پاسخ به شبهه ای در مورد بخشش امام علی (ع) در حال نماز
جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۰ ب.ظ
خبر ضربت خوردن پیشوای نخست شیعیان در مسجد در حالی در کوی و برزن پیچید که برخی زمزمه میکردند: «مگر علی نماز میخواند؟ !» آری این است رسم روزگار که در هر مقطعی، خوبان عالم را مورد هجوم تبلیغاتی شان قرار میدهند به طوری که گروهی از ساده اندیشان نیز باور میکنند.
یکی از شخصیت هایی که به طور سازماندهی شده شبهات گوناگون و دروغینی را علیه ایشان مطرح کرده اند، مولای متقیان حضرت علی علیه السلام است که این روزها، در غم شهادت مظلومانه اش به سوک نشسته ایم.
یکی از این شبهات که علیه ایشان مطرح میشود، مربوط به ماجرای بخشیدن انگشتر در نماز از سول آن حضرت است که شان نزول یکی از آیات شریفه قران نیز همین واقعه است (إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ، سوره مائده آیه ۵۵، ترجمه: این است و جز این نیست که ولى شما خداست و رسول خدا و کسانى که ایمان آورده، اقامه نماز مىکنند، و در حال رکوع اداء زکات مىنمایند).
اما مخالفان و معاندان طرح شبهه کرده اند که انگشتر دادن امام على (ع) در حال نماز از دورغهای تاریخی است! و اینگونه استدلال میکنند که اولًا ایشان فقیر بوده؛ ثانیاً نیت نماز با زکات، قابل جمع نیست و ثالثاً رکوع (که در آیه شریفه آمده است)، به معناى خوارى و ذلت است نه رکوع نماز.
و اما پاسخ به این شبهه:
۱. نقل شأن نزول آیه ولایت، تنها منحصر به شیعه نیست بلکه علماى بزرگ و مفسران برجسته اهل سنت نیز، آن را نقل کردهاند. حال، آیا آنها نیز، دروغ گفته و تهمت زدهاند. [۱]
۲. در اینجا از بین دهها سندى که وجود دارد، به نقل یک حدیث از الدرالمنثور تألیف سیوطى، از معروفترین تفاسیر روایى اهل سنت، بسنده مىکنیم:
اخرج الخطیب فى المتفق عن ابن عباس قَالَ تَصَدَّقَ عَلى (ع) بِخَاتَمِهِ وَهُوَ راکِعٌ فَقالَ النَّبى (ص) لِلسَّائِل مَنْ أَعْطاک هَذَا الْخَاتَم قَالَ ذَاکَ الرَّاکِع فَأَنْزَلَ اللهُ إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ. [۲]
خطیب در کتاب المتفق از ابن عباس نقل کرده است که: على (ع)، انگشترش را در حال رکوع صدقه داد. پیامبر (ص) از سائل پرسید: «این انگشتر را چه کسى به تو بخشیده است؟» گفت: «آن شخصى که در حال رکوع است». آنگاه خداوند، این آیه را نازل کرد: (إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ…). (مائده: ۵۵)
البته سیوطى این حدیث را از چند طریق دیگر نقل کرده است.
۳. عبارت «حضرت على از لحاظ اقتصادى بسیار فقیر بوده…» نیز، صحیح نیست؛ زیرا:
الف) سوره مائده، در سال نهم و دهم نازل شده و در این هنگام امیرمؤمنان (ع) نیز، همانند سایر مسلمانان از نظر اقتصادى، وضع نسبتاً مناسبى داشته است.
ب) براى انفاق کردن، لازم نیست که انسان حتماً ثروتمند باشد، بلکه برعکس، افراد فقیر بیشتر از ثروتمندان، اهل صدقه و انفاق هستند.
ج) او به نص آیه قرآن، انگشتر خود را بخشید و این امر، مستلزم داشتن ثروت زیاد نیست. ممکن است انگشتر، به عنوان غنیمت، در یکى از جنگها به دست حضرت رسیده باشد و آنگاه ایشان خواسته است آن را در راه خدا، انفاق کند.
د) در اینجا، زکات به معناى صدقه و انفاق مالى است نه زکات مصطلح؛ زیرا زکات مصطلح اولًا تنها به نُه چیز تعلق مىگیرد. ثانیاً هر یک، نصاب خاصى دارد و ثالثاً لازم نیست در حال رکوع پرداخت شود. در قرآن، زکات به این معنى، زیاد به کار برده شده است. چنانکه در بسیارى از آیههاى مکى، در کنار اقامه نماز، دادن زکات آمده است. در حالىکه در مکه، زکات واجب نبوده و در سال دوم هجرى در مدینه، واجب شده است. بههرحال، در قرآن در بیشتر موارد، زکات به هر نوع انفاق مالى اعم از واجب و مستحب اطلاق مىشود.
ه) این سخن نیز، که یهودیان براى على (ع) نفقه، مىآوردند، سخنى بىاساس و دروغ است؛ زیرا همه مسلمانان با یهود مدینه، داد و ستد داشتند و گاهى ممکن بود چیزى از آنها به عاریه، یا قرض و…، مىگرفتند و سپس پس مىدادند.
۴. ادعاى اینکه: «نیت نماز با نیت زکات قابل جمع نیست» نیز، صحیح نیست؛ زیرا:
الف) آنها خیال کردهاند که به هنگام نیت، باید نیت به زبان گفته شود. به همین دلیل مىگویند که حضرت، چگونه در نماز توانسته است بگوید که انگشتر خود را در راه خدا انفاق مىکنم…»؟ !
حقیقت امر چنین نیست و تنها همینقدر که انسان توجه دارد که کارى را براى خدا و نزدیک شدن به او انجام مىدهد، همین نیت است. نیت در عبادات، همچون نیت در کارهاى معمولى مانند آب خوردن، نشستن و برخاستن است. حتى لازم نیست از قلب بگذرانیم، تا چه رسد که بخواهیم به زبان بگوییم.
ب) در حقیقت، اشکال گوینده این سخن، به خداوند متعال است. چون خدا کسى را که در حال رکوع، زکات مىدهد، مدح و ستایش کرده است. حال، این درست است که بگویند: یا این عمل (انفاق در حال رکوع) اتفاق نیفتاده است و یا خداوند متعال نعوذ بالله اشتباه مىکند؟ !
ج) آیا تداخل بین عبادتها، امکانپذیر نیست؟ به عنوان مثال: آیا در حال نگاه کردن به کعبه (که عبادت است)، نمىتوان سبحان الله و یا ذکر دیگرى گفت؟ ! بنابراین، چه اشکالى دارد که امیرمؤمنان (ع) دو عبادت را در یک زمان انجام داده و خداوند نیز، آن را تأیید و ستایش کرده باشد.
د) برخى از اولیاى خدا، به مقام جمع الجمعى مىرسند که مىتوانند در آن واحد، کارهاى متعدد و غیر قابلجمعى داشته باشند. آنها مظهر این اسم ذات بارى مىشوند: «یا مَنْ لا یَشْغَلُه سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ…».
۵. عبارت «معناى رکوع در قرآن اشاره به اوج ذلت است» نیز، صحیح نیست؛ زیرا:
الف) عدول از ظاهر لفظ، دلیل مىخواهد و اینجا هیچ دلیل لفظى وجود ندارد.
ب) از دهها روایت شأن نزول، برمىآید که در واقع، موضوع قضیه در خارج اتفاق افتاده است و امیرمؤمنان (ع) در حال نماز و در رکوع صدقه داده است. بنابراین، قرینه قطعى برخلاف ادعاى اینان وجود دارد.
پینوشت:
1. جلال الدین سیوطى، الدر المنثور، بیروت، دارالمعرفة، اول، ۱۳۶۵، ج ۲، ص ۲۹۳؛ طبرى، جامع البیان، ج ۶، ص ۳۸۹؛ زمخشرى، تفسیر کشاف، ج ۱، ص ۶۴۹؛ تفسیر بیضاوى، بیروت، دارالفکر، ج ۱، ص ۲۷۲؛ جصاص رازى، احکام القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیه، اول، ۱۴۱۵، ج ۲، ص ۵۵۷؛ تفسیر ثعالبى، (الجواهر الحسان)، بیروت، دار احیاءالتراث العربى، اول، ۱۴۱۸، ج ۲، ص ۳۹۶.
۲. الدرالمنثور، ج ۲، ص ۲۹۳
- ۹۳/۰۴/۲۷