یگانه مولود کعبه

اسم شریفش علی علیه السلام است. صاحب کتاب الانوار می گوید: علی بن ابی طالب علیه السلام در کتاب خدا 300 اسم دارد. مشهورترین القاب آن حضرت امیر المؤمنین است و ابن شهر آشوب بیش از 850 لقب برای آن حضرت ذکر نموده است.
القاب امیر المؤمنین علیه السلام
مشهورترین کنیه های آن حضرت ابو الحسن علیه السلام است. اضافه بر اسامی و القابی که آن حضرت در کتابهای مختلف آسمانی به زبانهای مختلف دارند ... چه اینکه آن حضرت نزد اهل آسمان معروف به شمساطیل است. در زمین جمحائیل، در لوح قنسوم، در قلم منصوم، در عرش معین، نزد رضوان امین است، نزد حور العین اصب است، در صحف ابراهیم علیه السلام حزبیل است، در عبرانیه بلقیاطیس، در سریانیه شروحیل، در تورات ایلیا، در زبور اریا، در انجیل بریا، در صحف حجر عین، در قرآن علی است.
والدین امیر المؤمنین علیه السلام پدر والامقام آن حضرت، سید بطحاء حضرت ابوطالب علیه السلام، و مادر آن حضرت فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف، بانوی حرم حضرت ابوطالب علیه السلام است که انوار امامت و ولایت اولا از آن خزانه عصمت و گنجینه حیاء و عفت به ظهور آمده و اولین هاشمیه ای است که چنین اختر فروزنده ای آورد.آن حضرت نه تنها مادر امیر المؤمنین علیه السلام بود، بلکه بعد از وفات عبد المطلب علیه السلام که شش یا هشت سال از سن مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله گذشته بود و آن حضرت به ابوطالب علیه السلام سپرده شده بود.
فاطمه بنت اسد علیها السلام در حق پیامبر صلی الله علیه و آله مادری می کرد و همیشه او را بر فرزندان خود مقدم می داشت و همه روزه از آن حضرت علامات نبوت را مشاهده می¬نمود و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آن حضرت را مادر خطاب می-کرد.آن حضرت در سال چهارم هجری در مدینه طیبه از دنیا رفت، و در بقیع مدفون شد. هنگامی که امیر المؤمنین علیه السلام خبر فوت والده اش را به پیامبر صلی الله علیه و آله دادند آن حضرت فرمودند: «او مادر من بود». بعد عمامه و لباسش را داد که فاطمه علیها السلام را به آنها کفن کنند و خود حضرت بر جنازه نماز خواند و چهل تکبیر بر جنازه گفت و فرمود: «چون چهل صف از ملائکه به جنازه اش نماز خواندند چهل تکبیر گفتم». بعد در قبر خوابید و هنگام دفن او را تلقین فرمود و درباره او دعا کرد.
نور امیر المؤمنین علیه السلام در اصلاب پدران
حدیث ولادت امیر المؤمنین علیه السلام هم دلالتی بر صلابت ایمان فاطمه بنت اسد علیها السلام مادر آن حضرت دارد. نوری که از عرش پروردگار آمده بود، در انبیاء و اوصیاء یکی بعد از دیگری منتقل شده تا به عبد المطلب علیه السلام رسید و بعد آن نور دو قسم شد. نوری در پیشانی مبارک عبد الله علیه السلام پدر بزرگوار پیامبر صلی الله علیه و آله که آن نور بعداً به پیشانی آمنه علیها السلام و سپس در صورت مبارک خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله منتقل شد. نصف دیگر نور در پیشانی مبارک ابوطالب علیه السلام قرار گرفت.
خدای متعال به ابوطالب علیه السلام چند فرزند عطا فرمود: عقیل، طالب، جعفر، فاخته یا ام هانی، جُمانه و علی امیر المؤمنین علیه السلام.¬ هنگامی که خدای متعال علی ¬علیه السلام را به ابو طالب و فاطمه بنت اسد علیها السلام داد، آن نور در صورت فاطمه بنت اسد علیها السلام درخشندگی می کرد.
محل ولادت امیر المؤمنین علیه السلام
مکان ولادت امیر المؤمنین علیه السلام اشرف بقاع یعنی حرم است. اشرف اماکن
حرم مسجد است، و اشرف بقاع مسجد کعبه است. مولودی جز آن حضرت در آن مکان
بدنیا نیامده است، آن هم در سید ایام روز جمعه، در ماه حرام و در بیت
الحرام!!
امیر المؤمنین علیه السلام سه روز چشم مبارک را باز نکرد ، تا او را خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آوردند.
آنجا بود که چشم باز کرد. آن حضرت فرمود: «او مرا مخصوص به نظر خود قرار
داد و من او را مخصوص به علم خویش قرار دادم». سپس آن حضرت را در آغوش کشید
و به منزل ابوطالب علیه السلام آورد.
پیشگویی از ولادت امیر المؤمنین علیه السلام
جابر بن عبدالله انصاری می گوید: راهبی بود به نام «مثرم بن رعیب» که از 90 سال عبادت کرده بود، ولی حاجتی از خدا نخواسته بود. روزی از خدای منان خواست یکی از اولیائش را به او بنمایاند. خدای متعال جناب ابوطالب علیه السلام را نزد او فرستاد و بعد از آنکه راهب دانست این آقا چه کسی است، به آن حضرت بشارت داد که ای ابوطالب، خدای جل و اعلی به تو پسری عنایت می فرماید که او ولی خداست و اسم شریف او علی است.
هنگامی که او را درک کردی سلام مرا به او برسان و به او بگو که مثرم راهب، اقرار می کند به وحدانیت خدا و به ولایت تو یا امیرالمؤمنین علیه السلام شهادت می دهد.
هنگام رفتن جناب ابو طالب علیه السلام خرما و انگور و انار بهشتی میل فرمودند و به منزل آمدند. فاطمه بنت اسد علیها السلام بانوی حرم جناب ابو طالب علیه السلام هم خرمایی که پیامبر صلی الله علیه و آله به آن حضرت داده بودند میل فرمود، و به ابو طالب علیه السلام هم دادند و آن حضرت هم میل فرمود. پیامبر صلی الله علیه و اله فرموده بودند: این خرما را کسی می خورد که مقر به توحید و نبوت من باشد.
بعد از آنکه پدر و مادر آن حضرت، میوه های بهشتی را میل فرمودند وجود نازنین حضرت مولی الموحدین امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام به وجود آمد. هنگامی که فاطمه بنت اسد علیها السلام حامل آن وجود شریف شد، به زیبایی و نورانیتش افزوده شد.
انعقاد نطفه امیر المؤمنین علیه السلام
هنگامی که وجود شریف آن حضرت در بطن فاطمه بنت اسد علیها السلام قرار گرفت در مکه زلزله شد، و قریش بتها را به کوه ابو قبیس آوردند، ولی زلزله بیشتر شد و بتها به رو افتادند. آنان به ابوطالب علیه السلام پناه بردند، و آن حضرت بالای کوه آمد و فرمود: «مردم در این شب اتفاق مهمی افتاده است. خدای متعال خلقی را آفریده که اگر از او اطاعت نکنید و اقرار به ولایت او ننمایید و شهادت به امامت او ندهید این زلزله ساکن نمی شود. پس به اطاعت و ولایت و امامت او اقرار کنید».
سپس در حالی که اشک می ریخت دستان مبارک را بلند نمود و فرمود: «پروردگارِ من و آقای من، تو را می خوانم به محمدیت پسندیده و عَلَویت بلند مرتبه و به فاطمیت درخشنده و نورانی که بر سرزمین تهامه به رحمت و مهربانی خویش لطف بفرمایی». دیگران آمین گفتند. دعا که تمام شد زلزله پایان یافت. عربها در زمان جاهلیت تا گرفتار می شدند این دعا را می خواندند و گرفتاری برطرف می شد.
مادر امیر المؤمنین علیه السلام در کعبه
شب جمعه سیزدهم رجب بانوی بزرگوار ابو طالب علیه السلام احساس کسالت کرد، ولی با قرائت نامی مخصوص آرامش پیدا کرد. هنگامی که جناب ابو طالب علیه السلام خواست زنانی از قریش را برای کمک فاطمه بنت اسد علیها السلام بیاورد، از گوشه خانه ندایی رسید: «ای ابو طالب، صبر کن چرا که هر کس نمی تواند ولیِ خدا را لمس کند».
صبح هنگام فاطمه بنت اسد علیها السلام ندایی شنید: «ای فاطمه به خانه ما بیا». ابو طالب علیه السلام و پیامبر صلی الله علیه و آله آن حضرت را به بیت الحرام آوردند. عباس بن عبد المطلب که به همراه جماعتی در مسجد نشسته بودند، دیدند که فاطمه علیها السلام وارد مسجد الحرام شد و در مقابل کعبه ایستاد و نگاهی به سوی آسمان نمود و چنین فرمود: «پروردگارا، من به تو و به پیامبران و کتابهایی که از جانب تو آمده اند ایمان دارم. من کلام جدم ابراهیم خلیل را تصدیق می کنم و او بوده که این خانه را بنا کرده است. تو را قسم می دهم و از تو می خواهم به حق کسی که این خانه را بنا کرد، و به حق فرزندی که در من است و با من سخن می گوید و با گفتارش با من انس می گیرد، و من یقین دارم که یکی از آیات و نشانه های توست، که این ولادت را بر من آسان فرمایی».
ناگهان حاضرین در مسجد الحرام دیدند که دیوار پشت آن سمتی که در ِکعبه است شکافته شد و فاطمه بنت اسد علیها السلام داخل شد. هرچه کردند قفل در کعبه را باز کنند ممکن نشد، و دانستند که حکمت خدای متعال در کار است.
فاطمه بنت اسد علیها السلام می فرماید: هنگامی که داخل کعبه شدم دیدم حوا، ساره، آسیه، مادر موسی بن عمران و مریم مادر عیسی آمدند. آنان به من سلام کردند: «السلام علیکِ یا ولیة الله» و در مقابلم نشستند.
آنچه در ولادت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله انجام دادند و در ولادت علی بن ابی طالب علیه السلام نیز انجام دادند، چه اینکه فاطمه بنت اسد علیها السلام در هنگام ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله حضور داشت و به ابو طالب علیه السلام ماجرا را خبر داد. حضرت ابوطالب علیه السلام قبلاً به او فرموده بود: «30 سال صبر کن تا خدا مولودی به تو عنایت کند مثل خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله مگر در نبوت که وصی و وزیر او خواهد شد».
روز ولادت امیر المؤمنین علیه السلام
روز جمعه علی بن ابی طالب علیه السلام مانند خورشید بر روی سنگ سرخ در گوشه راست کعبه طلوع فرمود. همین که قدم بر زمین کعبه نهاد، به سجده افتاد و دستها را سوی آسمان بلند نمود و فرمود:
«اشهد ان لا اله الا الله، و أن محمدٍ رسول الله، بمحمد یختم الله النبوة و بی یختم الوصیة و انا امیر المؤمنین»
«شهادت می دهم که خدایی جز الله نیست و محمد صلی الله علیه و آله پیامبر خدا است و علی وصی محمد رسول الله صلی الله علیه و آله است. به محمد نبوت ختم می شود و به من وصایت کامل و تمام می شود و منم امیر المؤمنین»
سپس فرمود: «جاءَ الحقُّ و زهقَ الباطل»، «حق آمد و باطل رفت»
در این هنگام که وجودسرا پا جودش پای بر این عرصه خاکی نهاده بود، بتهایی که در کعبه بود به صورت به زمین افتادند و آسمانها نورانی شد. شیطان خشمگین گشت و نعره ای برآورد
سخنان امیر المؤمنین علیه السلام پس از ولادت
آنگاه سلام بر زنان بهشتی نمود و حال آنان را پرسید. بانوان بهشتی او را در آغوش گرفتند و حضرت با آنان تکلم فرمودند. هنگامی که حضرت حوا علیها السلام او را در آغوش گرفت، آن حضرت فرمود: «سلام بر تو ای مادر، حوا»! حوا علیها السلام پاسخ داد: سلام بر تو ای پسرم! علی بن ابی طالب علیه السلام از حال حضرت آدم پرسید. حوا علیها السلام پاسخ داد: غرق در نعمتهای خدای متعال است و در جوار پروردگار متنعم است. در این هنگام که آن حضرت داخل کعبه بود ابو طالب علیه السلام در کوچه و بازار صدا می زد: بشارت باد شما را که ولی خدا ظاهر شده است، همان کسی که وصایت به او تمام و کامل می شود.
بعد از رفتن زنان بهشتی، پیامبران الهی حضرت آدم، حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی علیهم السلام آمدند. امیر المؤمنین علیه السلام با دیدن آنان حرکتی نمود و تبسم فرمود و آن بزرگواران بر حضرتش سلام کردند: «سلام بر تو ای ولی خدا و خلیفه پیامبر خدا».
حضرت در جواب فرمود: «علیکم السلام و رحمة الله و برکاته». و جداگانه بر هر یک سلام نمودند. آن بزرگواران یکی بعد از دیگری او را در آغوش گرفتند و بوسیدند و زبان به مدح او گشودند و رفتند. سپس ملائکه آمدند و او را به آسمانها بردند، و باز آوردند و بردند و هر بار کلماتی مخصوص در فضایل و مناقب حضرت می فرمودند.
فاطمه بنت اسد علیها السلام می فرماید: بار دوم در حالتی آن حضرت را آوردند که او را در حریر سفید بهشتی پیچیده بودند و به من گفتند : «او را از چشم بینندگان حفظ کن که ولیّ رب العالمین است. بدانکه وارد بهشت نمی شود مگر کسی که ولایت او را بپذیرد و امامت و ولایت او را تصدیق کند. خوشا به حال آنکه تابع اوست و وای بر کسی که از او روی گردان شود. مَثَل او چون کشتی نوح است. هرکه به آن پیوست نجات می یابد و هرکه از آن باز ماند غرق می شود و سقوط می کند». سپس در گوش او مطلبی گفتند که من نفهمیدم. بعد او را بوسیدند و برخاستند و بیرون رفتند و من ندانستم از کجا خارج شدند.
سه روز در کعبه معظمه
فاطمه بنت اسد علیها السلام بعد از سه روز که مهمان الهی بود فرزند مبارک و محترم خود را در آغوش گرفته آماده خروج از کعبه شد که هاتفی غیبی چنین ندا داد: «ای فاطمه، نام این مولود را علی بگذار، چرا که من خدای علی اعلی هستم. من نام او را از نام خود گرفته ام، و او را ادب آموخته ام و امر خود را به او سپرده ام، و او را بر غوامض علم خود آگاهی دادم. او در خانه من بدنیا آمده است. او اول کسی است که بر فراز خانه من اذان می گوید، و بت ها را می شکند، و آنها را از بالای کعبه به صورت می اندازد. خوشا به حال کسی که او را دوست می-دارد و از او اطاعت می کند و او را یاری می نماید. وای بر کسی که بغض او را دارد و از او سرپیچی می کند و او را خوار می نماید و حق او را انکار می نماید».
در این سه روز در هر محفلی سخن از ولادت این مولود مبارک و استثنایی بود، بخصوص باز نشدن قفل در کعبه، شکافته شدن دیوار کعبه در روز و دیدن آن توسط کفار، این مطلب را به صورت یک مسئله عمومی در آورده بود.
طلوع نور علی علیه السلام در آغوش پیامبر صلی الله علیه وآله
صبح روز چهارم در مقابل دیدگان به انتظار نشسته، ناگهان دیوار کعبه از مکان قبلی شکاف برداشت به حدی که فاطمه بنت اسد علیه السلام با فرزند عزیزش از آنجا خارج شدند. مردم همه نگاه می کردند و قبل از سؤال کسی، فاطمه بنت اسد علیها السلام از بعضی وقایع داخل خانه خبر داد و از عظمت آن مولود و غذاهای بهشتی و اینکه نام این حضرت به ندای آسمانی علی علیه السلام است.
ابوطالب علیه السلام و پیامبر صلی الله علیه و آله پیش آمدند، و فاطمه بنت اسد علیها السلام با مولود پیش آمد.
حضرت مولی الموالی علی علیه السلام فرمودند: «السلام علیک یا اَبَه و رحمة الله و برکاته.
ابوطالب علیه السلام فرمود: «و علیک السلام یا بُنَیَّ و رحمة الله و برکاته»، و آن حضرت را در آغوش گرفت.
امیرالمؤمنین علیه السلام چشمان مبارک به صورت پیامبر صلی الله علیه و آله باز کرد و تبسم فرمود و خود را حرکتی داد و فرمود: «السلام علیک و رحمة الله و برکاته، مرا در آغوش بگیر».
پیامبر صلی الله علیه و آله پاسخ سلامش را داد و آن حضرت را در آغوش گرفت، و بوسید و دست در دست او گذاشت. آنگاه امیر المؤمنین علیه السلام دست راست بر گوش نهاد و اذان و اقامه فرمود و به یگانگی خداوند عزوجل و نبوت پیامبر صلی الله علیه و آله شهادت داد. سپس از پیامبر صلی الله علیه و آله برای قرائت کتب آسمانی اجازه خواست. بعد از آنکه پیامبر صلی الله علیه و آله اجازه فرمود، سینه را صاف کرد و آنچه در صحف حضرت آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی علیه السلام بود قرائت فرمود.
سپس شروع به قرائت قرآن نمود که هنوز نازل نشده بود. آن حضرت سوره مبارکه مؤمنون را آغاز کرد: «قد افلح المؤمنون ...». سپس در حالتی که آن حضرت در آغوش رسول الله صلی الله علیه و آله بود به خانه ابوطالب علیه السلام بازگشتند.
فاطمه بنت اسد علیها السلام می فرماید: هنگامی که از کعبه خارج شدم و فرزند را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله گذاشتم، آن حضرت با زبان مبارک دهان علی علیه السلام را باز کرد و او را با آب دهان مبارک تحنیک کرد و اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ آن حضرت گفت و فرمود: «این مولودی است که بر فطرت بدنیا آمده است».
در روز سوم ولادت حضرت یا روز سوم خروج از کعبه و در بعضی اقوام دهم ذی الحجه، حضرت ابوطالب علیه السلام ولیمه مفصلی داد و فرمود: «بیایید برای ولیمه علی بن ابی طالب و قبلاً هفت بار کعبه را طواف کنید و بعد بر فرزندم علی علیه السلام سلام کنید».
شبکه جهانی امام حسین علیه السلام
- ۹۳/۰۲/۲۲