پرسشهایِ امتحاناتِ نهایی دین و زندگی (3) به تفکیکِ دروس به همراهِ پاسخِ آنها
پرسشهایِ امتحاناتِ نهایی دین و زندگی (3) به تفکیکِ دروس به همراهِ پاسخِ آنها
( بیش از 260 پرسش امتحان نهایی در طول 8 سال تحصیلی )
* مطابقِ کتاب دین و زندگی (3) چاپ 1391 * علائم اختصاری : ( خ ـ خرداد ) ، ( ش ـ شهریور ) ، ( د ـ دی )
درس اوّل :
1ـ ترجمه و پیام آیۀ : « قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى » ( طه ،50 ) [ش 85 - د 86 ] گفت : پروردگارِ ما آن کسی است که هر چیزی را حیات بخشیده و سپس هدایت کرده است . ـ این آیه به چه مطلبی در موردِ « هدایت » اشاره دارد . خداوند هر مخلوقی را هدایت میکند . ( هدایت یک اصلِ عامّ و همگانی در نظامِ خلقت است ) . |
2ـ پیام آیۀ : « سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الأعْلَى * الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى * وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدَى » ( اعلی ، 3-1 ) [د 87] هرموجودی ساماندهی و تقدیرِ خاصّی دارد . هدایتِ هر موجودی متناسب با ساماندهی و تقدیرِ آن موجود است . |
3ـ ترجمه کنید : « ... وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ ... » (اعراف ، 43) [د90] و گفتند : سپاس برای خداست ما را بر این راه هدایت کرد و هرگز هدایت نمیشدیم اگر خدا هدایتمان نمیکرد . |
4ـ چرا پاسخ به نیازهای بنیادین انسان باید « همه جانبه » باشد ؟ [خ 89] هر پاسخی که به نیازهای بنیادین داده میشود باید جامع و شامل باشد به طوری که راه رسیدن به یک نیاز نه تنها با رسیدن به نیازهای دیگر متضادّ نباشد بلکه مکمّل و سهلکنندة آنها باشد . |
5ـ چرا پاسخ به نیازهای بنیادینِ انسان باید کاملاً درست و قابلِ اعتماد باشد ؟ [ش 88- ش90-خ92] زیرا هر پاسخِ احتمالی و مشکوک نیازمندِ تجربه و آزمون است تا کارآیی آن مشخّص شود درحالی که عمرِ محدود آدمی برای این تجربه کافی نیست . |
6ـ چه رابطهای میانِ نیاز به « کشفِ راه درستِ زندگی » با سایرِ نیازهای بُنیادینِ بشر وجود دارد ؟ [خ 85 - د87] این نیاز در حقیقت ، جامعِ نیازهای دیگر است چرا که راهِ درستِ زندگی راهی است که بتواند والاترین هدف را نشان دهد . پشتیبانِ شکستناپذیر را معرّفی کند ، از آینده تصویری روشن به دست دهد . رضایت و امید را به ارمغان آورد ، راهِ رشد و تعالی را نشان دهد و برنامة زندگی اجتماعی عادلانه و کرامتبخش را عرضه کند . پس نیازهای بُنیادین انسان با یکدیگر پیوند دارند و در یک نیازِ جامع یعنی شناختِ راه صحیح زندگی به هم میرسند . |
7ـ کدام یک از نیازهای بنیادینِ انسان جامعِ نیازهای دیگر است ؟ [ش90] کشفِ راهِ درستِ زندگی |
8ـ وسیلة فهم پیام الهی چیست ؟ [خ 85] عقل وسیلة فهمِ پیامِ الهی است . |
9ـ دو چراغِ راه که خداوند برای تشخیصِ درستِ هدف به انسان داده است ، کدامند ؟ [ش 89 ] عقل ـ پیامبران یا فرستادگانِ الهی |
10ـ منظور از حجّتِ آشکار و حجّتِ نهان در کلامِ امام کاظم (ع) چیست ؟ [د 85- خ 88] منظور از حجّتِ آشکار ، رسولان و انبیا و ائمّهاند و منظور از حجّتِ نهان ، همان عقلِ انسانهاست . |
11ـ چرا هدایت یک اصلِ عامّ و همگانی در نظامِ خلقت است ؟ [خ86] خدای جهان ، خالقِ حکیم است . هیچ موجودی را بیهوده و عَبَث خلق نمیکند . خلقِ بیهدف ، نشانة نقص و ضعف و ناآگاهی است و این ویژگیها نمیتواند در خداوند باشد . هر مخلوقی را برای هدفی حکیمانه آفریده است و آن را به سوی هدفش هدایت میکند . پس هدایت یک اصلِ عامّ و همگانی در نظامِ خلقت است . |
12ـ هدایتِ عمومی را تعریف کنید . [د90] خدای جهان آفریدگاری حکیم است . یعنی ؛ هر موجودی را برای هدفی مُعیّن خَلق میکند و برای رسیدن به آن هدف هدایت میکند . آفرینشِ بیهدف نشانة نقص و ضعف و ناآگاهی است و این ویژگیها نمیتواند در خداوند باشد . پس ، هدایت یک اصلِ عامّ و همگانی در نظامِ خِلقت است . |
13ـ خدای جهان ، خالقی ( آفریدگاری ) حکیم است ، یعنی چه ؟ [خ90] یعنی ؛ هیچ موجودی را بیهوده و عَبَث خلق نمیکند . |
14ـ دو ویژگی انسان که در هدایتِ او تأثیر دارند ، کدامند ؟ [ش 87] تفکّر و تعقّل ـ اختیار و انتخاب |
15ـ درستی یا نادرستی گزارة زیر را با (ص/ غ) مشخّص کنید . ـ انسان به کمکِ عقلِ خود بسیاری از مجهولات و مسائل را در مییابد و پاسخ میدهد . [ش90] ص |
16ـ اگر در موضوعی اطّلاعاتِ صحیح ولی ناقص در اختیارِ دستگاهِ تفکّر قرار گیرد نتیجه چه خواهد بود ؟ انسان به نظری کامل و جامع نمیرسد . |
17ـ ویژگیهایی که سببِ تمایزِ بُنیادینِ انسان با سایرِ موجودات میشود را به طورِ کامل شرح دهید . [د 88] یکی از این ویژگیها توانایی تفکّر و تعقّل است . قرآنِ کریم در بیشترِ مواردی که به هدایت اشاره دارد از این قوّه به نامهای تفکّر/ تعقّل/ تدبّر و تفقّه یاد میکند و رسیدن به حقیقت را به کمک این ابزار ممکن میداند . ویژگی دیگر قدرتِ اختیار و انتخاب است . اگر میگوییم حَرَکَتِ انسان اختیاری است بدان معناست که میتواند هدفِ درست را تشخیص دهد ، آن را برگزیند و به سویش حَرَکَت کند . |
18ـ سه مورد از نیازهایِ بنیادینِ انسان را نام ببرید . [د90] درکِ هدف زندگی ـ درکِ آیندة خویش ـ کشفِ راه درستِ زندگی |
19ـ چگونه « کشفِ راه درست زندگی » جامعِ نیازهای بنیادین است ؟ راه درست زندگی آن راهی است که بتواند والاترین هدف را نشان دهد ، از آینده تصویری روشن به دست دهد ، رضایت و امید به ارمغان آورد ، راه رشد و تعالی را نشان دهد و برنامة زندگی اجتماعی عادلانه و کرامتبخش را عرضه کند . در واقع نیازهای بنیادین انسان با یکدیگر پیوند دارند و در یک نیاز جامع ـ یعنی شناختِ راه صحیح زندگی ـ به هم میرسند . |
20ـ نیازهای بُنیادین انسان با یکدیگر پیوند دارند و در یک نیازِ جامع یعنی ( کشفِ راه درستِ زندگی یا چگونه زیستن یا شناختِ راهِ صحیحِ زندگی ) به هم میرسند . |
21ـ چرا « احساسِ امنیّت و آرامش در زندگی » یکی از نیازهای بُنیادین انسان است ؟ هریک از ما به دنبالِ آرامش درونی و امیدواری و رضایت از زندگی هستیم از اضطراب و تشویش گریزانیم . میدانیم که دلهره و ترس و ناامیدی زندگی را تلخ و ناخوشایند میکند و رضایت از زندگی و امید به آدمی نشاط و شادابی و چالاکی میبخشد . سرچشمة شادیها احساسِ رضایت و آرامش درونی است . |
درس دوم :
1ـ عللِ آمدنِ پیامبرانِ متعدّد را نام ببرید . [خ85 - د86] 1ـ پایین بودنِ سطحِ درکِ انسانهای اوّلیه 2ـ از بین رفتنِ تعلیماتِ پیامبرِ قبل یا تحریفِ کلّی آن تعلیمات 3ـ استمرار در دعوت و ترویجِ پیوستة آن |
||||
2ـ از عللِ آمدنِ پیامبرانِ متعدّد « از بین رفتن یا تحریفِ تعلیماتِ پیامبرِ پیشین » را توضیح دهید . [خ 90- د90] به علّتِ ابتدایی بودنِ سطحِ فرهنگ و زندگی اجتماعی و عدم توسعة کتابت ، تعلیماتِ انبیاء به تدریج فراموش میگردید یا به گونهای عوض میشد که دیگر با اصلِ آن شباهتی نداشت . بر این اساس پیامبران بعدی میآمدند و تعلیماتِ اصیل و تحریف نشده را بارِ دیگر به انسانها ابلاغ میکردند . |
||||
3ـ حدیثِ « نَحنُ مَعاشِرَ الاَنبیاءِ اُمِرنا اَن نُـکَلِّمَ النّاسَ عَلیَ قَدرِ عُقولِهِم » به کدام یک از عللِ آمدنِ پیامبرانِ متعدّد اشاره دارد ؟ [خ89] پایین بودنِ سطحِ درکِ انسانهای اولیه |
||||
4ـ مصونیّت از گناه و خطا در پیامبران به چه صورتی است ؟ توضیح دهید . [ش85] پیامبران با وجودِ مقام و منزلتی که دارند ، انساناند و کارهای خود را با اختیار انجام میدهند امّا با بهرهمندی از الطافِ الهی به چُنان مرتبهای از علم ، ایمان و تقوا رسیدهاند که هیچگاه به سوی گناه نمیروند همچُنین از چُنان بینشِ عمیقی برخوردارند که به خطا و اشتباه گرفتار نمیشوند . |
||||
5ـ آیا مصونیّت از گناه در پیامبران به دلیلِ یک مانعِ بیرونی است یا با اختیار به سمتِ گناه نمیروند ؟ توضیح دهید. [خ 87] پیامبران با وجودِ مَقام و منزلتی که دارند انساناند و کارهای خود را با اختیار انجام میدهند و با بهرهمندی از الطافِ الهی چُنان مرتبهای از ایمان و تقوا را دارند که هیچ گاه به سوی گناه نمیروند . و از چُنان بینش عمیقی برخوردارند که به خطا و اشتباه گرفتار نمیشوند . |
||||
6ـ چرا عصمت در حوزة مسئولیّتهای مربوط به رسالت ضروری است ؟ ( ذکر 2 مورد ) [خ 86] ـ اگر پیامبری در دریافت و ابلاغِ وحی معصوم نباشد ، دینِ الهی به درستی به مردم نمیرسد و امکانِ هدایت از مردم سَلب میشود . ـ اگر پیامبری در مقامِ تعلیم و تبیینِ دین معصوم نباشد . امکانِ انحراف در تعالیمِ الهی پیدا میشود و اعتمادِ مردم به دین از دست میرود . ـ اگر پیامبری در هنگامِ اجرای فرمانِ الهی معصوم نباشد ، امکان دارد کارهایی مخالفِ دستورهای الهی انجام دهد و مردم نیز از او سرمشق بگیرند و به گمراهی و انحراف مبتلا شوند . |
||||
7ـ وحـی را تعریف کنید . [ش87- ش88- د89] القای معانی و معارف به قلبِ پیامبر (ص) از سوی خداوند و سخن گفتنِ جبرئیل با اوست . |
||||
8ـ عالیترین درجة وحی مخصوص چه کسانی است و به چه معناست ؟ [ش86] عالیترین درجة وحی مخصوص پیامبران است ، به معنی القای معانی و معارف به قلب پیامبر از سوی خداوند و سخن گفتن خداوند و جبرئیل با اوست . |
||||
9ـ از عواملِ جاودانگی شریعتِ پیامبرِ اکرم (ص) « حفظِ قرآن کریم از تحریف » را توضیح دهید . [ش86] در پرتو عنایتِ الهی و ارادة خداوندی و با اهتمامی که پیامبر اکرم (ص) در جمعآوری و حفظ قرآن داشت و نیز در پی رشدِ انسانها و با تلاش و کوشش مسلمانان در دورههای مختلف ، این کتاب دچارِ تحریف نشد و هیچ کلمهای بر آن افزوده یا از آن کم نگردید . |
||||
10ـ معجزه ( اعجاز) را تعریف کنید . [خ85 - د86] پیامبران به اذنِ خدا کارهای خارقالعاده که مخالفان از مقابله با آن عاجز بودند ، انجام میدادند این کارها که در حُکمِ نشانههای نُبُوّت ایشان بود را معجزه میگویند . |
||||
11ـ اگر خداوند یک دین برای انسانها فرستاده است ، پس چرا اکنون ادیان الهی مختلفی در جهان وجود دارد ؟ (ذکر یک مثال) [د85 ش90] منشأ اختلاف و چند دینی آن دسته از مبلّغانِ دینی و مذهبی بودهاند که با آمدنِ پیامبرِ جدید در مقابلِ دعوتِ او ایستاده و او را به عنوانِ پیامبر نپذیرفتهاند . |
||||
12ـ منشأ اصلی اختلاف و چند دینی از نظرِ قرآنِ کریم چیست ؟ [خ91] رهبرانِ دینی که برای حفظِ مقام و موقعیّتِ خود در برابرِ دعوتِ پیامبران ایستادند . |
||||
13ـ از محورهای اصلی برنامه « دیـنِ واحـد » دو مورد را بنویسید . [ش 87] ایمان به خدای یگانه و دوری از شرک ـ ایمان به معاد و سرای آخرت ـ اعتقاد به عادلانه بودنِ نظامِ هستی ـ ایمان به فرستادگانِ الهی و راهنمایانِ دین ـ عبادت و بندگی خداوند با انجام دادنِ فرایض ـ کسبِ مکارمِ اخلاقی ـ دوری از رزایل و زشتیهای اخلاقی ـ برپایی نظام اجتماعی بر اساسِ عدل |
||||
14ـ توضیح دهید چرا قرآنِ کریم به « تکمیل » و « تصحیح » نیاز ندارد ؟ [خ 88] کتابهای آسمانی گذشته مناسبِ زمانِ خویش بودند و به نیازهای آیندگان پاسخ نمیدادند در نتیجه لازم بود کتابِ دیگری بیایدکه مناسبِ زمانهای بعد باشد . هم چُنین آن کتابها تحریف میشدند . به همین جهت میبایست کتابِ دیگری بیاید که دارای اعتبار باشد امّا قرآنِ کریم هم کامل و شامل برنامهای برای همة زمانها و هم مصون و محفوظ از تحریف است پس به تکمیل و تصحیح نیاز ندارد . |
||||
15ـ ویژگیهای دینِ اسلام که سببِ انطباقِ آن با نیازهای متغیّرِ زمان میشود را نام ببرید . [خ89- د90] اوّل : توجّه به نیازهای ثابت در عینِ توجّه به نیازهای متغیّر دوم : تقدّم روح و معنا به ظاهر و قالب سوم : وجودِ قوانینِ تنظیم کننده چهارم : اختیاراتِ حاکم و نظام اسلامی |
||||
16ـ عواملی که سبب شد شریعتِ پیامبرِ اکرم (ص) جاویدان باشد را فقط نام ببرید . [ش 89 ]
|
||||
17ـ درستی یا نادرستی گزارههای زیر را با ( ص/ غ ) مشخص کنید . ـ پیامبران از چُنان بینشِ عمیقی برخوردارند که به خطا و اشتباه گرفتار نمیشوند . [ش90] ص ـ محتوای اصلی دعوتِ پیامبران یکسان بوده است و همة آنها آورندة یک دین بودهاند . [خ92] ص |
||||
18ـ توضیح دهید چرا تعدّد پیامبران به معنای تعدّد و اختلافِ دین و اصول دعوت آنان نیست ؟ تعدّد پیامبران به معنای تعدّد و اختلاف در دین و اصولِ دعوتِ آنان نیست بلکه از تبلیغ و اجرای یک دین در شرایط و زمانهای متفاوت حکایت میکند . یعنی ؛ همه در اصولِ دعوتِ خود مشترک بودند امّا در برخی از احکام و دستورهای فرعی تفاوت داشتند . در حقیقت دینِ همة انبیا یکی بوده امّا شریعتِ متفاوتی داشتند . |
درس سوم :
1ـ ترجمه کنید : « وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ ... » ( بقره ،23 ) [ش87- د88 (با پیام)- ش90- د90] و اگر در شکّ بودید از آنچه بر بندة خود نازل کردیم پس یک سوره مانندِ آن بیاورید . پیام : تَحدّی یا مبارزه طلبی |
2ـ ترجمه کنید : « فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ ... »( بقره ،24 ) [خ92] پس اگر انجام ندادید و هرگز انجام نمیدهید ، پس بترسید از بترسید از آتشی که هیزمش مردمان و سنگها هستند . |
3ـ با توجّه به عبارتِ قرآنی « ... وَ لَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافًا کَثِیرًا . » (نساء ،٨٢) دلیلِ الهی بودنِ قرآن چیست ؟ [خ91] انسجام درونی قرآن در عینِ نزولِ تدریجی آن |
4ـ تحدّی را تعریف کنید . [ش85 ـ ش86 - د87 - خ88 - د89 - ش90] پیامبرِ اسلام (ص) از مخالفان میخواهد اگر در الهی بودنِ کتابِ قرآن شکّ دارند ، یک سوره مانندِ آن بیاورند این دعوت به مبارزه را تحدّی میگویند . |
5ـ اعجازِ پیامبرِ اسلام اگر به زمانِ خودش اختصاص داشت ، چه مشکلی پیش میآمد ؟ [د 85] از آنجا که پیامبرِ اکرم (ص) آخرین پیامبر و تعلیماتِ ایشان برای همة زمانها و دورانِ بعد از اوست ، سندِ نُبُوّت و حقّانیّتِ او نیز به گونهای است که در همة زمانها و دورانها حاضر است و اگر معجزة پیامبرِ اکرم (ص) از نوعِ کتاب و علم و فرهنگ نبود نمیتوانست شاهدی حاضر بر نُبُوّت ایشان باشد . |
6ـ توضیح دهید چگونه قرآن کریم « در عینِ نزولِ تدریجی ، انسجامِ درونی » دارد ؟ [خ86] با اینکه 6236 آیه قرآن کریم در طول 23 سال نازل شده و دربارة موضوعاتِ متنوّعی مانندِ توحید ، معاد ، انسان ، نظامِ خلقت ، سرگذشتِ پیامبران ، نظام اجتماعی ، اخلاق و احکام سخن گفته است . با وجود این ، نه تنها میانِ آیاتِ آن تعارض و ناسازگاری نیست ، بلکه دقیقتر از اعضای یک بدن یا اجزای یک درخت هماهنگ و مؤیّد یکدیگرند . |
7ـ جنبههای اعجازِ قرآنِ کریم را نام ببرید . [ش86- د87] نشانههای لفظی و ظاهری ـ نشانههای محتوایی و معنایی |
8ـ « تازگی و شادابی دائمی » از ویژگیهای محتوایی و معنایی قرآن را توضیح دهید . [د86] معمولاً افکار و اندیشهها به ترویج کهنه میشوند و با پیشرفت فرهنگ و دانش بشری همه یا قسمتی از آنها جای خود را به اندیشههای جدید میدهند . امّا قرآنِ کریم نه تنها با پیشرفت زمانه کُهنه نمیشود بلکه افقهای جدیدی از حکمت و معرفت را به روی جویندگان میگشاید این کتاب ، کتابِ دیروز و امروز و فرداهای انسانهاست . |
9ـ چرا قرآنِ کریم کتابِ دیروز ، امروز و فرداهای انسانهاست ؟ [ش88] معمولاً افکار و اندیشهها به تدریج کهنه میشوند و با پیشرفتِ فرهنگ و دانشِ بشری همه یا قسمتی از آنها جای خود را به اندیشههای جدید میدهند امّا میبینیم قرآنِ کریم نه تنها با پیشرفتِ زمانه کُهنه نمیشود بلکه اُفُقهای جدید از حکمت و معرفت را به روی جویندگان میگُشاید . این کتاب ، کتابِ دیروز ، امروز و فرداهای انسانهاست . هر چه زمان بگذرد و انسانها به درجاتِ عالیتری از فرهنگ و دانش برسند درخشندگی و شادابی قرآن بیشتر نمایان خواهد شد . |
10ـ توضیح دهید آیا قرآن که پانزده قرن پیش نازل شده میتواند پاسخگوی نیازهای بشرِ امروزی باشد ؟ [خ 87] قرآنِ کریم با وجود اینکه حدودِ پانزده قرن پیش و در جامعهای به دور از فرهنگ و دانش نازل شده در مورد همة مسائل مهمّ و حیاتی که انسان در هدایت بدان نیاز دارد ، سخن گفته و چیزی را فروگذار نکرده است . این کتاب فقط از امورِ معنوی و آخِرت و رابطة انسان با خدا سخن نمیگوید بلکه از زندگی مادّی ودنیوی انسان ، مسئولیّتهای سیاسی و اجتماعی او ، رابطة وی با انسانهای دیگر سخن میگوید و برنامهای جامع و همه جانبه را در اختیارش قرار میدهد . |
11ـ از ویژگیهای محتوایی و معنایی قرآنِ کریم « جامعیّت و همهجانبه بودن » را شرح دهید . [ش89 ] قرآنِ کریم با وجود اینکه حدودِ پانزده قرنِ پیش در جامعهای به دور از فرهنگ و دانش نازل شده در موردِ همة مسائل مهمّ و حیاتی که انسان در هدایت بدان نیاز دارد سخن گفته و چیزی را فروگذار نکرده است . این کتاب فقط از امورِ معنوی یا آخِرت و رابطة انسان با خدا سخن نمیگوید بلکه از زندگی مادّی و دنیوی انسان ، مسئولیّتهای سیاسی و اجتماعی او و نیز رابطة وی با انسانهای دیگر سخن میگوید و برنامهای جامع و همه جانبه را در اختیارش قرار میدهد . |
12ـ « موزون بودن در کلمات و رسایی در تعبیرات » مربوط به کدام یک از جنبههای اعجازِ قرآنِ کریم است ؟ [خ88-خ91] نشانههای لفظی و ظاهری |
13ـ کامل کنید : [خ89] ـ نفوذِ خارقالعادّة قرآنِ کریم در افکار و نفوس از نشانههای ( لفظی و ظاهری ) اعجازِ این کتاب آسمانی است . |
14ـ ویژگی مهمّ قرآن کریم را بنویسید . [خ90] 1ـ دلیل و سندِ نُبُوّت پیامبر اکرم (ص) است . 2ـ جاودانه و همیشگی است . |
15ـ چرا خداوند معجزة پیامبرِ اسلام (ص) را از نوعِ کتاب قرار داده است ؟ [د90] چون پیامبرِ اکرم (ص) آخِرین پیامبر و تعلیماتِ ایشان برای همة زمانهای بعد از اوست ، سندِ نُبُوَّت و حقّانیّت او نیز به گونهای است که در همة زمانها حضور دارد و هم اکنون نیز مخالفان را به آوردنِ سورهای مانندِ سورههای خود دعوت میکند . اگر معجزة پیامبرِ اکرم (ص) از نوعِ کتاب و علم و فرهنگ نبود ، نمیتوانست شاهدی حاضر و دائمی بر نُبُوَّت ایشان باشد . |
درس چهارم :
1ـ ترجمه کنید : « لَقَد مَنَّ اللهُ عَلَی المؤمِنینَ اِذ بَعَثَ فیهِم رَسولاً مِن اَنفُسِهِم » ( آل عمران ، 164) [خ 88] به یقین خداوند بر مؤمنان منّت گذاشت آنگاه که در میانِ آنان فرستادهای از خودشان برانگیخت . |
||||
2ـ ترجمه کنید : « ... و لَن یَجْعلَ اللّهُ لِلْکافرینَ علی المؤمنینَ سَبیلاً . » ، ( نساء ، 4 / 141 ) و هرگز خداوند قرار نمیدهد ، برای کافران راهی ( راه تسلّط ) بر مؤمنان . |
||||
3ـ قلمروهای رسالت پیامبر (ص) را نام برده ، بنویسید آیه « ... یَتلو عَلَیهِم آیاتِهِ و یُزَکِّیهِم و یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ و الحِکمَةَ ... » به کدام یک از آنها اشاره دارد ؟ [ش85]
و آیه اشاره به « مرجعیّتِ علمی » دارد . |
||||
4ـ قلمروهای رسالتِ پیامبر (ص) را نام ببرید . [د 85- ش87- ش90]
|
||||
5ـ از قلمروهای رسالتِ پیامبرِ اکرم (ص) تعلیم و تبیینِ تعالیمِ دین را توضیح دهید . پیامبرِ اکرم (ص) ، تنها رسانندة وحی نبود بلکه وظیفة تفسیر و تبیینِ قرآنِ کریم را نیز بر عهده داشت تا مردم بتوانند به معارفِ بلندِ این کتابِ آسْمانی دست یابند و جزئیاتِ احکام و قوانین را بفهمند و شیوة عمل کردن به آن را بیاموزند از این رو ، گفتار و رفتارِ پیامبر (ص) اوّلین و معتبرترین مرجعِ علمی برای فهمِ عمیقِ آیاتِ الهی است پس ایشان اوّلین و بزرگترین معلّم قرآن بوده است . |
||||
6ـ « ولایتِ ظاهری » از قلمروهای رسالتِ پیامبرِ اکرم (ص) را توضیح دهید . [خ89] منظور از ولایتِ ظاهری ولایت بر جامعه و پیاده کردنِ قوانینِ اسلام و اجرای قوانین و احکام الهی در جامعه بود . به همین جهت به محضِ اینکه مردمِ مدینه ، اسلام را پذیرفتند و ایشان به مدینه هجرت کرده ، به کمک مردم آن شهر و مهاجرانی که از مکّه آمده بودند حکومتی را که بر مبنای قوانینِ اسلام اداره میشد پیریزی نمود . |
||||
7ـ درستی یا نادرستی گزارههای زیر را با ( ص/ غ ) مشخّص کنید . ـ ولایت و سرپرستی جامعه برای اجرای قوانینِ الهی را ولایتِ معنوی میگویند . [د89] غ ـ گفتار و رفتارِ پیامبر (ص) اوّلین و معتبرترین مرجعِ علمی برای فهمِ عمیقِ آیاتِ الهی است . [خ90] ص |
||||
8ـ کامل کنید : ـ در اسلام ، کسانی را که فرمان و قانونشان نشأت گرفته از قرآن نیست (طاغوت) مینامند . [ش88] ـ مراجعة به « طاغوت » و انجام دادنِ دستورهای وی بر مسلمانان ( حرام ) است . [خ90] ـ برترین و بالاترین قلمرو رسالتِ پیامبرِ اکرم (ص) ( ولایتِ معنوی ) میباشد . ـ اوّلین و معتبرترین مرجعِ علمی برای فهمِ عمیقِ آیاتِ الهی ( گفتار ) و ( رفتار ) پیامبر است . [خ91] |
||||
9ـ طاغوت را تعریف کنید . [خ 85- خ86- د 86- ش87- د 88- ش89 - د90-خ92] کسانی که به مردم فرمان میدهند و قانونگذاری میکنند ، در حالی که خداوند آنها را تعیین نکرده و فرمان و قانونشان نشأت گرفته از قرآن ، یعنی برخاسته از فرمانِ الهی نیست طاغوت نامیده میشوند . |
||||
10ـ دو دلیل از دلایلِ نیازمندی جامعة اسلامی به ولایت و حکومتِ اسلامی را نام ببرید . [ش90] 1ـ جامعیّت دینِ اسلام 2ـ ضرورت اجرای احکام اسلامی مانندِ عدالت اجتماعی 3ـ ضرورتِ پذیرشِ ولایتِ الهی و دوری از حکومتِ طاغوت |
||||
11ـ بالاترین و برترین مقامِ پیامبرِ خدا (ص) چیست و میزانِ درکِ افراد از این مقام به چه چیزی بستگی دارد ؟ ولایتِ معنوی بالاترین و برترین مقامِ پیامبر(ص) است . که ابعادِ آن بر افرادِ معمولی آشکار نیست مؤمنان به میزانی که چشمِ باطنشان باز شود و پردههایی از عالَمِ غیب کنار رود مرتبهای از این ولایت را درک میکنند . |
درس پنجم :
1ـ ترجمه و پیامِ آیه : « یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ... » ( مائده ، 67 ) [خ85-د87- ش89- د90] ای پیامبر آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر انجام ندهی پس رسالتِ او را به انجام نرساندهای . پیامِ آیه : تعیینِ حضرتِ علی(ع) به عنوانِ جانشینِ خود ( اشاره به محتوای حدیثِ غدیر ) |
2ـ ترجمه و پیامِ آیه : « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الأمْرِ مِنْکُمْ ... » ( نساء ، 59) [د85] ای کسانی که ایمان آوردهاید ، خدا را اطاعت کنید و اطاعت کنید پیامبر را و صاحبان امر که از شمایند . پیامِ آیه : هر مسلمانی ، در هر عصر و زمانی که زندگی میکند ، باید در کارهای خود فرمانبردارِ خداوند ، پیامبر اکرم (ص) و ولیّ امر باشد . |
3ـ یک پیام آیه : « اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ و یُطَهِرَکُم تَطهیراً » ( احزاب 34 ) را بنویسید.[خ86- ش87- د88] این واقعه عصمتِ حضرتِ علی (ع) ، حضرتِ فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السّلام را اعلام میکند یا ... |
4ـ حدیثِ « مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلیٌ مَولاهُ » دربارة چه واقعهای است ؟ [ش86] دربارة واقعة بزرگ غدیر و ولایتِ حضرت علی (ع) |
5ـ حدیثِ « مَنْ کُنْتُ مَولاهُ ... » را تکمیل کرده و بنویسید دربارة چه واقعهای است؟ فَهذا عَلیٌّ مَوْلاهُ ـ دربارة واقعة بزرگِ غدیر و ولایتِ حضرتِ علی (ع) هرکس که من ولیّ و سرپرستِ اویم ، علی نیز ولیّ و سرپرستِ اوست . |
6ـ دو مورد از نکاتی را که پیامبرِ اکرم (ص) در ارتباط با قرآن و اهل بیت (ع) در حدیثِ « ثقلین » بیان فرمودند ، بنویسید. [ش85] 1ـ قرآن و اهلِ بیت دو چیزِ گرانبهاست که پیامبر(ص) در میانِ امّت به جا گذاردند . 2ـ قرآن و اهل بیت همواره با هماند و از هم جدا نمیشوند . 3ـ چون قرآن همیشگی است وجودِ معصوم نیز در کنارِ آن همیشگی خواهد بود . 4ـ هر کسی به آن دو تمسّک جوید هرگز گمراه نمیشود . ( دو مورد کافی است . ) |
7ـ بر اساسِ حدیثِ ثقلین دو چیز گرانبها که پیامبر (ص) پس از رحلتِ خود برای مردم به جا گذاشتند چه بود و دربارة آنها چه سفارش فرمود ؟ [د86] کتابِ خدا و عترت و سفارش فرمود : تا وقتی که به این دو تمسّک جویید هرگزگمراه نمیشوید و این دو هرگز از هم جدا نمیشوند . |
8ـ پیامِ حدیث : « مَن ماتَ وَ لَم یَعرِف اِمامَ زَمانِهِ ماتَ میتَةً جاهِلیَّةً » را بنویسید . [خ 87- ش88] هرکس بمیرد و امامِ زمانِ خود را نشناخته باشد به مرگِ جاهلی مُرده است . |
9ـ نامِ آیۀ : « إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَ هُمْ رَاکِعُونَ . » را بنویسید . (مائده ، 55 ) ( بیانِ مصداق آیه ) [خ 88- د89 ] آیة ولایت ـ و مصداقِ آیه علی (ع) میباشد . |
10ـ چرا نیاز به امام پس از پیامبر نه تنها از بین نمیرود ، بلکه بیشتر هم میشود ؟ [خ90 ] زیرا با گذشتِ زمان و گسترشِ سرزمینِ اسلامی فرقهها و اندیشههای مختلف مسائل جدید و طرزِ فکرهای گوناگون به وجود میآید ، همچُنین روابطِ اجتماعی به مرحلة پیچیدهتری وارد میشود و به احکامِ جدیدی نیاز پیدا میکند که بدونِ وجودِ یک مفسّرِ معتبرِ وحی پاسخگویی صحیح به این نیازها ممکن نیست . |
11ـ آیة زیر را تکمیل نموده و یک پیام از آن استخراج کنید . [خ92 ] ـ « إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ ... وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا . » ، ( احزاب ، 33 / ٣٣ ) « ... لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ ... » این واقعه ، عصمتِ حضرتِ علی ، حضرتِ فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهمالسّلام را اعلام میکند . ( یا هر پیام مرتبطِ دیگر ) |
12ـ درستی یا نادرستی گزارة زیر را با ( ص/ غ ) مشخص کنید . [د90] ـ تعیینِ جانشینِ رسول خدا با هدایت و راهنمایی خدا بوده و خدا ائمّة اطهار (ع) را به این مقام برگزیده است. ص |
درس ششم :
1ـ از سخنِ پیامبرِ اسلام (ص) : « من شهر علمم و علی درِ آن است ، هر کس میخواهد به این علم برسد ، باید از درِ آن وارد شود . » چه نکاتی به دست میآید ؟ ( ذکر دو مورد) [د90] ـ حضرتِ علی (ع) پس از رسولِ خدا از همه داناتر است . ـ حضرتِ علی (ع) در علمِ خود معصوم است و گرنه رسولِ خدا (ص) نمیفرمود که ؛ همه باید به ایشان مراجعه کنند . ـ بر مردم واجب است که از دانشِ حضرتِ علی (ع) بهره ببرند و مطابقِ نظرِ ایشان عمل کنند زیرا ایشان راهِ رسیدن به علمِ پیامبر است و بهرهمندی از علمِ پیامبر هم بر همه واجب است . |
2ـ « شیعه » در لغت به چه معنا میباشد ؟ ( ذکرِ دو معنا ) [خ 92] به معنای پیرو ، یار و طرفدار |
3ـ کدام باورهای مشترک زمینهسازِ وحدت بینِ مسلمانان است ؟ [خ 91] اعتقاد به خدا ، پیامبرِ اکرم (ص) ، قرآن ، قیامت |
4ـ مَقام و منزلتِ حضرتِ علی (ع) در نزدِ خدا و پیامبر به سببِ ( ایمانِ بینظیر ) و ( عملِ بیمانندِ ) ایشان است . [خ 92] |
درس هفتم :
1ـ دو مورد از مسایلی که پس از رحلتِ پیامبر(ص) موجبِ تحریف در معارفِ اسلامی و جعلِ احادیثِ ایشان شد را بنویسید . [خ85] 1ـ تفسیر و تبیینِ آیاتِ قرآن و معارفِ اسلامی توسّط برخی عالمانِ وابسته به قدرت و گروهی از علمای اهلِ کتاب مطابق با افکارِ خود یا موافق با منافعِ قدرتمندان 2ـ قدرت دادن به اندیشههای انحرافی توسّطِ حاکمانِ ظالم بنیامیّه و بنیعبّاس 3ـ جعلِ احادیث از سوی دنیا دوستان برای نزدیکی به حاکمان 4ـ نقلِ داستانهای خُرافی دربارة پیامبران توسّط برخی از علما در مساجد (2 مورد کافی است . ) |
2ـ تفاوت اساسی حکومت بنیامیّه و بنیعبّاس با رهبری رسول خدا (ص) در چه چیزهایی بود ؟ ( ذکر دو مورد ) [ش85- ش90] 1ـ حکومتِ پیامبرِ خدا (ص) بر پایة برابری و مساوات بود و ملاک کرامتِ تقوا بود . 2ـ پیامبر (ص) مردم را به مبارزه و ستم فرا میخواند . ( دو مورد کافی است . ) 3ـ آنان که نزدِ اشرافِ مکّه و مدینه منزلتِ بالایی نداشتند و بیارزش تلّقی میشدند نزدِ پیامبر (ص) صاحبِ منزلت شدند . امّا در حکومتِ بنیامیّه و بنیعبّاس شخصیّتهای باتقوی و جهادگر منزوی شدند و طالبانِ قدرت و ثروت قُرب و منزلت یافتند و دشمنانِ اسلام با تزویر و نیرنگ خود را در جبهة دوستان قرار دادند و به تدریج شیوة حکومتی قیصران روم و کسرایان ایران را در پیش گرفتند . |
3ـ دو مورد از اشکالاتِ اساسی که به سببِ ممنوعیّتِ نوشتنِ احادیثِ پیامبر اکرم (ص) ( نگهداری حدیث از طریق حافظه ) به وجود آمد را بنویسید . [د 85 - ش 86 - ش 87 - ش 89 - ش90-خ92] الف ـ احتمالِ خطا افزایش یافت و در نتیجه کلمات جا به جا و برخی عبارتها و گاه خودِ احادیث فراموش میشدند . ب ـ شرایطِ مناسب برای جاعلانِ حدیث فراهم میآمد که براساسِ اغراضِ شخصی به جعل یا تحریفِ حدیث بپردازند یا از ذکرِ برخی احادیث خودداری کنند . ج ـ نوشته نشدنِ حدیث سبب میشد که مدرک و منبعی که از طریقِ آن بتوان احادیثِ درست را از نادرست تشخیص داد ، در دست نباشد . د ـ مهمّتر از همه اینکه مردم و محقّقان از یک منبعِ مهمّ هدایت بیبهره میماندند و به ناچار ، سلیقة شخصی را در احکامِ دینی دخالت میدادند . ( ذکرِ دو مورد به دلخواه ) |
4ـ چگونه پس از رحلتِ رسول خدا (ص) ظهورِ شخصیّتها و الگوهای غیرقابلِ اعتماد افزایش یافت؟ [خ87] هر چه از زمانِ پیامبر فاصله بیشتر میشد شخصیّتهای اصیلِ اسلامی به خصوص اهل بیتِ پیامبر (ص) به انزوا کشیده میشدند و افرادی که در اندیشه و تفکّر یا در عمل و اخلاق یا در هر دو از معیارهای اسلامی به دور بودند در جامعه جایگاهی برجسته پیدا میکردند . این گونه شخصیّتها در دستگاهِ حکومتِ بنیامیّه و بنیعبّاس صاحبِ موقعیّت میشدند و به شُهرت میرسیدند . |
5ـ دو مورد از مسائل و مشکلات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی پس از رحلتِ پیامبر (ص) را بنویسید.(4 مورد ) [د 87- ش88- خ90] از مسائل و مشکلاتِ سیاسی واجنماعی و فرهنگی عصرِ ائمّه (ع) چهار مورد را بنویسید . ممنوعیّت از نوشتنِ احادیثِ پیامبر(ص) ـ پیدایشِ مسائلِ جدید با گسترشِ دنیای اسلام ـ تحریف در اندیشههای اسلامی و جعلِ احادیث ـ ظهورِ شخصیّتها و الگوهای غیرِقابلِ اعتماد ـ تبدیلِ حکومتِ عدلِ نبوی به سلطنت قیصری و کسرایی . |
6ـ کدام یک از مشکلاتِ سیاسی ـ اجتماعی باعث شد که با فاصله گرفتن از زمانِ پیامبر اکرم (ص) شخصیّتهای اصیل اسلامی به انزوا کشیده شوند ؟ توضیح دهید . [د 88] ظهورِ شخصیّتها و الگوهای غیرِ قابلِ اعتماد ـ عمومِ مردم در افکار و اعتقادات و رفتار و عمل دنبالهرو شخصیّتهای برجستة جامعة خود هستند و آنها را اُسوه قرار میدهند ، اگر این الگوها صاحبِ کمالات و ارزشهای الهی باشند مردم نیز به نسبتِ همّت و استعداد از این کمالات و ارزشها بهرهمند میشوند و اگر آنها به سوی زشتیها و بدیها بروند بیشترِ مردم نیز از آنها دنبالهروی خواهند کرد . |
7ـ چرا ممنوعیّتِ نوشتنِ احادیثِ پیامبر (ص) پیروانِ ائمّه (ع) را از منبعِ مهمِّ هدایت بیبهره نکرد ؟ [د90] چون احادیثِ پیامبر نزدِ ائمّه حفظ شده بود و پیروانِ ائمّه این احادیث را از طریقِ این بزرگواران که خود انسانهایی معصوم و به دور از خطا بودند و سخنانشان مانندِ سخنانِ رسولِ خدا معتبر و موثّق بود به دست میآوردند . |
درس هشتم :
1ـ ترجمه کنید : « ... قُلْ لا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى ... » (شوری ، 23) [د86- خ87] ( فقط پیام آیه) ترجمه : بگو ازشما برای آن پاداشی نمیخواهم مگر دوستی با خویشان . پیام آیه : پیامبر از پیروانش هیچ پاداشی جز دوستی با خاندانش نمیخواهد . |
|||||
2ـ تقیّه را تعریف کنید . [خ85- د85 - د87- د88-خ91] ـ « تقیّه » از زمانِ کدام معصوم (ع) اجرا شد ؟ و به چه معناست ؟ ائمّه بزرگوارِ ما از زمانِ امامِ سجّاد (ع) تقیّه میکردند . یعنی ؛ میکوشیدند آن بخش از اقدامات و مبارزاتِ خود را که دشمن به آن حسّاسیّت داشت ، مخفی نگه دارند به گونهای که در عینِ ضربه زدن به دشمن ، کمتر ضربه بخورند . این اصل را تقیّه میگویند . |
|||||
3ـ امامانِ بزرگوار ما « در مجاهده برای حکومتِ عدل » از چه اصولی تبعیّت میکردند ؟ ( نام ببرید . ) [ش85]
|
|||||
4ـ امامان (ع) از دو جهت با حاکمان زمان خود مبارزه میکردند ، آن دو جهت چیست ؟ توضیح دهید . [خ86] یا ؛ ائمّة اطهار (ع) در راستای ولایتِ ظاهری از چه جهاتی با حاکمانِ زمان خود مبارزه میکردند ؟ توضیح دهید . [د90] اوّل ؛ از آن جهت که رهبری و ادارة جامعه از جانبِ خداوند به آنان سپرده شده بود و لازم بود که برای انجام دادنِ این وظیفه به پا خیزند و در صورتِ وجودِ شرایط و امکانات ، حُکّام غاصب را برکنار کنند . دوم ؛ از آن جهت که سکوت در مقابلِ ظلم و زیرِ پا گذاشتنِ قوانینِ اسلام را گناه میدانستند و معتقد بودند که اگر حاکمی ، حقوقِ مردم را زیر پا گذارد و به احکامِ اسلامی عمل نکند ، براساسِ حُکمِ امرِ به معروف و نهی از منکر ، باید با او مقابله و مبارزه کرد . |
|||||
5ـ چرا ائمّة معصومین (ع) در مجاهده از اصلِ « آگاهی بخشی به مردم » تبعیّت میکردند ؟ [ش 86- د87- د 90] ائمّه علیهم السّلام معتقد بودند که عامل اصلی حکومتِ جباران و ستمگران ، ناآگاهی مرم است ؛ به همین جهت ، در مبارزة خود علیه حاکمان ، بر آگاهی مردم تکیه میکردند و به شیوههای مختلف برای آگاهی بخشی به مردم میکوشیدند . |
|||||
6ـ درستی یا نادرستی گزاره زیر را با ( ص/ غ ) مشخّص کنید . ـ ائمّة اطهار راهِ رهایی مسلمانان از دستِ حاکمانِ طاغوتی و مشکلاتِ اجتماعی را آگاهی آنها میدانستند . [خ91] ص |
|||||
7ـ نام دو کتابِ حدیث که در آن سخنانِ رسولِ خدا (ص) و ائمّة اطهار (ع) گِرد آمده است را بنویسید . [خ87] کافی ، من لایحضره الفقیه ، تهذیب ، استبصار |
|||||
8ـ گِردآورندگانِ کتابهای حدیثی مقابل را بنویسید . الف) کافی : ب) الاستبصار : [خ90] الف) کافی : مرحوم کلینی ب) الاستبصار : مرحوم شیخ طوسی |
|||||
9ـ اقداماتِ مربوط به مرجعیّتِ علمی امامان (ع) را نام ببرید . [خ 88- ش90-خ92]
|
|||||
10ـ از مسئولیّتهای مقامِ امامت « ولایتِ معنوی امامان (ع) » را شرح دهید . [خ 89] ـ از مسئولیّتهای مقامِ امامت « راهنمایی و یاری مردم با ولایتِ معنوی » را شرح دهید . پس از رسولِ خدا (ص) ائمّه اطهارِ علیهم السّلام واسطة خیر و بَرَکَت و رحمت در جهانِ هستی هستند ، و علاوه بر راهنماییها و یاریهای ظاهری به اِذنِ خداوند از طریقِ معنوی و غیبی نیز به نیازهای مؤمنان پاسخ میدهند و آنان را به مقصود میرسانند . |
|||||
11ـ هریک از عبارات سَمت راست با کدام یک از عبارات سَمت چپ (مسئولیّتهای مقام امامت ) ارتباط دارند ؟ [ش89] |
|||||
1- اقدام برای حفظ سخنان و سیرة پیامبر (ص) + |
الف) اقدامات مربوط به مرجعیّت دینی + |
||||
2- پاسخ به نیازهای مؤمنان از طریق معنوی و غیبی ++ |
ب ) مجاهده در راستای ولایتِ ظاهری +++ |
||||
3- تربیت شخصیّتهای اسلامی + |
ج ) ولایت معنوی امامان (ع) ++ |
||||
4- آگاهی بخشی به مردم +++ |
|
درس نهم :
1ـ بر اساسِ آیۀ : « ... إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ... » ( رعد ، 11 ) زمینهسازِ هلاکت و بدبختی یا عزّت و سربلندی یک جامعه چه کسانی هستند ؟ [خ91] خودِ انسانها ، خودِ افرادِ جامعه |
2ـ بر اساس آیۀ : « ... إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ... » ( رعد ، 11 ) علّتِ غیبتِ امامِ عصر (عج) چیست ؟ [خ86- د90 (ترجمه)] اگر اکثریّتِ یک ملّت خواستارِ عدالت نباشند و با ظلم مبارزه نکنند همة آنها گرفتارِ حاکمانِ ظالم و ستمگر خواهند شد و از زندگی در جامعهای با قوانینِ عادلانه ، بینصیب خواهند ماند به همین جهت قرآنِ کریم میفرماید که : تا گروهها ، اقوام و ملّتها تغییر نکنند خداوند نیز اوضاع و شرایطِ زندگی آنان را تغییر نخواهد داد . بنابراین علّت غیبتِ امام عصر (عج) عدمِ آمادگی روحِ جمعی جامعه میباشد . |
3ـ غیبتِ امام زمان (عج) در مقابلِ « ظهور » است یا « حضور » ؟ توضیح دهید . [ش85] غیبت در مقابلِ ظهور است نه حضور . امام را غایب نامیدهاند زیرا ایشان از نظرها غایب است نه اینکه در جامعه حضور ندارند . ایشان چون خورشیدِ عالَمتاب انوارِ هدایت و رهبری خود را به خصوص بر شیعیان میتاباند به عبارتِ دیگر این انسانها هستند که امام را نمیبینند ، نه اینکه ایشان در بینِ مردم حضور نداشته باشند . |
4ـ چرا غیبتِ امامِ عصر (عج) به « خورشیدِ پُشتِ ابر » تشبیه شده است ؟ [ش86] ـ چرا حضرتِ مهدی (عج) را « غائب » نامیدهاند ؟ منظور از این « غیبت » را توضیح دهید . [خ92] زیرا ایشان از نظرها غائبند نه اینکه در جامعه حضور ندارند ایشان چون خورشید عالَمتاب انوارِ هدایت و رهبری خود را به خصوص بر شیعیان میتاباند به عبارتِ دیگر این انسانها هستند که امام را نمیبینند نه اینکه ایشان در بینِ مردم حضور نداشته باشند . |
5ـ امامِ عصر (عج) رهبری خود را در عصرِ غیبت به چه چیز تشبیه کردهاند ؟ [ش87- ش89 ] امام عصر (عج) میفرماید : بهره بُردن از من در عصرِ غیبتم مانند بهره بردن از آفتاب است هنگامی که پُشتِ ابرها باشد . ( به خورشیدِ پشتِ ابر ) |
6ـ علّتِ غیبتِ امامِ عصر (عج) چیست ؟ توضیح دهید . [د85] به سببِ قدرناشناسی و ناسپاسی و در خطر بودنِ جان آن حضرت ، خداوند آخرین ذخیره و حجّتِ خود را از نظرها پنهان کرد . خداوند نعمتِ هدایت را با وجودِ انبیا و اولیای خود کامل کرد و راهِ رسیدن به رستگاری را به انسانها نشان داده است علاوه بر این انبیا و امامان نه تنها راهِ سعادت را به مردم معرّفی کردند بلکه در راهِ نجات مردم کوشیدند . امّا ناسپاسی این مردم و قدرناشناسی آنان موجب شهادت یازده تن از ائمّه شد از سوی دیگر حاکمانِ بنیعبّاس نیز در صدد بودند که مهدی موعود (عج) را به محضِ تولّد از بین ببرند . |
7ـ علّتِ غیبتِ امام عصر (عج) و تداوم آن را بنویسید . [خ88] به سببِ قدرناشناسی و ناسپاسی و در خطر بودنِ آن حضرت ، خداوند آخرین ذخیره و حجّت خود را از نظرها پنهان کرد تا امامت در شکلی جدید و از پس پرده غیبت ادامه یابد . تداومِ این غیبت نیز بر اثرِ باقی ماندن همان عوامل و عدمِ آمادگی مردم برای ظهور است . |
8ـ آیا میتوان « زمانِ ظهور » امامِ عصر (عج) را تعیین کرد ؟ مختصراً توضیح دهید . [ش 86- ش87] خیر ، تعیینِ زمانِ ظهور در اختیارِ خداست و از این امور جز خداوند کس دیگری آگاهی ندارد بنابراین کسانی که زمانِ ظهور را تعیین میکنند ، دروغگویند . |
9ـ غیبتِ امامِ زمان تا چه زمانی ادامه دارد ؟ [خ91] تا وقتی جامعة انسانی شایستگی درکِ ظهور و بهرهمندی کامل از وجودِ آن حضرت را پیدا کند . |
10ـ چرا تعیینِ زمانِ ظهورِ امامِ عصر (عج) تنها در اختیارِ خداوند است ؟ توضیح دهید . [ش89- د90] زیرا آنچه برای ظهور لازم است ، احساسِ جهانی برای امدادِ الهی و کمکِ غیبی ، ناامیدی از همة مکاتبِ غیرِالهی وآمادگی لازم پیروان و یارانِ امام برای همکاری با ایشان است و از این امور جز خداوند کسِ دیگری آگاهی ندارد. |
11ـ غیبتِ صُغری را تعریف کنید . [د 86- خ87- ش88- ش90- د90] مرحله اوّل امامت حضرتِ ولی عصر (عج) که از سال 260 پس از شهادت امام حسن عسکری (عج) آغاز شده و تا سالِ329 طول کشیده است غیبت صغری نامیده میشود . یا دورهای که امام عصر (عج ) از طریقِ نائبان چهارگانه با شیعیان ارتباط داشتند . |
12ـ بخشِ اصلی رهبری امامِ عصر (عج) مربوط به کدام قلمرو است و چگونه انجام میشود ؟ [خ87- خ88] بخش اصلی رهبری امام مربوط به قلمرو ولایت معنوی است . ایشان که به اذنِ خداوند از اَعمال انسانها آگاه است به صورتهای مختلف افرادِ مستعدّ به ویژه شیعیان و محبّان خویش را از امدادهای معنوی در جهتِ رشد و تعالی روحی برخوردار میسازد . |
13ـ تغییر و تحوّل در جامعهای که گرفتار بیعدالتی میباشد ، چگونه امکانپذیر است ؟ [د88] در جامعهای که گرفتار بیعدالتی است تصمیمِ یک فرد یا گروهی محدود برای برقراری عدالت اگر از همراهی اکثریت برخوردار نباشد به نتیجه نمیرسد . برقراری عدالت به تحوّل درونی همه یا بیشتر افراد نیاز دارد یعنی ؛ روحِ جمعی باید آماده و پذیرای آن شود . بنابر این اگر اکثریت خواستارِ عدالت نباشند و با ظلم مبارزه نکنند همة آنها گرفتارِ حاکمانِ ظالم و ستمگر خواهند شد و از زندگی در جامعهای با قوانینِ عادلانه بینصیب خواهند ماند . |
14ـ امام حسن عسکری (ع) در ارتباط با فرزندش حضرت مهدی (عج) چه اقداماتی انجام داد ؟ [خ89] امام حسن عسگری (ع) در ارتباط با فرزندش دو وظیفه را عهدهدار بود . یکی حفظِ فرزندش از گَزند خلفای عبّاسی و دیگر اثباتِ وجودِ ایشان و اعلامِ امامتش به عنوانِ امامِ دوازدهم . |
15ـ نائبانِ چهارگانه در دورة غیبتِ صُغری چه مسئولیّتی بر عهده داشتند ؟ [ش89 ] این افراد رابطِ میانِ مردم و امام عصر (عج) بودند . |
16ـ طولانی بودنِ عمرِ حضرتِ مهدی (عج) چگونه امکانپذیر است ؟ [د86 – ش87] برخی امور از نظرِ عقلی امکانپذیر نیستند و محال است در جهان خارج تحقّق پیدا کنند . امّا برخی امور هستند که تحقّق آنها از نظر عقلی امکانپذیر است امّا شرایط عوامل خارجی بسیار زیادی باید دست به دست هم دهند تا آن امور تحقّق یابند . اینها امور غیر عادیاند نه غیر عقلی . طولانی شدن عمر انسانها از جملة این امور است . از نظرِ عقلی بدن انسان میتواند هزاران سال زنده بماند و ازآنجا که همة عوامل و شرایطِ طولِ عمر در اختیارِ خداوند است به قدرت و ارادة خود جسمِ مبارک امام عصر (عج) را جوان نگه میدارد تا آن حضرت به حیات خود ادامه دهد . |
17ـ درستی یا نادرستی گزارههای زیر را با ( ص/ غ ) مشخّص کنید . ـ غیبتِ امام مهدی (عج) در دورة غیبت ، در مقابلِ حضور است نه ظهور . [د89- ش90] غ ـ عمرِ طولانی امامِ زمان امری غیرِعادی و غیرِعقلی نیست و با قدرتِ الهی عملی میشود . [خ91] غ |
18ـ دو نمونه از مواردِ ولایتِ معنوی ( یاری و دستگیری شیعیان ) توسّطِ امامِ عصر (عج) را بنویسید . [د89 ] هدایتِ باطنی افراد ـ حلّ بعضی از مشکلاتِ علمی علما ـ خبر دادن از بعضی رویدادها ـ دستگیری از درماندگان ـ شفای بیماران ـ دعا برای مؤمنان |
19ـ کامل کنید : ـ بخش اصلی رهبری امام مهدی (عج) مربوط به قلمرو ( ولایت معنوی ) است. [د88 ـ ش90 ـ د90 ـ خ92] ـ امام زمان (عج) در دورة غیبتِ صُغری از طریقِ افرادی خاصّ که به ( نُوّاب اَربعه ) معروفند ، با شیعیان ارتباط داشت . [ش90] ـ رهبری امامِ زمان (عج) در عصرِ غیبت به ( خورشیدِ پُشتِ ابر ) تشبیه شده است . [ش90] |
20ـ امام زمان (عج) در دورة غیبتِ صُغری از چه طریقِ پیروانِ خود را رهبری میکردند ؟ [خ91] نُوّاب اَربعه یا نُوّاب خاصّ |
21ـ آیا غیبتِ امامِ عصر (عج) به معنای عدمِ « حضورِ » ایشان است ، توضیح دهید . خیر ـ غیبت در مقابلِ ظهور است ، نه حضور . امام را غایب نامیدهاند ؛ زیرا ایشان از نظرها غایباند ، نه اینکه در جامعه حضور ندارند . ایشان چون خورشید عالَمتاب انوارِ هدایت و رهبری خود را به خصوص بر شیعیان میتاباند. |
22ـ درعصرِ غیبت فقیهان با تکیه بر چه پشتوانههایی باید وظایفِ خویش را انجام دهند ؟ ـ فقیهان بر اساسِ چه پشتوانههایی در عصرِ غیبت ، به اجتهاد میپردازند ؟ پشتوانة اوّل : قرآنِ کریم ـ پشتوانه دوم : سیره و سنّت پیامبر اکرم (ص) و ائمّه اطهار (ع) |
درس دهم :
1ـ پیامِ آیۀ : « وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ . » ( انبیاء ، 105 ) [خ87- خ 90 (ترجمه)] پیام : علاوه بر قرآن در کتابِ زبور آمده است که زمین به بندگانِ صالح و درستکارِ خداوند خواهد رسید . و در زبور ( بعد از موعظه و پند ) نوشتیم : همانا زمین را بندگانِ شایستهام به ارث میبَرند . |
2ـ پیامِ آیه : « وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ . »(قَصَص،5) را بنویسید . [خ85] پیامِ آیه در موردِ « آیندة تاریخ » : این آیه دیدگاه اسلام را درباره آیندة تاریخ بیان میکند و اینکه در نهایت پیشوایی و رهبری از آن مستضعفانِ جهان خواهد بود و خواست و وعدة الهی پیروزی حقّ بر باطل میباشد . |
3ـ بر اساسِ آیة : « هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ ... » ( توبه ، 33 ) چه آیندهای برای تاریخِ انسان پیشبینی شده است ؟ [خ89- ش90 (ترجمه)] آیندة نهایی جهان از آنِ حقّ خواهد بود و باطل شکست خورده و مغلوب صحنه را تَرک خواهد کرد . او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دینِ حقّ فرستاد تا دینش را بر هر دینی مسلّط کند . |
4ـ چه کسانی میتوانند یارانِ راستینِ امام زمان (عج) باشند ؟ [خ85] کسانی که قبل از ظهور تمرین کرده و در صحنة درگیریهای فکری و اجتماعی و نبردِ دائمی حقّ و باطل ، در جبهة حقّ حضوری فعّال داشته باشند و با ایستادگی در مقابلِ شیاطین درون و برون خصائلی چون شجاعت ، عزّتِ نفس ، بلندهمّتی و پاکدامنی را در خود پرورانده باشند . |
5ـ توضیح دهید آیا کسانی که فقط با دعا و گریه منتظرِ ظهورِ حضرتِ ولی عصر (عج) هستند میتوانند یارانِ راستینِ امام باشند ؟ [خ86] خیر ـ زیرا کسانی که در عصرِ غیبت تنها با گریه و دعا سر کنند و در نبردِ حقّ علیه باطل ، عدالتخواهان علیه ستمپیشگان و پابرهنگان علیه مستکبران حضور نداشته باشند ، چُنین کسانی جوهرة شجاعت ، از جانگذشتگی و صلابتِ روحی را به دست نخواهند آورد و در نبردِ سهمگین سپاهِ امام علیه ستمکارانِ جهان ، صحنه را ترک خواهند کرد . |
6ـ چهار مورد از ویژگیهای یارانِ راستینِ امامِ عصر (عج) را بر اساسِ فرمایشِ حضرتِ علی (ع) بنویسید.[د86- د87-ش88] در امانت خیانت نکنند . پاکدامن باشند . اهل دشنام و کلمات زشت نباشند . به ظلم و ستم خونریزی نکنند . ساده زیست باشند . لباسهای فاخر نپوشند . به یتیمان ستم نکنند . شراب ننوشند . ... |
7ـ به اعتقادِ جامعهشناسان « پویایی جامعۀ شیعه » در طولِ تاریخ به چه عواملی وابسته بوده است ؟ [خ 85- خ 89] الف) گذشتة سرخ : اعتقاد به عاشورا و آمادگی برای ایثار و شهادت در راه عدالتخواهی ، آرمانگرایی و حقیقت جویی ب) آیندة سبز : باور به مهدویّت و نپذیرفتنِ حکومتهای طاغوتی و تلاش برای گسترشِ عدالت و انسانیّت در سراسرِ جهان |
8ـ پویایی جامعة شیعه در طولِ تاریخ به چه عواملی وابسته بوده است ؟ نام ببرید . گذشتة سرخ ( اعتقاد به عاشورا ) ـ آیندة سبز ( باور به مهدویّت ) |
9ـ پیامبران برای « تحقّقِ وعدههای الهی » در پایانِ تاریخ از چه طرح خاصّی سخن گفتهاند؟ [ش85- د89] پیامبرانِ الهی میگویند که در پایانِ تاریخ ، در حالی که شرایط کاملاً آماده شده است ، یک ولیّ الهی ظهور میکند و حکومتِ جهانی و عادلانهای تشکیل میدهد که فقط براساسِ دین خدا اداره میشود . |
10ـ جامعة منتظر چگونه جامعهای است ؟ ( ویژگیهای جامعة منتظر در عصر غیبت ) [د85- خ87- ش88-خ92] جامعة منتظر به واقعیّتهای ناهنجار موجود « نَه » میگوید و به امیدِ فردایِ درخشان تلاش میکند . جامعة منتظر ، حکومتِ طاغوت را برنمیتابد ؛ در مقابلِ آن میایستد و مقاومت میکند . جامعة منتظر میکوشد در جهتِ همان نوع از جامعهای که انتظارش را میکشد حرکت کند . |
11ـ درستی یا نادرستی گزارة زیر را با ( ص/ غ ) مشخّص کنید . انسانِ منتظر به واقعیّتهای ناهنجارِ موجود « نَه » میگوید و به امیدِ فردایِ درخشان تلاش میکند . [خ91] غ |
12ـ اعتقادِ شیعه در موردِ موعود چیست ؟ [خ86] بنا بر سخنانِ صریحِ پیامبرِ اکرم (ص) و ائمّة اطهار (ع) موعود و منجی انسانها دوازدهمین امام و فرزندِ امام حسن عسکری (ع) است ، حضرتِ مهدی (عج) همنامِ پیامبر و کنیة اصلی ایشان نیز همان کنیة پیامبر یعنی ابوالقاسم است ایشان آخِرین ذخیرة الهی است ، و با توجّه خاصّ خداوند به حیاتِ خود ادامه میدهد تا اینکه به اِذنِ خداوند ظهور میکند و حکومتِ جهانی اسلام را تشکیل میدهد . |
13ـ توضیح دهید خداپرستان دربارة « آیندة تاریخ » چه اعتقادی دارند ؟ [د87] خداپرستان معتقدند یکی از نامهای خداوند حقّ است و اوست که با حکمتِ خود ، جهان را اداره میکند ، بر اساسِ وعدة الهی ، باور دارند که آیندة نهایی جهان از آن حقّ خواهد بود و باطل ، شکست خورده و مغلوب ، صحنه را ترک خواهد کرد . |
14ـ دو فایدة معلوم بودنِ مشخّصاتِ امام زمان (عج) و حضورِ ایشان در جامعه را بنویسید . [د87] 1ـ هر ماجراجوی فریبکاری که بخواهد خود را مهدی موعود معرّفی کند به زودی شناخته میشود و مردمِ هوشیار فریبِ او را نمیخورند . 2ـ پیروانِ آن حضرت ، امام خود را حاضر و ناظر برخود مییابند و میدانند که ایشان از اَعمالِ شیعیان آگاهند و از فداکاریها و مجاهدتِ مؤمنان اطّلاع دارند . 3ـ آنان احساس میکنند که با امامِ حاضر و ناظر ، خود میتوانند گفت وگو کنند ، خواستهها و تمایلاتِ درونیشان را با ایشان در میان گذارند و برای به دست آوردنِ رضایتِ ایشان ، با امید و نشاط و پویایی تلاش کنند . 4ـ جامعه به صورتهای گوناگون از هدایتِ امام و از ولایتِ معنوی ایشان برخوردار میگردد . |
15ـ چگونه همة ادیان دربارة اعتقاد به موعود و الهی بودن پایان تاریخ اتّفاق نظر دارند؟ [خ88- د88] در بارة ظهورِ مهدی موعود در بینِ ادیان و پیامبرانِ الهی چه اتّفاق نظری وجود دارد ؟ اصلِ الهی بودنِ پایانِ تاریخ و ظهور ولیّ خدا |
16ـ چرا ایجادِ آمادگی برای ظهورِ امامِ عصر (عج) باید در همة ابعادِ علمی ، فرهنگی ، اقتصادی و نظامی باشد ؟ [د88] زیرا امامِ زمان (عج) یارانی توانمند در همة ابعاد میخواهد یارانی که بتوانند مسئولیّتهای بزرگِ عصرِ ظهور را به دوش گیرند و با هدایتِ امامِ خود جامعهای برخوردار از همة مواهبِ طبیعی و سرشار از شور و نشاط زندگی بنا کنند که در آن خبری از فقر ، عقب ماندگی ، جهل و ظلم و تبعیض نباشد . |
17ـ چرا « تقویتِ ایمان » یکی از مسئولیّتهای شخصِ منتظر در عصرِ غیبت است ؟ [خ89] عصرِ غیبت ، عصرِ دو دلیها و شکّ و تردیدهاست . دراین دوره ، فتنههای گوناگون و اندیشههای رنگارنگ پیدا میشوند و بیایمانی را تبلیغ میکنند . مؤمنِ حقیقی به خود تردید راه نمیدهد و با یقین برای فردای روشن آماده میشود . |
18ـ چهار مورد از مسئولیّتهای « شخصِ منتظر » در دورة غیبت را نام ببرید . [د89- د90] 1 ـ تقویتِ ایمان 2 ـ ایجادِ آمادگی 3 ـ تقویتِ معرفت و محبّت به امام 4ـ پیروی از امامِ عصر(عج) 5 ـ دعا برای ظهور امام |
19ـ کامل کنید : نگاهِ مثبتِ دین به آیندة تاریخ و اعتقاد به حضرتِ مهدی (عج) اصلی به نام ( انتظار ) را در دل زنده کرده است. [خ90] |
20ـ توضیح دهید آیا اعتقاد به موعود و منجی در همه ادیان وجود دارد ؟ پیامبرانِ الهی برای تحقّق وعدههای الهی ، از طرحِ خاصّی برای پایانِ تاریخ سخن گفتهاند آنان میگویند که در پایان تاریخ در حالی که شرایط کاملاً آماده شده است یک ولیّ الهی ظهور میکند و حکومتِ جهانی و عادلانه تشکیل میدهد که فقط براساسِ دینِ خدا اداره میشود . با وجودِ اعتقاداتِ مختلف ، همه در اصلِ الهی بودنِ پایانِ تاریخ و ظهور ولیّ خدا برای برقراری حکومتِ جهانی اتّفاق نظر دارند . |
21ـ مِهر و عشق به امام زمان (عج) در « شخصِ منتظر » چه تغییراتی پدید میآورد ؟ 1ـ شخصِ عاشق برای جلبِ رضایتِ امام تلاش کند . 2ـ شخصِ عاشق امام را اسوة خود قرار دهد و خصائلِ مطلوبی را که در او میبیند ، در خود به وجود آورد . 3ـ او را فعّال و با نشاط کند و امید به آیندة زیبا را در او افزایش میدهد . |
22ـ چگونه همة ادیان دربارة اعتقاد به موعود و الهی بودنِ پایانِ تاریخ اتّفاقِ نظر دارند ؟ پیامبرانِ الهی ، برای تحقّق وعدههای الهی ، از طرحِ خاصّی برای پایانِ تاریخ سخن گفتهاند آنان میگویند : که در پایانِ تاریخ ، در حالی که شرایط کاملاً آماده شده است یک ولیّ الهی ظهور میکند و حکومتِ جهانی و عادلانهای تشکیل میدهد که فقط بر اساسِ دینِ خدا اداره میشود . این عقیدة اصلی پیامبرانِ الهی است . |
درس یازدهم :
1ـ ولیّ فقیه را تعریف کنید . [ خ85- د88- خ90 – د90-خ92] از میانِ فقیهانِ دارای شرایط ، آن کس که توانایی لازم برای برپایی و ادارة حکومت را دارد ، براساسِ احکام دین ، رهبری جامعه را به دست میگیرد و به پیاده کردنِ قوانینِ الهی در جامعه اقدام میکند . فقیهی که این مسئولیّت را بر عهده دارد ، ولیّ فقیه مینامند . |
||||
2ـ دو عاملی که نقشِ اساسی در انتخابِ « مرجعِ تقلید » دارد ، بنویسید . دو عاملی که در انتخابِ مرجع نقشِ اساسی دارد دانش وتقوای اوست . |
||||
3ـ راههای شناخت « مرجعِ تقلید » را بنویسید . [ خ85 - د 85- ش86 - خ 88- ش89 - د89- ش90] ـ راههای شناختِ « فقیهِ واجدِ شرایط » را بنویسید . 1 ـ خودِ ما به اندازهای از علمِ فقه اطّلاع داشته باشیم که بتوانیم فقیهِ دارای شرایط را بشناسیم و تشخیص دهیم . 2 ـ از دو نفر عادل و موردِ اعتماد که بتوانند فقیهِ واجدِ شرایط را تشخیص دهند ، بپرسیم . 3 ـ یکی از فقیهان ، آن چُنان مشهور باشد که انسان مطمئن شود و بداند که این فقیه ، دارای شرایط است . |
||||
4ـ تقلید را تعریف کنید . [ش85- د86- خ 87- ش88- ش90] کسانی که خود در احکامِ دین متخصّص نیستند به متخصّصان (فقیهان) مراجعه میکنند تا اعمالِ آنها موافقِ موازینِ دین باشد به این مراجعه پیروی یا تقلید میگویند . |
||||
5ـ با توجّه به احادیث ، « شرایطِ مرجع و فقیهی که شایستة پیروی است » را بنویسید . [ش85- د86- ش88-خ92] 1ـ با تقوا و عادل باشد ؛ 2 ـ زمانشناس باشد و بتواند احکامِ دین را متناسب با نیازهای روز استخراج کند ؛ 3 ـ در رشتة تخصّصی خود ( یعنی معارف و احکامِ دینی ) از دیگران داناتر باشد . |
||||
6ـ دو شرطِ مشترک از شرایط ولیّ فقیه ( رهبر ) و مرجعِ تقلید کدامند ؟ [خ87- ش89] فقیهِ عادل و با تقوا بودن ـ زمانشناس بودن |
||||
7ـ مرجعِ تقلید را تعریف کنید . [د85] فقیهانی که با تفکّر در آیات و روایات و با کمک گرفتن از موازینِ دقیقِ عقل ، احکام را به دست میآورند و در اختیارِ مردم قرار میدهند و مردم نیز در احکامِ دین از آنان تقلید یا پیروی میکنند ، را « مرجعِ تقلید » میگویند . |
||||
8ـ تفقّه را تعریف کنید . [خ86- خ88- د89] تفکّر عمیق در دین را تفقّه گویند . |
||||
9ـ فقیه را تعریف کنید . [ش90] به افرادی که به معرفتِ عمیق در دین و احکامِ دینی رسیدهاند فقیه میگویند . |
||||
10ـ « تفقّه » به چه معناست و به چه کسی « فقیه » میگویند ؟ [د87] تفقّه به معنای تفکّر عمیق است . به افرادی که به این معرفتِ عمیق در دین و احکامِ دینی رسیدهاند فقیه میگویند . |
||||
11ـ انتخابِ ولیّ فقیه به چه شیوههایی انجام میگیرد ؟ توضیح دهید . [ش85- خ86- د86 ( بدون توضیح )- د87- خ90] به طورِ مستقیم ( یک مرحلهای ) یا غیرِمستقیم ( دو مرحلهای ) از طرفِ مردم انتخاب میشود و رهبری را به دست میگیرد . شیوة مستقیم با حضورِ مردم در اجتماعات و راهپیماییهای سراسری و شیوة غیرِمستقیم شیوهای است که در قانونِ اساسی پیشبینی شده است . و مطابق آن ، مردم ابتدا نمایندگانِ خبرة خود را انتخاب میکنند . آنان نیز در میانِ مجتهدین آن کس را که شایستهتر تشخیص دهند ، به عنوانِ رهبر جامعه اعلام میکنند . |
||||
12ـ در عصرِ غیبت ، مرجعیّتِ دینی و حکومتِ اسلامی چگونه تداوم مییابد ؟ [خ87 – د90 - خ91] در عصرِ غیبت مرجعیّتِ علمی در شکل ( مرجعیّتِ فقیه ) و حکومتِ اسلامی در چهارچوب ( ولایتِ فقیه ) تداوم مییابد . |
||||
13ـ درستی یا نادرستی گزارههای زیر را با ( ص/ غ ) مشخّص کنید . ـ در عصرِ غیبت حکومتِ اسلامی در چهارچوب ( ولایتِ فقیه ) استمرار پیدا میکند . ص ـ در عصرِ غیبت ، حکومتِ اسلامی در چارچوب ( مرجعیّت فقیه ) استمرار مییابد . [د88- خ89- ش90] غ |
||||
14ـ چرا مرجع باید « عادل » و « زمانشناس » باشد ؟ [د87] مرجع باید عادل باشد تا مردم بتوانند به او اعتماد کرده و از دستورهایش پیروی کنند ، مرجع باید زمانشناش باشد تا بتواند شرایطِ جدید و نیازهای زمان را بشناسد و احکامِ دین را متناسب با نیازهای روز استخراج کند . |
||||
15ـ چرا ولیّ فقیه باید « زمانشناس » باشد ؟ [ش90] برای اینکه بتواند احکامِ دینی را متناسب با نیازهای روز به دست آورد . ـ با کدامِ شرط مرجعِ تقلید میتواند احکامِ دینی را متناسبِ با نیازهای روز به دست آورد ؟ [خ91] زمانشناس |
||||
16ـ بنا بر فرمانِ امامِ زمان (عج) در دورة غیبت ، نیابتِ ایشان به چه کسی میرسد و مسئولیّتهای او چیست ؟ [د88] به نیابت از ایشان « فقیه واجدِ شرایط » دو مسئولیّتِ « مرجعیّتِ علمی » و « رهبری و ولایتِ ظاهری » را بر عهده دارد و در حدّ توان جامعة اسلامی را در مسیرِ اهدافِ الهی هدایت و رهبری میکند . |
||||
17ـ چه شرایطی برای مشروعیّت یافتنِ رهبرِ جامعة اسلامی ( ولیّ فقیه ) لازم است ؟ [خ85- ش90]
|
||||
18ـ چرا « تدبیر و کفایت » و « شجاعت و قدرتِ روحی » از شرایط رهبر جامعة اسلامی است ؟ [د88] با تدبیر و کفایت باشد تا بتواند جامعه را در شرایطِ پیچیدة جهانی رهبری کند و با درایت و بینشِ قوی نقشههای دشمنانِ دین را خنثی سازد . شجاعت و قدرتِ روحی داشته باشد تا بدونِ ترس و واهمه با دشمنانِ دین مبارزه کند و در اجرای احکامِ دین از کسی نترسد و با قدرت در مقابلِ تهدیدها بایستد و پایداری کند . |
||||
19ـ دو ویژگی کسی که شایستگی رهبری جامعة اسلامی را دارد ، نام ببرید . [خ89] مشروعیّت ـ مقبولیّت |
||||
20ـ منظور از « مشروعیّت » و « مقبولیّت » ولیّ فقیه را مختصراً توضیح دهید . [ش86] مشروعیّت یعنی اینکه شرایط مربوط به رهبری که دین معیّن کرده است را دارا باشد تا حکمِ او موردِ پذیرشِ دین باشد . مقبولیّت یعنی اینکه رهبر باید موردِ قبول و پذیرش و اعتماد و اطمینان مردم قرار گیرد . |
||||
21ـ چرا ولیّ فقیه باید « مقبولیّت » داشته باشد ؟ [ش87- ش88- د89] فقیهی میتواند جامعه را به سوی هدفهای اسلامی رهبری کند که مردم با آگاهی و شناخت او را قبول داشته باشند و به او اطمینان و اعتماد پیداکرده باشند با پذیرش و قبولِ مردم است که رهبری و هدایتِ جامعه میسّر میگردد و پیاده کردن احکامِ الهی ممکن و مقدور میشود . |
||||
22ـ مشروعیّتِ ولیّ فقیه را تعریف کنید . [خ 88] دارا بودنِ شرایطِ مربوط به رهبری که دین معیّن کرده است ، در این صورت حُکمِ او مورد پذیرش دین است . |
||||
23ـ میانِ انتخابِ « ولیّ فقیه » و « مرجع تقلید » چه تفاوتی وجود دارد ؟ [د85- ش86- ش89] انتخابِ مرجع یا مجتهد یک وظیفة شخصی است و هر کس از راههایی که معیّن شده است ، مرجعِ خود را شناسایی میکند و هر زمان هم که فقیهی دیگر را اعلم دانست به او مراجعه مینماید . به همین جهت ، نیازی نیست که همة مردم از یک مرجع ، پیروی کنند . امّا ولیّ فقیه که رهبر و مسئولِ ادارة جامعه است ، نمیتواند متعدّد باشد و این لازمة نظام اجتماعی و اجرای قانونِ واحد در جامعه است . بر این اساس ، یکی از فقها در انتخابی عمومی ، عهدهدار منصبِ ولایتِ فقیه میشود . |
||||
24ـ چرا افراد نمیتوانند به طور جداگانه برای خود ولیّ فقیه انتخاب کنند ؟ [د90] چون ادارة جامعه تنها با یک مجموعه قوانین و یک رهبری امکانپذیر است در غیرِ این صورت هَرج و مَرج و تفرقه و پراکندگی پیش میآید و این یک امرِ روشن و بدیهی در تمامِ نظامهای سیاسی دنیاست . پس مردم در انتخابِ ولیّ فقیه باید به صورتِ دستهجمعی اقدام کنند و فقیهی را که دارای شرایطِ رهبری است با آگاهی و شناخت بپذیرند ، به وی اعتماد و اطمینان کنند و رهبری جامعه را به او بسپارند . |
||||
25ـ انتخاب ولیّ فقیه به روش « غیر مستقیم » را با ذکر مثال شرح دهید . [د90] روش غیر مستقیم ( دو مرحلهای ) ، همان شیوهای است که در قانونِ اساسی کشورِ ما پیشبینی شده است و مطابقِ آن مردم ابتدا نمایندگان خبرة خود را انتخاب میکنند . آنان نیز در میانِ مجتهدین آن کس را که شایستهتر تشخیص دهند به عنوانِ رهبرِ جامعه اعلام میکنند . پس از رحلتِ امام خمینی (ره ) حضرتِ آیت الله خامنهای با همین شیوه مسئولیّت رهبری جامعه را عهدهدار شد . |
||||
26ـ منظور از تقلید در احکامِ دینی چیست و از چه کسانی میتوان تقلید کرد ؟ کسانی که خود در احکامِ دینی متخصّص نیستند ، به فقیهان مراجعه میکنند تا اعمالِ آنان موافقِ موازینِ دین باشد. به این مراجعه پیروی یا تقلید میگویند . از فقیهان ، که با تفکّر در آیات و روایات و با کمک گرفتن از موازینِ دقیقِ عقل ، احکام را به دست میآورند و در اختیار مردم قرار میدهند . |
||||
27ـ چرا تداومِ « مرجعیّتِ علمی » در « غیبتِ کُبری » ضروری است ؟ دین به عنوانِ برنامة زندگی ، به عصرِ پیامبر (ص) و امام (ع) اختصاص ندارد . به دست آوردنِ احکامِ آن نیز ، ویژة آن دوران نیست ، علاوه بر این همواره مسائل جدیدی پیش میآید که یک مسلمان میخواهد بداند دین دربارة آنها چه حُکمی دارد . بانکداری ، بیمههای اجتماعی ، نماز در هواپیما ، پیوندِ اعضا و خرید و فروش عضو از جملة این مسائلاند و یک فردِ مسلمان در هنگام مواجهه با آنها ، نیازمندِ دانستنِ حُکمِ اسلامی آنهاست . صدها سؤال وجود دارد که پاسخ دادن به آنها جز با تکیه بر تخصّصِ عمیق و تسلّط کامل بر منابعِ دینی مقدور نیست . این کار در اصل در اختیارِ پیامبر و امامِ معصوم است که پاسخهای صحیح را به مردم عرضه کنند . امّا در دورة غیبتِ کُبری که مردم به امام (ع) دسترسی ندارند نیازمندِ راهی است که مردم از طریقِ آن پاسخِ سؤالهای خود را دریافت کنند . |
||||
28ـ آیا میتوان پیروی از فقیه خاصّی را بر انسان تحمیل کرد . توضیح دهید . هیچ کس نمیتواند پیروی از یک فقیه را به انسان تحمیل کند یا او را از پیروی فقیهی باز دارد اگر کسی پس از مدّتی مراجعه به یک فقیه ، تشخیص دهد که فقیه دیگری آن شرایط را در سطح عالیتری دارد لازم است به تشخیص خود عمل کرده و از فقیه اعلم و شایستهتر پیروی کند . |
درس دوازدهم :
1ـ ترجمه کنید : « ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ ... » (نحل ، 125) [د90-خ92] با حکمت و اندرزِ نیکو مردم را به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به شیوهای که نیکوتر است ، بحث و گفتگو کن . |
2ـ عبارتِ قرآنی « ... فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِی الأمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ... » ( آل عمران ، ١۵٩) را ترجمه کنید . پس از آنان درگُذر و برایشان آمرزش بطلب و در کارها با آنها مشورت کُن و به هنگام عزم به خدا توکّل کُن . |
3ـ چرا نظامِ جمهوری اسلامی را « مردمسالاری دینی » نامیدهاند ؟ [خ 85- د90] حکومتِ مردمسالار حکومتی است که در آن خواستِ اکثریّت مردم بر سرنوشت جامعه حاکم است ، نه خواست و ارادة فرد یا گروهی خاصّ . این ویژگی در نظامِ اسلامی کاملاً تحقّق دارد ، با این تفاوت که مبنای نظامِ اسلامی ، حاکمیّتِ اراده و قانونِ الهی بر همة بخشهای جامعه ، با خواست و قبولِ مردم است . به همین جهت این نظام مردمسالاری دینی نامیده شده است . |
4ـ آیا تشکیلِ حکومتِ اسلامی در عصرِ غیبت میتواند در زمینهسازی حکومتِ جهانی ولیّ عصر(عج) مؤثّر باشد ؟ [د85- د89] بله ؛ زیرا برقراری حکومتِ اسلامی ، علاوه بر اینکه یک ضرورتِ اساسی در اجرای احکامِ اسلامی است ، به مؤمنان و منتظرانِ حضرتِ مهدی (عج) فرصت میدهد که آنچه را برای آمادگی ظهور لازم است ، فراهم سازند . |
5ـ تفاوت اصلی نظام اسلامی با سایر حکومتهای دمکراتیک در چیست ؟ [خ86- د86- ش90] حکومتِ اسلامی مسئولِ اجرای قوانینِ اسلامی است و فقیه تابعِ ضوابط و قوانینِ دینی است و به همین جهت ، این نظام مردم سالاری دینی نامیده شده است . امّا دمکراسی رایج در جهان ، هدفِ خود را تأمینِ خواستههای دنیوی مردم قرار داده است و نسبت به ارزشهای الهی بیاعتناست . |
6ـ « مردم سالاری دینی» را با دمکراسی رایج در جهان مقایسه کنید . [خ88] نظامِ اسلامی زمانی در کشوری استوار میشود که اکثریتِ مردم آن را بپذیرند و بدان پایبند باشند امّا تفاوتِ اساسی میانِ حکومتهای دمکراتیکِ رایج در جهان و حکومتِ اسلامی این است که حکومتِ اسلامی مسئولِ اجرای قوانین اسلامی است و فقیه تابعِ ضوابط و قوانینِ دینی است و به همین جهت این نظام مردمسالاری دینی نامیده میشود امّا دمکراسی رایج در جهان هدفِ خود را تأمینِ خواستههای دنیوی مردم قرار داده است و نسبت به ارزشهای الهی بیاعتناست . |
7ـ با توجّه به سفارشاتِ حضرتِ علی (ع) به مالکِ اشتر ، بنویسید چرا رهبر باید از افرادِ « عیبجو » و « ترسو » دوری کند ؟ [ش87-خ91] پرهیز از عیبجو : زیرا مردم عیبهایی دارند که مدیر و رهبرِ جامعه باید بیشتر از همه در پنهان کردنِ آنها بکوشد . و پرهیز از ترسو : زیرا در انجام دادنِ کارها روحیه را سُست میکند . |
8ـ چرا حضرتِ علی (ع) به مالکِ اشتر ، میگوید : هرگز « نیکوکار » و « بدکار » در نظرت یکسان نباشد ؟ [خ92] چون در این صورت « نیکوکاران » به کارِ خیر بیرغبت و « بدکاران » به کارِ بد تشویق میشوند . |
9ـ کامل کنید : هدفِ دمکراسی رایج در جهان تأمینِ ( خواستههای دنیوی ) مردم میباشد . [خ89] |
10ـ درستی یا نادرستی گزارة زیر را با ( ص/ غ ) مشخّص کنید . ـ تعدّد ولی فقیه ، لازمة نظم اجنماعی و اجرای قانونِ واحد در جامعه است . (غ) |
11ـ حکومتِ دمکراتیک یا مردمسالار را تعریف کنید . [خ90] حکومتی است که در آن خواستِ اکثریتِ مردم تعیینکنندة نوعِ نظامِ حاکم بر جامعه است نه خواست و ارادة فرد یا گروهی خاصّ . |
12ـ آیا مسئولیّتِ مردم در نظامِ اسلامی با انتخابِ رهبر و سایرِ مسئولانِ جامعه خاتمه مییابد ؟ توضیح دهید . خیر ـ مسئولیّت در سلسله مسئولیّتهای مسلمانان در نظامِ اسلامی است . مسئولیّتِ اساسی افرادِ جامعه ، تلاش برای دوامِ نظام ، رشد و پیشرفتِ آن در همة ابعادِ زندگی اجتماعی است . |
13ـ « حقوقِ متقابلِ رهبر و مردم » را از نظِر حضرتِ علی (ع) بنویسید . حضرت علی(ع) میفرماید : ای مردم همانا من بر گردنِ شما حقّی دارم و شما نیز بر من حقّی دارید و امّا حقّ شما بر من این است که شما را راهنمایی کنم و درآمدهای بیت المال را به شایستگی بینِ شما تقسیم کنم و شما را آموزش دهم تا نادان نمانید و تربیت کنم تا یاد بگیرید و امّا حقّ من بر شما این است که شما به عهدِ خود وفا کنید و مرا در پنهان و آشکار نصیحت و یاری کند و هنگامی که شما را خواندم اجابت کنید و هنگامی که فرمان دادم اطاعت نمایید . |
درس سیزدهم :
1ـ ترجمه و پیام آیۀ : « مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا ... . » ( فاطر ، 10 ) [د85 - ش89- خ90] هر کس عزّت را میخواهد پس تمامِ عزّت از آنِ خداست . پیامِ آیه عبارت است از : « راهِ اصلی کسبِ عزّت و کرامت بازگشت به سوی خدا و قبول فرمانهای اوست . » |
2ـ بر اساس آیة : « مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا ... . » ( فاطر ، 10 ) راه پرورش عزّت نفس چیست ؟ [د86] هر کس عزّت و سربلندی را میخواهد ، پس تمامِ عزّت از آنِ خداست . این آیه سرچشمة عزّت را خداوند معرّفی میکند و میفرماید : هر کس به دنبالِ عزّت است باید به این سرچشمه مراجعه کند . |
3ـ ترجمه کنید : « ... وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لَکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لا یَعْلَمُونَ . » (منافقون ، 8 )[ش86- خ87 ش88- د90] عزّت از آن خدا و پیامبرش و مؤمنین است . و لیکن منافقین نمیدانند . |
4ـ « عزّت نفس » را تعریف کنید . [ش85 ] عزّتِ نفس به معنای شناختِ قدر و منزلتِ آدمی و ایمان به آن است به گونهای که هر چیزِ دیگری در چشمِ انسان حقیر و کوچک باشد و از توجّه و تمایل بدان احساسِ پَستی و حقارت کند . |
5ـ « عزّت نفس » را تعریف کرده و رابطة آن را با مفاهیم زیر بنویسید . الف) گناه ب) پیمانشکنی [خ85] عزّتِ نفس به معنای شناختِ قدر و منزلتِ آدمی و ایمان به آن است به گونهای که هر چیزِ دیگری در چشمِ انسان حقیر و کوچک باشد و از توجّه و تمایل بدان احساسِ پَستی و حقارت کند . الف: انسانِ کریم پروا دارد که در حضورِ خداوند گناه کند ، شرم میکند که خداوند گناه او را ببیند پس هر چه کرامتِ نفس بیشتر باشد آدمی کمتر مرتکبِ گناه میشود . ب: انسانی که عزّتِ نفس دارد با خدا پیمان بسته است ، پیمانشکنی و بیوفایی نمیکند ، زیرا آن را مخالفِ کرامتِ خود مییابد . بنابراین یکی از راههای ماندگاری بر پیمان ، تقویتِ احساسِ کرامت و عزّت است . |
6ـ چرا انسانِ صاحبِ عزّت به پیمانشکنی دست نمیزند ؟ [د85- د 86- د87- د89] انسانِ صاحبِ کرامت پیمانی را که با خدا بسته است ، نمیشکند و بیوفایی نمیکند ، زیرا آن را مخالفِ کرامت خود مییابد . |
7ـ رابطة عزّتِ با وفای به عهد و پیمان را بررسی کنید . [ش90] انسانِ صاحبِ کرامت اهلِ پیمان شکنی نیست . او پیمانی را که با خدا بسته نمیشکند زیرا آن را مخالف کرامت خود میداند . بنابراین یکی از راههای ماندگاری بر پیمان تقویتِ احساس کرامت و عزّت نفس است . |
8ـ « انسانِ صاحبِ عزّت » و « انسان گناهکار » در برابر نفس لوّامه و نفس امّارة خود چگونه عمل میکند ؟[د88] انسانِ صاحبِ کرامت و عزّت همواره به سودِ نفسِ لوّامه عمل میکند و تسلیمِ نفسِ امّاره نمیشود امّا انسانِ ذلیل در درون شکست میخورد و تسلیمِ نفسِ امّاره میشود . بنابراین انسانِ گناهکار پیش از آنکه در مقابلِ عواملِ بیرونی تسلیم شود ابتدا در خود میشکند و مقاومت را پذیرا میشود . کسی که در مقابلِ دیگران تن به ذلّت میدهد ابتدا در مقابلِ تمایلاتِ پَستِ درونِ خود شکست خورده و ذلیل شده است . او کرامتِ خود را از دست داده و به دنائت و پَستی دچار شده است . |
9ـ چه رابطهای بینِ عزّتِ نفس و گناه وجود دارد ؟ چرا ؟ [ش89-خ92] میانِ کرامتِ نفس و گناه رابطة معکوس برقرار است . یعنی ؛ هر قدر کرامتِ نفس بالاتر میرود گناه کمتر میشود زیرا تا انسان حقیر نشود وخود را کوچک نکند دست به گناه نمیزند همان طور که هر قدر که انسان خود را عزیز ببیند تن به ذلت وگناه نمیدهد . |
10ـ « تمایلاتِ انسان » چند دسته است ؟ آنها را بنویسید . [ش85- د87- ش88- ش90- د90] تمایلاتِ عالی ، تمایلاتِ دانی ( یا خودِ عالی و اصیل ، خودِ دانی و غیرِ اصیل ) |
11ـ دو دسته از تمایلات انسان کدامند و چه نامیده میشوند ؟ [ ش86- د89] تمایلاتِ عالی و تمایلاتِ دانی ، دستة اوّل را خودِ عالی و دستة دوم را خودِ دانی مینامند . خودعالی ـ خوددانی / نفس لوّامه ـ نفس امّاره |
12ـ نام دو خود ، در انسان چیست ؟ [ش87] خودِ عالی ـ خودِ دانی |
13ـ چگونه میتوان عزّت نفس را پرورش داده و تقویت کرد ؟ [ ش85- خ88] چون سرچشمة عزّت خداوند است پس راه و روشِ کسبِ عزّت و کرامتِ نفس ، بازگشت به سوی خدا و قبول فرمانهای اوست . هر کس که در این بازگشت مصمّمتر و اطاعتش از خدا بیشتر باشد کرامت و عزّتش بیشتر است . |
14ـ قرآنِ کریم راه پرورشِ عزّتِ نفس را چه میداند ؟ [خ86] برای یافتنِ عزّت و پرورش آن در خود ، باید به سراغ سرچشمة آن رفت . قرآنِ کریم میفرماید : هر کس به دنبالِ عزّت است ، باید به سرچشمة آن مراجعه کند و راهِ دیگری وجود ندارد ، زیرا قرآنِ کریم تمامِ عزّت را از آنِ خدا میداند و برای دیگری که در مقابلِ خدا باشد ، سهمی قائل نیست . |
15ـ چرا نمیتوان مسئولیّتِ انجام دادنِ گناه را از دوشِ خود برداشت و به عواملِ بیرونی منتقل کرد ؟ [خ89- ش90] برخی در توجیه خطا و گناه خود از عواملِ تحریککننده یا شرایطِ اجتماعی و اقتصادی یاد میکنند و خطای خود را بر دوشِ آن عوامل میگذارند . درست است که آن عوامل زمینهسازِ گناهند امّا قدرتِ روحی و ارادة انسان میتواند در مقابلِ گناه بایستد و آن را شکست دهد . |
16ـ آیا میتوان « تحریکاتِ بیرونی و شرایطِ اجتماعی و اقتصادی » را عاملِ اصلی گناه دانست ؟ [خ86] برخی در توجیه خطا و گناهِ خود از عواملِ تحریککننده یا شرایطِ اجتماعی و اقتصادی یاد میکنند و خطای خود را بر دوشِ آن عوامل میگذارند . درست است که آن عوامل زمینهساز گناهند امّا قدرتِ روحی و ارادة انسان میتواند در مقابلِ گناه بایستد و آن را شکست دهد . |
17ـ انسانِ صاحبِ عزّت در برخورد با نفسِ لوّامه و نفسِ امّاره چگونه عمل میکند ؟ [خ87] انسانِ صاحبِ کرامت و عزّت همواره به سودِ نفسِ لوّامه عمل میکند و تسلیم نفسِ امّاره نمیشود امّا انسانِ ذلیل در درون شکست میخورد و تسلیم نفسِ امّاره میشود . پس انسانِ گناهکار پیش از آنکه در مقابلِ عواملِ بیرونی تسلیم شود ، ابتدا در خود میشکند و حقارت را پذیرا میشود . |
18ـ انسانِ صاحبِ عزّت همواره به سودِ کدام نفسِ خود عمل میکند ؟ [خ88] نفس لوّامه |
19ـ راهِ کسبِ عزّت چیست ؟ و چه کسانی عزّتِ بیشتری دارند ؟ [ش87] هر کس به دنبالِ عزّت است باید به سرچشمة عزّت یعنی خدا مراجعه کند و هر کس اطاعتش از خدا بیشتر باشد کرامت و عزّتش بیشتر است . |
20ـ کامل کنید : ـ تحریکاتِ بیرونی عواملِ زمینهساز گناهند ، امّا قدرت ( روحی و ارادة ) انسان میتواند در مقابلِ گناه بایستد . [ش88] ـ تمایلاتِ عالی انسان مربوط به بُعد ( روحی و معنوی ) و تمایلاتِ دانی او مربوط به بُعد ( حیوانی و دنیایی ) است . [د90] ـ انسان دارایِ دو دسته از تمایلات است ؛ تمایلاتِ ( عالی ) و تمایلاتِ ( دانی ) . [ خ92] |
21ـ درستی یا نادرستی گزارههای زیر را با ( ص/ غ ) مشخّص کنید . ـ انسانِ دارای عزّتِ نفس در مقابل افراد زورگو و ستمگر متواضع است . [ش90] غ ـ انسانِ عزیز همواره به ندای عقل و وجدان و نفس لوّامه گوش فرا میدهد و تسلیم نفس امّاره نمیشود . [د90] ص ـ انسانِ عزیز همواره به ندای نفس امّاره گوش فرا میدهد و تسلیمِ نفسِ لوّامه نمیشود . [د92] غ |
22ـ در چه مواردی « عزّت و شکستناپذیری » ضروری است ؟ [د90] 1ـ در برابرِ خواستههای نامشروعِ درونی که سببِ روی آوردنِ ما به گناه میشوند . 2ـ در برابرِ دشمنانِ ظالم و ستمگرِ بیرونی که میخواهند در مقابلِ ظلمِ آنان تسلیم باشیم و ذلّت بپذیریم . |
23ـ کرامتِ نفس به چه معناست و چه رابطهای با گناه دارد ؟ کرامتِ نفس به معنای شناختِ قدر و منزلتِ انسان در پیشگاهِ خدا و ایمان به آن است ، به گونهای که هر چیزِ دیگری در چشمِ انسان ، کوچک و حقیر باشد و او از توجّه و تمایل بدان احساس پَستی و حقارت کند . انسانِ کریم پروا دارد که در حضورِ خداوند گناه کند ، شرم میکند که خداوند گناهِ او را ببیند . انسانِ صاحبِ کرامت که میداند نمیتوان کاری را از خداوند مخفی کرد ، میکوشد قدر خود را حفظ کند و به گناه آلوده نشود . |
24ـ انسانِ کریم پَروا دارد و شرم میکند که پیمانشکنی نماید و در حضورِ خدا گناه کند این موضوع را با ذکرِ مثال اثبات کنید . مثال : فرزندی را تصوّر کنید که پدر و مادرش برای او بسیار عزیزند و از اینکه او را در حالِ گناه ببینند شرمگین میشود از این رو میکوشد خطای خود را از آنان بپوشاند . انسانِ صاحب کرامت که میداند نمیتوان کاری را از خدا مخفی کرد میکوشد خود را حفظ کند و به گناه آلوده نشود . |
25ـ « انسانِ عزیز » را تعریف کنید : [خ91] انسانِ عزیز کسی است که در مقابلِ دیگران تسلیم نمیشود و شکست نمیخورد . |
درس چهاردهم :
1ـ ترجمه کنید : « ... وَ الذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِیمًا . » ( احزاب ، 35 )[ خ90] و مردان و زنانی که خدا را بسیار یاد میکنند ، خداوند برایشان آمرزش و پاداشِ بزرگی آماده کرده است . |
||||
2ـ عالیترین زمینه برای تشکیلِ خانواده را بیان کرده ، توضیح دهید . [خ85- ش87- د88] تسهیل در رشدِ معنوی و اخلاقی : عالیترین زمینه برای تشکیلِ خانواده ، نیاز به فرصتی مناسب برای رشدِ معنوی ، اخلاقی و اجتماعی زن و مرد و فرزندان است . خانواده ، فضایی ایجاد میکند که نه تنها فرزندان ، بلکه پدر و مادر نیز میتوانند فضایلِ اخلاقی خود را تقویت کنند و رشد دهند . نیاز به رشد معنوی و اخلاقی : خانواده فضایی ایجاد میکند که نه تنها فرزندان بلکه پدر و مادر نیز میتوانند فضایل اخلاقی خود را تقویت کنند و رشد دهند . جوان با تشکیل خانواده زمینههای فساد را از خود دور میکند ـ مسئولیّتپذیری را تجربه مینماید ـ مهر و عشق به همسر و فرزندان را در خود مییابد ـ ایثار و از خودگذشتگی برای دیگری را تمرین میکند ـ هدفدار و باانگیزه میشود ـ احساس استقلال و شخصیّت میکند و زندگی برای او معنای جدّیتری مییابد . |
||||
3ـ کامل کنید : ـ عالیترین هدفِ تشکیلِ خانواده رُشد ( اخلاقی ) و ( معنوی ) هر یک از اعضای خانواده است . [خ91] |
||||
4ـ درستی یا نادرستی گزارة زیر را با ( ص/ غ ) مشخّص کنید . ابتداییترین هدفِ تشکیل خانواده ، رشدِ اخلاقی و معنوی هر یک از اعضای خانواده است . [د90] غ |
||||
5ـ زمینههای تشکیل خانواده ( اهداف ازدواج ) را نام ببرید . [د85- د86- د87- د89]
|
||||
6ـ عبارتِ قرآنی « وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّةً وَ رَحمَةً » به کدام یک از زمینههای تشکیل خانواده اشاره دارد ؟ توضیح دهید. [د88- ش90] نیاز به آرامش و اُنسِ روحی با همسر ـ این آرامش تنها با بودن در کنارِ همسر حاصل میشود و راهِ دیگری برای دستیابی به آن نیست . اگر فردی غرق در لذّتهای جنسی باشد امّا مجرّد زندگی کند باز هم نوعی بیقراری او را آزار میدهد و جای خالی همسر را در کنارِ خود حسّ میکند . |
||||
7ـ از زمینههای تشکیلِ خانواده ، « اُنس با همسر » را شرح دهید . [ش88] نیاز برتری که زن و مرد را به زندگی با یکدیگر فرا میخواند ، آرامشی است که بدین وسیله به دست میآید . این آرامش ، تنها با بودن در کنارِ همسر حاصل میشود و راهِ دیگری برای دستیابی به آن نیست . اگر فردی غرق در لذّتهای جنسی باشد امّا مجرّد زندگی کند ، باز هم نوعی بیقراری درونی او را آزار میدهد و جای خالی همسر را در کنارِ خود حسّ میکند . |
||||
8ـ ابتداییترین زمینة تشکیل نهادِ خانواده چیست ؟ توضیح دهید . [ش86- د90 (به صورت جای خالی)] نیازِ جنسی ابتداییترین زمینة شکل گیری نهاد خانواده میباشد . نیازِ جنسی مرد و زن به یکدیگر از دورانِ بلوغ آغاز میشود و اوّلین کِشش و جاذبه را میان زن و مرد ایجاد میکند |
||||
9ـ آیا تفاوتِ میان زن و مرد به معنای برتری یکی بر دیگری است ؟ [خ 86- خ88- ش90 ( با ذکر مثال )] خیرـ این تفاوتها به معنی برتری ذاتی یکی بر دیگری نیست ، بلکه برای ایفای نقشِ تکمیلی در خانواده و جامعه ، بر اساسِ ویژگیهای زیستی و روانشناختی و بهرهمندی مناسب و بجا از توانمندیهای متفاوت آن دو است . به طورِ مثال ؛ توانمندی عاطفی بالای زن و قدرتِ جسمی بیشترِ مردان برای آن است که زن و مرد دو نقشِ تکمیلی در کنارِ هم ایفا نمایند . زن با محبّت مادری فرزندان را رشد دهد و مرد با کار کردنِ خود نانآور خانواده باشد . |
||||
10ـ چرا خداوند نقشِ زن و مرد را متفاوت قرار داده است ؟ [خ87] از آنجا که خداوند زن و مرد را برای زندگی در کنارِ هم آفریده تفاوتهای کامل کننده در وجودِ آنها قرار داده و به یکدیگر نیازمند ساخته است . این تفاوتها به معنای برتری ذاتی یکی بر دیگری نیست بلکه برای ایفای نقشِ تکمیلی در خانواده و جامعه بر اساسِ ویژگیهای زیستی و روانشناختی و بهرهمندی مناسب و بجا از توانمندیهای متفاوت آن دو است . |
||||
11ـ آیا کلمة « اِنس » و « بَنیآدم » در قرآنِ کریم اختصاص به جنسِ خاصّی دارد ؟ چرا ؟ [خ89] کلمة انس و بنیآدم در قرآنِ کریم اختصاص به جنسِ خاصّی ندارد و هر پیامی که با این کلمات همراه شده به زن ومرد ـ هر دو ـ مربوط میشود . ( یا خیر ) زیرا زنان و مردان به عنوانِ افرادِ نوع انسان ویژگیهای فطری یکسان و هدفِ مشترکی دارند که با استفاده از سرمایههای ذاتی خود میتوانند به آن هدف برسند و در بهشتِ جاویدِ خداوند منزل گُزینند . |
||||
12ـ چگونه نیاز به آرامش و اُنسِ روحی با همسر موجبِ تشکیل خانواده میشود ؟ نیاز برتری که زن و مرد را به بودن در کنارِ یکدیگر فرا میخواند ، آرامشی است که بدین وسیله به دست میآید . این آرامش ، تنها با بودن در کنارِ همسر حاصل میشود و راهِ دیگری برای دستیابی به آن نیست . اگر فردی غرق در لذّتهای جنسی باشد امّا مجرّد زندگی کند ، باز هم نوعی بیقراری درونی او را آزار میدهد و جای خالی همسر را در کنار خود حسّ میکند . |
||||
13ـ در زمینههای شکلگیری نهادِ خانواده موارد مقابل را مشخّص نمایید . [خ90]
|
||||
14ـ مهمّترین عاملِ پایداری خانواده پس از ازدواج را بنویسید . [خ92] درکِ درستِ زوجیّت و مکمّلِ هم بودنِ زن و مرد و عمل به این درک |
درس پانزدهم :
1ـ با توجّه به روایاتِ معصومین (ع) چهار مورد از معیارهای همسرِ شایسته را نام ببرید . [خ85] دینداری ـ اخلاق نیکو ـ کُفو یا همشأن بودن ـ پاکدامنی ـ توانایی بر تأمین زندگی اصالتِ خانوادگی ، پوششِ مناسبِ اسلامی ، عدمِ ارتباطِ قبلی با جنسِ مخالف ، صداقت با همسر ، سلامتِ جسمی ، انجام دادنِ عبادات به خصوص نماز ، عاقل و فهیم بودن ، اخلاقِ خوب و خوشرویی ، قناعت در زندگی ، کسب و کارِ حلال ، زیبایی و موردِ پسند بودن ، داشتنِ دوستانتِ درستکار و سالم . |
2ـ کامل کنید : اگر عقد ازدواج به زور انجام گیرد ، ( باطل ) است . [ش90] |
3ـ درستی یا نادرستی گزارة زیر را با ( ص/ غ ) مشخّص کنید . ـ نباید فاصلة میانِ بلوغِ جنسی و عقلی با زمانِ ازدواج زیاد شود . [د89] ص |
4ـ از دیدگاهِ قرآنِ کریم ، در صورتِ نبودنِ کدام معیار در فرد ، ازدواج با او حرام میشود ؟ [خ91] ایمان |
5ـ از نظرِ قرآنِ کریم مهمّترین معیارِ همسرِ شایسته کدام است ؟ [خ92] ایمان |
6ـ با توجّه به آموزههای پیشوایانِ دین درباره هر یک از مواردِ زیر توضیح دهید . [ش85] الف) مشورت با پدر و مادر در انتخاب : پیشوایانِ دین از ما خواستهاند که در موردِ همسرِ آینده با پدر و مادرِ خود مشورت کنیم و به انتخابی دست بزنیم که رضایت و خُرسندی آنان را به دنبال داشته باشد . پدر و مادر به علّت علاقه و محبّت به فرزند ، معمولاً مصالح و خوشبختی او را در نظر میگیرند و به علّت تجربه و پختگیشان ، بهتر میتوانند خصوصیّات افراد را دریابند و عاقبتِ ازدواج را پیشبینی کنند . ب) دو راهِ مناسب برای شناختِ همسر : 1 ـ تحقیق دربارة خانوادة همسر و موقعیّتِ اعضای خانواده در محلّ زندگی و محلّ کار . 2 ـ شناختِ دوستانِ همسر و کسانی که او با آنها معاشرت بیشتری دارد . 3ـ تحقیق دربارة روحیات و خُلقیاتِ همسر در محیطِ کار یا محلّ تحصیل . 4ـ معاشرتِ خانوادههای دو طرف با یکدیگر و بهرهبُردن از تجاربِ پدر و مادر در این معاشرتها . 5ـ مشورت با افرادِ قابلِ اعتماد و کاردان . 6 ـ گفت و گو با یکدیگر در جلساتِ حضوری و طرحِ نظریّات و دیدگاهها دربارة موضوعاتِ مختلف |
7ـ لازمة انتخابِ شایستة همسر ، تسلّط بر چه چیزی است ؟ [د88] تسلّط کامل بر شور و احساسِ جوانی |
8ـ چرا نباید فاصلة میانِ بلوغِ طبیعی و فکری با زمانِ ازدواج زیاد شود ؟ [خ85] ازدواج ، برای رفعِ یک نیازِ طبیعی و پاسخگویی به قانونِ خلقت انجام میشود اگر به این نیازِ طبیعی در زمان و موقعیّت مناسب پاسخ داده نشود ، مانند سایرِ نیازها ، اختلالات و مشکلاتِ خاصّ خود را به دنبال دارد و آسیبهای جُبرانناپذیر روانی ، اخلاقی و اجتماعی وارد میکند . برخی از زمینههای پیوندِ خانواگی مانندِ نیازِ جنسی و آرامشِ روحی و روانی ناشی از کنارِ همسر بودن ، اندکی پس از دورانِ بلوغ آغاز میشود . پاسخگویی به این نیازها را نمیتوان چندان به تأخیر انداخت . |
9ـ چرا إذنِ پدر برای ازدواجِ دختر اِلزامی است ؟ [د85 – ش86 – ش88- ش89 – د90-خ92] لطافتهای روحی و ظرافتهای عاطفی دختر ، آن گاه که در فضای محبّت و علاقة جنسِ مخالف قرار میگیرد ، احتمالِ نادیده گرفتنِ برخی واقعیّتها و کاستیها را به دنبال دارد ؛ به خصوص که دختران به خاطرِ حیا و عزّت نفسِ قوی خود ، در ازدواج پیشقدم نمیشوند . طلب و درخواست از طرفِ پسر و پذیرش و قبول از جانبِ دختر است . در چُنین مواقعی ، پدر که بر احساساتِ خود غلبه دارد و نیز دارای تجاربِ فراوان و شناختِ کامل از جنسِ مرد است ، میتواند به سانِ باغبانی از گُلِ لطیف و ظریفِ خویش مراقبت کند و به راهنمایی او بپردازد . |
10ـ آمادگی برای ازدواج نیازمندِ چند بلوغ است ؟ نام ببرید . [خ 86- خ 88- ش90] آمادگی زیستی و روحی ازدواج نیازمند دو بلوغ است : یکی بلوغِ جنسی و دیگری بلوغِ عقلی و فکری که مدّتی پس از بلوغِ جنسی ایجاد میشود و نباید فاصلة میانِ بلوغِ جنسی و عقلی با زمانِ ازدواج زیاد شود و تشکیل خانواده به تأخیر افتد . |
11ـ چرا پیشوایانِ دین در امرِ ازدواج مشورت با پدر و مادر را سفارش کردهاند ؟ [د86- خ90] زیرا پدر و مادر به علّتِ علاقه و محبّت به فرزند معمولاً مصالح و خوشبختی او را در نظر میگیرند و به علّتِ تجربه و پختگیشان بهتر میتوانند خصوصیّاتِ افراد را دریابند و عاقبتِ ازدواج را پیشبینی کنند . |
12ـ چرا تنها « علاقه و محبّتِ اوّلیّه » نمیتواند لازمة انتخابِ همسر باشد ؟ [خ87] زیرا محبّت و علاقة اوّلیه چشم و گوش را میبندد و عقل را به حاشیه میراند ، به گونهای که فریادهای خیرخواهانة او را نمیشنوند . ( حُبّ الشّیء یُعمی و یُصمّ : علاقة شدید به چیزی آدمی را کَر وکور میکند . ) |
13ـ چه نوع معاشرتهایی برای شناختِ همسر نتیجهبخش نیست ؟ چرا ؟ [خ87] تحقیق در بارة همسرِ آینده را نباید با معاشرتهایی که منشأ آن تنها هوسهای زودگذر است ، اشتباه کرد . این گونه معاشرتها ، هر چند با عنوانهایی مانندِ شناختِ روحیّة همسر و امتحانِ او باشد ، نتیجهبخش نیست و آثارِ زیانبارِ دیگری دارد که به خاطرِ همان آثار ، خداوند اجازة این گونه معاشرتها را نداده است . در این معاشرتها معمولاً احساسات بر هر دو نفر حاکم میشود و هر طرف اصرار دارد خود را بهتر از آنچه هست نشان دهد تا محبوبِ دیگری واقع شود . معمولاً هم بیشترِ این معاشرتها به سُستی رابطه و جدایی میانجامد . |
14ـ ازدواج به موقع چه فوایدی را در بر دارد ؟ [ش87 ] شادابی ـ نشاط ـ سلامت جسمی و روحی ـ رشد طبیعی ـ احساسِ رضایتِ درونی ـ تعادل در حرکت و رفتار ـ خوشرویی و خوش خُلقی ـ کاهشِ فشارِ جنسی ـ کاهشِ روابطِ نامشروع و آسیبهای اجتماعی و روانی ـ از فوایدِ ازدواج به موقع است . |
15ـ سه مورد از راههای شناخت همسر را بنویسید . [د87- ش90- د90] الف) تحقیق دربارة خانواده همسر و موقعیّت اعضای خانواده در محلّ زندگی و محلّ کار ب) شناختِ دوستانِ همسر و کسانی که با آنها معاشرت بیشتری دارد . ج) تحقیق دربارة روحیاتِ و خُلقیات همسر در محیطِ کار یا محلّ تحصیل د) معاشرت خانوادههای دوطرف با یکدیگر و بهره بردن از تجارب پدر و مادر در این معاشرتها ه) مشورت با افرادِ قابلِ اعتماد و کاردان و) گفتگو با یکدیگر در جلساتِ حضوری و طرح نظریّات ودیدگاهها دربارة موضوعاتِ مختلف |
16ـ چرا نمیتوان در قالبی غیر از ازدواج به نیازِ جنسی پاسخ داد ؟ توضیح دهید . [خ88] زیرا لذّتِ آنی برخاسته از گناه ، پس از چندی روح و روانِ فرد را پَژمرده میکند و شخصیّت او را میشکند این گونه اشخاص ، به جای بازگشت به مسیرِ درست ، برای فرار از این پَژمردگی به افراط در گناه کشیده میشوند امّا نمیدانند که روحشان مانندِ تشنهای است که هر چه بیشتر به او آب دریا میدهند ، بر تشنگیاش افزوده میشود و بیقراریش شدّت میگیرد . |
17ـ نتایجِ ازدواج در زمان و موقعیّتِ مناسب و نامناسب را با یکدیگر مقایسه کنید . [خ89] ازدواج برای رفعِ نیازهای طبیعی و پاسخگویی به قانونِ خلقت انجام میشود . اگر به این نیازهای طبیعی در زمان و موقعیّتِ مناسب پاسخ داده نشود مانندِ سایرِ نیازها اختلالات و مشکلاتِ خاصّ خود را به دنبال دارد و آسیبهای جُبران ناپذیر روانی ، اخلاقی و اجتماعی وارد میکند و بر عکس شادابی ، نشاط ، سلامت جسمی و روحی ، رشد طبیعی ، احساسِ رضایتِ درونی ، تعادل در حالات و رفتار ، خوشرویی و خوش خُلقی ، کاهشِ فشارِ جنسی ، کاهشِ روابطِ نامشروع و آسیبهای اجتماعی و روانی از فوایدِ ازدواج به موقع است . |
18ـ از نظرِ مقرّراتِ اسلامی اگر عقدی به زور انجام گیرد چه حُکمی دارد ؟ [د89] اگر عقدی به زور انجام گیرد باطل است و مشروعیّت ندارد . |
19ـ چهار مورد از معیارهای همسرِ شایسته را با توجّه به روایاتِ معصومین (علیهمالسّلام) نام ببرید . دینداری ـ اخلاق نیکو ـ کُفو یا همشأن بودن ـ پاکدامنی ـ توانایی بر تأمین زندگی |
درس شانزدهم :
1ـ ترجمه کنید : « وَ قَضَى رَبُّکَ أَلا تَعْبُدُوا إِلا إِیَّاهُ وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا ... » ( إسراء ، 17 / 23 ) [خ86- خ88- ش90] و حُکم کرد پروردگارت که عبادت نکنید غیر از او را ، و نیکی به پدر و مادر را . |
|||||
2ـ « نفقه » چیست و بر عهدة چه کسی میباشد ؟ [خ85 – د86] هزینههای لازم جهتِ خوراک ، پوشاک ، مسکن و آنچه برای آسایش و رفاه شایستة همسر ( زن ) ضرورت دارد را نفقه گویند . و بر عهدة شوهر است . |
|||||
3ـ وظیفة مالی که به عهدة مرد قرار دارد ، از نظرِ شرعی و حقوقی به چه چیزی تعبیر شده است ؟[خ91] نفقه |
|||||
4ـ نفقه را تعریف کنید . [ش86- ش87- ش88- ش89 ـ ش90- د90] تأمینِ هزینههای لازم جهتِ خوراک پوشاک ، برای آسایش و رفاهِ همسر ضروری است . یا وظیفة مالی که بر عهدة مرد قرار میگیرد . |
|||||
5ـ آیا « شرطِ پرداختِ نفقه » نیازمند بودنِ زن است ؟ توضیح دهید . [د87] خیر ٬ بلکه برای انجام دادنِ وظایف همسری است اگر زن ثروتمند هم باشد باز هم این تکلیف بر عهدة مرد است و اگر زن درآمدِ خود را در هزینة خانواده مصرف کند به همسر خود کمک کرده است . |
|||||
6ـ شرطِ پرداخت نفقه چیست ؟ [ش90] انجام دادنِ وظایفِ همسری |
|||||
7ـ مهمّترین وظیفه ( نقش ) مشترک زن و مرد ( پدر و مادر ) در خانواده چیست ؟ آن را توضیح دهید . [ش85- د85- خ 88- ش90] برنامهریزی برای رشد و تعالی خود و فرزندان ـ مهمّترین وظیفه پدر و مادر ، ایجادِ زمینة مناسب برای رشد و تعالی خانواده است و همة نقشهای قبلی برای به انجام رساندنِ این وظیفه است . |
|||||
8ـ چهار نقش مرد در زندگی مشترک را نام ببرید . [د85 – خ86- د90]
|
|||||
9ـ از نقشهای مرد « رابطة محبّتآمیز با همسر » را توضیح دهید . [ش87] مرد باید محبّت درونی خود را به همسر ابراز کند و از مخفی کردن آن بپرهیزد ، همسر با شنیدنِ ابرازِ محبّت اعتماد به نفس فوق العادهای پیدا میکند و توجّه او به زندگی چند برابر میشود . |
|||||
10ـ از نقشِ مرد در خانواده « محبّت و نظارتِ پدری » را توضیح دهید . [د89] پدر فقط نانآورِ خانواده نیست بلکه باید با برقراری ارتباطِ درست با فرزندان عواطفِ پدری را به آنان منتقل کند . برای آیندة آنان برنامهریزی نماید . وقتی به نوجوانی و جوانی رسیدند با آنها مشورت کند . برای زندگی آینده ، آنان را آماده سازد . درد دلهای آنان را بشنود . و از هر جهت مراقبِ سرنوشت و آیندة آنها باشد . |
|||||
11ـ سه شرطِ اصلی پیمانِ ازدواج را بنویسید . [ش86- خ87- د88- ش90- د90] 1ـ اعلامِ رضایتِ دختر و پسر و اجباری نبودنِ ازدواج برای هیچ کدام . 2ـ فریبکاری نکردن و طرحِ عیبهایی که ممکن است هر یک از دختر و پسر داشته باشند . 3ـ اذنِ پدر برای ازدواجِ دختر. 4ـ صِداق یا مهریّة زن . |
|||||
12ـ « مهریّه » یا « صِداق » را تعریف کنید : [خ92] در پیمان زناشویی مرد به نشانة ارزشی که برای زن قائل است و اعلامِ صداقتِ خود در نسبت به همسر متعهّد میشود که هدیهای را به عنوانِ مَهر یا صِداق به زن تقدیم کند . |
|||||
13ـ وظایفِ ما ( فرزندان ) نسبت به پدر و مادر چیست ؟ ( چهار مورد ) [ش86- خ89] جلبِ رضایتِ پدر و مادر ـ حفظِ حُرمتِ پدر و مادر ـ اطاعت از دستورهای پدر و مادر ـ خدمت به پدر و مادر بدونِ چشمداشت ـ محبّت کردن به پدر و مادر ـ قدردانی و شکرگزاری از آنها |
|||||
14ـ چرا هیچ کاری را نمیتوان با « نقشِ مقدّسِ مادری » برابر دانست ؟ [د87] زیرا رشد و بالندگی فرزند از ابتدای انعقادِ نطفه در رحم تا مدّتها پس از تولّد بر عهدة مادری با محبّت ، شکیبا ، فداکار ، خردمند ، عفیف و با تقواست . رشدِ متعادل و طبیعی فرزند بیشتر بر عهدة مادر است و با وقتگذاری او ممکن میشود . |
|||||
15ـ کدام یک از موارد زیر مربوط به نقش مرد و کدام یک مربوط به نقش زن در خانواده است ؟ [ش88] |
|||||
الف ) تدبیرِ امورِ خانه : نقشِ زن |
ب ) مدیریت و نگهبانی از حریمِ خانواده : نقشِ مرد |
||||
16ـ چه نقشهایی در خانواده بر عهدة زن میباشد ؟ نام ببرید . [خ89] همسرداری ـ تدبیرِ امورِ خانه ـ مادری |
|||||
17ـ در خانواده تدبیر امور خانه از وظایف چه کسی است ؟ و چرا این نقش از ارزش و اهمیّت برخوردار است ؟ [ش89 ] زن ـ زیرا مدیریت داخلی خانه ( خانهداری ) جمعکننده و پیونددهندة پدر ومادر و فرزندان و نگهدارندة آنها در زیرِ یک سقف است . زنانی که با دوراندیشی امورِ خانه را سامان میدهند و از آموزههای علمی کمک میگیرند بستری برای رشد و بالندگی فرزندان و آرامش و نشاط که از اهدافِ مهمّ خانواده است به وجود میآورند . |
|||||
18ـ از نقشهایی که در خانواده بر عهدة زن میباشد « همسرداری » را شرح دهید . [خ90] زن آرامشبخشِ زندگی مرد است . زن با گرمای وجود خویش به محیطِ خانه شادی و نشاط میبخشد . مرارتها و خستگیها را از همسرِ خود دور میکند و در سختیهای روزگار در کنارِ او میایستد در چارچوبِ این رابطة سرشار از محبّت تمایلاتِ جنسی زن و مرد ارضاء و نیازهای زندگی زناشویی برطرف میشود با ارضای این نیازها و تمایلات توجّه به خارج از خانه از بین میرود و فسادِ اجتماعی کاهش مییابد . |
|||||
19ـ درستی یا نادرستی گزارههای زیر را با ( ص/ غ ) مشخّص کنید . ـ شرطِ پرداختِ نفقه نیازمند بودنِ زن نیست ، بلکه انجام دادنِ وظایفِ همسری است . [د90] ص ـ عالیترین هدفِ تشکیلِ خانواده رابطة محبّتآمیز با همسر است . [د92] غ |
|||||
20ـ از وظایفِ مرد در خانواده « نقشِ پدری » را توضیح دهید . تربیتِ متعادلِ فرزندان وقتی انجام میگیرد ، که هر کدام از پدر و مادر نقشِ خود را در تربیت بر عهده بگیرند و در انجام دادنِ آن کوتاهی نکنند . پدر نباید تصوّر کند که فقط نانآورِ خانواده است . بلکه باید با برقراری ارتباطِ درست با فرزندان ، عواطفِ پدری را به آنها منتقل کند . |
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ . ( صافّات ، 37 / ١٨٢ )
- ۹۳/۰۱/۲۰