آیا اموات مى فهمند عمل خیرى که فرستاده شده از کیست ؟
جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۱۰ ق.ظ
پس از آنکه دانستیم ارواح اموات ، اثرات خیرات و صدقاتى که برایشان فرستاده مى شود در عالم برزخ مى بینند و از آن بهره مند مى شوند، مناسب است بدانیم : آیا اموات مى فهمند این عمل خیرى که فرستاده شده از چه کسى است یا فقط بهره عمل را مى فهمند؟
در این مورد نیز مانند موارد پیشین به ذکر اخبار و احادیثى که از ائمه (ع) رسیده پرداخته ایم ، و آنگاه اگر به توضیح و تفسیر اضافى احتیاج داشته از آن فرو گذار نشده .
1- مرحوم مجلسى در بحار، مرحوم صدوق در من لایحضر، مرحوم شیخ حر عاملى در وسائل و مرحوم محدث قمى در سفینه آورده اند:
ورام بن ابى فراس فى کتابه قال : قال [ابو عبدالله ] (ع): اذا تصدق الرحل بنیه المیت ، امر الله جبرئیل ان یحمل الى قبره سبعین الف ملک ، فى ید کل ملک طبق فیحملون الى قبره و یقولون : السلام علیک یا ولى الله ، هذه هدیه فلان بن فلان الیک ...(107)
امام صادق (ع) فرمود: وقتى کسى به نیابت مرده اى عمل خیرى انجام دهد، خداوند به جبرئیل دستور مى دهد: بوسیله هفتاد هزار ملک ثواب آن را به قبر آن مرده ببرند، وقتى ملائکه بر او وارد مى شوند مى گویند: سلام بر تو باد اى دوست خدا، اینها هدیه اى است که فلان شخص براى تو فرستاده .
2- باز مرحوم مجلسى در بحار به نقل از مرحوم شهید در ذکرى از قول مرحوم صدوق علیه الرحمه آورده است :
... قال لابى عبدالله (ع): ایصلى عن المیت ؟ فقال (ع): نعم حتى انه یکون فى ضیق فیوسع الله علیه ذلک الضیق ، ثم یوتى فیقال له : خفف عنک هذا الضیق بصلاه فلان اخیک عنک ... (108)
راوى گفت : از حضرت صادق (ع) پرسیدم : براى مردگان مى توان نماز خواند و صدقه داد؟ حضرت فرمود: بلى ، تا آنجا که اگر میت در تنگنا و گرفتارى باشد خداوند بواسطه این نماز و صدقه به او تخفیف مى دهد و مى فرماید: این تخفیفى که بتو داده شد بخاطر عبادتى است که فلان شخص براى تو انجام داده است .
3-همچنان مرحوم مجلسى در بحار به نقل از مرحوم شهید در ذکرى آورده است :
قال هشام بن سالم فى کتابه : و عنه [الصادق ] (ع) قال : قلت : یصل الى المیت الدعاء والصدقه والصلاه و نحو هذا؟ قال : نعم ، قلت : او یعلم من صنع ذلک به ؟ قال : نعم ، ثم قال : ویکون مسخوطا علیه فیرضى (109)
هشام بن سالم در کتاب خود گفته است : به حضرت صادق (ع) عرض کردم : نماز و دعا و صدقه و این گونه چیزها که براى مرده ها داده مى شود به آنها مى رسد؟ حضرت فرمودند: بلى ، پرسیدم آیا مى فهمند این صدقات را چه کسى براى آنها فرستاده ؟ فرمودند: بلى تا آنجا که ممکن است عامل صدقه مورد غضب صاحب قبر باشد و با این صدقه و نماز و عبادت ، موجبات رضایت مرده را فراهم نماید و از او راضى شود.
4- مرحوم کلینى در کافى به نقل از اسحاق بن عمار آورده است که :
... عن ابى الحسن (ع) قال : قلت له : المؤ من یعلم یمن یزور قبره ؟ قال : نعم ، و لایزال مستاء نسابه مادام عند قبره ، فاذا قام وانصرف من قبره دخله من انصرافه عن قبره وحشته (110)
گفت : از حضرت موسى بن جعفر (ع) پرسیدم : مؤ منى که از دنیا رفته زائرین قبر خود را مى شناسد؟ حضرت فرمودند: بلى ، واصلا با زائر قبر خود انس مى گیرد، و تا زمانى که در کنار قبر اوست با او ماءنوس است و از زیارت او خوشحال است ، و هنگامى که از جاى خود بر مى خیزد و اراده مى کند از کنار قبر او برود، آن میت ناراحت مى شود و با رفتن او در وحشت تنهائى قرار مى گیرد.
از این قبیل احادیث در کتب حدیث فراوان است ولى بعنوان نمونه به چهار حدیث فوق اشاره کردیم . در ضمن توجه خوانندگان محترم را به توضیحات لازم جلب مى کنیم :
الف )) در حدیث اول آمده است : ((... هفتاد هزار ملک ثواب را به قبر او مى رسانند و...)) همانگونه که در فصل چهارم از بخش اول کتاب گفتیم ، مقصود از ((حفره و قبر)) جایگاهى است که انسان بر اثر اعمالى که در دنیا انجام مى دهد در عالم برزخ به آن مى رسد.
ب )) در اصطلاح و محاورات روزمره خود ما نیز فراوان دیده شده که مثلا وضعیت بد روحى را به ((تنگى و تاریکى )) تعبیر مى کنیم و مثلا مى گوئیم : ((این دنیا برایم تنگ و یا تاریک است )) اینها تشبیه و استعاراتى است که در کلمات اقوام و ملل دنیا بکار رفته و کلام عرب نیز از این قانون مستثنى نیست . ائمه معصومین علیهم السلام نیز از این وضعیت بد روحى در عالم برزخ به ((ضیق و ظلمات )) و از وضعیت خوب آن به ((نور و وسعت )) تعبیر فرموده اند.
بنابراین اگر در حدیث دوم سخن از ضیق بودن جایگاه مؤ من در عالم برزخ به میان آمده ، مقصود، ضیق مادى نیست تا خیال کنیم اگر به فلان مرده وسعت داده اند؛ مثلا او را از یک محیط ((3*4)) به محیط ((6*4)) برده اند.
ج )) از مجموع احادیثى که در این فصل ذکر کردیم معلوم شد ارواح مؤ منین از خیرات دهندگان مطلع مى شوند و آنها را درک مى کنند.
د)) مناسب است در این مقام به نقل دو رؤیا از رؤیاهاى صادقى که در این مورد دیده شده براى تنبه بیشتر و عینیت دادن به احادیث مورد بحث اشاره نمایم :
1- عالم بزرگوار جناب مستطاب آیت الله حاج شیخ محمد صادق کرباسچى تهرانى از قول بعضى دوستان تهرانى خود نقل فرمود که گفتند: در منزل یکى از تهرانى هائى که از عقیده مادیگرى (الحادى ) برخوردار بود زن مؤ منه اى پیشخدمت بود و ما بر اثر دوستى که با این صاحب خانه داشتیم هر سال در فصل برگ درخت انگور یک شام دلمه برگ مو از او مى گرفتیم ، تا این که آن زن مؤ منه از دنیا رفت و پس از آن چون وقت برگ مو رسید، به او گفتیم : فلانى هر سال یک شام دلمه بما مى دادى ، گفت : آن زن مسلمانى که غذا را تهیه مى کرد از دنیا رفته و شما دست پخت مرا نجس مى دانید. گفتیم لوازم آن را تهیه کنید، خودمان مى آئیم در منزل شما غذا را مى پزیم ، گفت : حرفى نیست ، طبق وعده رفتیم و دلمه را تهیه کردیم چون هنگام خوردن رسید شخص فقیرى درب منزل را زد و غذا طلب کرد، به صاحب خانه گفتیم : اجازه بدهید مقدارى از دلمه ها را به یاد آن زن مؤ منه اى که هر سال براى ما تهیه مى کرد بعنوان خیرات بدهیم .
گفت : من که این حرف ها را قبول ندارم ، او مرده و از بین رفته و خیرات براى او درست نیست ، ولى اگر مى خواهید به این فقیر هم دلمه بدهید مانعى ندارد. او گفت : چون صاحب خانه اجازه داد، ما نیز مقدارى دلمه بنام آن زن و به عنوان خیرات براى او به فقیر دادیم ، بعد از صرف شام نیز در همان منزل خوابیدیم ، پس از اذان صبح وقتى که تا حدودى هوا روشن شده بود درب منزل را زدند، صاحب خانه (همان شخص مادى ) درب منزل را باز کرد و پس از چند دقیقه اى در حالى که گریه مى کرد و از چشمانش اشگ مى ریخت آمد، پرسیدیم : چه بود و چرا گریه مى کنید؟ گفت : مادر همان زنى بود که سالیان درازى در منزل من خدمتگزار بود و همه ساله براى شما دلمه مى پخت ، گفت دخترش دیشب به خواب او آمده و از وى خواسته صبح زود به شما خبر دهد دلمه اى که دیشب براى او فرستادید رسید و اتفاقا مهمان هم داشته با همان دلمه از او پذیرائى کرده و خیلى کار بجائى بوده است !
ناقل سخن مى گوید: به صاحب خانه گفتیم : چرا گریه مى کنى ؟ گفت : آخر شما که دیشب تا بحال از این منزل بیرون نرفته اید، مادر آن زن هم که نمى دانست ما دلمه پخته ایم و نمى دانست مقدارى از آن را به یاد دخترش صدقه داده ایم ، پس معلوم مى شود روح انسان پس از رفتن از این عالم زنده است ، و غذا مى خورد و این صدقات هم براى آنها اثر دارد و از آن بهره مند مى شوند، گریه ام براى این است که چرا من تاکنون در این عقیده فاسد به سر برده ام . او بعد از این قضیه مسلمان شد.
آنچه بعنوان نتیجه بحث مطرح است این که : این رؤیا، یکى از رؤیاهاى صادق و درست است و ذکر آن در این مقام موجب تفسیر هر چه بیشتر و بهتر روایات و احادیث یاد شده است تا آنجا که موجب مى شود یک فرد کمونیست و الحادى به وجود عالم ماوراء طبیعت پى ببرد و اسلام اختیار کند.
2- یکى از رزمندگان جبهه جنوب که در آن زمان مسئولیتى هم داشت گفت : در یکى از شبهاى پر مخاطره زمان جنگ پس از آنکه همه چشمها به خواب رفت با خود گفتم براى هر یک از خویشاوندانى که از دنیا رفته اند، دو رکعت نماز بخوانم ، از جاى برخاستم ، وضوء گرفتم و براى هر یک از خویشان دور و نزدیک دو رکعت نماز خواندم و با همان وضوء خوابیدم ، در عالم خواب پدر مادرم را دیدم که مرا به اسم صدا کرد و گفت : ((چرا براى همه نماز خواندى و مرا از یاد بردى ؟)) از خواب بیدار شدم ، کمى فکر کردم معلوم شد او را از قلم انداخته بودم ، وضو گرفتم و دو رکعت نماز نیز براى او خواندم .
107- بحارالانوار ج 82 ص 63 حدیث 7، وسائل الشیعه ج 2 ص 656 ح 9 سفینه ج 2 ص 555
108- بحارالانوار ج 88 ص 309 .
109- بحار الانوار ج 88 ص 310 .
110- کافى ج 3 ص 228 حدیث 4 .
انسان و عالم برزخ
مؤلف : محمد مظاهرى
مؤلف : محمد مظاهرى
- ۹۳/۰۵/۰۳