اُفَوضُ اَمری
سه شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۰۶ ب.ظ
پادشاه از دگر وزیران پرسید وزیر عاقل کجاست؟
گفتند: از وزات دست برداشته و به عبادت خدامشغول شده است. ♨️ پادشاه نزد وزیر رفت و
از او پرسید : از من چه خطا دیده ای که وزارت را ترک کرده ای؟
گفت از پنج سبب: ❤️
اول: آنکه تو نشسته میبودی و من به حضور تو ایستاده میماندم اکنون بندگی خدایی میکنم که مرا دروقت نماز هم ، حکم به نشستن میکند.
دوم: آنکه طعام میخوردی و من نگاه میکردم اکنون رزاقی پیدا کردهام که اونمی خورد و مرا میخوراند.
سوم: آنکه توخواب میکردی و من پاسبانی میکردم اکنون خدای چنان است که هرگز نمیخوابد و مرا پاسبانی میکند.
چهارم: آنکه میترسیدم اگر تو بمیری مرا از دشمنان آسیب برسد اکنون خدای من چنان است که هرگز نخواهد مرد و مرا از دشمنان آسیب نخواهد رسید.
پنجم: آنکه میترسیدم اگر گناهی از من سرزند عفو نکنی، اکنون خدای من چنان رحیم است که هر روز صد گناه میکنم و اومی بخشاید
- ۹۵/۰۵/۱۲