باسمه تعالی
جهت اطلاع به داوطلبان کنکور
این نکات که درسئوالات کنکور پاسخ های متفاوتی را دربرداشتند،ازطرف گروه دینی دفتر تالیف طی نامه 28254/1/101تاریخ 5/10/ 89-به سازمان سنجش اعلام شده است
.................................................................................................................................................................................
خوابها آنچه که میبینیم نیستند
اگر شما درباره ی چیز خاصی خواب میبینید، الزاماً همیشه آن چیزی نیست که در تصویر
میبینید. خوابها با زبانی بسیار سمبلیک با آدمی سخن میگویند. از طریق این سایت
میتوانید خواب خود را تعبیر نمایید.
لازم به ذکر است این وب سایت برگرفته از تعبیر خواب معبران مختلف می باشد ولی بیان
تعبیر خواب معبران مختلف دلیل بر رد یا قبول صحبتهای آنها نمیباشد .
آیا
تعبیر خواب صحت دارد؟
تعبیر خواب صحت دارد و قرآن و حدیث از آن خبر
داده است. البته همه کس نمی تواند تعبیر خواب کنند و نیز همه ی خواب ها تعبیر
ندارند.
قرآن کریم می فرماید : عزیز مصر خوابی دید و از معبّران خواست آن را تعبیر کنند،
ولی آنان از تعبیر این خواب عاجز شده و نتوانستند، لیکن حضرت یوسف خواب را تعبیر
فرمود و در آینده، تعبیر او به حقیقت پیوست.
بخش اول ـ فلسفه چیست
1ـ ریشهی لفظ فلسفه چیست و به چه معنا است؟
2ـ فیلوسوفوس به چه معنا است و اولین کسی که خود را فیلوسوفوس نامید که بود؟
3ـ افلاطون چه کسی را فیلوسوفوس نامید؟
4ـ ـ معنی اصلی و معنی رایج دو واژهی«فیلو سوفیا» و «فیلوسوفوس» را بنویسید.
5ـ سوفیستها چه کسانی بودند و چه عقایدی داشتند؟
6ـ ـ لفظ سوفیست به چه معناست و عقیدهی آنها را بیان کنید.
جدول احکام قضایا ی حملی منطق جدیدالتالیف سوم انسانی | ||||
تباین : متفاوت بودن هم موضوع و هم محمول مثال : الف ب است- ج د است 0 خاش شهرستان است - زاهدان مرکز استان است |
تماثل :موضوع یکسان ومحمول متفاوت مثال : الف ب است- الف ج است 0 فلسفه جذاب است - فلسفه شیرین است 0 |
تشابه مو ضوع متفاوت محمول یکسان مثال : الف ب است ج ب است 0منطق شیرین است - فلسفه شیرین است 0 |
||
اصل قضیه |
تقابل تضاد |
تقابل تناقض |
||
موجبه کلی |
سالبه کلی هرالف ب است0هیچ الف ب نیست |
سالبه جزئی هر الف ب است0 بعضی الف ب نیست 0 |
||
موجبه جزئی |
تضاد ندارد بعضی الف ب است0 ..........0 |
سالبه کلی بعضی الف ب است0 هیچ الف ب نیست |
||
سالبه کلی |
موجبه کلی هیچ الف ب نیست هرالف ب است |
موجبه جزئی هیچ الف ب نیست0 بعضی الف ب است |
||
سالبه جزئی |
تضاد ندارد بعضی الف ب نیست0 ..............0 |
موجبه کلی بعضی الف ب نیست0 هر الف ب است 0 |
||
اصل قضیه |
تقابل تداخل |
تقابل تداخل تحت تضاد |
||
موجبه کلی
|
موجبه جزئی هرالف ب است بعضی الف ب است |
تداخل تحت تضاد ندارد هر الف ب است0 ................ 0 |
||
موجبه جزئی |
موجبه کلی بعضی الف ب است0 هر الف ب است 0 |
سالبه جزئی بعضی الف ب است0 بعضی الف ب نیست |
||
سالبه کلی
|
سالبه جزئی هیچ الف ب نیست بعضی الف ب نیست 0 |
تداخل تحت تضاد ندارد هیچ الف ب نیست 0 ............. 0 |
||
سالبه جزئی |
سالبه کلی بعضی الف ب نیست0 هیچ الف ب نیست 0 |
موجبه جزئی بعضی الف ب نیست0 بعضی الف ب است 0 |
||
اصل قضیه |
عکس مستوی |
عکس نقیض |
||
موجبه کلی
|
موجبه جزئی هرالف ب است0بعضی ب الف است |
سالبه کلی هر الف ب است0 هیچ غیرب الف نیست 0 |
||
موجبه جزئی
|
موجبه جزئی بعضی الف ب است0بعضی ب الف است 0 |
عکس نقیض لازم الصدق ندارد بعضی الف ب است0 .............. 0 |
||
سالبه کلی
|
سالبه کلی هیچ الف ب نیست هیچ ب الف نیست |
موجبه جزئی هیچ الف ب نیست 0بعضی غیرب الف است0 |
||
سالبه جزئی
|
عکس مستوی لازم الصدق ندارد بعضی الف ب نیست 0 .......... 0 |
موجبه جزئی بعضی الف ب نیست بعضی غیرب الف است |
مسلک بابیه و بهائیه به طور اجمال
على ربانى گلپایگانى
تاریخ پیدایش و پدید آورنده بابیه
مسلک بابیگرى در قرن سیزدهم قمرى (نوزدهم میلادى) توسط فردى به نام سید على محمد پدید آمد. وى در اول محرم سال 1235 یا 1236 (1820 میلادى) در شیراز متولد شد و در بیست و هفتم شعبان سال 1266 در تبریز به جرم ارتداد به دار آویخته شد.
بابیه او را «حضرت اعلى» و «نقطه اولى» لقب دادهاند. وى تحصیل ابتدایى و آموزش اندکى عربى را در شیراز گذراند. سپس پنجسال در بوشهر اقامت گزید و به تجارت- که پیشه پدرى او بود- اشتغال داشت. در همان ایام که نوجوانى بیش نبود، دستبه کارهاى غیر متعارف مىزد و به اوراد و طلسمات که حرفه رمالان و افسونگران بود. سخت علاقهمند بود. در هواى بسیار گرم تابستان بوشهر هنگام بلندى آفتاب، بر بالاى بام مىایستاد و براى تسخیر آفتاب اوراد مىخواند و حرکات مرتاضان هندى را تقلید مىکرد.
پس از بازگشت از بوشهر به شیراز،
کار و کسب را رها کرد و براى کسب علم و سیر و سیاحت رهسپار عراق و حجاز گردید و در
کربلا در سلک شاگردان سید محمد کاظم رشتى (1203- 1259 ق) در آمد. سید کاظم رشتى که
از شاگردان شیخ احمد احسایى بود درباره ائمه طاهرین علیهم السلام افکار و عقاید
غلو آمیزى داشت و آنان را مظاهر تجسم یافته خدا یا خدایان مجسم مىانگاشت و
مىگفتباید در هر زمانى یک نفر میان امام زمان (عج) و مردم باب و واسطه فیض
روحانى باشد. این گونه عقاید توجه سید على محمد را به خود جلب کرد، و از مریدان
خاص وى گردید، و از همانجا بود که فکر دعوى با بیت در ذهن او راه یافت.