دهد که انسان گرسنه دست به هر غذایی ببرد و نیازش را برطرف کند؟ خیر. این کار انسانی نیست.


چند پرسش از آیة الله سیستانی دام ظله:


سوال: اخیراً مجموعه ای از استفتاءات پیرامون حجاب در بعضی از سایتهای خبری به آیت الله سیستانی نسبت داده شده. از جمله اینکه مرد حق اجبار همسر و دخترش را بر حجاب ندارد و اینکه حضور در مجالس عروسی مختلط زنان و مردان و همراه با رقص و موسیقی جایز است. آیا اینها صحت دارد؟

پاسخ: مقصود از اینکه شوهر و پدر حق اجبار بر حجاب را ندارند اینست که ـ بنابر احتیاط لازم ـ آنان نمی توانند بدون اجازه حاکم شرع از إعمال قوه ـ مانند گوش مالیدن و کتک و حبس ـ در امر به حجاب استفاده نمایند؛ اما استفاده از روشهای مسالمت آمیز ـ حتی تند خویی اگر ملایمت موثر نباشد ـ جایز بلکه با مراعات شرایط یاد شده در رساله عملیه واجب است و نیز حضور در مجالس عروسی مختلط و یا مشتمل بر گناه های دیگر در صورتی جایز است که به هیچ وجه تایید عملی حرام محسوب نشود؛ و شخص با حضورش به گناهی ـ مانند نظر حرام و گوش دادن به آواز ـ مبتلا نگردد؛ و در اینصورت باید ـ طبق شرایط یاد شده در رساله عملیه ـ حاضرین را امر به معروف و نهی از منکر کند؛ بلکه اگر احتمال تاثیر را هم نمی دهد باید ـ بنابر احتیاط لازم ـ با ترش رویی در مقابل گناه کاران ناراحتی و تنفر خود را از کار آنان اظهار نماید.

 سوال: آیا زن مومنه می تواند از روی باز و مستقیم و با خنده با نامحرم حرف بزند؟


پاسخ: چنانچه مهیج نباشد اشکال ندارد.

 سوال: بر سر گذاشتن کلاه گیس به نیت خوشگل تر شدن ومورد توجه بانوان قرار گرفتن در مجالس ویژه خانمها جهت پیدا شدن خواستگار، جایز است؟ و آیا چنان کاری عیب پوشی به حساب می آید؟


پاسخ: اگر تنها به نیت آرایش باشد و نه فریبکاری و عیب پوشی از چشم خواستگاران، چنان کاری اشکال ندارد.
 
دو استفتاء آیة الله صافی گلپایگانی دام ظله
سوال: آیا رعایت حجاب در مقابل پسر خاله و پسر عمو لازم است، اگر چه مسن‎تر از خودم و جای پدرم باشند؟

جواب: پسر عمه، پسر خاله، پسر دایی و پسر عمو همه نامحرم هستند و رعایت حجاب در برابر آن‎ها واجب و ترک آن گناه است؛ و بالا بودن سن آنان موجب تغییر حکم نیست.

 سوال: آیا می‎توانیم با دختر نامحرمی، صیغه خواهر و برادری بخوانیم، و مثل خواهر و برادر با هم رفتار کنیم؟

جواب: خیر، صیغه خواهر و برادری با نامحرم مشروع نیست، آنچه موجب محرمیت می‎شود، انجام عقد ازدواج بصورت دائم یا موقت، با رعایت شرائط مربوطه است.

 منابع:
سایت شهید آوینی ـ مصاحبه ای از حجة الاسلام ماندگاری
پایگاه اطلاع رسانی آیة الله صافی گلپایگانی دام ظله
سایت بهار نیوز

  • طاهره نظیفی
۲۸
مرداد



امام زمان(عج),پیامبر(ص),شباهتهای امام زمان به پیامبر

صفت های مشترک پیامبر(ص) و امام زمان (عج) را میدانید؟
شباهت‌های امام زمان(عج) به پیامبر اکرم(ص) بسیار است. و در آیینه روایات و زیارات بارها این ویژگی ها مورد توجه قرار گرفته است. رحمت، خاتمیّت، امنیت بخشی و . . .

در روایات بسیاری به اوصاف مشترک و شباهت‌های امام زمان(عج) به پیامبر اکرم(ص) اشاره شده است. ما در این نوشتار به بعضی از این ویژگی‌ها اشاره می‌نماییم:


رحمت:
خداوند متعال وجود نازنین پیامبر اکرم (ص) را رحمتی برای عالمیان می‌داند؛ (وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ)؛[1] و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم. امام زمان(عج) نیز به این صفت زیبنده‌اند: "السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَة"؛[2] سلام بر تو ای پرچم برافراشته ... و رحمت گستردة الهی.


حجت الهی:
در رابطه با پیامیر چنین خطاب آمده که: "السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِین"سلام برتو ای حجت خدا بر اولین انسان ها تاآخرین آن ها؛[3] امام زمان (عج) نیز با لقب حجة الله مورد خطاب قرار گرفته‌اند: "السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّه".[4]


نور خدایی:
پیامبر(ص) نور خدایی است: "السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ الَّذِی یُسْتَضَاءُ بِه‏"[5] سلام بر تو، ای نور روشنایی بخش خداوند.[6] در زیارت روز جمعه نیز خطاب به امام زمان(عج)این گونه آمده است: "السَّلَامُ عَلَیْکَ یا نُورَاللهِ الّذِی یَهْتَدی بِه المُهْتَدُون"؛ سلام بر تو ای نور خداوند که هدایت جویان به وسیله او هدایت می‌شوند.


دعوت کننده به سوی خداوند متعال:
خداوند در قرآن خطاب به رسول مکرمش می‌فرماید: (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً وَ داعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنیراً)؛[7] ای پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و انذار کننده، و تو را دعوت کننده به سوی خدا به فرمان او و چراغی روشنی بخش قرار دادیم.
در مورد امام عصر(عج) نیز آمده است: "السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّه"؛[8] سلام بر تو ای دعوت کننده خلق به سوی خدا.

 

خاتمیّت (حُسن ختام):
(ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیماً)؛[9] محمد(ص) پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولی رسول خدا و آخرین پیامبران است و خداوند به همه چیز آگاه است.امام مهدی(ع) نیز در معرفی خود می‌فرمایند: "أَنَا خَاتِمُ الْأَوْصِیَاءِ وَ بِی یَدْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِی وَ شِیعَتِی"؛[10] من آخرین از جانشینان پیامبر هستم و بواسطة من خداوند بلا را از اهل و شیعیانم برمی‌دارد.


امنیت بخشی:
با وجود رسول خدا امت او در امنیت بودند: (وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ)؛[11] (ای پیامبر!) تا تو در میان آن‌ها هستی، خداوند آن‌ها را مجازات نخواهد کرد.
امام زمان(عج)نیز در وصف وجودی خویش می‌فرمایند: "إِنِّی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ کَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ"؛[12] به درستی که من امنیت بخش اهل زمین هستم، همانگونه که ستارگان امنیت بخش اهل آسمانند.
منبع: mahdi313.ir

  • طاهره نظیفی
۲۸
مرداد





وضو با ناخن مصنوعی,وضو گرفتن با آرایش

سوالات شرعی راجع به وضو

 

سئوال: برای چه اعمالی باید وضو بگیریم؟

جواب: برای شش چیز وضو گرفتن واجب است: 1. برای نمازهای واجب غیر از نماز میت. 2. برای سجده و تشهد فراموش شده. 3. برای طواف واجب خانه‌ی کعبه. 4. اگر نذر یا عهد کرده یا قسم خورده باشد که وضو بگیرد. 5. اگر نذر کرده باشد که جائی از بدن را به خط قرآن برساند. 6. برای آب کشیدن قرآنی که نجس شده و... (توضیح المسائل دوازده مرجع, م316)


سوال: شخصی حکم مسح پا را می‌دانسته که از نوک پا تا برآمدگی پا است اما به مصداق نوک پا توجه نداشته و از روی انگشت مسح میکشیده.حکم نمازهای خوانده شده چیست؟

چنانچه از نوک پا و یا ابتدای هر کدام از انگشتان مسح کشیده باشد، صحیح است و اگر در این باره شک دارد، نباید به شک خود توجه کند، ولی اگر می‌داند که مسح را (به جهت ندانستن حکم یا موضوع) از نوک پا نکشیده، نمازهایی که یقین دارد با چنین وضویی خوانده را باید قضا نماید.


پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سوال، چنین است:

 حضرت آیة الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی):
اگر از نوک پا مسح کرده باشد، کفایت مى‌کند، هر چند توجه نداشته باشد و نباید به شک‌هاى خود اعتنا نماید.

 حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
در صورتی که از ابتدای انگشت مسح نموده است کفایت می‌کند.

 حضرت آیة الله العظمی نوری همدانی (مد ظله العالی):
چنانچه مسح را به صورت صحیح نکشیده باشد باید نمازهایش را اعاده کند.


سئوال: برای چه اعمالی باید وضو بگیریم؟
 جواب: برای شش چیز وضو گرفتن واجب است:

  1. برای نمازهای واجب غیر از نماز میت.
 2. برای سجده و تشهد فراموش شده.
 3. برای طواف واجب خانه‌ی کعبه.
 4. اگر نذر یا عهد کرده یا قسم خورده باشد که وضو بگیرد.
 5. اگر نذر کرده باشد که جائی از بدن را به خط قرآن برساند.
 6. برای آب کشیدن قرآنی که نجس شده و... (توضیح المسائل دوازده مرجع, م316)


سئوال: چه چیزهایی وضو را باطل می‌کند؟
جواب: هفت چیز است که وضو را باطل می‌کند:
 1. بول
 2. غائط
 3. باد معده و روده که از مخرج غائط خارج شود.
 4. خوابی که به واسطه‌ی آن چشم نبیند و گوش نشنود.
 5. چیزهایی که عقل را از بین می‌برد مثل دیوانگی و مستی و بیهوشی.
 6. استحاضه زنان
 7. کاری که برای آن باید غسل کرد. (توضیح المسائل دوازده مرجع, م323)
 
چند استفتاء از آیة الله خامنه ای دام ظله:
سوال: اگر هنگام وضو گرفتن دستمان به دمپایى یا شیر آب برخورد کند آیا با همین دست مى‌توان مسح کرد یا باید از اول وضو را تکرار کرد اگر آرى نمازهایى را که بدین صورت خوانده‌ام باید قضا کنم؟

جواب: در فرض مرقوم وضو اشکالى ندارد بلى اگر مسح سر یا پا با رطوبت شیر آب یا جاى دیگر باشد، وضو صحیح نیست.

 

سوال: آیا چند بار کشیدن مسح باعث بطلان وضو مى‌‌شود؟
جواب: اگر پس از خشک کردن موضع مسح باشد و به حدّ وسواس هم نرسد اشکال ندارد.


سوال: اگر کسى ناخن مصنوعى بکارد، براى وضو و غسلش چه باید بکند؟
جواب: در صورت کاشت ناخن، براى وضو و غسل باید مانع ـ ولو با صرف هزینه ممکن ـ برطرف گردد و چنانچه می‌داند امکان برطرف‌کردن آن نیست و یا رفع آن با مشقّت غیر قابل تحمّل همراه بوده و یا ضرر قابل توجهى دارد، در وقت نماز باید وضو یا غسل را انجام دهد سپس مبادرت به این کار کند و وضو و غسل‌هاى بعدى را باید به ‌صورت جبیره انجام دهد(یعنى با دست مرطوب مانع را مسح نماید)؛ اما در صورتى که امکان برطرف کردن آن ـ ولو در روز‌های بعد ـ باشد و برطرف نکند، وضو و غسل جبیره باطل خواهد بود.


==============================
 پی نوشتها:
[1]. شیخ صدوق، امالی، ص 93
[2]. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، الفصول المهمة فی أصول الأئمة(تکملة الوسائل)، محقق، مصحح، القائینى، محمد بن محمد الحسین،‏ ج ‏3، ص 292، قم، موسسه معارف اسلامى امام رضا علیه السلام
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏3، ص 114
 
منابع:
 اسلام کوئیست

اندیشه قم

تبیان
پایگاه اطلاع رسانی آیة الله خامنه ای دام ظله
توضیح المسائل دوازده مرجع
  • طاهره نظیفی
۲۸
مرداد
تاریخچه دجال به قبل از اسلام برمی‌گردد. در اسلام نیز روایات اهل سنت در این باب به مراتب بیشتر از روایاتی است که در منابع شیعه موجود است و اکثر روایات شیعه نیز در این موضوع برگرفته از منابع حدیثی اهل سنت است.
در مورد اصل دجال اختلافات زیادی وجود دارد. دجال در لغت دَجَل به معنای روکش نمودن یک شئ است که باطن آن کم‌ارزش باشد ولی روی‌ آن زرق و برق داده یا طلاکاری کنند. بنابراین وقتی دجال را برای کسی بکار می‌برند یعنی‌ آن شخص منافق، دروغگو و فریبنده است[1] البته معانی متعددی که گاه به ده معنا می‌رسد برای این واژه ذکر شده است که به عنوان نمونه به یکی از آنها اشاره شد.
  • طاهره نظیفی