مسلمان شدن به برکت خاک کربلا
پنجشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۴، ۰۵:۴۴ ب.ظ
در
زمان شاه صفوى سفیرى (که در علوم ریاضیه و نجوم مهارتى تمام داشت و گه
گاهى هم از ضمایر و اسرار و اخبار غیبیه مى گفت ) از طرف دولت استعمارگر
فرنگ به ایران آمد در آن زمان پایتخت ایران اصفهان بود وارد اصفهان شد تا
که تحقیقى درباره ملت و اسلام کند و دلیلى براى آن پیدا نماید.
سلطان
وقتى او را دید و از خیالاتش آگاهى پیدا کرد تمام علماى شهر اصفهان را
براى ساکت کردن و محکوم کردن آن شخص خارجى دعوت نمود، که از جمله آنها
مرحوم آخوند ملامحسن فیض کاشانى ( رضوان الله تعالى علیه ) که معروف به
فیض کاشى بود حضور پیدا کرد.
حضرت
آخوند کاشى رو به آن سفیر فرنگى نمود و فرمود: قانون پادشاهان آن است که
از براى سفارت مردان بزرگ و حکیم و دانا و فهمیده و با سواد را اختیار مى
کنند.
چطور شده که پادشاه فرنگ آدمى مثل تو را انتخاب کرده ؟!
سفیر
فرنگى خیلى ناراحت شده و بر آشفت و گفت : من خودم داراى علوم و سرآمد تمام
علم ها مى باشم آن وقت تو به من مى گویى ، من حکیم و دانا نیستم ؟!
مرحوم فیض کاشى فرمود: اگر خود را آدم دانا و فهمیده و تحصیل کرده مى دانى بگو ببینم در دست من چیست ؟
سفیر مسیحى به فکر فرو رفت و پس از چند دقیقه اى رنگ صورتش زرد شد و عرق انفعال بر جبینش پیدا شد .
مرحوم
کاشى لبخندى زد و فرمود: این بود کمالات تو که از این امر جزئى عاجز شدى
؟ تو که مى گفتى از نهان و اسرار انسانها خبر مى دهم چه شد؟
سفیر
گفت : قسم به مسیح بن مریم که من متوجّه شده ام که در دست تو چیست و آن
تربت از تربتهاى بهشت است ، لیکن در حیرتم که تربت بهشت را از کجا به دست
آورده اى ؟!
مرحوم
آخوند فیض کاشى فرمود: شاید در محاسباتت اشتباه کرده اى ! و قواعدى را
که در استکشافات این امور به کار برده اى ناقص بوده است ، سفیر مسیحى گفت
: خیر این طور نیست ، لکن تو بگو تربت بهشت را از کجا آورده اى ؟
مرحوم
فیض فرمودند: آیا اگر بگویم اقرار به حقانیت اسلام میکنى ؟! آنچه در دست
من هست تربت پاک آقا سید الشهداء علیه السلام مى باشد.
سپس دست خود را باز کرد و تسبیحى را که از تربت کربلا بود، به
سفیر نشان داد و گفت : پیغمبر اسلام (ص ) فرمودند، کربلا قطعه اى از بهشت
است . تصدیق سخن توست! تو خود اقرار کردى و گفتى ، قواعد و علوم این حدیث
من خطاء نمى کند و حدیث پیغمبر(ص ) را هم در صدق گفتارش اعتراف کردى ، و
پسر پیغمبر ما در این تربت که قطعه اى از بهشت است ، مدفون است اگر غیر این
بود در بهشت و تربت آن مدفون نمى شد، سفیر چون قاطعیت برهان و دلیل را
مشاهده کرد مسلمان شد.
منبع : دار السلام - امالى
- ۹۴/۰۷/۳۰