دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

الهى ! بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.
الهى ! راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.
الهى ! یا من یعفو عن الکثیر و یعطى الکثیر بالقلیل از زحمت کثرتم وارهان و رحمت وحدتم ده.
الهى ! سالیانى مى‏پنداشتم که ما حافظ دین توایم استغفرک اللهم در این لیلة الرغائب هزار و سیصد و نود فهمیدم که دین تو حافظ ما است احمدک اللهم.
الهى ! چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.
الهى ! ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره اى و ما همه هیچکاره ‏ایم و تنها تو کاره اى.
الهى ! از پاى تا فرقم در نور تو غرقم یا نور السموات و الارض انعمت فزد.
الهى ! شان این کلمه کوچک که به این علو و عظمت است پس یا على یا عظیم شان متکلم اینهمه کلمات شگفت لا تتناهى چون خواهد بود.
الهى ! واى بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم.
الهى ! چون تو حاضرى چه جویم و چون تو ناظرى چه گویم.
الهى ! چگونه گویم نشناختمت که شناختمت و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت...
هی دل چگونه کالای است که شکسته آن را خریداری و فرموده ای پیش دل شکسته ام.
الهی عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه بایدکرد
الهی همه از تو دوا خواهند حسن از تو درد خواهد.
الهی اگر تقسیم شود به من بیشتر از این که دادی نمی رسد فلک الحمد.
الهی ما را یارای دیدن خورشید نیست،دم از دیدن خورشید آفرین چون زنیم.
الهی همه گویند بده حسن گوید بگیر.
الهی از نماز و روزه ام توبه کردم به حق اهل نماز و روزه ات توبه این نا اهل را بپذیر.
الهی به فضلت سینه بی کینه ام دادی بجودت شرح صدرم عطا بفرما.
الهی اگر چه درویشم ولی داراتر از من کیست که تو دارائی منی.
الهی دندان دادی نان دادی، جان دادی جانان بده.

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .
الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم و گاهی در آب دیده غرق .

طبقه بندی موضوعی

۱۳۵۲ مطلب با موضوع «متفرقه» ثبت شده است

۱۹
آبان




پاسخ :

در مورد این ازدواج پاسخ های فراوان داده شده است :

پاسخ نقضی و اجمالی :

در ابتدا می توان پاسخی نقضی داد که :

رسول خدا طبق نظر اهل سنت علم غیب ندارد :

طبق نظر اهل سنت پیغمبر علم غیب ندارد و ازدواج و یا دوستی وی با کسی نمی تواند دلیل بر صحت عقاید و رفتار وی باشد .

علت همان علت ازدواج حضرت نوح و لوط با همسرانشان بوده است :

حتی اگر بگویند رسول خدا وی را می شناخته و با وی ازدواج کرده است ، علت ازدواج را همان علت ازدواج حضرت نوح و حضرت لوط با همسرانشان می دانیم . با اینکه در قرآن کریم آمده است که همسر ِ حضرت نوح و نیز همسر حضرت لوط ، همراه و همنظر با دشمنان ایشان بوده اند .

پاسخ تفصیلی :

علت امتحان رسول خدا صلی الله علیه وآله و مردم بوده است :

در شعر زیبای حافظ می خوانیم :

من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان قیل ومقال عالمی می کشم از برای تو

رسول گرامی اسلام در نهایت توجه به عالم بالا و مقام اقدس الهی بوده اند ؛ و حتی به قول شاعر نفس فرشتگان و هم صحبتی با ایشان برای رسول گرامی اسلام سخت بوده است ؛ زیرا نوعی اشتغال به غیر خداست .

اما خداوند هر کسی را به نوبه خود آزمایش می کند و برای آزمایش رسول خدا از ایشان خواست که با عایشه ازدواج کند و با این دستور ، در خانه وی کسی را قرار داد که می توانست مایه آزمایش ایشان باشد ؛ زیرا امتحان مردان بزرگ باید به بزرگی خود ایشان باشد .

اما چون این آزمایش می توانست سبب اشتباه برخی ، در مورد شخصیت واقعی همسران رسول گرامی اسلام باشد ، خداوند هم در قرآن با بیان برخی اشکالات و اشتباهات همسران رسول خدا و همسران پیغمبران گذشته ، راه هدایت را برای مردم باز گذاشته است .

به عنوان مثال در سوره تحریم آیه ده همسر حضرت نوح و همسر حضرت لوط را به عنوان دو نمونه برای کفار معرفی می نماید که با وجود حضور در خانه پیغمبران الهی ، باز گمراه شدند .

و در همین سوره در آیه 4 در مورد دو تن از همسران رسول خدا می فرماید :

إِنْ تَتُوبَا إِلَی اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَائِکَةُ بَعْدَ ذَلِکَ ظَهِیرٌ

سوره تحریم آیه 4

اگر ( شما دو همسر رسول خدا) به درگاه خدا توبه کنید ، دل های شما به سوی او میل پیدا کرده است ، اما اگر علیه او بر یکدیگر کمک کنید در حقیقت خدا خود سرپرست اوست و جبرئیل و صالح مومنان (نیز یاور اویند) و گذشته از این فرشتگان نیز پشتیبان او خواهند بود .

و نیز در می بینیم که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در در مورد ِ آینده ی برخی از همسران خویش سخنانی فرموده اند که می تواند ملاک تشخیص حق از باطل در موارد نیاز باشد . به عنوان نمونه می توان به روایتی که بخاری آن را نقل کرده است اشاره نمود که گفته است :

رسول خدا به خانه عایشه اشاره فرمودند و سه بار گفتند : فتنه ( آزمایش ) در اینجاست ؛ فتنه در اینجاست ، فتنه در اینجاست .

2873 - حَدَّثَنَا مُوسَی بْنُ إِسْمَاعِیلَ حَدَّثَنَا جُوَیْرِیَةُ عَنْ نَافِعٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ قَامَ النَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ خَطِیبًا فَأَشَارَ نَحْوَ مَسْکَنِ عَائِشَةَ فَقَالَ هُنَا الْفِتْنَةُ ثَلَاثًا مِنْ حَیْثُ یَطْلُعُ قَرْنُ الشَّیْطَانِ

صحیح بخاری کتاب فرض الخمس باب ما جاء فی بیوت ازواج النبی صلی الله علیه وسلم

رسول خدا به سخن ایستادند ، پس به سمت خانه عائشه اشاره کردند و سه بار فرمودند اینجاست فتنه ؛ همان جایی که امت شیطان ظهور می کنند .

علت ازدواج حضرت با ایشان سیاسی بوده است :

یکی از اهداف ازدواجهای پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) جهت سیاسی - تبلیغی بود ؛ یعنی با ازدواج موقعیتش در بین قبایل مستحکم گردد و بر نفوذ سیاسی و اجتماعیش افزوده شود و از این راه برای رشد و گسترش اسلام استفاده نماید.

حضرت به خاطر دست یابی بر موقعیتهای بهتر اجتماعی و سیاسی ، در تبلیغ دین خدا و استحکام آن و پیوند با قبایل بزرگ عرب و جلوگیری از کارشکنی های آنان و حفظ سیاست داخلی و ایجاد زمینه مساعد برای مسلمان شدن قبایل عرب ، به برخی ازدواج ها رو آورد .

در راستای این اهداف پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) با زنان ذیل ازدواج کردند :

عایشه دختر ابوبکر از قبیله «تیم».

حفصه دختر عمر از قبیله بزرگ «عدی».

ام حبیبه دختر ابوسفیان از قبیله نامدار بنی امیه.

ام سلمه از قبیله بنی مخزوم .

سوده از قبیله بنی اسد.

میمونه از قبیله بنی هلال.

صفیه از بنی اسرائیل .

ازدواج مهمترین پیوند و میثاق اجتماعی است، به ویژه در آن فرهنگ تأثیر بسیاری از خود به جا میگذارد.

در آن محیطی که جنگ و خونریزی و غارتگری رواج داشت، بلکه به تعبیر "ابن خلدون" جنگ و خونریزی و غارتگری جزو خصلت ثانوی آنان شده بود، ( مقدمه ابن خلدون (ترجمه)، ج 1، ص 286) بهترین عامل بازدارنده از جنگها و عامل وحدت و اُلفت ، پیوند زناشویی بود.

از این روی، پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) با قبایل بزرگ قریش ، به ویژه با قبایلی که بیش از دیگران با پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) دشمن بودند ، مانند بنی امیه و بنی اسرائیل ، ازدواج نمود . اما با قبایل انصار که از سوی آنان هیچ خطری احساس نمیشد و آنان نسبت به پیامبر(ص) دشمنی نداشتند، ازدواج نکرد.

گیورگیو ، نویسنده مسیحی می نویسد:

محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) ام حبیبه را به ازدواج خود درآورد تا بدین ترتیب داماد ابوسفیان شود و از دشمنی قریش نسبت به خود بکاهد. در نتیجه پیامبر با خاندان بنی امیه و هند زن ابوسفیان وسایر دشمنان خونین خود خویشاوند شد و ام حبیبه عامل بسیار مؤثری برای تبلیغ اسلام در خانواده های مکه شد.

محمد پیامبری که از نو باید شناخت، ص 207.

در بعضی از تواریخ می خوانیم که پیامبر با زنان متعددی ازدواج کرد و جز مراسم عقد انجام نشد، و هرگز آمیزش با آنها نکرد، حتی در مواردی تنها به خواستگاری بعضی از زنان قبائل قناعت کرد.

و آنها به همینقدر خوشحال بودند و مباهات می کردند که زنی از قبیله آنان به نام همسر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نامیده شده ، و این افتخار برای آنها حاصل گشته است ، و به این ترتیب رابطه و پیوند اجتماعی آنها با پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) محکمتر، و در دفاع از او مصممتر می شدند.

ام سلمه از طایفه بنی مخزوم - طایفه ابوجهل و خالد بن ولید - بود، وقتی که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) وی را به همسری خویش درآورد ، خالد بن ولید موضعگیری شدید خود را در برابر مسلمانان مورد تجدید نظر قرار داده و پس از مدتی نه چندان طولانی اسلام آورد.

پس از ازدواج رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) با جویریه و صفیه هیچگونه تحرکی را از سوی بنی نضیر و بنی مصطلق در برابر آنحضرت مشاهده نمی کنیم . از سوی دیگر، مشاهده می کنیم که جویریه از جهت برکت آفرینی برای قوم و قبیله اش یک زن نمونه شناخته می شود، و صحابه رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) یکصد خانوار از اسیران قوم و قبیله وی را بخاطر ازدواج پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) با او آزاد می کنند و می گویند: اینان خویشاوندان رسول خدایند! و پرواضح است که چنین منت گذاری بر یک طائفه و قبیله از سوی مسلمانان چه تاثیر بسزایی در عمق جان آنان داشته است.

بنابراین ، ازدواج پیامبر با عایشه و حفصه ، نه به خاطر نبودن زنی بهتر در آن جامعه و بلکه به خاطر مصالح مهمی بوده است که جز با ازدواج پیامبر با آن دو تحقق نمی یافته است .

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

موسسه تحقیقاتی ولیعصر عج الله تعالی فرجه الشریف

  • طاهره نظیفی
۱۹
آبان


 

یکی بود ، یکی نبود

 یکی بود ، یکی نبود. آن یکی که وجود داشت ، چه کسی بود؟ همان خدا بود وغیر از خدا هیچکس نبود. این قصه را جدی بگیرید که غیر از خدا هیچ کس نیست .

پیامبر اسلام در طول حیات ۶۳ ساله‌اش یازده همسر داشته که دو تن از آنان در زمان حیات حضرت وفات کردند.

۱. خدیجه (س)

نخستین همسر رسول‌الله (ص) دختر خویلد از اشراف قریش بود که ازدواج با او پانزده سال قبل از بعثت صورت گرفت. حضرت در آن هنگام ۲۵ سال داشت؛ درحالی‌که خدیجه چهل ساله بود. پیامبر در سفری تجاری برای خدیجه سود فراوانی را به ارمغان آورد. نقل مشاهدات میسره، غلام خدیجه از رفتار و حرکات پیامبر به‌ویژه صداقت و امانت‌داری او در اثنای سفر، موجب گردید که خدیجه به پیامبر پیشنهاد ازدواج دهد.

تقریباً تمام گزارش‌های تاریخی حاکی از آن است که این ازدواج به درخواست و تمایل ابتدایی خدیجه انجام پذیرفت، زنی که در مقابل هیچ‌یک از مردان قریش سر تسلیم فرود نیاورده و درخواست همه آنان را برای ازدواج با صراحت رد کرده بود. بی‌شک او در سنی نبود که براساس احساسات زودگذر تصمیمی شتاب‌زده بگیرد، بلکه عزم کرده بود با همه وجود از مردی حمایت کند که می‌خواهد زنجیر بردگی انسان‌ها را با شعار عبودیت الله درهم شکند.

اگر خدیجه در وجود محمد (ص) در جستجوی حقیقتی بود که زنان قریش آن را نمی‌دیدند و مفهوم انتخاب خدیجه را درک نمی‌کردند، رسول‌خدا (ص) نیز در خدیجه حقیقتی را می‌دید که غیر از خواست‌های متعارف جوانان بود. ازاین‌رو، حضرت با موافقت خود به انتخاب خدیجه احترام گذاشت. او ۲۶ سال یگانه بانوی پیامبر بود و مادر تمام فرزندان او گردید.

۲. سوده بنت زمعه

وی اولین همسر پیامبر (ص) پس از مرگ خدیجه بود. قبیله او بنی‌عبد شمس از دشمنان پیامبر و بنی‌هاشم بودند. سوده پیش‌تر با پسر عمویش سکران بن عمرو بن عبد شمس که از اسلام‌آورندگان اولیه بود ـ و در این راه شکنجه‌های بسیار کشیده بود ـ ازدواج کرد و به حبشه هجرت نمود. او پس از فوت همسرش از آنجاکه خانواده‌اش کافر بودند، نمی‌توانست به نزد آنان بازگردد؛ چراکه بدون شک با شکنجه و تهدید و اجبار بر کفر روبه‌رو می‌شد.

ازدواج با او در چنین شرایطی می‌توانست نوعی تکریم استقامت و ثبات او در راه ایمان باشد؛ ضمن آنکه برای مجاهدان اسلام که همواره بر عائله خود پس از شهادت می‌ترسیدند، نویدی بود که زنان و ذریه آنان بی‌سرپرست رها نخواهند شد. تاریخ درباره جمال یا ثروت و یا موقعیت اجتماعی‌ وی ـ که مورد نظر دنیاطلبان باشد ـ گزارشی نکرده است، بلکه تنها گفته می‌شود که سن او به‌هنگام ازدواج با رسول‌خدا حدود ۵۵ سال بوده و در سال ۵۴هجری نیز در زمان خلافت معاویه از دنیا رفته است.

۳. عایشه بنت ابوبکر

پس از سوده، پیامبر خدا (ص) عایشه را به عقد خود درآورد. سن او به هنگام عقد هفت تا نُه سال ذکر شده که دو سال بعد از آن نیز به خانه پیامبر رفته و نُه سال در کنار حضرت زیسته است. برخی منابع حاکی از آن است که این ازدواج به پیشنهاد ابوبکر، پدر عایشه و اصرار برخی اصحاب صورت گرفت. ازاین‌رو می‌توان آن را براساس پاره‌ای ملاحظات سیاسی ـ اجتماعی دانست. برخی نیز بر این باورند که پیامبر می‌خواست از طریق ازدواج با وی، از حمایت ابوبکر و فرزندانش برخوردار گردد.

۴. حفصه

وی دختر عمر بن خطاب بود که همسرش خنیس بن حذافة السهمی ـ از مجاهدان اسلام ـ در جنگ احد مجروح شد و پس از مدتی از دنیا رفت. بعد از فوت همسر، پدرش او را به ابوبکر پیشنهاد کرد، اما با سکوت ابوبکر روبه‌رو گردید. سپس ازدواج با او را به عثمان ـ که همسرش رقیه دختر پیامبر را به‌تازگی از دست داده بود ـ پیشنهاد کرد، اما او نیز در پاسخ گفت که قصد ازدواج ندارم. عمر با اندوه این جریانات را برای پیامبر نقل کرد و از رفتار آنان شکایت کرد. پیامبر نیز فرمود: حفصه به ازدواج کسی درمی‌آید که از عثمان بهتر است و عثمان نیز با کسی ازدواج می‌کند که بهتر از حفصه است. (مقصود پیامبر، ام‌کلثوم دختر دیگر حضرت بود)

در هر حال پیامبر بخل نورزید و بدین‌وسیله یک‌بار دیگر رابطه میان خود و برخی اصحابش را محکم گردانید تا شاید علاجی باشد برای خطرهایی که بیم آن می‌رفت؛ تا جایی‌که گفته شد:پیامبر با عایشه و حفصه از روی علاقه و محبت ازدواج نکرد، بلکه به‌جهت تحکیم پایه‌های اجتماع نوپای اسلام با آنان ازدواج نمود.گواه این مدعا، کلام خود عمر بن خطاب است که روزی خطاب به حفصه به‌هنگام آزار پیامبر (ص) گفت:و الله لقد عَلَمَتِ أنّ رسول الله لا یحبّک و لو لا أنا لطلّقک. به خدا سوگند می‌دانی که پیامبر تو را دوست نمی‌دارد و اگر من نبودم، هرآینه تو را طلاق می‌داد!

۵. زینب بنت خزیمه

وی که مشهور به ام‌المساکین بود، پیش از آنکه به همسری پیامبر گردد، دو بار شوهر کرده بود. همسر دومش عبدالله بن جحش بود که در جنگ احد به شهادت رسید. پیامبر در سال سوم هجری از وی خواستگاری کرد و او نیز امر خود را به رسول‌خدا (ص) وانهاد. زینب در حالی به ازدواج حضرت درآمد که بیوه‌ای سالخورده بود. ازاین‌رو گفته شده که دو ماه و به روایتی هشت ماه بعد از ازدواج با پیامبر از دنیا رفت.

۶ . ام‌سلمه

او را هند می‌نامیدند. گفته‌اند که وی و همسرش ابوسلمه دو بار در دفاع از پیامبر (ص) هجرت کردند: یک‌بار به حبشه و دیگر بار به مدینه. ابوسلمه در جنگ احد مجروح گشته و براثر جراحات عمیق سرانجام در سال چهارم هجری از دنیا رفت. ام‌سلمه با چند فرزند یتیم و بی‌پناه زندگی طاقت‌فرسا و دردناکی را می‌گذرانید. پیامبر او را که همه خویشانش در مکه کافر بودند، به ازدواج با خود طلبید. او نیز در پاسخ عنوان کرد:

«انا امرأة دخلت فی السن و أنا ذات عیال: زنی هستم که سنی از من گذشته و دارای فرزندانی هستم». پیامبر در پاسخ او فرمود: «نسبت به سن، من از تو بزرگ‌ترم، اما درباره فرزندان یتیم، پس کار آنان بر خدا و رسول اوست». بی‌شک چنین ازدواجی تکریم این بانوی مسلمان، و سرپرستی فرزندانش نیز به پاس جهاد و صبر او در راه خدا بود. او ازجمله با شرافت‌ترین همسران پیامبر از حیث نسب، و آخرین فرد از امهات المؤمنین بود که از دنیا رفت.

۷. زینب بنت جحش

وی دخترعمه رسول‌الله (ص) و از اشراف‌زادگان مکه بود. پیامبر او را برای زید فرزندخوانده خود خواستگاری کرد. پس از ازدواج و گذران مدتی از زندگی، زینب به‌دلایلی بنای ناسازگاری گذاشت و به همین دلیل زید او را طلاق داد. پیامبر نیز برای شکستن عادات جاهلی که فرزندخوانده را چون فرزند صلبی می‌دانستند و احکام آن را یکسان می‌پنداشتند، به دستور الهی زینب را به عقد خویش درآورد. این اولین‌بار بود که تشریع حکم ازدواج با همسر پسرخوانده عملاً تعلیم داده می‌شد. در واقع ازدواج با زینب برپایه ضرورتی شرعی صورت گرفت؛ مأموریت بزرگی که وحی بر دوش پیامبر نهاده بود.

۸ . جویریه دختر حارث

دختر حارث رئیس قبیله بنی‌المصطلق، از بزرگان عرب و دارای حسب و نسب شریفی بود. سال ششم هجرت میان لشکر اسلام و لشکر حارث جنگ سختی درگرفت که سرانجام قبیله حارث شکست خورد و تسلیم گشت. جویریه در جنگ، اسیر و همسرش کشته شد و در هنگام تقسیم اسرا، سهم یکی از انصار گردید.اسارت شمار زیادی از آنان در جنگ به‌دلیل آنکه از بزرگان عرب و دارای حسب و نسب شریفی بودند، بر آنان بسیار گران آمد.

جویریه با صاحب خود قراردادی نوشت تا براساس آن مبلغی بپردازد و آزاد گردد. ازآن‌روکه این مبلغْ کلان بود، وی خدمت پیامبر آمد و از حضرت خواست تا او را در آزادی خودش از طریق مکاتبه یاری دهد.پیامبر فرمود: آیا بهتر از آن را می‌خواهی؟ پرسید: چه می‌تواند باشد؟ پیامبر پرداخت مبلغ و ازدواج با خود را پیشنهاد کرد و او نیز پذیرفت. آنگاه پیامبر او را از آن فرد انصار خرید و سپس آزاد کرد. او سپس اسلام آورد و آنگاه حضرت وی را به عقد خویش درآورد. سایر اصحاب به احترام پیامبر و این ازدواج، همه اسیران خود را آزاد ساختند و گفتند چگونه بستگان رسول‌خدا را در اسارت خود باقی بداریم!؟

زمانی که این خبر به حارث رسید، به مدینه آمد و اسلام آورد. با اسلام آوردن او عموم افراد بنی‌مصطلق نیز مسلمان شدند. نقل شده که جویریه روزی به حضرت گفت: همسرانت بر من فخر می‌فروشند که تو اسیر بوده‌ای! پیامبر فرمود: «او لم أعظم صداقک ألم أعتق أربعین من قومک؟:آیا مهریه تو را بزرگ قرار ندادم که آزادی ۴۰ تن از قبیله تو بود؟» عایشه درباره او می‌گوید: «فما رأیت امراة اعظم برکة علی قومها منها: هیچ زنی را از جویریه با برکت‌تر بر قبیله‌اش نیافتم.»

۹. ام‌حبیبه دختر ابوسفیان

ام‌حبیبه با نام اصلی رمله، دختر ابوسفیان عموزاده پیامبر بوده است که نزدیک‌ترین فرد از حیث نسب به پیامبر در میان همسران حضرت بود. همسر اول او عبیدالله بن جحش بود که پس از هجرت به حبشه نصرانی شد و کوشید تا همسرش را نیز به آن آیین برگرداند، اما ام‌حبیبه سر باز زد. وی پس از فوت همسرش در سال هفتم هجری در حبشه تنها و بی‌کس گشت. پیامبر نیز که وصف استقامت‌های ایمانی او را شنیده بود، با فرستادن شخصی از او خواستگاری کرد. این تنها ازدواجی بود که از طریق نامه و فاصله‌های دور میان پیامبر و زنی صورت می‌گرفت. بازتاب این عمل، بر مهاجرینی که در غربت در عذاب و شکنجه بودند، تأثیر مطلوبی نهاد و موجب تقویت مسلمانان گردید.

پیامبر با این ازدواج، هم ثبات قدم یک زن در راه اسلام را مورد تکریم قرار داد و هم موجب تألیف قلوب و کاهش شدت دشمنی‌های ابوسفیان گردید. اثرپذیری معنوی‌ ام‌حبیبه از پیامبر، موجب شد که پدرش ابوسفیان نیز به عظمت معنوی پیامبر پی برد؛ تا جایی‌که گفت: «لقد تغیرت کثیرا بعدها یا حبیبه: ای ام‌حبیبه! به تحقیق بعد از این ازدواج بسیار تغییر کرده‌ای.» ابوسفیان در سال‌های بعد در برابر اسلام تسلیم گردید که این خود فتح مکه را به‌آسانی میسر گردانید.

۱۰. صفیه

وی دختر حی بن اخطب رئیس قبیله بنی‌نضیر، از سلاله هارون برادر حضرت موسی بود که پدر و شوهرش در جنگ خیبر کشته شدند و خود نیز اسیر گشت. او دو بار ازدواج کرده بود که بار اول منجر به طلاق گردید و همسر دوم او نیز در جنگ کشته شد. پیامبر او را به اسلام دعوت کرد و فرمود: «أن تکونی دینک لم نکرهک فإن اخترت الله و رسوله اتخذتک لنفسی: اگر بر دین یهودیت خود پایبند باشی، تو را به اسلام وادار نمی‌کنم، اما اگر خدا و رسولش را انتخاب کنی، تو را به همسری خود می‌پذیرم.» وی نیز در پاسخ گفت: «پیش از آنکه مرا به اسلام بخوانی، به آن ایمان آورده‌ام. پدر و مادری ندارم و با یهودیان نیز مرا سر و کاری نیست که مرا در پذیرش کفر و ایمان به خود واگذاری. برای من خدا و پیامبر، از آزادی و بازگشت به‌سوی خویشانم بسی ارزنده‌تر است.»

پیامبر او را آزاد ساخت و مهرش را آزادی او قرار داد و وی را به عقد خویش درآورد. گرچه می‌توان این تکریم را بخشی از نگاه کریمانه پیامبر به زن و رعایت احترام و اکرام او دانست، نکته مهم‌تر آن است که حضرت با این ازدواج، عظمت نفسانی، فراخی روح و عمق افکار الهی خود را نشان داد که چگونه به دور از تعصبات نژادی و طایفه‌ای قادر است کریمانه، کینه‌توزترین افراد نسبت به اسلام (یهودیان) را در امان اسلام پذیرا باشد. در واقع این رفتار یک تاکتیک و یا مصلحت‌اندیشی مقطعی نیست، بلکه نگاه دقیق و بزرگوارانه رسول‌خدا (ص) به چگونگی روابط انسانی و اجتماعی است.

هنگامی که عایشه و حفصه این زن را بر سابقه دشمنی و یهودیتش سرزنش کردند و خود را برتر از او دانستند، وی دردمندانه نزد پیامبر آمد. حضرت نیز به او فرمود: آیا به آنان نگفتی که چگونه از من بهترید، درحالی‌که پدرم هارون و عمویم موسی و همسرم محمد است؟ گفته شده که صفیه خلق و خوی حضرت را از نزدیک می‌دید و آن را برای یهودیانی بازمی‌گفت که تحت‌تأثیر تبلیغات مخالفان حضرت قرار گرفته بودند و به پیامبر تهمت می‌زدند.

۱۱. میمونه

او دختر حارث و خواهر ام‌فضل (همسر عباس، عموی پیامبر) بود. وی قبل از اسلام از همسر اول خود مسعود بن عمرو ثقفی طلاق گرفته بود و همسر دومش ابورهم بن عبدالعزی نیز از دنیا رفته بود. سال هفتم هجری پس از عمره مفرده، شوهر خواهرش عباس او را به پیامبر تزویج کرد و حضرت نیز وی را به همراه خود به مدینه برد.

این ازدواج چند پیامد داشت: نخست آنکه پیامبر توانست مدت اقامت خود را در مکه که قریشیان پیش‌تر سه روز معین کرده بودند، تمدید کند و بدین‌رو فرصت بیشتری برای ارتباط با مردم به‌دست آورد تا شاید با منش، کلام و قدرت روحی خویش دل‌های آنان را به طریق حق کشاند؛ دوم آنکه این خویشاوندی موجب تغییر موضع برخی از سران دشمن ازجمله خالد بن ولید (پسر خواهر میمونه)، عثمان بن طلحه و عمر بن عاص گردید؛ تا جایی‌که اینان به مدینه آمدند و اسلام آوردند.گفته شده که وی در سن بالایی به ازدواج حضرت درآمد. او ازجمله کسانی بود که در غزوه تبوک برای مداوای مجروحان و پرستاری بیماران همراه پیامبر بود.  میمونه آخرین همسر رسول‌خدا بود و پس از آن دیگر حضرت همسری اختیار نکرد.

شایان ذکر است که برای حضرت (ص) دو کنیز به‌نام‌های ماریه و ریحانه نیز ذکر شده که هدیه مقوقس پادشاه مصر به رسول‌خدا (ص) (پس از دعوت از سران کشور‌ها) بودند. حضرت ریحانه را به حسان بن ثابت بخشید و ماریه را مخیر کرد که برود یا بماند و به عقد پیامبر درآید که ماریه دومی را برگزید. او فرزندی به‌نام ابراهیم برای پیامبر به‌دنیا آورد که در همان کودکی فوت کرد.

زنان دیگری چون خوله و ام‌شریک نیز بوده‌اند که خود را بدون مهریه به رسول‌خدا بخشیده‌اند؛ نکته‌ای که با عبارت «وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبی ...» در قرآن‌کریم آمده است. شواهد تاریخی نشان می‌دهد که پیامبر هیچ یک از این زنانی را که خود را به حضرت هبه می‌کردند، به ازدواج خود درنیاورد، بلکه برای اصحابش تزویج کرده است.

  • طاهره نظیفی
۱۹
آبان


اهمسران پیامبر

پیامبر(ص) تا ۲۵ سالگی مجرد بودند و بعد از آن با حضرت خدیجه(س) ازدواج کردند و تا حدود ۵۵ سالگی تنها یک همسر داشتند. و بعد از آن به دلایل فرهنگ قبیله ای عرب و بعضی از اقتضائات دیگر، ازدواج های متعددی نمودند. مثل لزوم عمل الگوی جامعه برای تغییر بعضی از فرهنگ های زمانه ، که ازدواج با زینب دختر عمویشان از همین سنخ است؛ همانگونه که بعضی از ازدواج های ایشان برای تکریم یک بانوی محترم بوده است. و ... در ذیل نام همسران ایشان را ذکر می کنیم:

۱- حضرت خدیجه، ایشان اولین همسر پیامبر(ص) بود و تا زمانی که زنده بودند پیامبر با زن دیگری ازدواج نکردند. ایشان زن دائمی آن حضرت بودند.
۲- سوده دختر زمعه بن قیس بن عبدشمس. وی همسر پسر عمویش سکران بن عمرو بود که از دنیا رفته بود وسوده تنها وبی سرپرست وبا رنج زندگی می کرد.
۳- عایشه دختر ابوبکر، وی تنها دختری بود که پیامبر با اوازدواج کرد. عایشه هم زن دائمی پیامبر(ص)بود.
۴- زینب امّ المساکین، همسرعبیده بن حارث پسرعموی پیامبر(ص) بود که درجنگ بدر به شهادت رسید و پیامبر با زینب که پیرزن هفتاد ساله ای بود در رمضان سال سوم هجری ازدواج کرد که زینب بعد ازدو ماه ازدنیا رفت.
۵- حفصه، دختر عمر بن خطاب و همسر خنیس بن حذافه سهمی بود که پس ازجنگ بدر بر اثر جراحات وارده از دنیا رفت.
۶- امّ سلمه، هند دختر ابی امیه مخزومی و شوهرش ابوسلمه عبدالله بن عبدالاسد مخزومی بود که درجنگ احد مجروح شد وبعد ازمدتی ازدنیا رفت. وقتی پیامبر به وی پیشنهادازدواج داد وی بعلت داشتن فرزندان وسن بالا امتناع کرد و به سفارش فرزندش سلمه پذیرفت.
۷- زینب دختر جحش اسدی و دخترعمه پیامبر بود که ازهمسرش زید طلاق گرفته بود.
۸- جویریه دختر حارث بن ابی ضرار، رئیس قبیله بنی المصطلق بود. شوهر سابق وی پسرعمویش مسافع بن صفوان مصطلقی بود.
۹- صفیّه دخترحییّ بن اخطب وشوهرش کنانه بن الربیع بن ابی الحقیق بود که درجنگ خیبرکشته شد. و صفیه به اسارت مسلمانان درآمد و اسلام را پذیرفت ولذا پیامبر او را آزاد کرد و با او ازدواج کرد. وی دختر رئیس قبیله بنی نضیر بود.
۱۰- امّ حبیبه دخترابوسفیان بود. شوهرش عبیدالله بن جحش درحبشه از دنیا رفته بود.
۱۱- میمونه دخترحارث بن حزن، شوهر اولش مسعود بن عمروبن عمیرثقفی بود که او را طلاق داده بود. و سپس با ابورهم بن عبدالعزی ازدواج کرد که ازدنیا رفت.
۱۲- ماریه قبطیه. مقومس حاکم اسکندریه او را برای پیامبر هدیه فرستاده بود.


جهت اطلاع بیشتر ر.ک:

تاریخ زندگانی پیامبراعظم؛ دکتراصغرمنتظرالقائم؛ چاپ اول ۱۳۸۵؛ ص۲۳۰-۲۳۹.

همسران پیامبر(ص) ، حسن عاشوری لنگرودی، چاپ اول ، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم .

  • طاهره نظیفی
۱۹
آبان

پرسش
چرا حضرت محمد (ص) اجازه داشتند که بیش از چهار زن بگیرند؟ لطفا دلیل بیاورید.
پاسخ اجمالی

موضوع ازدواج و تعداد همسران پیامبر اسلام (ص) بسیار مورد سؤال قرار گفته است، اما باید گفت:

اولا؛ پیش از آن که حکم حرمت ازدواج بیش از چهار زن نازل شود، همه زنان آن حضرت به عقد ایشان درآمده بودند.

ثانیا؛ ازدواج های پیامبر(ص) برای اهداف والایی مثل نجات برخی از زنان (سوده و ام حبیبه دختر ابوسفیان) از افتادن در دامن قبایل کافر و مشرک، تحکیم روابط با قبایل بزرگ عرب و جلب حمایت آنان (ازدواج با عایشه و حفصه)، حفظ مقام و آبروی بعضی از زنان با شخصیت (زینب بنت ججش)، جبران زحمت ها و رفع نگرانی و سرپرستی از یتیمان آنان (ام سلمه)، باطل کردن حکم جاهلی در باره همسر پسرخوانده (زینب بنت جحش)، آزادی اسیران جنگی و تحکیم مبانی اسلام در قبایل غیر مسلمان (جویریه و صفیه) و... بوده است.

شاهد ما آن است که همه همسران پیامبر اسلام(ص)، جز عایشه، زنانی بیوه و سالخورده بودند.

از آنچه ذکر گردید می توان فهمید که اگر خداوند به پیامبرش اجازه ی ازدواج با بیش از چهار زن را داده است، برای مصالح مهمی بوده است که به آنها اشاره گردید. علاوه این قانون به کسی این اجازه را داده است که از آن سوء استفاده نخواهد کرد و شاهد ما رفتار و زندگی آن حضرت است که علی رغم امکان ازدواج با دختران زیبا روی، به زنان سالخورده اکتفا فرمود. پس به دلیل مقام والای پیامبر اسلام(ص) و مصالحی که در کار بوده، بعضی از احکام و اختیارات به آن جناب اختصاص داده شده که از جمله آن اجازه داشتن بیش از چهار همسر بوده است.

پاسخ تفصیلی

موضوع ازدواج و تعداد همسران پیامبر اسلام(ص)، موضوعی است که بسیار مورد سؤال قرار گرفته است. برای روشن شدن حقیقت مطلب توجه به نکات زیر لازم است:

1- تعداد زنان پیامبر(ص):

درباره ی تعداد زنان پیامبر(ص) برخی به مبالغه سخن گفته اند؛ حاکم در کتاب مستدرک آن را به هیجده نفر رسانیده است، اما صاحب کتاب امتاع الاسماع تعداد آنان را پانزده نفر بر شمرده است. پیامبر(ص) از بین این پانزده نفر، با چهار نفر، به عقد ازدواج اکتفا نمود (و با آنان همبستر نشد).[1]

ابن اسحاق همسران آن حضرت را سیزده نفر برشمرده که با دو نفر تنها به برگزاری عقد اکتفا نمود و دو نفر از آنان در هنگام حیات آن حضرت از دنیا رفتند و در هنگام رحلت آن بزرگوار، نه زن به نام های «عایشه»، «حفصه»، «ام حبیبه»، «ام سلمه»، «سوده»، «زینب دختر جحش»، «میمونه»، «صفیه» و «جویریه» در خانه آن حضرت بودند.[2]

2- نکاتی چند در باره ی ازدواج ها و  همسران پیامبر(ص):

• پیامبر(ص) تا سن پنجاه یا پنجاه و سه سالگی غیر از «خدیجه»، همسر دیگری برنگزید.[3]

• اکثر زنان پیامبر (ص) پیش از آن که با پیامبر (ص) ازدواج کنند، ازدواج کرده بودند.

• پیامبر(ص) با هیچ یک از زنان قبایل انصار ازدواج نکرد.[4]

• همه ی زنان آن حضرت پیش از آن که آیه ی مربوط به حرمت بیش از چهار زن، در اواخر سال هشتم هجری در مدینه نازل شود[5] به عقد ایشان درآمده بودند.[6]

• پیامبر اسلام(ص) به دلیل برخورداری از ویژگی های منحصر به فرد حضرتشان از یک سو و به دلیل تشرف به مقام والای نبوت و واسطه ی فیض بین خالق متعال و بندگان، دارای بعضی از احکام و اختیارات اختصاصی منحصر به فرد خویش نظیر خاتمیت، وجوب نماز شب بر شخص ایشان (با این که بر دیگران واجب نیست)، اجازه داشتن بیش از چهار همسر و... بودند که خداوند حکیم به خاطر مصالح و اهداف با ارزشی این احکام را بر آن حضرت تشریع کرد و رسول گرامی اسلام (ص) در ازدواج های متعدد خویش، اراده و مقاصد الاهی را دنبال می کردند.

3- انگیزه ها و حکمت ها در ازدواج رسول خدا (ص):

با توجه به آن چه ذکر شد، روشن می شود که ازدواج های پیامبر(ص) برای خوش گذرانی نبوده است؛ زیرا اگر آن حضرت در پی خوش گذرانی بود، در سنین جوانی به این کار مبادرت می کرد؛ در حالی که آن حضرت تا سن بیست و پنج سالگی همسری انتخاب نکردند و پس از آن نیز با حضرت خدیجه(س) که در گذشته دو بار شوهر کرده و پانزده سال از ایشان بزرگ تر بود، ازدواج کرده و تا آخرین لحظه ی عمر این زن فداکار، ( سن پنجاه و سه سالگی پیامبر) همسر دیگری نداشتند. بعد از رحلت حضرت خدیجه(س)  اکثر همسران ایشان بیوه بودند، آن حضرت در حالی با «ام سلمه» ازدواج نمود که وی پیرزن و از شوهر درگذشته ی خویش دارای فرزند بود و رغبتی به ازدواج نداشت. همچنین زینب بنت جحش در سن پنجاه سالگی و میمونه در سن پنجاه و یک سالگی با آن حضرت ازدواج نمودند.

دو نفر از زنان آن حضرت، کنیز بودند که ایشان ابتدا آنان را آزاد و سپس با آنها ازدواج کرد. اگر هدف پیامبر از ازدواج، لذت بردن بود، لذت بردن از این دو کنیز بدون ازدواج نیز ممکن بود و نیازی به آزادی و ازدواج نبود.

بنابر این، پیامبر اسلام (ص)از این ازدواج ها اهداف والایی داشتند که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

الف: اهداف سیاسی اجتماعی

نبی اکرم(ص) با عایشه دختر ابوبکر از قبیله ی تیم، حفصه دختر عمر از قبیله ی عدی، ام حبیبه دختر ابوسفیان از بنی امیه، ام سلمه از بنی مخزوم، سوده از بنی اسد، میمونه از بنی هلال و صفیه از یهود خیبر ازدواج کردند، تا اتحاد و الفت میان قبایل و پیامبر(ص) بیشتر، و دشمنی و کارشکنی آنان نسبت به مسلمانان و دعوت پیامبر(ص) کمتر گردد.

این ازدواج های متعدد رسول خدا(ص) در شرایط سخت و بحرانی، (به ویژه پس از جنگ احد که نتیجه ی آن برای مسلمانان بسیار ناگوار بود) بود و پس از فتح مکه (پیروزی درخشان مسلمانان )، دیگر ازدواجی نداشتند. چنانچه با قبایل انصار و مسلمانان مدینه که روگردانی از حمایت پیامبر (ص) در مورد آنان مطرح نبود، پیوند زناشویی برقرار نساختند.

رسول اکرم(ص) برای حمایت از زنان محروم و اداره ی زندگی آنان بویژه در شریط بحرانی صدر اسلام حفظ کرامت آنان از راه حل چند همسری بهره گرفته و مردان مسلمان را تشویق نمود که زنان بی سرپرست و دارای یتیم را به فراخور حالشان، با پیوند زناشویی به خانه های خویش ببرند تا آنان و یتیمانشان از رنج بی سرپرستی و تنهایی و فقر مالی و عقده های روانی رهایی یابند. و خود در انجام این مهم پیشگام بوده و با بعضی از زنان بیوه و بی سرپرست و یتیم دار پیوند زناشویی برقرار کردند، تا برای دیگران الگوی پسندیده ای باشد.

ب: رهایی کنیزان

رسول خدا(ص) از شیوه های متعددی برای آزادی اسیران استفاده کرد که ازدواج از جمله ی آن است. جویریه و صفیه کنیز بودند و پیامبر این دو را آزاد کرد و سپس با آنان ازدواج نمود، تا بدین وسیله به مسلمانان بیاموزد که می توان با کنیز ازدواج نمود. به همین دلیل در ازدواج پیامبر با جویریه بسیاری از کنیزان آزاد شدند.

ج: نجات زنان مسلمان از سیطره ی بستگان مشرک و کافر

برخی زنانی که مسلمان بودند، به دلیل مرگ، شهادت یا ارتداد شوهران خود، بی سرپرست می شدند و زندگی برای آنان بسیار مشکل می شد و در وضع بسیار آشفته ای به سر می بردند، همانند ام حبیبه دختر ابوسفیان. رسول خدا (ص) وقتی از مشکل وی با خبر شد، با وساطت نجاشی پادشاه حبشه با وی ازدواج کرد و در حالی که مهریه ی دیگر زنان پیامبر چهارصد درهم مقرر شده بود، مهریه ی ام حبیبه را چهار صد دینار؛ یعنی ده برابر مهریه ی دیگر زنان قرار داد که این خود نشان می دهد که پبامبر (ص) می خواست با این ازدواج وی را نجات بدهد و از غلتیدن وی به دامن بستگان مشرک و کافر جلوگیری کند و از شدت نگرانی وی، از مصیبت های رسیده بکاهد.

د: طرد سنت های غلط جاهلی

در اسلام پسر خوانده حکم پسر واقعی را ندارد و زن پسرخوانده بر مرد محرم نیست، در حالی که در جاهلیت احکام پسر واقعی را به پسر خوانده سرایت می دادند و زن وی بر مرد محرم بود، اسلام این حکم را باطل کرد.[7]

رسول خدا (ص) به دستور خداوند سبحان با زینب بنت جحش، همسر مطلقه ی زید بن حارثه پسر خوانده خود، ازدواج کرد تا بطلان این حکم جاهلی را اعلام نماید. چه بسا اگر این ازدواج رخ نمی داد، زیدبن حارثه بعد از رحلت پیامبر(ص) به عنوان پسر پیامبر (ص) مطرح می شد و مسیر وراثت، امامت و خاندان پیامبر تغییر می کرد. ممکن بود که به زید بگویند تو وارث رسول خدا هستی و تو باید خلیفه ی مسلمانان بشوی یا خلافت حق تو است وبه هر کس می خواهی محول کن ویا... . فواید دیگر این ازدواج، این بود که دو حکم و سنت جاهلی را باطل کرد؛ یکی حرمت ازدواج با همسر مطلقه ی پسرخوانده و دیگری سنت زشت شمردن ازدواج با همسر مطلقه ی یک غلام آزاد شده. افزون بر اهداف ذکر شده، می توان اهداف مهم دیگری را برای ازدواج های آن حضرت برشمرد .

با توجه به مقام والا و اهداف بلند نبی گرامی اسلام (ص) جای هیچ تردیدی نیست که ازدواج های آن حضرت به هیچ وجه قابل مقایسه با ازدواج های سایر افراد بشر نیست و خداوند متعال با توجه به ویژگی ها و وظایف سنگینی که بر دوش آن حضرت گذاشته است، چنین اختیاراتی را به حضرتش داده است. چه بسا اگر افراد دیگری با این ویژگی ها و وظایف، یافت می شدند چنین احکام و اختیارات، به آنان نیز داده می شد.



[1]  امتاع الاسماع، ج 6، ص92.

[2]  سیرت رسول خدا (ص) ، ترجمه ی سیره ی ابن اسحاق، رفیع الدین اسحاق بن محمد همدانی، ص 549.

[3]  پیامبر(ص) در 25 سالگی با حضرت خدیجه که چهل سالش بود و قبلاً یک یا دوبار شوهر کرده بود و با مرگ شوهر بیوه شده بود، ازدواج نمود، و به مدت بیست و پنج یا بیست و هشت سال با وی زندگی کرد و همسر دیگری نگرفت.

[4]  طبقات، ج 8، ص 132 به بعد؛ الاعلام زرکلی، ج 7، ص 342.پیامبر(ص) از قبایل مهم عرب مانند تیم، عدی، بنی امیه، نیز یهودیان مدینه همسر انتخاب کرد(جویریه دختر حارث بن ابی ضرار از قبیله ی بنی مصطلق.)، ولی از قبایل انصار زن نگرفت.

[5]  نساء، 3.

[6]  آخرین ازدواج پیامبر(ص) در جریان عمرة القضا در سال هفتم هجری بود.

[7]  احزاب، 37.

  • طاهره نظیفی
۱۹
آبان


 مختصری از زندگی  عایشه

عایشه  دختر خلیفه اول  ابوبکر و نوه عامر بن کعب  از خاندان قبیله تمیم است نام مادرش  ام رومان  دختر عامر بن عویمر است

عایشه قبل از هجرت به دنیا آمد و طبق برخی نقل ها پس از جنگ بدر به در خواست پدرش به خانه شوهر رفت  وی پس از رسول خدا از هواداران خلفاء اول و دوم و نیمه اول حکومت عثمان بود  پس از آن یعنی در نیمه دوم حکومت عثمان  به مخالفت با خلیفه قیام کرد  عایشه پس از کشته شدن عثمان  وقتی که دید شرایط تغییر کرده است  و مردم با امیر المومنین  علی ع  بیعت کرده اند به مخالفت با علی ع قیام کرد و فرماندهی جنگ جمل را به عهده گرفت  پس از شکست در جنگ جمل  علی ع با احترام او را به به مدینه باز گرداند و تا آخر عمر یعنی حدود سال 57-58 از مدینه خارج نشد

 در کتاب پیامبر مظلوم اثر محسن ابراهیم از فردی به نام دکتر سینا این سوال مطرح شده است و نویسنده جواب ارائه کرده است

سوال  : حضرت محمد ص وقتی عایشه شش سال داشت  با وی ازدواج کرد و وقتی به سن نه سالگی رسید با او هم بستر شد چطور یک شخص 54 ساله که خود را پیامبر خدا می خواند می تواند نسبت به دختر نه ساله احساسات جنسی داشته باشد ؟

جواب   :

1-  باید عرض کنم ازدواج پیامبر با عایشه به خاطر استحکام قدرت  مسلمانان بود در سالی  که  این ازدواج رخ داد معروف به عام الحزن است زیرا بزرگترین و قدرتمند ترین حامی رسول خدا یعنی ابوطالب و همسر  با وفایشان خدیجه  از دنیا رفت و به دنبال آن پیامبر و یاران او در مکه دیگر هیچ نوع امنیتی نداشتند از طرف دیگر پیامبر در نشر اسلام به طوایف اطراف هیچ توفیقی نداشتند همه این مسائل پیامبر را  در انبوهی از  غم و اندوه فرو برده بود   حال آیا عاقلانه است که در چنین  شرایطی رسول خدا معاشقه با دختر ابوبکر را در خیال خود بپروراند ؟

در چنین شرایطی دختر شش ساله چه مرحمی می تواند به آلام دردهای  کمر شکن رسول خدا باشد ؟

 2- ازدواج با دختران کم سن و سال در زمان  رسول خدا نه تنها مذموم نبوده بلکه مرسوم هم بوده است به عنوان نمونه حضرت زهرا ع سال دوم هجرت در سن نه سالگی در حالی  به عقد علی ع در آمدند که قبل از ایشان خواستگاری  افراد زیادی رد شده بود  ابوبکر و عمر در کهولت سن جزء خواستگاران آن حضرت بودند

3- ما معتقدیم عایشه هنگام عقد بیش از 7 سال داشته و ادعای شش یا هفت ساله بودن وی را هنگام عقد قبول نداریم

راوی سن عایشه صرفا خود عایشه است  و نقل های ایشان در مورد سن خود  در موقع  عقد متفاوت است در روایتی عایشه سن موقع عقد خود را شش و در روایتی دیگر هفت سال می گوید و در  صحاح آمده است که مدعی شده پس از رحلت خدیجه در سال دهم بعثت به عقد رسول خدا در آمدم و حدود یک سال و نیم  پس از هجرت به خانه پیامبر رفتم

حال اگر سن عایشه را هنگام عقد 6 ساله فرض کنیم حد اقل چهار سال پس از عقد رسول خدا وی را به خانه برده  چرا که رسول خدا سال یازده بعثت به مدینه هجرت کرد بنابراین  حداقل سن عایشه زمان زفاف ده سالگی  می شود و اگر 7 سالگی زمان عقد باشد  11 سالگی زمان عروسی می شود و اگر زمان زفاف را سال دوم هجرت بدانیم در این صورت سن عایشه در زمان عروسی 12 سالگی  می شود

استاد محمدرضا رییس کتابخانه فواد  معتقد است عایشه شب زفاف 18 ساله بوده است

استاد محمود العقاد معتقد است عایشه شب زفاف بیش از 12 سال و کمتر از 15 سال سن داشت است

چرا اصرار بر صغر سن عایشه

اهل سنت سعی دارند برای عایشه فضایلی را مطرح کنند و از جمله آنها باکره بودن وی در زمان عقد با رسول خدا است چرا که وی تنها زن باکره بوده است که پیامبر ازدواج کرده بود  آنان برای تاکید بیشتر به این امر سعی نموده اند کمترین سن را برای عایشه بیان کنند که دیگر امکان طرح شبهه وجود نداشت باشد

سن عایشه از نظر علمای شیعه

بنا به روایتی از امام صادق ع در بحارالانوار(ج22ص194) عایشه چهارمین همسر پیامبر است  در روایتی دیگر از طبری نقل می کند مبنی بر اینکه پیامبر عایشه را در مکه به عقد خود در آورد  (بحار الانوارج22ص191) و(بحار ج19ص23 )

در میان علمای شیعه کسانی که مدعی هستند  عایشه  زمان عقد  شش یا هفت ساله  بوده  جز  ارجاعات بر کتب اهل سنت که نوعا بر گشت به صحاح می کند مستندی  یافت نشد  علامه طباطبایی در تفسیر المیزان معتقدند پیامبر اکرم ص عایشه را پس از هجرت به عقد  خود در آورد در این صورت قطعا سن عایشه زمان عقد بیش از ده سال می شود (که در این صورت موقع عروسی عایشه حد اقل 14 ساله بودند )

(نقل از کتاب دفاع از پیامبر مظلوم  نوشته محسن ابراهیم  چاپ شریعت )


  • طاهره نظیفی
۱۶
آبان








در ماده‌ ۱۰۷۵ قانون مدنی‌ ازدواج موقت در قوانین ایران به رسمیت شناخته‌ شده‌است. شرایط و ارکان اساسی نکاح منقطع (ازدواج موقت) عبارتند از شرایط صحت نکاح دائم به اضافه‌ تعیین مدت مشخص و تعیین مهر معین برای زن.
   در ماده‌ ۱۰۷۵ قانون مدنی‌ ازدواج موقت در قوانین ایران به رسمیت شناخته‌ شده‌است. شرایط و ارکان اساسی نکاح منقطع (ازدواج موقت) عبارتند از شرایط صحت نکاح دائم به اضافه‌ تعیین مدت مشخص و تعیین مهر معین برای زن. موانع ازدواج موقت نیز همان موانع نکاح دائم هستند. 

 در نکاح دائم عدم وجود مهر یا ذکر نشدن مهر جایز است‌ اما در نکاح منقطع‌ عدم وجود مهر موجب بطلان عقد می‌شود. قانون بر وجود و مشخص بودن مهریه‌ زن در ازدواج موقت تاکید فراوان کرده و مطابق مواد ۱۰۹۵ تا ۱۰۹۸ قانون مدنی ترتیباتی داده که مهریه‌ زن در ازدواج موقت به هر ترتیب به وی تسلیم شود. زن پس از جاری شدن عقد مالک مهر می‌شود و اتفاقاتی چون فوت زن در زمان ازدواج‌ عدم نزدیکی شوهر با وی تا اتمام مدت عقد و بخشیدن زمان عقد از طرف شوهر مهر را ساقط  نمی‌کند. 

  مشکلات نداشتن دفتر صیغه 
در صورت عدم نزدیکی در زمان ازدواج‌ شوهر موظف به پرداخت نصف مهر است، اما در صورت امتناع همسر از پرداخت مهر، درخواست الزام وی از دادگاه مشروط بر اثبات وجود نکاح منقطع خواهد بود. در مواردی که زوجین خود یا توسط عاقدین فاقد دفتر صیغه را جاری می‌کنند و مدرک کتبی معتبر بر آن نزد زوجه موجود نیست،‌این اثبات کاری دشوار است. 
 
  ضرورت رضایت پدر 
مطابق قانون در نکاح دختر باکره اعم از منقطع و دائم‌ اجازه‌ پدر یا جد پدری لازم است. در صورت امتناع غیرموجه پدر از دادن اجازه‌ عدم حضور پدر در محل و غیرممکن بودن استیذان‌ دختر می‌تواند با معرفی مرد مورد نظر و شرایط نکاح از دادگاه مدنی خاص درخواست اجازه‌  ازدواج کند. در حال حاضر بسیاری از دفاتر و عاقدان، به دستاویز فتاوی برخی مراجع تقلید، صیغه‌ ازدواج موقت دختر بالغ را بدون اجازه‌ پدر   نیز جاری می‌کنند. 
 
  سن ازدواج موقت 
در (مواد ۱۰۴۳ و ۱۰۴۴) قانون مدنی سن نکاح برای دختر نیز همانند ازدواج دائم ۱۳ سال است. 
 
  نداشتن حق نفقه 
 به تصریح ماده‌ ۱۱۱۳ قانون مدنی‌ «درعقد‌‌ انقطاع زن حق نفقه ندارد مگر اینکه شرط شده باشد یا آنکه عقد مبنی بر آن جاری شده باشد.» اما حتی در صورت شرط نفقه‌ ترک انفاق شوهر عمل مجرمانه نیست و زن تنها می‌تواند از دادگاه الزام شوهر به دادن نفقه را درخواست کند. 
 
  زوجین از هم ارث نمی برند 
مطابق ماده ۹۴۰ قانون مدنی «زوجین‌ که‌ زوجیت‌ آن‌ها دائمی بوده‌ و ممنوع‌ از ارث‌ نباشند از یکدیگر ارث‌ می‌برند.» لذا مفهوم ماده آن است که در نکاح منقطع‌ زوجین از هم ارث نمی‌برند. 
 
  عدم ثبت ازدواج موقت باعث تضییع حقوق فرزندان است 
فرزندان حاصل از ازدواج موقت‌‌ مشروط بر ثبت شدن قانونی و محضری ازدواج‌ حقوقی درست همانند فرزندان حاصل از ازدواج دائم دارند‌ یعنی فرزندان مشروع پدر شناخته می‌شوند‌ پدر موظف به دادن نفقه و نگهداری آنان است و از پدر ارث می‌برند. اما مسئله‌اینجاست که با توجه به عدم ثبت محضری ازدواج موقت در اکثر موارد، جاری شدن صیغه‌ آن توسط زوجین یا عاقدان گمنام و فاقد دفتر، اثبات نسب برای فرزند حاصل از ازدواج موقت بسیار مشکل و اکثرا غیرممکن خواهد بود. در حال حاضر به وفور شاهد بی‌شناسنامه ماندن‌این فرزندان یا تضییع حقوق آنان مانند ارث هستیم. 
 
  ازدواج موقت با زنی که شوهرش غائب است 
برای روشن شدن‌این مطلب به بیان نظر برخی مراجع عظام درباره ازدواج موقت با زنی که شوهرش غائب  است، می‌پردازیم. 
 
دفتر حضرت آیت ا... العظمی‌خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی): تا زمانی که در عقد شوهرش باشد، هر چند سال غائب باشد، ازدواج با‌ایشان جایز نیست؛ بله اگر بین زن و شوهر اختلاف وجود دارد و شوهر راضى به طلاق نیست و ادامه‌این زندگى موجب عسر و حرج و مضیقه است و زن نمى‏‌تواند‌این شرایط را تحمل نماید، مى‏تواند به یکى از نمایندگان حاکم شرع که اجازه در‌این خصوص   دارد، مراجعه کند تا پس از احراز موضوع (با شرایط شرعى و قانونى)، صیغه طلاق را جارى نمایند  و پس از اجراى طلاق و سپرى شدن عدّه، مى‌توان با او ازدواج نمود. 
 
دفتر حضرت آیت ا... العظمی‌سیستانی (مدظله العالی): جایز نیست. 
دفتر حضرت آیت ا... العظمی‌مکارم شیرازی (مد ظله العالی): در صورتی که طلاق نگرفته باشد ازدواج کردن با او جایز نیست. 
 
  ازدواج موقت با زن کافر شوهر دار 
هر ملت و مذهبی برای ازدواج و زناشویی، عقد و نکاح خاص خود را دارد و اسلام عقد و نکاح همه ادیان و ملت‌ها اعم از مسیحی، یهودی، بودایی، هندو، بت پرست، مادیگرا (کمونیست) و … را محترم شمرده است و فرزندان حاصل از چنین ازدواج‌هایی را حلال زاده می‌داند. بنا براین اگر زن کافر و مرد کافر طبق آیین خود با هم ازدواج کرده باشند، اسلام‌این ازدواج آنان را معتبر دانسته و آنان را زن و شوهر می‌داند و از آن جا که ازدواج دائم و موقت با زن شوهردار از نظر اسلام حرام و باطل است، از نظر حکم اسلامی نمی‌توان با زن کافری که شوهر دارد ازدواج موقت کند، مگر آن که به هر دلیلی از شوهر خود طلاق بگیرد، بعد از سپری شدن عده طلاق می‌شود با او ازدواج موقت داشت. 
 
  تمدید صیغه موقت 
اگر کسی بخواهد عقد موقت همسرش را تمدید کند پیش از تمدید باید عقد قبلی تمام شده باشد یا مدت باقیمانده توسط شوهر بخشیده شده باشد. پس اگر مثلاً یک ماه عقد کرده باشند و بعد از مدتی بخواهند مدت را بیشتر کنند باید یک ماه از تاریخ آن گذشته باشد یا در صورتی که یک ماه نگذشته مدّت باقیمانده از طرف شوهر بخشیده شود  و اگر مدت تمام شده (و زن با کس دیگری عقد نکرده است)  پس جایز است بدون گذراندن دوران عدّه با همان شوهر سابق خود عقد موقت جدید داشته باشد. 
 
  جدا شدن زن و شوهر در ازدواج موقت 
در ازدواج موقتی که مدت آن طولانی است (مثلا عقد موقت ۹۰ ساله خوانده شده باشد) بدون طلاق نمی‌توان از یکدیگر جدا شد  بلکه باید نسبت به پرداخت مهریه قبل از طلاق اقدام کرد. 
اما در ازدواج موقتی که طولانی مدت نیست، در آن صورت با بخشیدن مهلت توسط مرد آن ازدواج فسخ خواهد شد  زیرا از نظر اسلام جدایی در ازدواج موقت به یکی از دو طریق زیر امکان‌پذیر است: 
 
الف- تمام شدن مدت ازدواج موقت که در هنگام عقد تعیین شده است. 
ب)- بخشیده شدن مدت باقی مانده از طرف مرد. 

بر‌این اساس اگر مرد مهر تعیین شده را پرداخت کرده باشد و عقد وی از جمله عقدهایی است که مدت آن طولانی نیست، می‌تواند با بخشیدن مدّت باقیمانده از همسر موقت خود جدا شود. اما اگر عقدی است که مدت آن طولانی است،‌این ازدواج دائم محسوب می‌شود و با بخشیدن مدّت باقیمانده از همسر خود جدا نمی‌شود بلکه برای جدا شدن نیاز به طلاق دارد. در ضمن اگر زن به شرط‌این که تا آخر عمر در کنار هم باشند حاضر به ازدواج موقت شده و مرد چنین شرطی را قبول کرده است باید به عهدو‌پیمان عمل کند و باید رضایت همسر خود را فراهم سازد و گرنه در پیشگاه خداوند به همسر خود مدیون است. 
http://khabarfarsi.com/ext/14133899

  • طاهره نظیفی
۱۶
آبان

یا صاحب الزمان….

yamahdi_Www.Shabhayetanhayi.ir

 

خوب شد ، نیستی نمی بینی

کاسه های نداری ما را …

nadari_Www.Shabhayetanhayi.ir

 

 

فقر و فحشا، فساد، بیکاری

fahsha_Www.Shabhayetanhayi.ir

 

دختران فراری ما را …

farari-girl_Www.Shabhayetanhayi.ir

 

 

خوب شد، نیستی نمی بینی

که حیا از نگاه دنیا رفت

haya_www.shabhayetanhayi.ir

 

رزق و روزی خانه ها کم شد

قیمت نفت هر چه بالا رفت

oil_Www.Shabhayetanhayi.ir

 

 

 

خوب شد، نیستی نمی بینی

رهبر ما شکسته تر شده است

rahbare-shekaste_Www.Shabhayetanhayi.ir

 

 

أین عمار” روی لب دارد … کجاست پسرفاطمه …

ammar_Www.Shabhayetanhayi.ir

 

 

 

باز هم طلحه فتنه گر شده است …

fetneh_Www.Shabhayetanhayi.ir

 

 

 

مهدی جان بیا و خودت درست کن

السلام علیک یا صاحب الزمان

اللهم عجل لولیک الفرج

yamahdi_Www.Shabhayetanhayi.ir

 

  • طاهره نظیفی
۱۶
آبان







  • طاهره نظیفی
۱۶
آبان

AxGiG,عکس گیگ پایگاه آپلود عکس ویژه وبلاگنویسان

  • طاهره نظیفی
۱۶
آبان









  • طاهره نظیفی