بوی عطر عجیبی داشت.هر وقت اسم عطرش را می پرسیدم:سر بالا جواب میداد.
وقتی شهید شد،تو وصیتنامه اش نوشته بود:به خدا قسم هیچگاه به خودم عطر نزدم.هر وقت می خواستم معطر شوم از ته دل می گفتم:یاحسین
"شهید احمد طاهری" شادی روحش صلوات
بوی عطر عجیبی داشت.هر وقت اسم عطرش را می پرسیدم:سر بالا جواب میداد.
وقتی شهید شد،تو وصیتنامه اش نوشته بود:به خدا قسم هیچگاه به خودم عطر نزدم.هر وقت می خواستم معطر شوم از ته دل می گفتم:یاحسین
"شهید احمد طاهری" شادی روحش صلوات
به یاد داشته باش
هر وقت دلتنگ شدی به آسمان نگاه کن ،کسی هست که عاشقانه تو را می نگرد و منتظر توست.اشکهای تو را پاک
می کند و دستهایت را صمیمانه می فشارد.تو را دوست دارد
فقط بخاطر خودت واگر باور داشته باشی میبینی ستاره ها هم
از
شیخ بهاءالدین عاملی رسیده که در شب جمعه این دعا را بر چهل و یک دانه
گندم بخواند و بر بام خانه ریزد تا مرغها بخورند اگر حاجتش روا نشود بر من
بد گویند.
بِسْمِ الله الرّحْمنِ الرّحیم
لا
اِلهَ اِلاَّ اللهُ بِعَوْنِکَ وَ قُدْرَتِکَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ
بِحَقِکَ وَ حُرْمَتِکَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ فَرَجاً فَرَجَنی مِنْ
اَمْری فَرَجاً وَ مَخْرَجاً رَبَنّا یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
به هر دانه گندم یک بار بخواند
ذکر یونسیه چیست؟
حضرت یونس علیه السلام مدت ها در میان
قومش به ارشاد مردم پرداخت ولی در مدت سی و سه سال فقط دو نفر به او ایمان
آوردند او هم قوم خود را نفرین کرد و خداوند به او وعده داد که در فلان
تاریخ عذاب خود را بر آنان خواهد فرستاد یونس از شهر خارج شد اما یکی از
دوستانش در شهر ماند و مردم را از عذاب خدا ترساند و از آنها خواست توبه
کنند و آنها که نشانه های عذاب وعده داده شده را دیدند از ترس عذاب توبه و
ناله کردند تا خدا عذابش را از آنان بر گرداند یونس به امید اینکه مردم
نابود شده اند به شهر بازگشت و وقتی دید همه چیز عادی است و مردم به کارشان
مشغول عصبانی شد و شهر را بدون اجازه خداوند ترک کرد و با یک کشتی راهی
دریا شد.
در بین راه ماهی غول پیکری به کشتی حمله کرد و به خواست
خداوند متعال حضرت یونس را بدون اینکه به او آسیب برساند بلعید حضرت یونس
وقتی به هوش آمد متوجه اشتباه خود شد و با ناله و تضرع به درگاه خداوند
توبه کرد که توبه او در قرآن آمده است و بخشی از آیه به عنوان ذکر یونسیه
مشهور شده است که علما و عرفا خواص بیشماری را برای آن نقل میکنند .
قرآن میفرماید :
«وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ
عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ
سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»1 ؛ ذوالنون 2 را ،
آنگاه که خشمناک برفت و پنداشت که هرگز بر او تنگ نمی گیریم و در تاریکی
ندا داد : هیچ خدایی جز تو نیست ، تو منزه هستی ومن از ستمکاران هستم.
ذکر یونسیه یعنی گفتن: «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»