نعره و فریاد عجیب حضرت جبرئیل در روز عاشورا
امام صادق می فرماید در آن هنگام که امام حسین شهید شد لشکریان شخصی را دید که به شدت فریاد می کشد گفتند ای مرد بس کن این همه ناله و فریاد برای چیست؟
او گفت: «چگونه فریاد نزنم در حالی که رسول خدا را می بینم که ایستاده است و گاهی نظر به سوی آسمان می کند و زمانی به سوی میدان جنگ شما نظاره می فرماید از این می ترسم که خدا را بخواند و نفرین کرده وتمام اهل زمین را هلاک نماید و من هم در میان ایشان هلاک گردم.
بعضی از افراد لشگر با هم گفتند این مرد دیوانه است و سخن سفیهانه ای می گوید.
گروهی دیگر که به توابین نامیده شدند از این کلام متنبه شدند و گفتند به خدا قسم که ستمی بزرگ بر خود کردیم و بخاطر خشنودی پسر سمیه سید جوانان اهل بهشت را کشتیم.
پس همانجا توبه کردند و بر علیه ابن زیاد خروج نمودند.
به امام صادق عرض شد آن صیحه زننده چه کسی بود؟
حضرت فرمود: "ما او را کسی جز جبرئیل نمی دانیم و اگر خداوند به او اجازه فرموده بود در میان آنان صیحه ای می زد که از آن صیحه روح آنها از بدنهایشان خارج می شد و وارد آتش جهنم می شدند ولی خداوند برای اینکه آنهابر گناهانشان بیفزایند و عذابشان بشتر شود به آنان مهلت داد."
امام صادق در ذیل این آیه از کلام پروردگار که می فرماید «لم نجعل له من قبل سمیا» یعنی ننهادیم برای او همنامی از پیش. فرمودند: برای حسین از قبل همنامی نبود برای یحیی پسر زکریا نیز از قبل همنامی نبود و آسمان فقط بر آن دو تا چهل روز گریه نمود.
شخصی پرسید گریه آسمان چگونه بود.
امام صادق فرمود: خورشید سرخ رنگ بیرون می آمد و سرخ رنگ پنهان می شد.
سپس فرمود دو قاتل حسین و قاتل یحیی پسر زکریا از زنا بوجود آمده بودند.
در تاریخ نسوی حکایت شده است که چون امام حسین کشته شد آفتاب چنان گرفت که ستارگان پیدا شدند.
عیسی بن حارث کندی میگوید: «چون حسین بن علی را شهید کردند تا هفت روز هر گاه که نماز عصر را میخواندیم به آفتاب که نورش بر دیوار خانه ها می تابید نگاه می کردیم و می دیدیم که از شدت سرخی گویا که لحافی سرخ است.
روزی میثم تمار به جبله گفت ای جبله بدان که حسین بن علی شهید می شود و سید شهیدان خواهد بود و همچنین اصحاب او که در کربلا شهید می شوند بر سایر شهدا برتری خواهند داشت. ای جبله هرگاه نظر بر خورشید کردی و آن را چون خون سرخ رنگ دیدی بدان که حسین بن علی کشته شده است.
جبله می گوید: روزی از حجره خود بیرون آمدم و نور آفتاب را بر روی دیوار به رنگ قرمز دیدم چون خورشید را نگاه کردم دیدیم رنگ آن غیر معمولی است پس گریه کردم و گفتم به خدا قسم که حسین امروز کشته شد.
محمدبن سیرین می گوید: قرمزی شفق تا هنگام شهادت حضرت سید الشهدا وجود نداشت و بعد از شهادت آن حضرت به وجود آمد.
ابراهیم بن محمد بیهقی در کتاب محاسن و مساوی که بیشتر از هزار سال است که آن کتاب نوشته شده است از قول محمد بن سیرین آورده است که این سرخی آسمان بعد از قتل امام حسین به وجود آمد و در روم تا چهارده ماه زنی حائض نگردید مگر آنکه اندام وی را مرضی پیسی فرا گرفت. پادشاه روم به پادشاه عرب نامه نوشت که شما پیغمبر یا پسر یغمبر را کشتید.
ابن جوزی می گوید در روز قتل حسین خداوند سرخی را که از بزرگترین مخلوقات او بود در آسمان ظاهر ساخت و افق را به خاطر بزرگترین جنایتی که واقع شده بود سرخ گرداند.
ابن شهر آشوب از طریق مخالفان و کتب معتبره ایشان روایت کرده است که زنی از قبیله ازدکه گفت چون حسین بن علی را شهید کردند از آسمان خون بارید و در قبیله ما جامها و سبوها و ظرفها پر از خون شد.
نضره از دیه می گوید: هنگامی که امام حسین شهید شد از آسمان خون بارید و ما در صبح تمام اشیا را خون آلوده مشاهده کردیم.
بنابر نقلهای مختلف بعد از شهادت آقا امام حسین در بعضی از جاها از آسمان تا سه روز و در بعضی جاها تا چهل روز از آسمان خون بارید.
در صبحگاه شب شهادت حضرت علی و امام حسن در شهر بیت المقدس هر سنگ و سنگریزه ای را که از زمین برمی داشتند در زیر آن خون تازه ای که در حال جوشش است مشاده می کردند.
مردی از هالی بیت المقدس می گوید به خدا قسم ما مردم بیت المقدس و اطراف آن شبی که در روز آن امام حسین بن علی را به شهادت رساندند از شهادت آن حضرت با خبر شدیم. زیرا هر سنگ یا کلوخ یا صخره ای را که از زمین بر می داشتیم می دیدیم که در زیر آن خون تازه ای در حال جوشیدن است دیوارهای شهر چنان بود که گویی با خون آغشته شده بود و سه روز از آسمان خون می بارید و شنیدیم که ندا دهنده ای در دل شب می گوید:
آیا امتی که حسین را کشتند در روز قیامت امید شفاعت جدش را دارند نه به خدا هرگز به شفاعت احمد و ابی تراب نمی رسند.
و همچنین تا سه روز خورشید گرفته بود و ستارگان با یکدیگر مختلط بودند و بعد از سه روز خوشید باز شد و آنگاه خبر شهادت آقا امام حسین برایمان آمد.
- ۹۴/۰۷/۳۰