دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

الهى ! بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.
الهى ! راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.
الهى ! یا من یعفو عن الکثیر و یعطى الکثیر بالقلیل از زحمت کثرتم وارهان و رحمت وحدتم ده.
الهى ! سالیانى مى‏پنداشتم که ما حافظ دین توایم استغفرک اللهم در این لیلة الرغائب هزار و سیصد و نود فهمیدم که دین تو حافظ ما است احمدک اللهم.
الهى ! چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.
الهى ! ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره اى و ما همه هیچکاره ‏ایم و تنها تو کاره اى.
الهى ! از پاى تا فرقم در نور تو غرقم یا نور السموات و الارض انعمت فزد.
الهى ! شان این کلمه کوچک که به این علو و عظمت است پس یا على یا عظیم شان متکلم اینهمه کلمات شگفت لا تتناهى چون خواهد بود.
الهى ! واى بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم.
الهى ! چون تو حاضرى چه جویم و چون تو ناظرى چه گویم.
الهى ! چگونه گویم نشناختمت که شناختمت و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت...
هی دل چگونه کالای است که شکسته آن را خریداری و فرموده ای پیش دل شکسته ام.
الهی عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه بایدکرد
الهی همه از تو دوا خواهند حسن از تو درد خواهد.
الهی اگر تقسیم شود به من بیشتر از این که دادی نمی رسد فلک الحمد.
الهی ما را یارای دیدن خورشید نیست،دم از دیدن خورشید آفرین چون زنیم.
الهی همه گویند بده حسن گوید بگیر.
الهی از نماز و روزه ام توبه کردم به حق اهل نماز و روزه ات توبه این نا اهل را بپذیر.
الهی به فضلت سینه بی کینه ام دادی بجودت شرح صدرم عطا بفرما.
الهی اگر چه درویشم ولی داراتر از من کیست که تو دارائی منی.
الهی دندان دادی نان دادی، جان دادی جانان بده.

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .
الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم و گاهی در آب دیده غرق .

طبقه بندی موضوعی

پرسشهایِ امتحاناتِ نهایی دین و زندگی (3) به تفکیکِ دروس به همراهِ پاسخِ آنها

( بیش از 260 پرسش امتحان نهایی در طول 8 سال تحصیلی )

 

 

 

* مطابقِ کتاب دین و زندگی (3) چاپ 1391   * علائم اختصاری : ( خ ـ خرداد ) ، ( ش ـ شهریور ) ، ( د ـ دی )

درس اوّل :

1ـ ترجمه و پیام آیۀ : « قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى » ( طه ،50 ) [ش 85 - د 86 ]

گفت : پروردگارِ ما آن کسی است که هر چیزی را حیات بخشیده و سپس هدایت کرده است .

ـ این آیه به چه مطلبی در موردِ « هدایت » اشاره دارد .

خداوند هر مخلوقی را هدایت می‌کند . ( هدایت یک اصلِ عامّ و همگانی در نظامِ خلقت است ) .

2ـ پیام آیۀ : « سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الأعْلَى * الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى * وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدَى » ( اعلی ، 3-1 ) [د 87]

هرموجودی ساماندهی و تقدیرِ خاصّی دارد . هدایتِ هر موجودی متناسب با ساماندهی و تقدیرِ آن موجود است .

3ـ ترجمه کنید : « ... وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ ... » (اعراف ، 43) [د90] 

و گفتند : سپاس برای خداست ما را بر این راه هدایت کرد و هرگز هدایت نمی­شدیم اگر خدا هدایتمان نمی­کرد .

4ـ چرا پاسخ به نیازهای بنیادین انسان باید « همه جانبه » باشد ؟ [خ 89]

هر پاسخی که به نیازهای بنیادین داده می­شود باید جامع و شامل باشد به طوری که راه رسیدن به یک نیاز نه تنها با رسیدن به نیازهای دیگر متضادّ نباشد بلکه مکمّل و سهل­کنندة آنها باشد .

5ـ چرا پاسخ به نیازهای بنیادینِ انسان باید کاملاً درست و قابلِ اعتماد باشد ؟ [ش 88- ش90-خ92]

 زیرا هر پاسخِ احتمالی و مشکوک نیازمندِ تجربه و آزمون است تا کارآیی آن مشخّص شود درحالی که عمرِ محدود آدمی برای این تجربه کافی نیست .

6ـ چه رابطه­ای میانِ نیاز به « کشفِ راه درستِ زندگی » با سایرِ نیازهای بُنیادینِ بشر وجود دارد ؟ [خ 85 - د87]

این نیاز در حقیقت ، جامعِ نیازهای دیگر است چرا که راهِ درستِ زندگی راهی است که بتواند والاترین هدف را نشان دهد . پشتیبانِ شکست‌ناپذیر را معرّفی کند ، از آینده تصویری روشن به دست دهد . رضایت و امید را به ارمغان آورد ، راهِ رشد و تعالی را نشان دهد و برنامة زندگی اجتماعی عادلانه و کرامت‌بخش را عرضه کند . پس نیازهای بُنیادین انسان با یکدیگر پیوند دارند و در یک نیازِ جامع یعنی شناختِ راه صحیح زندگی به هم می‌رسند .

7ـ کدام یک از نیازهای بنیادینِ انسان جامعِ نیازهای دیگر است ؟ [ش90] کشفِ راهِ درستِ زندگی

8ـ وسیلة فهم پیام الهی چیست ؟ [خ 85] عقل وسیلة فهمِ پیامِ الهی است .

9ـ دو چراغِ راه که خداوند برای تشخیصِ درستِ هدف به انسان داده است ، کدامند ؟ [ش 89 ]

عقل ـ پیامبران یا فرستادگانِ الهی

10ـ منظور از حجّتِ آشکار و حجّتِ نهان در کلامِ امام کاظم (ع) چیست ؟ [د 85-  خ 88]

منظور از حجّتِ آشکار ، رسولان و انبیا و ائمّه‌اند و منظور از حجّتِ نهان ، همان عقلِ انسان‌هاست .

11ـ چرا هدایت یک اصلِ عامّ و همگانی در نظامِ خلقت است ؟ [خ86]

خدای جهان ، خالقِ حکیم است . هیچ موجودی را بیهوده و عَبَث خلق نمی‌کند . خلقِ بی‌هدف ، نشانة‌ نقص و ضعف و ناآگاهی است و این ویژگی‌ها نمی‌تواند در خداوند باشد . هر مخلوقی را برای هدفی حکیمانه آفریده است و آن را به سوی هدفش هدایت می‌کند . پس هدایت یک اصلِ عامّ و همگانی در نظامِ خلقت است .

12ـ هدایتِ عمومی را تعریف کنید . [د90]

خدای جهان آفریدگاری حکیم است . یعنی ؛ هر موجودی را برای هدفی مُعیّن خَلق می­کند و برای رسیدن به آن هدف هدایت می­کند . آفرینشِ بی­هدف نشانة نقص و ضعف و ناآگاهی است و این ویژگیها نمی­تواند در خداوند باشد . پس ، هدایت یک اصلِ عامّ و همگانی در نظامِ خِلقت است .   

13ـ خدای جهان ، خالقی ( آفریدگاری ) حکیم است ، یعنی چه ؟ [خ90]

یعنی ؛ هیچ موجودی را بیهوده و عَبَث خلق نمی­کند .

14ـ دو ویژگی انسان که در هدایتِ او تأثیر دارند ، کدامند ؟ [ش 87] تفکّر و تعقّل ـ اختیار و انتخاب

15ـ درستی یا نادرستی گزارة­ زیر را  با (ص/ غ) مشخّص کنید .

ـ انسان به کمکِ عقلِ خود بسیاری از مجهولات و مسائل را در می­یابد و پاسخ می­دهد . [ش90] ص

16ـ اگر در موضوعی اطّلاعاتِ صحیح ولی ناقص در اختیارِ دستگاهِ تفکّر قرار گیرد نتیجه چه خواهد بود ؟

انسان به نظری کامل و جامع نمی­رسد . 

17ـ ویژگیهایی که سببِ تمایزِ بُنیادینِ انسان با سایرِ موجودات می­شود را به طورِ کامل شرح دهید . [د 88]

یکی از این ویژگیها توانایی تفکّر و تعقّل است . قرآنِ کریم در بیشترِ مواردی که به هدایت اشاره دارد از این قوّه به نامهای تفکّر/ تعقّل/ تدبّر و تفقّه یاد می­کند و رسیدن به حقیقت را به کمک این ابزار ممکن می­داند . ویژگی دیگر قدرتِ اختیار و انتخاب است . اگر می­گوییم حَرَکَتِ انسان اختیاری است بدان معناست که می­تواند هدفِ درست را تشخیص دهد ، آن را برگزیند و به سویش حَرَکَت کند .

18ـ سه مورد از نیازهایِ بنیادینِ انسان را نام ببرید . [د90]

درکِ هدف زندگی ـ درکِ آیندة خویش ـ کشفِ راه درستِ زندگی

19ـ چگونه « کشفِ راه درست زندگی » جامعِ نیازهای بنیادین است ؟

راه درست زندگی آن راهی است که بتواند والاترین هدف را نشان دهد ، از آینده تصویری روشن به دست دهد ،  رضایت و امید به ارمغان آورد ، راه رشد و تعالی را نشان دهد و برنامة زندگی اجتماعی عادلانه و کرامت­بخش را عرضه کند . در واقع نیازهای بنیادین انسان با یکدیگر پیوند دارند و در یک نیاز جامع ـ یعنی شناختِ راه صحیح زندگی ـ به هم می­رسند .

20ـ نیازهای بُنیادین انسان با یکدیگر پیوند دارند و در یک نیازِ جامع یعنی ( کشفِ راه درستِ زندگی یا چگونه زیستن یا شناختِ راهِ صحیحِ زندگی ) به هم می­رسند .

21ـ چرا « احساسِ امنیّت و آرامش در زندگی » یکی از نیازهای بُنیادین انسان است ؟

هریک از ما به دنبالِ آرامش درونی و امیدواری و رضایت از زندگی هستیم از اضطراب و تشویش گریزانیم . می­دانیم که دلهره و ترس و ناامیدی زندگی را تلخ و ناخوشایند می­کند و رضایت از زندگی و امید به آدمی نشاط و شادابی و چالاکی می­بخشد . سرچشمة شادیها احساسِ رضایت و آرامش درونی است .

درس دوم :

1ـ عللِ آمدنِ پیامبرانِ متعدّد را نام ببرید . [خ85 - د86]

1ـ پایین بودنِ سطحِ درکِ انسان‌های اوّلیه

2ـ از بین رفتنِ تعلیماتِ پیامبرِ قبل یا تحریفِ کلّی آن تعلیمات

3ـ استمرار در دعوت و ترویجِ پیوستة‌ آن

2ـ از عللِ آمدنِ پیامبرانِ متعدّد « از بین رفتن یا تحریفِ تعلیماتِ پیامبرِ پیشین » را توضیح دهید . [خ 90- د90]

به علّتِ ابتدایی بودنِ سطحِ فرهنگ و زندگی اجتماعی و عدم توسعة کتابت ، تعلیماتِ انبیاء به تدریج فراموش می­گردید یا به گونه­ای عوض می­شد که دیگر با اصلِ آن شباهتی نداشت . بر این اساس پیامبران بعدی می­آمدند و تعلیماتِ اصیل و تحریف نشده را بارِ دیگر به انسانها ابلاغ می­کردند .

3ـ حدیثِ « نَحنُ مَعاشِرَ الاَنبیاءِ اُمِرنا اَن نُـکَلِّمَ النّاسَ عَلیَ قَدرِ عُقولِهِم » به کدام یک از عللِ آمدنِ پیامبرانِ متعدّد اشاره دارد ؟ [خ89] پایین بودنِ سطحِ درکِ انسانهای اولیه

4ـ مصونیّت از گناه و خطا در پیامبران به چه صورتی است ؟ توضیح دهید . [ش85]

پیامبران با وجودِ مقام و منزلتی که دارند ، انسان‌اند و کارهای خود را با اختیار انجام می‌دهند امّا با بهره‌مندی از الطافِ الهی به چُنان مرتبه‌ای از علم ، ایمان و تقوا رسیده‌اند که هیچ‌گاه به سوی گناه نمی‌روند همچُنین از چُنان بینشِ عمیقی برخوردارند که به خطا و اشتباه گرفتار نمی‌شوند .

5ـ آیا مصونیّت از گناه در پیامبران به دلیلِ یک مانعِ بیرونی است یا با اختیار به سمتِ گناه نمی­روند ؟ توضیح دهید. [خ 87]

پیامبران با وجودِ مَقام و منزلتی که دارند انسان­اند و کارهای خود را با اختیار انجام می­دهند و با بهره­مندی از الطافِ الهی چُنان مرتبه­ای از ایمان و تقوا را دارند که هیچ گاه به سوی گناه نمی­روند . و از چُنان بینش عمیقی برخوردارند که به خطا و اشتباه گرفتار نمی­شوند .

6ـ چرا عصمت در حوزة مسئولیّتهای مربوط به رسالت ضروری است ؟ ( ذکر 2 مورد ) [خ 86]

ـ اگر پیامبری در دریافت و ابلاغِ وحی معصوم نباشد ، دینِ الهی به درستی به مردم نمی‌رسد و امکانِ هدایت از مردم سَلب می‌شود .

ـ اگر پیامبری در مقامِ تعلیم و تبیینِ دین معصوم نباشد . امکانِ انحراف در تعالیمِ الهی پیدا می‌شود و اعتمادِ مردم به دین از دست می‌رود .

ـ اگر پیامبری در هنگامِ اجرای فرمانِ الهی معصوم نباشد ، امکان دارد کارهایی مخالفِ دستورهای الهی انجام دهد و مردم نیز از او سرمشق بگیرند و به گمراهی و انحراف مبتلا شوند .

7ـ وحـی را تعریف کنید . [ش87- ش88- د89]

القای معانی و معارف به قلبِ پیامبر (ص) از سوی خداوند و سخن گفتنِ جبرئیل با اوست .

8ـ عالی­ترین درجة وحی مخصوص چه کسانی است و به چه معناست ؟ [ش86]

عالی‌ترین درجة وحی مخصوص پیامبران است ، به معنی القای معانی و معارف به قلب پیامبر از سوی خداوند و سخن گفتن خداوند و جبرئیل با اوست .  

9ـ از عواملِ جاودانگی شریعتِ پیامبرِ اکرم (ص) « حفظِ قرآن کریم از تحریف » را توضیح دهید . [ش86]

در پرتو عنایتِ الهی و ارادة خداوندی و با اهتمامی که پیامبر اکرم (ص) در جمع‌آوری و حفظ قرآن داشت و نیز در پی رشدِ انسان‌ها و با تلاش و کوشش مسلمانان در دوره‌های مختلف ، این کتاب دچارِ تحریف نشد و هیچ کلمه‌ای بر آن افزوده یا از آن کم نگردید .

10ـ معجزه ( اعجاز) را تعریف کنید . [خ85 - د86]

پیامبران به اذنِ خدا کارهای خارق‌العاده که مخالفان از مقابله با آن عاجز بودند ، انجام می‌دادند این کارها که در حُکمِ نشانه‌های نُبُوّت ایشان بود را معجزه می‌گویند .

11ـ اگر خداوند یک دین برای انسانها فرستاده است ، پس چرا اکنون ادیان الهی مختلفی در جهان وجود دارد ؟ (ذکر یک مثال) [د85 ش90] منشأ اختلاف و چند دینی آن دسته از مبلّغانِ دینی و مذهبی بوده­اند که با آمدنِ پیامبرِ جدید در مقابلِ دعوتِ او ایستاده و او را به عنوانِ پیامبر نپذیرفته­اند .

12ـ منشأ اصلی اختلاف و چند دینی از نظرِ قرآنِ کریم چیست ؟ [خ91]

رهبرانِ دینی که برای حفظِ مقام و موقعیّتِ خود در برابرِ دعوتِ پیامبران ایستادند .                 

13ـ از محورهای اصلی برنامه « دیـنِ واحـد » دو مورد را بنویسید . [ش 87]

ایمان به خدای یگانه و دوری از شرک  ـ ایمان به معاد و سرای آخرت ـ اعتقاد به عادلانه بودنِ نظامِ هستی ـ ایمان به فرستادگانِ الهی و راهنمایانِ دین ـ عبادت و بندگی خداوند با انجام دادنِ فرایض ـ کسبِ مکارمِ اخلاقی ـ دوری از رزایل و زشتیهای اخلاقی ـ برپایی نظام اجتماعی بر اساسِ عدل

14ـ توضیح دهید چرا قرآنِ کریم به « تکمیل » و « تصحیح » نیاز ندارد ؟  [خ 88]

کتابهای آسمانی گذشته مناسبِ زمانِ خویش بودند و به نیازهای آیندگان پاسخ نمی­دادند در نتیجه لازم بود کتابِ دیگری بیایدکه مناسبِ زمانهای بعد باشد . هم چُنین آن کتابها تحریف می­شدند . به همین جهت می­بایست کتابِ دیگری بیاید که دارای اعتبار باشد امّا قرآنِ کریم هم کامل و شامل برنامه­ای برای همة زمانها و هم مصون و محفوظ از تحریف است پس به تکمیل و تصحیح نیاز ندارد .

15ـ ویژگیهای دینِ اسلام که سببِ انطباقِ آن با نیازهای متغیّرِ زمان می­شود را نام ببرید . [خ89- د90]

اوّل : توجّه به نیازهای ثابت در عینِ توجّه به نیازهای متغیّر       دوم : تقدّم روح و معنا به ظاهر و قالب

سوم : وجودِ قوانینِ تنظیم کننده                                       چهارم : اختیاراتِ حاکم و نظام اسلامی

16ـ عواملی که سبب شد شریعتِ پیامبرِ اکرم (ص) جاویدان باشد را فقط نام ببرید . [ش 89 ]

1ـ آمادگی جامعه برای دریافتِ برنامة زندگی

2ـ حفظِ قرآن از تحریف

3ـ وجودِ امام معصوم (ع )پس از پیامبرِ اکرم (ص)      

4ـ پیش­بینی راههای پاسخگویی به نیازهای زمانه

 

17ـ درستی یا نادرستی گزاره­­های زیر را  با ( ص/ غ ) مشخص کنید .

ـ پیامبران از چُنان بینشِ عمیقی برخوردارند که به خطا و اشتباه گرفتار نمی­شوند . [ش90] ص

ـ محتوای اصلی دعوتِ پیامبران یکسان بوده است و همة آنها آورندة یک دین بوده­اند . [خ92] ص

18ـ توضیح دهید چرا تعدّد پیامبران به معنای تعدّد و اختلافِ دین و اصول دعوت آنان نیست ؟

تعدّد پیامبران به معنای تعدّد و اختلاف در دین و اصولِ دعوتِ آنان نیست بلکه از تبلیغ و اجرای یک دین در شرایط و زمانهای متفاوت حکایت می­کند . یعنی ؛ همه در اصولِ دعوتِ خود مشترک بودند امّا در برخی از احکام و دستورهای فرعی تفاوت داشتند . در حقیقت دینِ همة انبیا یکی بوده امّا شریعتِ متفاوتی داشتند .

درس سوم :

1ـ ترجمه کنید : « وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ ... » ( بقره ،23 ) [ش87- د88 (با پیام)- ش90- د90] و اگر در شکّ بودید از آنچه بر بندة خود نازل کردیم پس یک سوره مانندِ آن بیاورید .

پیام : تَحدّی یا مبارزه طلبی

2ـ ترجمه کنید : « فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ ... »( بقره ،24 ) [خ92]

پس اگر انجام ندادید و هرگز انجام نمی­دهید ، پس بترسید از بترسید از آتشی که هیزمش مردمان و سنگها هستند .

3ـ با توجّه به عبارتِ قرآنی « ... وَ لَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافًا کَثِیرًا . » (نساء ،٨٢) دلیلِ الهی بودنِ قرآن چیست ؟ [خ91] انسجام درونی قرآن در عینِ نزولِ تدریجی آن

4ـ تحدّی را تعریف کنید . [ش85  ـ ش86 - د87 -  خ88 - د89 - ش90]

پیامبرِ اسلام (ص) از مخالفان می‌خواهد اگر در الهی بودنِ کتابِ قرآن شکّ دارند ، یک سوره مانندِ آن بیاورند این دعوت به مبارزه را تحدّی می‌گویند .

5ـ اعجازِ پیامبرِ اسلام اگر به زمانِ خودش اختصاص داشت ، چه مشکلی پیش می­آمد ؟ [د 85]

از آنجا که پیامبرِ اکرم (ص) آخرین پیامبر و تعلیماتِ ایشان برای همة زمان‌ها و دورانِ بعد از اوست ، سندِ نُبُوّت و حقّانیّتِ او نیز به گونه‌ای است که در همة زمان‌ها و دوران‌ها حاضر است و اگر معجزة پیامبرِ اکرم (ص) از نوعِ کتاب و علم و فرهنگ نبود نمی‌توانست شاهدی حاضر بر نُبُوّت ایشان باشد .

6ـ توضیح دهید چگونه قرآن کریم « در عینِ نزولِ تدریجی ، انسجامِ درونی » دارد ؟ [خ86]

با اینکه 6236 آیه قرآن کریم در طول 23 سال نازل شده و دربارة موضوعاتِ متنوّعی مانندِ توحید ، معاد ، انسان ، نظامِ خلقت ، سرگذشتِ پیامبران ، نظام اجتماعی ، اخلاق و احکام سخن گفته است . با وجود این ، نه تنها میانِ آیاتِ آن تعارض و ناسازگاری نیست ، بلکه دقیق‌تر از اعضای یک بدن یا اجزای یک درخت هماهنگ و مؤیّد یکدیگرند .

7ـ جنبه­های اعجازِ قرآنِ کریم را نام ببرید . [ش86- د87]

نشانه‌های لفظی و ظاهری ـ نشانه‌های محتوایی و معنایی

8ـ « تازگی و شادابی دائمی » از ویژگیهای محتوایی و معنایی قرآن را توضیح دهید . [د86]

معمولاً افکار و اندیشه­ها به ترویج کهنه می­شوند و با پیشرفت فرهنگ و دانش بشری همه یا قسمتی از آنها جای خود را به اندیشه­های جدید می­دهند . امّا قرآنِ کریم نه تنها با پیشرفت زمانه کُهنه نمی­شود بلکه افقهای جدیدی از حکمت و معرفت را به روی جویندگان می­گشاید این کتاب ، کتابِ دیروز و امروز و فرداهای انسانهاست .

9ـ چرا قرآنِ کریم کتابِ دیروز ، امروز و فرداهای انسانهاست ؟ [ش88]

معمولاً افکار و اندیشه­ها به تدریج کهنه می­شوند و با پیشرفتِ فرهنگ و دانشِ بشری همه یا قسمتی از آنها جای خود را به اندیشه­های جدید می­دهند امّا می­بینیم قرآنِ کریم نه تنها با پیشرفتِ زمانه کُهنه نمی­شود بلکه اُفُق­های جدید از حکمت و معرفت را به روی جویندگان می­گُشاید . این کتاب ، کتابِ دیروز ، امروز و فرداهای انسانهاست . هر چه زمان بگذرد و انسانها به درجاتِ عالی­تری از فرهنگ و دانش برسند درخشندگی و شادابی قرآن بیشتر نمایان خواهد شد .

10ـ توضیح دهید آیا قرآن که پانزده قرن پیش نازل شده می­تواند پاسخگوی نیازهای بشرِ امروزی باشد ؟ [خ 87]

قرآنِ کریم با وجود اینکه حدودِ پانزده قرن پیش و در جامعه­ای به دور از فرهنگ و دانش نازل شده در مورد همة مسائل مهمّ و حیاتی که انسان در هدایت بدان نیاز دارد ، سخن گفته و چیزی را فروگذار نکرده است . این کتاب فقط از امورِ معنوی و آخِرت و رابطة انسان با خدا سخن نمی­گوید بلکه از زندگی مادّی ودنیوی انسان ، مسئولیّتهای سیاسی و اجتماعی او ، رابطة وی با انسانهای دیگر سخن می­گوید و برنامه­ای جامع و همه جانبه را در اختیارش قرار می­دهد .

11ـ از ویژگیهای محتوایی و معنایی قرآنِ کریم « جامعیّت و همه­جانبه بودن » را شرح دهید . [ش89 ]

قرآنِ کریم با وجود اینکه حدودِ پانزده قرنِ پیش در جامعه­ای به دور از فرهنگ و دانش نازل شده در موردِ همة  مسائل مهمّ و حیاتی که انسان در هدایت بدان نیاز دارد سخن گفته و چیزی را فروگذار نکرده است . این کتاب فقط از امورِ معنوی یا آخِرت و رابطة انسان با خدا سخن نمی­گوید بلکه از زندگی مادّی و دنیوی انسان ، مسئولیّتهای سیاسی و اجتماعی او و نیز رابطة وی با انسانهای دیگر سخن می­گوید و برنامه­ای جامع و همه جانبه را در اختیارش قرار می­دهد .

12ـ « موزون بودن در کلمات و رسایی در تعبیرات » مربوط به کدام یک از جنبه­های اعجازِ قرآنِ کریم است ؟ [خ88-خ91]  نشانه­های لفظی و ظاهری

13ـ کامل کنید : [خ89]

ـ نفوذِ خارق­العادّة قرآنِ کریم در افکار و نفوس از نشانه­های ( لفظی و ظاهری ) اعجازِ این کتاب آسمانی است .

14ـ ویژگی مهمّ قرآن کریم را بنویسید . [خ90]

1ـ دلیل و سندِ نُبُوّت پیامبر اکرم (ص) است .        2ـ جاودانه و همیشگی است .

15ـ چرا خداوند معجزة پیامبرِ اسلام (ص) را از نوعِ کتاب قرار داده است ؟ [د90]

چون پیامبرِ اکرم (ص) آخِرین پیامبر و تعلیماتِ ایشان برای همة زمانهای بعد از اوست ، سندِ نُبُوَّت و حقّانیّت او نیز به گونه­ای است که در همة زمانها حضور دارد و هم اکنون نیز مخالفان را به آوردنِ سوره­ای مانندِ سوره­های خود دعوت می­کند . اگر معجزة پیامبرِ اکرم (ص) از نوعِ کتاب و علم و فرهنگ نبود ، نمی­توانست شاهدی حاضر و دائمی بر نُبُوَّت ایشان باشد .

درس چهارم :

1ـ ترجمه کنید : « لَقَد مَنَّ اللهُ عَلَی المؤمِنینَ اِذ بَعَثَ فیهِم رَسولاً مِن اَنفُسِهِم » ( آل عمران ، 164) [خ 88]

به یقین خداوند بر مؤمنان منّت گذاشت آنگاه که در میانِ آنان فرستاده­ای از خودشان برانگیخت .

2ـ ترجمه کنید : « ... و لَن یَجْعلَ اللّهُ لِلْکافرینَ علی المؤمنینَ سَبیلاً . » ، ( نساء ، 4 / 141 )

و هرگز خداوند قرار نمی‌دهد ، برای کافران راهی ( راه تسلّط ) بر مؤمنان .

3ـ قلمروهای رسالت پیامبر (ص) را نام برده ، بنویسید آیه « ... یَتلو عَلَیهِم آیاتِهِ و یُزَکِّیهِم و یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ و الحِکمَةَ ... » به کدام یک از آنها اشاره دارد ؟ [ش85]

1ـ دریافت و ابلاغِ وحی

2ـ مرجعیّتِ علمی

3ـ ولایت و رهبری جامعه

4ـ ولایتِ معنوی

و آیه اشاره به « مرجعیّتِ علمی » دارد .

 قلمروهای رسالتِ پیامبر (ص) را نام ببرید . [د 85- ش87- ش90]

1ـ دریافتِ وحی و رساندنِ آن به مردم

2ـ تعلیم و تبیینِ تعالیمِ دین(مرجعیّت علمی)

3ـ ولایت و سرپرستی جامعه برای اجرای قوانینِ الهی(ولایتِ ظاهری)

4 ـ ولایتِ معنوی 

 

5ـ از قلمرو‌های رسالتِ پیامبرِ اکرم (ص) تعلیم و تبیینِ تعالیمِ دین را توضیح دهید .

پیامبرِ اکرم (ص) ، تنها رسانندة‌ وحی نبود بلکه وظیفة تفسیر و تبیینِ قرآنِ کریم را نیز بر عهده داشت تا مردم بتوانند به معارفِ بلندِ این کتابِ آسْمانی دست یابند و جزئیاتِ احکام و قوانین را بفهمند و شیوة عمل کردن به آن را بیاموزند از این رو ، گفتار و رفتارِ پیامبر (ص) اوّلین و معتبرترین مرجعِ علمی برای فهمِ عمیقِ آیاتِ الهی است پس ایشان اوّلین و بزرگ‌ترین معلّم قرآن بوده است .

 « ولایتِ ظاهری » از قلمروهای رسالتِ پیامبرِ اکرم (ص) را توضیح دهید . [خ89]

منظور از ولایتِ ظاهری ولایت بر جامعه و پیاده کردنِ قوانینِ اسلام و اجرای قوانین و احکام الهی در جامعه بود . به همین جهت به محضِ اینکه مردمِ مدینه ، اسلام را پذیرفتند و ایشان به مدینه هجرت کرده ، به کمک مردم آن شهر و مهاجرانی که از مکّه آمده بودند حکومتی را که بر مبنای قوانینِ اسلام اداره می­شد پی­ریزی نمود .

7ـ درستی یا نادرستی گزاره­های زیر را  با ( ص/ غ ) مشخّص کنید .

ـ ولایت و سرپرستی جامعه برای اجرای قوانینِ الهی را ولایتِ معنوی می­گویند . [د89]  غ

ـ گفتار و رفتارِ پیامبر (ص) اوّلین و معتبرترین مرجعِ علمی برای فهمِ عمیقِ آیاتِ الهی است . [خ90] ص

8ـ کامل کنید : 

ـ در اسلام ، کسانی را که فرمان و قانونشان نشأت گرفته از قرآن نیست (طاغوت) می­نامند . [ش88]

ـ مراجعة به « طاغوت » و انجام دادنِ دستورهای وی بر مسلمانان ( حرام ) است . [خ90]

ـ برترین و بالاترین قلمرو رسالتِ پیامبرِ اکرم (ص) ( ولایتِ معنوی ) می­باشد .

ـ اوّلین و معتبرترین مرجعِ علمی برای فهمِ عمیقِ آیاتِ الهی ( گفتار ) و ( رفتار ) پیامبر است . [خ91]

9ـ طاغوت را تعریف کنید . [خ 85- خ86- د 86- ش87- د 88- ش89 - د90-خ92]

کسانی که به مردم فرمان می‌دهند و قانون‌گذاری می‌کنند ، در حالی که خداوند آنها را تعیین نکرده و فرمان و قانونشان نشأت گرفته از قرآن ، یعنی برخاسته از فرمانِ الهی نیست طاغوت نامیده می‌شوند .

10ـ دو دلیل از دلایلِ نیازمندی جامعة اسلامی به ولایت و حکومتِ اسلامی را نام ببرید . [ش90]

1ـ جامعیّت دینِ اسلام                                2ـ ضرورت اجرای احکام اسلامی مانندِ عدالت اجتماعی

3ـ ضرورتِ پذیرشِ ولایتِ الهی و دوری از حکومتِ طاغوت

11ـ‌ بالاترین و برترین مقامِ پیامبرِ خدا (ص) چیست و میزانِ درکِ افراد از این مقام به چه چیزی بستگی دارد ؟

ولایتِ معنوی بالاترین و برترین مقامِ پیامبر(ص) است . که ابعادِ آن بر افرادِ معمولی آشکار نیست مؤمنان به میزانی که چشمِ باطنشان باز شود و پرده‌هایی از عالَمِ غیب کنار رود مرتبه‌ای از این ولایت را درک می‌کنند .

درس پنجم :

1ـ ترجمه و پیامِ آیه : « یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ... » ( مائده ، 67 ) [خ85-د87- ش89- د90]

ای پیامبر آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر انجام ندهی پس رسالتِ او را به انجام نرسانده‌ای .

پیامِ آیه : تعیینِ حضرتِ علی(ع) به عنوانِ جانشینِ خود ( اشاره به محتوای حدیثِ غدیر )

2ـ ترجمه و پیامِ آیه : « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الأمْرِ مِنْکُمْ ... » ( نساء ، 59) [د85]

ای کسانی که ایمان آورده‌اید ، خدا را اطاعت کنید و اطاعت کنید پیامبر را و صاحبان امر که از شمایند .

پیامِ آیه : هر مسلمانی ، در هر عصر و زمانی که زندگی می‌کند ، باید در کارهای خود فرمانبردارِ خداوند ، پیامبر اکرم (ص) و ولیّ امر باشد .

3ـ یک پیام آیه : « اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ و یُطَهِرَکُم تَطهیراً » ( احزاب 34 ) را بنویسید.[خ86- ش87- د88]

این واقعه عصمتِ حضرتِ علی (ع) ، حضرتِ فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السّلام را اعلام می­کند یا ...

4ـ حدیثِ « مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلیٌ مَولاهُ » دربارة چه واقعه­ای است ؟ [ش86]

دربارة واقعة بزرگ غدیر و ولایتِ حضرت علی (ع)

5ـ حدیثِ « مَنْ کُنْتُ مَولاهُ ... » را تکمیل کرده و بنویسید دربارة چه واقعه‌ای است؟

فَهذا عَلیٌّ مَوْلاهُ  ـ دربارة واقعة بزرگِ غدیر و ولایتِ حضرتِ علی (ع)

هرکس که من ولیّ و سرپرستِ اویم ، علی نیز ولیّ و سرپرستِ اوست .

6ـ دو مورد از نکاتی را که پیامبرِ اکرم (ص) در ارتباط با قرآن و اهل بیت (ع) در حدیثِ « ثقلین » بیان فرمودند ، بنویسید. [ش85]

1ـ قرآن و اهلِ بیت دو چیزِ گرانبهاست که پیامبر(ص) در میانِ امّت به جا گذاردند .

2ـ قرآن و اهل بیت همواره با هم‌اند و از هم جدا نمی‌شوند .

3ـ چون قرآن همیشگی است وجودِ معصوم نیز در کنارِ آن همیشگی خواهد بود .

4ـ هر کسی به آن دو تمسّک جوید هرگز گمراه نمی‌شود . ( دو مورد کافی است . )

7ـ بر اساسِ حدیثِ ثقلین دو چیز گرانبها که پیامبر (ص) پس از رحلتِ خود برای مردم به جا گذاشتند چه بود و دربارة آنها چه سفارش فرمود ؟ [د86] کتابِ خدا و عترت

و سفارش فرمود : تا وقتی که به این دو تمسّک جویید هرگزگمراه نمی­شوید و این دو هرگز از هم جدا نمی­شوند .

8ـ پیامِ حدیث : « مَن ماتَ وَ لَم یَعرِف اِمامَ زَمانِهِ ماتَ میتَةً جاهِلیَّةً » را بنویسید . [خ 87- ش88]

هرکس بمیرد و امامِ زمانِ خود را نشناخته باشد به مرگِ جاهلی مُرده است .

9ـ نامِ آیۀ : « إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَ هُمْ رَاکِعُونَ . » را بنویسید . (مائده ، 55 ) ( بیانِ مصداق آیه ) [خ 88- د89 ]

آیة ولایت ـ و مصداقِ آیه علی (ع) می­باشد .

10ـ چرا نیاز به امام پس از پیامبر نه تنها از بین نمی­رود ، بلکه بیشتر هم می­شود ؟ [خ90 ]

زیرا با گذشتِ زمان و گسترشِ سرزمینِ اسلامی فرقه­ها و اندیشه­های مختلف مسائل جدید و طرزِ فکرهای گوناگون به وجود می­آید ، همچُنین روابطِ اجتماعی به مرحلة پیچیده­تری وارد می­شود و به احکامِ جدیدی نیاز پیدا می­کند که بدونِ وجودِ یک مفسّرِ معتبرِ وحی پاسخگویی صحیح به این نیازها ممکن نیست .

11ـ آیة زیر را تکمیل نموده و یک پیام از آن استخراج کنید . [خ92 ]

ـ « إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ ... وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا . » ، ( احزاب ، 33 / ٣٣ ) 

« ... لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ ... » این واقعه ، عصمتِ حضرتِ علی ، حضرتِ فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم‌السّلام را اعلام می‌کند . ( یا هر پیام مرتبطِ دیگر )

12ـ درستی یا نادرستی گزارة زیر را  با ( ص/ غ ) مشخص کنید . [د90]

ـ تعیینِ جانشینِ رسول خدا با هدایت و راهنمایی خدا بوده و خدا ائمّة اطهار (ع) را به این مقام برگزیده است. ص

درس ششم :

1ـ از سخنِ پیامبرِ اسلام (ص) : « من شهر علمم و علی درِ آن است ، هر کس می­خواهد به این علم برسد ، باید از درِ آن وارد شود . » چه نکاتی به دست می­آید ؟ ( ذکر دو مورد) [د90]

ـ حضرتِ علی (ع) پس از رسولِ خدا از همه داناتر است .

ـ حضرتِ علی (ع) در علمِ خود معصوم است و گرنه رسولِ خدا (ص) نمی­فرمود که ؛ همه باید به ایشان مراجعه کنند .

ـ بر مردم واجب است که از دانشِ حضرتِ علی (ع) بهره ببرند و مطابقِ نظرِ ایشان عمل کنند زیرا ایشان راهِ رسیدن به علمِ پیامبر است و بهره­مندی از علمِ پیامبر هم بر همه واجب است .

2ـ « شیعه » در لغت به چه معنا می­باشد ؟ ( ذکرِ دو معنا ) [خ 92]  به معنای پیرو ، یار و طرفدار

3ـ کدام باورهای مشترک زمینه­سازِ وحدت بینِ مسلمانان است ؟ [خ 91]

اعتقاد به خدا ، پیامبرِ اکرم (ص) ، قرآن ، قیامت

4ـ مَقام و منزلتِ حضرتِ علی (ع) در نزدِ خدا و پیامبر به سببِ ( ایمانِ بی­نظیر ) و ( عملِ بی­مانندِ ) ایشان است . [خ 92]

درس هفتم :

1ـ دو مورد از مسایلی که پس از رحلتِ پیامبر(ص) موجبِ تحریف در معارفِ اسلامی و جعلِ احادیثِ ایشان شد را بنویسید . [خ85]

1ـ تفسیر و تبیینِ آیاتِ قرآن و معارفِ اسلامی توسّط برخی عالمانِ وابسته به قدرت و گروهی از علمای اهلِ کتاب مطابق با افکارِ خود یا موافق با منافعِ قدرتمندان

2ـ قدرت دادن به اندیشه‌های انحرافی توسّطِ حاکمانِ ظالم بنی‌امیّه و بنی‌عبّاس

3ـ جعلِ احادیث از سوی دنیا دوستان برای نزدیکی به حاکمان

4ـ نقلِ داستان‌های خُرافی دربارة پیامبران توسّط برخی از علما در مساجد (2 مورد کافی است . )

2ـ تفاوت اساسی حکومت بنی­امیّه و بنی­عبّاس با رهبری رسول خدا (ص) در چه چیزهایی بود ؟ ( ذکر دو مورد ) [ش85- ش90]

1ـ حکومتِ پیامبرِ خدا (ص) بر پایة برابری و مساوات بود و ملاک کرامتِ تقوا بود .

2ـ پیامبر (ص) مردم را به مبارزه و ستم فرا می‌خواند . ( دو مورد کافی است . )

3ـ آنان که نزدِ اشرافِ مکّه و مدینه منزلتِ بالایی نداشتند و بی‌ارزش تلّقی می‌شدند نزدِ پیامبر (ص) صاحبِ منزلت شدند .

امّا در حکومتِ  بنی­امیّه و بنی­عبّاس شخصیّتهای باتقوی و جهادگر منزوی شدند و طالبانِ قدرت و ثروت قُرب و منزلت یافتند و دشمنانِ اسلام با تزویر و نیرنگ خود را در جبهة دوستان قرار دادند و به تدریج شیوة حکومتی قیصران روم و کسرایان ایران را در پیش گرفتند .

3ـ دو مورد از اشکالاتِ اساسی که به سببِ ممنوعیّتِ نوشتنِ احادیثِ پیامبر اکرم (ص) ( نگهداری حدیث از طریق حافظه ) به وجود آمد را بنویسید . [د 85 - ش 86 - ش 87 - ش 89 - ش90-خ92]

  الف ـ احتمالِ خطا افزایش یافت و در نتیجه کلمات جا به جا و برخی عبارت‌ها و گاه خودِ احادیث فراموش می‌شدند .

ب ـ شرایطِ مناسب برای جاعلانِ حدیث فراهم می‌آمد که براساسِ اغراضِ شخصی به جعل یا تحریفِ حدیث بپردازند یا از ذکرِ برخی احادیث خودداری کنند .

ج ـ نوشته نشدنِ حدیث سبب می‌شد که مدرک و منبعی که از طریقِ آن بتوان احادیثِ درست را از نادرست تشخیص داد ، در دست نباشد .

د ـ مهمّ‌تر از همه اینکه مردم و محقّقان از یک منبعِ مهمّ هدایت بی‌بهره می‌ماندند و به ناچار ، سلیقة‌ شخصی را در احکامِ دینی دخالت می‌دادند . ( ذکرِ دو مورد به دلخواه )

4ـ چگونه پس از رحلتِ رسول خدا (ص) ظهورِ شخصیّتها و الگوهای غیرقابلِ اعتماد افزایش یافت؟ [خ87]

هر چه از زمانِ پیامبر فاصله بیشتر می­شد شخصیّتهای اصیلِ اسلامی به خصوص اهل بیتِ پیامبر (ص) به انزوا کشیده می­شدند  و افرادی که در اندیشه و تفکّر یا در عمل و اخلاق یا در هر دو از معیارهای اسلامی به دور بودند در جامعه جایگاهی برجسته پیدا می­کردند . این گونه شخصیّتها در دستگاهِ حکومتِ بنی­امیّه و بنی­عبّاس صاحبِ موقعیّت می­شدند و به شُهرت می­رسیدند .

5ـ دو مورد از مسائل و مشکلات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی پس از رحلتِ پیامبر (ص) را بنویسید.(4 مورد ) [د 87- ش88- خ90]

 از مسائل و مشکلاتِ سیاسی واجنماعی و فرهنگی عصرِ ائمّه (ع) چهار مورد را بنویسید .

ممنوعیّت از نوشتنِ احادیثِ پیامبر(ص) ـ پیدایشِ مسائلِ جدید با گسترشِ دنیای اسلام ـ تحریف در اندیشه­های اسلامی و جعلِ احادیث ـ ظهورِ شخصیّتها و الگوهای غیرِقابلِ اعتماد ـ تبدیلِ حکومتِ عدلِ نبوی به سلطنت قیصری و کسرایی .

6ـ کدام یک از مشکلاتِ سیاسی ـ اجتماعی باعث شد که با فاصله گرفتن از زمانِ پیامبر اکرم (ص) شخصیّتهای اصیل اسلامی به انزوا کشیده شوند ؟ توضیح دهید . [د 88]

ظهورِ شخصیّتها و الگوهای غیرِ قابلِ اعتماد ـ عمومِ مردم در افکار و اعتقادات و رفتار و عمل دنباله­رو شخصیّتهای برجستة جامعة خود هستند و آنها را اُسوه قرار می­دهند ، اگر این الگوها صاحبِ کمالات و ارزشهای الهی باشند مردم نیز به نسبتِ همّت و استعداد از این کمالات و ارزشها بهره­مند می­شوند و اگر آنها به سوی زشتیها و بدیها بروند بیشترِ مردم نیز از آنها دنباله­روی خواهند کرد .

7ـ چرا ممنوعیّتِ نوشتنِ احادیثِ پیامبر (ص) پیروانِ ائمّه (ع) را از منبعِ مهمِّ هدایت بی­بهره نکرد ؟ [د90]

چون احادیثِ پیامبر نزدِ ائمّه حفظ شده بود و پیروانِ ائمّه این احادیث را از طریقِ این بزرگواران که خود انسانهایی معصوم و به دور از خطا بودند و سخنانشان مانندِ سخنانِ رسولِ خدا معتبر و موثّق بود به دست می­آوردند .   

درس هشتم :

1ـ ترجمه کنید : « ... قُلْ لا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى ... » (شوری ، 23) [د86- خ87] ( فقط پیام آیه)

ترجمه : بگو ازشما برای آن پاداشی نمی­خواهم مگر دوستی با خویشان .

پیام آیه : پیامبر از پیروانش هیچ پاداشی جز دوستی با خاندانش نمی­خواهد .

2ـ تقیّه را تعریف کنید . [خ85- د85 - د87- د88-خ91]    

ـ « تقیّه » از زمانِ کدام معصوم (ع) اجرا شد ؟ و به چه معناست ؟

ائمّه بزرگوارِ ما از زمانِ امامِ سجّاد (ع) تقیّه می­کردند . یعنی ؛ می‌کوشیدند آن بخش از اقدامات و مبارزاتِ خود را که دشمن به آن حسّاسیّت داشت ، مخفی نگه دارند به گونه‌ای که در عینِ ضربه زدن به دشمن ، کمتر ضربه بخورند . این اصل را تقیّه می‌گویند .

3ـ امامانِ بزرگوار ما « در مجاهده برای حکومتِ عدل » از چه اصولی تبعیّت می­کردند ؟ ( نام ببرید . ) [ش85]

1ـ عدمِ تأییدِ حاکمان

2ـ معرّفی خود به عنوانِ امام بر حقّ

3ـ آگاهی­بخشی به مردم

4ـ انتخابِ شیوه‌های درستِ مبارزه 

 

4ـ امامان (ع) از دو جهت با حاکمان زمان خود مبارزه می­کردند ، آن دو جهت چیست ؟ توضیح دهید . [خ86]

یا ؛ ائمّة اطهار (ع) در راستای ولایتِ ظاهری از چه جهاتی با حاکمانِ زمان خود مبارزه می­کردند ؟ توضیح دهید . [د90]

اوّل ؛ از آن جهت که رهبری و ادارة جامعه از جانبِ خداوند به آنان سپرده شده بود و لازم بود که برای انجام دادنِ این وظیفه به پا خیزند و در صورتِ وجودِ شرایط و امکانات ، حُکّام غاصب را برکنار کنند .

دوم ؛ از آن جهت که سکوت در مقابلِ ظلم و زیرِ پا گذاشتنِ قوانینِ اسلام را گناه می‌دانستند و معتقد بودند که اگر حاکمی ، حقوقِ مردم را زیر پا گذارد و به احکامِ اسلامی عمل نکند ، براساسِ حُکمِ امرِ به معروف و نهی از منکر ، باید با او مقابله و مبارزه کرد .

5ـ چرا ائمّة معصومین (ع) در مجاهده از اصلِ « آگاهی بخشی به مردم » تبعیّت می­کردند ؟ [ش 86- د87- د 90]

ائمّه علیهم السّلام معتقد بودند که عامل اصلی حکومتِ جباران و ستمگران ، ناآگاهی مرم است ؛ به همین جهت ، در مبارزة خود علیه حاکمان ، بر آگاهی مردم تکیه می‌کردند و به شیوه‌های مختلف برای آگاهی بخشی به مردم می‌کوشیدند .

6ـ درستی یا نادرستی گزاره­ زیر را  با ( ص/ غ ) مشخّص کنید .

ـ ائمّة اطهار راهِ رهایی مسلمانان از دستِ حاکمانِ طاغوتی و مشکلاتِ اجتماعی را آگاهی آنها می­دانستند . [خ91] ص

7ـ نام دو کتابِ حدیث که در آن سخنانِ رسولِ خدا (ص) و ائمّة اطهار (ع) گِرد آمده است را بنویسید . [خ87]

کافی ، من لایحضره الفقیه ، تهذیب ، استبصار  

8ـ گِردآورندگانِ کتابهای حدیثی مقابل را بنویسید . الف) کافی :   ب) الاستبصار :   [خ90]

الف) کافی : مرحوم کلینی   ب) الاستبصار : مرحوم شیخ طوسی

9ـ اقداماتِ مربوط به مرجعیّتِ علمی امامان (ع) را نام ببرید .  [خ 88- ش90-خ92]

تعلیم و تفسیرِ قرآن

اقدام برای حفظِ سخنان و سیرة پیامبر (ص)

پاسخ به مسائلِ جدید و نیازهای نو

تربیتِ شخصیّتهای اسلامی

 

10ـ از مسئولیّتهای مقامِ امامت « ولایتِ معنوی امامان (ع) » را شرح دهید .  [خ 89]

ـ از مسئولیّتهای مقامِ امامت « راهنمایی و یاری مردم با ولایتِ معنوی » را شرح دهید .

پس از رسولِ خدا (ص) ائمّه اطهارِ علیهم السّلام واسطة خیر و بَرَکَت و رحمت در جهانِ هستی هستند ، و علاوه بر راهنماییها و یاریهای ظاهری به اِذنِ خداوند از طریقِ معنوی و غیبی نیز به نیازهای مؤمنان پاسخ می­دهند و آنان را به مقصود می­رسانند .

11ـ هریک از عبارات سَمت راست با کدام یک از عبارات سَمت چپ (مسئولیّتهای مقام امامت ) ارتباط دارند ؟ [ش89]

1- اقدام برای حفظ سخنان و سیرة پیامبر (ص) +

الف) اقدامات مربوط به مرجعیّت دینی +

2- پاسخ به نیازهای مؤمنان از طریق معنوی و غیبی ++

ب ) مجاهده در راستای ولایتِ ظاهری +++

3- تربیت شخصیّتهای اسلامی +   

ج ) ولایت معنوی امامان (ع) ++

4- آگاهی بخشی به مردم +++

 

درس نهم :

1ـ بر اساسِ آیۀ : « ... إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ... » ( رعد ، 11 ) زمینه­سازِ هلاکت و بدبختی یا عزّت و سربلندی یک جامعه چه کسانی هستند ؟ [خ91]  خودِ انسانها ، خودِ افرادِ جامعه

2ـ بر اساس آیۀ : « ... إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ... » ( رعد ، 11 ) علّتِ غیبتِ امامِ عصر (عج) چیست ؟ [خ86- د90 (ترجمه)]

اگر اکثریّتِ یک ملّت خواستارِ عدالت نباشند و با ظلم مبارزه نکنند همة آنها گرفتارِ حاکمانِ ظالم و ستمگر خواهند شد و از زندگی در جامعه‌ای با قوانینِ عادلانه ، بی­نصیب خواهند ماند به همین جهت قرآنِ کریم می‌فرماید که : تا گروهها ، اقوام و ملّت‌ها تغییر نکنند خداوند نیز اوضاع و شرایطِ زندگی آنان را تغییر نخواهد داد . بنابراین علّت غیبتِ امام عصر (عج) عدمِ آمادگی روح­ِ جمعی جامعه می‌باشد .

3ـ غیبتِ امام زمان (عج) در مقابلِ « ظهور » است یا « حضور » ؟ توضیح دهید . [ش85]

غیبت در مقابلِ ظهور است نه حضور . امام را غایب نامیده‌اند زیرا ایشان از نظرها غایب است نه اینکه در جامعه حضور ندارند . ایشان چون خورشیدِ عالَم‌تاب انوارِ هدایت و رهبری خود را به خصوص بر شیعیان می‌تاباند به عبارتِ دیگر این انسان‌ها هستند که امام را نمی‌بینند ، نه اینکه ایشان در بینِ مردم حضور نداشته باشند .

4ـ چرا غیبتِ امامِ عصر (عج) به « خورشیدِ پُشتِ ابر » تشبیه شده است ؟ [ش86]

ـ چرا حضرتِ مهدی (عج) را « غائب » نامیده­اند ؟ منظور از این « غیبت » را توضیح دهید . [خ92]

زیرا ایشان از نظرها غائبند نه اینکه در جامعه حضور ندارند ایشان چون خورشید عالَمتاب انوارِ هدایت و رهبری خود را به خصوص بر شیعیان می‌تاباند به عبارتِ دیگر این انسان‌ها هستند که امام را نمی‌بینند نه اینکه ایشان در بینِ مردم حضور نداشته باشند .

5ـ امامِ عصر (عج) رهبری خود را در عصرِ غیبت به چه چیز تشبیه کرده­اند ؟ [ش87- ش89 ]

امام عصر (عج) می­فرماید : بهره بُردن از من در عصرِ غیبتم مانند بهره بردن از آفتاب است هنگامی که پُشتِ ابرها باشد . ( به خورشیدِ پشتِ ابر )

 علّتِ غیبتِ امامِ عصر (عج) چیست ؟ توضیح دهید . [د85]

به سببِ قدرناشناسی و ناسپاسی و در خطر بودنِ جان آن حضرت ، خداوند آخرین ذخیره و حجّتِ خود را از نظرها پنهان کرد . خداوند نعمتِ هدایت را با وجودِ انبیا و اولیای خود کامل کرد و راهِ رسیدن به رستگاری را به انسان‌ها نشان داده است علاوه بر این انبیا و امامان نه تنها راهِ سعادت را به مردم معرّفی کردند بلکه در راهِ نجات مردم کوشیدند . امّا ناسپاسی این مردم و قدرناشناسی آنان موجب شهادت یازده تن از ائمّه شد از سوی دیگر حاکمانِ بنی‌عبّاس نیز در صدد بودند که مهدی موعود (عج) را به محضِ تولّد از بین ببرند .

7ـ علّتِ غیبتِ امام عصر (عج) و تداوم آن را بنویسید . [خ88]

 به سببِ قدرناشناسی و ناسپاسی و در خطر بودنِ آن حضرت ، خداوند آخرین ذخیره و حجّت خود را از نظرها پنهان کرد تا امامت در شکلی جدید و از پس پرده غیبت ادامه یابد . تداومِ این غیبت نیز بر اثرِ باقی ماندن همان عوامل و عدمِ آمادگی مردم برای ظهور است .

8ـ آیا می­توان « زمانِ ظهور » امامِ عصر (عج) را تعیین کرد ؟ مختصراً توضیح دهید . [ش 86- ش87]

خیر ، تعیینِ زمانِ ظهور در اختیارِ خداست و از این امور جز خداوند کس دیگری آگاهی ندارد بنابراین کسانی که زمانِ ظهور را تعیین می‌کنند ، دروغگویند .

9ـ غیبتِ امامِ زمان تا چه زمانی ادامه دارد ؟ [خ91]

تا وقتی جامعة انسانی شایستگی درکِ ‌ظهور و بهره­مندی کامل از وجودِ آن حضرت را پیدا کند .

10ـ چرا تعیینِ زمانِ ظهورِ امامِ عصر (عج) تنها در اختیارِ خداوند است ؟ توضیح دهید . [ش89- د90]

 زیرا آنچه برای ظهور لازم است ، احساسِ جهانی برای امدادِ الهی و کمکِ غیبی ، ناامیدی از همة مکاتبِ غیرِالهی وآمادگی لازم پیروان و یارانِ امام برای همکاری با ایشان است و از این امور جز خداوند کسِ دیگری آگاهی ندارد.

11ـ غیبتِ صُغری را تعریف کنید . [د 86- خ87- ش88- ش90- د90]

مرحله اوّل امامت حضرتِ ولی عصر (عج) که از سال 260 پس از شهادت امام حسن عسکری (عج) آغاز شده و تا سالِ329 طول کشیده است غیبت صغری نامیده می­شود .

یا دوره­ای که امام عصر (عج ) از طریقِ نائبان چهارگانه با شیعیان ارتباط داشتند .

12ـ بخشِ اصلی رهبری امامِ عصر (عج) مربوط به کدام قلمرو است و چگونه انجام می­شود ؟ [خ87- خ88] 

بخش اصلی رهبری امام مربوط به قلمرو ولایت معنوی است . ایشان که به اذنِ خداوند از اَعمال انسانها آگاه است به صورتهای مختلف افرادِ مستعدّ به ویژه شیعیان و محبّان خویش را از امدادهای معنوی در جهتِ رشد و تعالی روحی برخوردار می­سازد .

13ـ تغییر و تحوّل در جامعه­ای که گرفتار بی­عدالتی می­باشد ، چگونه امکان­پذیر است ؟ [د88]

در جامعه­ای که گرفتار بی­عدالتی است تصمیمِ یک فرد یا گروهی محدود برای برقراری عدالت اگر از همراهی اکثریت برخوردار نباشد به نتیجه نمی­رسد . برقراری عدالت به تحوّل درونی همه یا بیشتر افراد نیاز دارد یعنی ؛ روحِ جمعی باید آماده و پذیرای آن شود . بنابر این اگر اکثریت خواستارِ عدالت نباشند و با ظلم مبارزه نکنند همة آنها گرفتارِ حاکمانِ ظالم و ستمگر خواهند شد و از زندگی در جامعه­ای با قوانینِ عادلانه بی­نصیب خواهند ماند .

14ـ امام حسن عسکری (ع) در ارتباط با فرزندش حضرت مهدی (عج) چه اقداماتی انجام داد ؟ [خ89]

امام حسن عسگری (ع) در ارتباط با فرزندش دو وظیفه را عهده­دار بود . یکی حفظِ فرزندش از گَزند خلفای عبّاسی و دیگر اثباتِ وجودِ ایشان و اعلامِ امامتش به عنوانِ امامِ دوازدهم .

15ـ نائبانِ چهارگانه در دورة غیبتِ صُغری چه مسئولیّتی بر عهده داشتند ؟ [ش89 ]

این افراد رابطِ میانِ مردم و امام عصر (عج) بودند .

16ـ طولانی بودنِ عمرِ حضرتِ مهدی (عج) چگونه امکان­پذیر است ؟ [د86  ش87]

برخی امور از نظرِ عقلی امکانپذیر نیستند و محال است در جهان خارج تحقّق پیدا کنند . امّا برخی امور هستند که تحقّق آنها از نظر عقلی امکانپذیر است امّا شرایط عوامل خارجی بسیار زیادی باید دست به دست هم دهند تا آن امور تحقّق یابند . اینها امور غیر عادی­اند نه غیر عقلی . طولانی شدن عمر انسانها از جملة این امور است . از نظرِ عقلی بدن انسان می­تواند هزاران سال زنده بماند و ازآنجا که همة عوامل و شرایطِ طولِ عمر در اختیارِ خداوند است به قدرت و ارادة خود جسمِ مبارک امام عصر (عج) را جوان نگه می­دارد تا آن حضرت به حیات خود ادامه دهد .

17ـ درستی یا نادرستی گزاره­های زیر را  با ( ص/ غ ) مشخّص کنید .

ـ غیبتِ امام مهدی (عج) در دورة غیبت ، در مقابلِ حضور است نه ظهور . [د89- ش90]  غ

ـ عمرِ طولانی امامِ زمان امری غیرِعادی و غیرِعقلی نیست و با قدرتِ الهی عملی می­شود . [خ91] غ

18ـ دو نمونه از مواردِ ولایتِ معنوی ( یاری و دستگیری شیعیان ) توسّطِ امامِ عصر (عج) را بنویسید . [د89 ]

هدایتِ باطنی افراد ـ حلّ بعضی از مشکلاتِ علمی علما ـ خبر دادن از بعضی رویدادها ـ دستگیری از درماندگان ـ شفای بیماران ـ دعا برای مؤمنان

19ـ کامل کنید :

ـ بخش اصلی رهبری امام مهدی (عج) مربوط به قلمرو ( ولایت معنوی ) است. [د88 ـ ش90 ـ د90 ـ خ92]

ـ امام زمان (عج) در دورة غیبتِ صُغری از طریقِ افرادی خاصّ که به ( نُوّاب اَربعه ) معروفند ، با شیعیان ارتباط داشت . [ش90]

ـ رهبری امامِ زمان (عج) در عصرِ غیبت به ( خورشیدِ پُشتِ ابر ) تشبیه شده است . [ش90]

20ـ امام زمان (عج) در دورة غیبتِ صُغری از چه طریقِ پیروانِ خود را رهبری می­کردند ؟ [خ91]

نُوّاب اَربعه یا نُوّاب خاصّ

21ـ‌ آیا غیبتِ امامِ عصر (عج) به معنای عدمِ « حضورِ » ایشان است ، توضیح دهید .

خیر ـ غیبت در مقابلِ ظهور است ، نه حضور . امام را غایب نامیده‌اند ؛ زیرا ایشان از نظرها غایب‌اند ، نه اینکه در جامعه حضور ندارند . ایشان چون خورشید عالَمتاب انوارِ هدایت و رهبری خود را به خصوص بر شیعیان می‌تاباند.

22ـ درعصرِ غیبت فقیهان با تکیه بر چه پشتوانه­هایی باید وظایفِ خویش را انجام دهند ؟

ـ فقیهان بر اساسِ چه پشتوانه­هایی در عصرِ غیبت ، به اجتهاد می­پردازند ؟

پشتوانة اوّل : قرآنِ کریم ـ پشتوانه دوم : سیره و سنّت پیامبر اکرم (ص) و ائمّه اطهار (ع)

درس دهم  :

1ـ پیامِ آیۀ : « وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ . » ( انبیاء ، 105 ) [خ87- خ 90 (ترجمه)]

پیام : علاوه بر قرآن در کتابِ زبور آمده است که زمین به بندگانِ صالح و درستکارِ خداوند خواهد رسید .

و در زبور ( بعد از موعظه و پند ) نوشتیم : همانا زمین را بندگانِ شایسته­ام به ارث می­بَرند .

2ـ پیامِ آیه : « وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ . »(قَصَص،5) را بنویسید . [خ85]

پیامِ آیه در موردِ « آیندة تاریخ » : این آیه دیدگاه اسلام را درباره آیندة تاریخ بیان می‌کند و اینکه در نهایت پیشوایی و رهبری از آن مستضعفانِ جهان خواهد بود و خواست و وعدة الهی پیروزی حقّ بر باطل می‌باشد .

3ـ بر اساسِ آیة : « هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ ... » ( توبه ، 33 ) چه آینده­ای برای تاریخِ انسان پیش­بینی شده است ؟ [خ89- ش90 (ترجمه)]

آیندة نهایی جهان از آنِ حقّ خواهد بود و باطل شکست خورده و مغلوب صحنه را تَرک خواهد کرد .

او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دینِ حقّ فرستاد تا دینش را بر هر دینی مسلّط کند .

4ـ چه کسانی می­توانند یارانِ راستینِ امام زمان (عج) باشند ؟ [خ85]

کسانی که قبل از ظهور تمرین کرده و در صحنة‌ درگیری‌های فکری و اجتماعی و نبردِ دائمی حقّ و باطل ، در جبهة حقّ حضوری فعّال داشته باشند و با ایستادگی در مقابلِ شیاطین درون و برون خصائلی چون شجاعت ، عزّتِ نفس ، بلندهمّتی و پاکدامنی را در خود پرورانده باشند .

5ـ توضیح دهید آیا کسانی که فقط با دعا و گریه منتظرِ ظهورِ حضرتِ ولی عصر (عج) هستند می­توانند یارانِ راستینِ امام باشند ؟ [خ86]

خیر ـ زیرا کسانی که در عصرِ غیبت تنها با گریه و دعا سر کنند و در نبردِ حقّ علیه باطل ، عدالتخواهان علیه ستم­پیشگان و پابرهنگان علیه مستکبران حضور نداشته باشند ، چُنین کسانی جوهرة شجاعت ، از جان­گذشتگی و صلابتِ روحی را به دست نخواهند آورد و در نبردِ سهمگین سپاهِ امام علیه ستمکارانِ جهان ، صحنه را ترک خواهند کرد .

6ـ چهار مورد از ویژگیهای یارانِ راستینِ امامِ عصر (عج) را بر اساسِ فرمایشِ حضرتِ علی (ع) بنویسید.[د86- د87-ش88]

در امانت خیانت نکنند . پاکدامن باشند . اهل دشنام و کلمات زشت نباشند . به ظلم و ستم خونریزی نکنند . ساده زیست باشند . لباسهای فاخر نپوشند . به یتیمان ستم نکنند . شراب ننوشند .  ...

7ـ به اعتقادِ جامعه­شناسان « پویایی جامعۀ شیعه » در طولِ تاریخ به چه عواملی وابسته بوده است ؟ [خ 85- خ 89]

الف) گذشتة سرخ : اعتقاد به عاشورا و آمادگی برای ایثار و شهادت در راه عدالتخواهی ، آرمان‌گرایی و حقیقت جویی 

ب) آیندة سبز : باور به مهدویّت و نپذیرفتنِ حکومت‌های طاغوتی و تلاش برای گسترشِ عدالت و انسانیّت در سراسرِ جهان

8ـ پویایی جامعة شیعه در طولِ تاریخ به چه عواملی وابسته بوده است ؟ نام ببرید .

گذشتة سرخ ( اعتقاد به عاشورا ) ـ آیندة سبز ( باور به مهدویّت )

9ـ پیامبران برای « تحقّقِ وعده‌های الهی » در پایانِ تاریخ از چه طرح خاصّی سخن گفته‌اند؟ [ش85- د89]

پیامبرانِ الهی می‌گویند که در پایانِ تاریخ ، در حالی که شرایط کاملاً آماده شده است ، یک ولیّ الهی ظهور می‌کند و حکومتِ جهانی و عادلانه‌ای تشکیل می‌دهد که فقط براساسِ دین خدا اداره می‌شود .

10ـ جامعة منتظر چگونه جامعه­ای است ؟ ( ویژگیهای جامعة منتظر در عصر غیبت ) [د85- خ87- ش88-خ92]

جامعة‌ منتظر به واقعیّت‌های ناهنجار موجود « نَه » می‌گوید و به امیدِ فردایِ درخشان تلاش می‌کند .

جامعة منتظر ، حکومتِ طاغوت را برنمی‌تابد ؛ در مقابلِ آن می‌ایستد و مقاومت می‌کند .

جامعة منتظر می‌کوشد در جهتِ همان نوع از جامعه‌ای که انتظارش را می‌کشد حرکت کند .

11ـ درستی یا نادرستی گزارة­ زیر را  با ( ص/ غ ) مشخّص کنید .

انسانِ‌ منتظر به واقعیّت‌های ناهنجارِ موجود « نَه » می‌گوید و به امیدِ فردایِ درخشان تلاش می‌کند . [خ91]  غ

12ـ اعتقادِ شیعه در موردِ موعود چیست ؟ [خ86]

بنا بر سخنانِ صریحِ پیامبرِ اکرم (ص) و ائمّة اطهار (ع) موعود و منجی انسان‌ها دوازدهمین امام و فرزندِ امام حسن عسکری (ع) است ، حضرتِ مهدی (عج) همنامِ پیامبر و کنیة‌ اصلی ایشان نیز همان کنیة‌ پیامبر یعنی ابوالقاسم است ایشان آخِرین ذخیرة الهی است ، و با توجّه خاصّ خداوند به حیاتِ خود ادامه می‌دهد تا اینکه به اِذنِ خداوند ظهور می‌کند و حکومتِ جهانی اسلام را تشکیل می‌دهد .

13ـ توضیح دهید خداپرستان دربارة « آیندة تاریخ » چه اعتقادی دارند ؟ [د87]

خداپرستان معتقدند یکی از نامهای خداوند حقّ است و اوست که با حکمتِ خود ، جهان را اداره می­کند ، بر اساسِ وعدة الهی ، باور دارند که آیندة نهایی جهان از آن حقّ خواهد بود و باطل ، شکست خورده و مغلوب ، صحنه را ترک خواهد کرد .

14ـ دو فایدة معلوم بودنِ مشخّصاتِ امام زمان (عج) و حضورِ ایشان در جامعه را بنویسید . [د87]

1ـ هر ماجراجوی فریبکاری که بخواهد خود را مهدی موعود معرّفی کند به زودی شناخته می­شود و مردمِ هوشیار فریبِ او را نمی­خورند .

2ـ پیروانِ آن حضرت ، امام خود را حاضر و ناظر برخود می­یابند و می­دانند که ایشان از اَعمالِ شیعیان آگاهند و از فداکاریها و مجاهدتِ مؤمنان اطّلاع دارند .

3ـ آنان احساس می­کنند که با امامِ حاضر و ناظر ، خود می­توانند گفت وگو کنند ، خواسته­ها و تمایلاتِ درونی­­شان را با ایشان در میان گذارند و برای به دست آوردنِ رضایتِ ایشان ، با امید و نشاط و پویایی تلاش کنند .

4ـ جامعه به صورتهای گوناگون از هدایتِ امام و از ولایتِ معنوی ایشان برخوردار می­گردد .

15ـ چگونه همة ادیان دربارة اعتقاد به موعود و الهی بودن پایان تاریخ اتّفاق نظر دارند؟ [خ88- د88]

در بارة ظهورِ مهدی موعود در بینِ ادیان و پیامبرانِ الهی چه اتّفاق نظری وجود دارد ؟

اصلِ الهی بودنِ پایانِ تاریخ و ظهور ولیّ خدا

16ـ چرا ایجادِ آمادگی برای ظهورِ امامِ عصر (عج) باید در همة ابعادِ علمی ، فرهنگی ، اقتصادی و نظامی باشد ؟ [د88]

زیرا امامِ زمان (عج) یارانی توانمند در همة ابعاد می­خواهد یارانی که بتوانند مسئولیّتهای بزرگِ عصرِ ظهور را به دوش گیرند و با هدایتِ امامِ خود جامعه­ای برخوردار از همة مواهبِ طبیعی و سرشار از شور و نشاط زندگی  بنا کنند که در آن خبری از فقر ، عقب ماندگی ، جهل و ظلم و تبعیض نباشد .

17ـ چرا « تقویتِ ایمان » یکی از مسئولیّتهای شخصِ منتظر در عصرِ غیبت است ؟ [خ89]

عصرِ غیبت ،‌ عصرِ دو دلی­ها و شکّ و تردیدهاست . دراین دوره ، فتنه­های گوناگون و اندیشه­های رنگارنگ پیدا می­شوند و بی­ایمانی را تبلیغ می­کنند . مؤمنِ حقیقی به خود تردید راه نمی­دهد و با یقین برای فردای روشن آماده می­شود .

18ـ چهار مورد از مسئولیّتهای « شخصِ منتظر » در دورة غیبت را نام ببرید . [د89- د90]

1 ـ تقویتِ ایمان         2 ـ ایجادِ آمادگی         3 ـ تقویتِ معرفت و محبّت به امام

4ـ پیروی از امامِ عصر(عج)                           5 ـ دعا برای ظهور امام

19ـ کامل کنید :

نگاهِ مثبتِ دین به آیندة تاریخ و اعتقاد به حضرتِ مهدی (عج) اصلی به نام ( انتظار ) را در دل زنده کرده است. [خ90]

‌20ـ توضیح دهید آیا اعتقاد به موعود و منجی در همه ادیان وجود دارد ؟

پیامبرانِ الهی برای تحقّق وعده‌های الهی ، از طرحِ خاصّی برای پایانِ تاریخ سخن گفته‌اند آنان می‌گویند که در پایان تاریخ در حالی که شرایط کاملاً آماده شده است یک ولیّ الهی ظهور می‌کند و حکومتِ جهانی و عادلانه تشکیل می‌دهد که فقط براساسِ دینِ خدا اداره می‌شود . با وجودِ اعتقاداتِ مختلف ، همه در اصلِ الهی بودنِ پایانِ تاریخ و ظهور ولیّ خدا برای برقراری حکومتِ جهانی اتّفاق نظر دارند .

21ـ مِهر و عشق به امام زمان (عج) در « شخصِ منتظر » چه تغییراتی پدید می‌آورد ؟

1ـ شخصِ عاشق برای جلبِ رضایتِ امام تلاش کند .

2ـ شخصِ عاشق امام را اسوة خود قرار دهد و خصائلِ مطلوبی را که در او می‌بیند ، در خود به وجود آورد .

3ـ او را فعّال و با نشاط کند و امید به آیندة زیبا را در او افزایش می‌دهد .

22ـ چگونه همة ادیان دربارة اعتقاد به موعود و الهی بودنِ پایانِ تاریخ اتّفاقِ نظر دارند ؟

پیامبرانِ الهی ، برای تحقّق وعده­های الهی ، از طرحِ خاصّی برای پایانِ تاریخ سخن گفته­اند آنان می­گویند : که در پایانِ تاریخ ، در حالی که شرایط کاملاً  آماده شده است یک ولیّ الهی ظهور می­کند و حکومتِ جهانی و عادلانه­ای تشکیل می­دهد که فقط بر اساسِ دینِ خدا اداره می­شود  . این عقیدة اصلی پیامبرانِ الهی است .

درس یازدهم  :

1ـ ولیّ فقیه را تعریف کنید . [ خ85- د88- خ90 د90-خ92]

از میانِ فقیهانِ دارای شرایط ، آن کس که توانایی لازم برای برپایی و ادارة حکومت را دارد ، براساسِ احکام دین ، رهبری جامعه را به دست می‌گیرد و به پیاده کردنِ قوانینِ الهی در جامعه اقدام می‌کند . فقیهی که این مسئولیّت را بر عهده دارد ، ولیّ فقیه می‌نامند .

2ـ دو عاملی که نقشِ اساسی در انتخابِ « مرجعِ تقلید » دارد ، بنویسید .

دو عاملی که در انتخابِ مرجع نقشِ اساسی دارد دانش وتقوای اوست .

3ـ راههای شناخت « مرجعِ تقلید » را بنویسید . [ خ85 - د 85- ش86 - خ 88- ش89 - د89- ش90]

ـ‌ راههای شناختِ « فقیهِ واجدِ شرایط » را بنویسید .

1 ـ خودِ ما به اندازه‌ای از علمِ فقه اطّلاع داشته باشیم که بتوانیم فقیهِ دارای شرایط را بشناسیم و تشخیص دهیم .

2 ـ از دو نفر عادل و موردِ اعتماد که بتوانند فقیهِ واجدِ شرایط را تشخیص دهند ، بپرسیم .

3 ـ یکی از فقیهان ، آن چُنان مشهور باشد که انسان مطمئن شود و بداند که این فقیه ، دارای شرایط است .

4ـ تقلید را تعریف کنید . [ش85- د86- خ 87- ش88- ش90]

کسانی که خود در احکامِ دین متخصّص نیستند به متخصّصان (فقیهان) مراجعه می‌کنند تا اعمالِ آنها موافقِ موازینِ دین باشد به این مراجعه پیروی یا تقلید می‌گویند .

5ـ با توجّه به احادیث ، « شرایطِ مرجع و فقیهی که شایستة پیروی است » را بنویسید . [ش85- د86- ش88-خ92]

1ـ با تقوا و عادل باشد ؛ 2 ـ زمان­شناس باشد و بتواند احکامِ دین را متناسب با نیازهای روز استخراج کند ؛

3 ـ در رشتة تخصّصی خود (‌ یعنی معارف و احکامِ دینی ) از دیگران داناتر باشد .

6ـ دو شرطِ مشترک از شرایط ولیّ فقیه ( رهبر ) و مرجعِ تقلید کدامند ؟ [خ87- ش89]

 فقیهِ عادل و با تقوا بودن ـ زمان­شناس بودن

7ـ مرجعِ تقلید را تعریف کنید . [د85]

فقیهانی که با تفکّر در آیات و روایات و با کمک گرفتن از موازینِ دقیقِ عقل ، احکام را به دست می‌آورند و در اختیارِ مردم قرار می‌دهند و مردم نیز در احکامِ دین از آنان تقلید یا پیروی می‌کنند ، را « مرجعِ تقلید » می‌گویند .

8ـ تفقّه را تعریف کنید . [خ86- خ88- د89]  تفکّر عمیق در دین را تفقّه گویند .

9ـ فقیه را تعریف کنید . [ش90] به افرادی که به معرفتِ عمیق در دین و احکامِ دینی رسیده­اند فقیه می­گویند .                  

10ـ « تفقّه » به چه معناست و به چه کسی « فقیه » می­گویند ؟ [د87]

تفقّه به معنای تفکّر عمیق است . به افرادی که به این معرفتِ عمیق در دین و احکامِ دینی رسیده­اند فقیه می­گویند .

11ـ انتخابِ ولیّ ­فقیه به چه شیوه­هایی انجام می­گیرد ؟ توضیح دهید . [ش85- خ86- د86 ( بدون توضیح )- د87- خ90]

به طورِ مستقیم ( یک مرحله‌ای ) یا غیرِمستقیم ( دو مرحله‌ای ) از طرفِ مردم انتخاب می‌شود و رهبری را به دست می‌گیرد . شیوة مستقیم با حضورِ مردم در اجتماعات و راهپیمایی‌های سراسری و شیوة غیرِمستقیم شیوه‌ای است که در قانونِ اساسی پیش‌بینی شده است . و مطابق آن ، مردم ابتدا نمایندگانِ خبرة خود را انتخاب می­کنند . آنان نیز در میانِ مجتهدین آن کس را که شایسته­تر تشخیص دهند ، به عنوانِ رهبر جامعه اعلام می­کنند .

12ـ در عصرِ غیبت ، مرجعیّتِ دینی و حکومتِ اسلامی چگونه تداوم می­یابد ؟ [خ87 د90 - خ91]

در عصرِ غیبت مرجعیّتِ علمی در شکل ( مرجعیّتِ فقیه ) و حکومتِ اسلامی در چهارچوب ( ولایتِ فقیه ) تداوم می­یابد .

13ـ درستی یا نادرستی گزاره­های زیر را  با ( ص/ غ ) مشخّص کنید .

ـ در عصرِ غیبت حکومتِ اسلامی در چهارچوب ( ولایتِ فقیه ) استمرار پیدا می­کند . ص

ـ در عصرِ غیبت ، حکومتِ اسلامی در چارچوب ( مرجعیّت فقیه ) استمرار می­یابد . [د88- خ89- ش90]  غ

14ـ چرا مرجع باید « عادل » و « زمان­شناس » باشد ؟ [د87]

مرجع باید عادل باشد تا مردم بتوانند به او اعتماد کرده و از دستورهایش پیروی کنند ، مرجع باید زمان­شناش باشد تا بتواند شرایطِ جدید و نیازهای زمان را بشناسد و احکامِ دین را متناسب با نیازهای روز استخراج کند .

15ـ چرا ولیّ ­فقیه باید « زمان­شناس » باشد ؟ [ش90]

برای اینکه بتواند احکامِ دینی را متناسب با نیازهای روز به دست آورد .

ـ با کدامِ شرط مرجعِ تقلید می­تواند احکامِ دینی را متناسبِ با نیازهای روز به دست آورد ؟ [خ91] زمان­شناس   

16ـ بنا بر فرمانِ امامِ زمان (عج) در دورة غیبت ، نیابتِ ایشان به چه کسی می­رسد و مسئولیّتهای او چیست ؟ [د88]

به نیابت از ایشان « فقیه واجدِ شرایط » دو مسئولیّتِ « مرجعیّتِ علمی » و « رهبری و ولایتِ ظاهری » را بر عهده دارد و در حدّ توان جامعة اسلامی را در مسیرِ اهدافِ الهی هدایت و رهبری می­کند .

17ـ چه شرایطی برای مشروعیّت یافتنِ رهبرِ جامعة اسلامی ( ولیّ فقیه ) لازم است ؟ [خ85- ش90]

1ـ فقیه عادل با تقوا باشد .

2 ـ زمان­شناس باشد .

3 ـ با تدبیر و با کفایت باشد .

4ـ شجاعت و قدرت روحی داشته باشد .

 

18ـ چرا « تدبیر و کفایت » و « شجاعت و قدرتِ روحی » از شرایط رهبر جامعة اسلامی است ؟ [د88]

با تدبیر و کفایت باشد تا بتواند جامعه را در شرایطِ پیچیدة جهانی رهبری کند و با درایت و بینشِ قوی نقشه­های دشمنانِ دین را خنثی سازد . شجاعت و قدرتِ روحی داشته باشد تا بدونِ ترس و واهمه با دشمنانِ دین مبارزه کند و در اجرای احکامِ دین از کسی نترسد و با قدرت در مقابلِ تهدیدها بایستد و پایداری کند .

19ـ دو ویژگی کسی که شایستگی رهبری جامعة اسلامی را دارد ، نام ببرید . [خ89] مشروعیّت ـ مقبولیّت

20ـ منظور از « مشروعیّت » و « مقبولیّت » ولیّ فقیه را مختصراً توضیح دهید . [ش86]

مشروعیّت یعنی اینکه شرایط مربوط به رهبری که دین معیّن کرده است را دارا باشد تا حکمِ او موردِ پذیرشِ دین باشد . مقبولیّت یعنی اینکه رهبر باید موردِ قبول و پذیرش و اعتماد و اطمینان مردم قرار گیرد .

21ـ چرا ولیّ فقیه باید « مقبولیّت » داشته باشد ؟  [ش87- ش88- د89]

فقیهی می­تواند جامعه را به سوی هدفهای اسلامی رهبری کند که مردم با آگاهی و شناخت او را قبول داشته باشند و به او اطمینان و اعتماد پیداکرده باشند با پذیرش و قبولِ مردم است که رهبری و هدایتِ جامعه میسّر می­گردد و پیاده کردن احکامِ الهی ممکن و مقدور می­شود .

22ـ مشروعیّتِ ولیّ فقیه را تعریف کنید . [خ 88]

دارا بودنِ شرایطِ مربوط به رهبری که دین معیّن کرده است ، در این صورت حُکمِ او مورد پذیرش دین است .

23ـ میانِ انتخابِ « ولیّ فقیه » و « مرجع تقلید » چه تفاوتی وجود دارد ؟ [د85- ش86- ش89]

انتخابِ مرجع یا مجتهد یک وظیفة‌ شخصی است و هر کس از راه‌هایی که معیّن شده است ،‌ مرجعِ خود را شناسایی می‌کند و هر زمان هم که فقیهی دیگر را اعلم دانست به او مراجعه می‌نماید . به همین جهت ، نیازی نیست که همة مردم از یک مرجع ، پیروی کنند . امّا ولیّ فقیه که رهبر و مسئولِ ادارة جامعه است ، نمی‌تواند متعدّد باشد و این لازمة‌ نظام اجتماعی و اجرای قانونِ واحد در جامعه است . بر این اساس ، یکی از فقها در انتخابی عمومی ، عهده‌دار منصبِ ولایتِ فقیه می‌شود .

24ـ چرا افراد نمی­توانند به طور جداگانه برای خود ولیّ فقیه انتخاب کنند ؟ [د90]

چون ادارة جامعه تنها با یک مجموعه قوانین و یک رهبری امکانپذیر است در غیرِ این صورت هَرج و مَرج و تفرقه و پراکندگی پیش می­آید و این یک امرِ روشن و بدیهی در تمامِ نظامهای سیاسی دنیاست . پس مردم در انتخابِ ولیّ فقیه باید به صورتِ دسته­جمعی اقدام کنند و فقیهی را که دارای شرایطِ رهبری است با آگاهی و شناخت بپذیرند ، به وی اعتماد و اطمینان کنند و رهبری جامعه را به او بسپارند .

25ـ انتخاب ولیّ فقیه به روش « غیر مستقیم » را با ذکر مثال شرح دهید . [د90]

روش غیر مستقیم ( دو مرحله­ای ) ، همان شیوه­ای است که در قانونِ اساسی کشورِ ما پیش­بینی شده است و مطابقِ آن مردم ابتدا نمایندگان خبرة خود را انتخاب می­کنند . آنان نیز در میانِ مجتهدین آن کس را که شایسته­تر تشخیص دهند به عنوانِ رهبرِ جامعه اعلام می­کنند . پس از رحلتِ امام خمینی (ره ) حضرتِ آیت الله خامنه­ای با همین شیوه مسئولیّت رهبری جامعه را عهده­دار شد .

26ـ منظور از تقلید در احکامِ دینی چیست و از چه کسانی می‌توان تقلید کرد ؟

کسانی که خود در احکامِ دینی متخصّص نیستند ، به فقیهان مراجعه می‌کنند تا اعمالِ آنان موافقِ موازینِ دین باشد. به این مراجعه پیروی یا تقلید می‌گویند .

از فقیهان ، که با تفکّر در آیات و روایات و با کمک گرفتن از موازینِ دقیقِ عقل ، احکام را به دست می‌آورند و در اختیار مردم قرار می‌دهند .

27ـ چرا تداومِ « مرجعیّتِ علمی » در « غیبتِ کُبری » ضروری است ؟

دین به عنوانِ برنامة زندگی ، به عصرِ پیامبر (ص) و امام (ع) اختصاص ندارد . به دست آوردنِ احکامِ آن نیز ، ویژة آن دوران نیست ، علاوه بر این همواره مسائل جدیدی پیش می‌آید که یک مسلمان می‌خواهد بداند دین دربارة آن‌ها چه حُکمی دارد . بانکداری ، بیمه‌های اجتماعی ، نماز در هواپیما ، پیوندِ اعضا و خرید و فروش عضو از جملة این مسائل‌اند و یک فردِ مسلمان در هنگام مواجهه با آن‌ها ، نیازمندِ دانستنِ حُکمِ اسلامی آن‌هاست . صدها سؤال وجود دارد که پاسخ دادن به آن‌ها جز با تکیه بر تخصّصِ عمیق و تسلّط کامل بر منابعِ دینی مقدور نیست . این کار در اصل در اختیارِ پیامبر و امامِ معصوم است که پاسخ‌های صحیح را به مردم عرضه ‌کنند . امّا در دورة غیبتِ کُبری که مردم به امام (ع) دسترسی ندارند نیازمندِ راهی است که مردم از طریقِ آن پاسخِ سؤالهای خود را دریافت کنند .

28ـ آیا می­توان پیروی از فقیه خاصّی را بر انسان تحمیل کرد . توضیح دهید .

هیچ کس نمی­تواند پیروی از یک فقیه را به انسان تحمیل کند یا او را از پیروی فقیهی باز دارد اگر کسی پس از مدّتی مراجعه به یک فقیه ، تشخیص دهد که فقیه دیگری آن شرایط را در سطح عالی­تری دارد لازم است به تشخیص خود عمل کرده و از فقیه اعلم و شایسته­تر پیروی کند .

درس دوازدهم  :

1ـ ترجمه کنید : « ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ ... » (نحل ، 125) [د90-خ92]

با حکمت و اندرزِ نیکو مردم را به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به شیوه­ای که نیکوتر است ، بحث و گفتگو کن .

2ـ عبارتِ قرآنی « ... فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِی الأمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ... » ( آل عمران ، ١۵٩) را ترجمه کنید .

پس از آنان درگُذر و برایشان آمرزش بطلب و در کارها با آنها مشورت کُن و به هنگام عزم به خدا توکّل کُن .

3ـ چرا نظامِ جمهوری اسلامی را « مردم­سالاری دینی » نامیده­اند ؟ [خ 85- د90]

حکومتِ مردم­سالار حکومتی است که در آن خواستِ اکثریّت مردم بر سرنوشت جامعه حاکم است ،‌ نه خواست و ارادة‌ فرد یا گروهی خاصّ . این ویژگی در نظامِ اسلامی کاملاً تحقّق دارد ، با این تفاوت که مبنای نظامِ اسلامی ، حاکمیّتِ اراده و قانونِ الهی بر همة بخش‌های جامعه ، با خواست و قبولِ مردم است . به همین جهت این نظام مردم­سالاری دینی نامیده شده است .

4ـ آیا تشکیلِ حکومتِ اسلامی در عصرِ غیبت می­تواند در زمینه­سازی حکومتِ جهانی ولیّ عصر(عج) مؤثّر باشد ؟ [د85- د89]

بله ؛ زیرا برقراری حکومتِ اسلامی ، علاوه بر اینکه یک ضرورتِ اساسی در اجرای احکامِ اسلامی است ، به مؤمنان و منتظرانِ حضرتِ مهدی (عج)‌ فرصت می­دهد که آنچه را برای آمادگی ظهور لازم است ، فراهم سازند .

5ـ تفاوت اصلی نظام اسلامی با سایر حکومتهای دمکراتیک در چیست ؟ [خ86- د86- ش90]

حکومتِ اسلامی مسئولِ اجرای قوانینِ اسلامی است و فقیه تابعِ ضوابط و قوانینِ دینی است و به همین جهت ، این نظام مردم سالاری دینی نامیده شده است . امّا دمکراسی رایج در جهان ، هدفِ خود را تأمینِ خواسته­های دنیوی مردم قرار داده است و نسبت به ارزشهای الهی بی­اعتناست .

6ـ « مردم سالاری دینی» را با دمکراسی رایج در جهان مقایسه کنید . [خ88]

نظامِ اسلامی زمانی در کشوری استوار می­شود که اکثریتِ مردم آن را بپذیرند و بدان پایبند باشند امّا تفاوتِ اساسی میانِ حکومتهای دمکراتیکِ رایج در جهان و حکومتِ اسلامی این است که حکومتِ اسلامی مسئولِ اجرای قوانین اسلامی است و فقیه تابعِ ضوابط و قوانینِ دینی است و به همین جهت این نظام مردم­سالاری دینی نامیده می­شود  امّا دمکراسی رایج در جهان هدفِ خود را تأمینِ خواسته­های دنیوی مردم قرار داده است و نسبت به ارزشهای الهی بی­اعتناست .

7ـ با توجّه به سفارشاتِ حضرتِ علی (ع) به مالکِ اشتر ، بنویسید چرا رهبر باید از افرادِ « عیبجو » و « ترسو » دوری کند ؟ [ش87-خ91]

پرهیز از عیبجو : زیرا مردم عیبهایی دارند که مدیر و رهبرِ جامعه باید بیشتر از همه در پنهان کردنِ آنها بکوشد .

و پرهیز از ترسو : زیرا در انجام دادنِ کارها روحیه را سُست می­کند .

8ـ چرا حضرتِ علی (ع) به مالکِ اشتر ، می­گوید : هرگز « نیکوکار » و « بدکار » در نظرت یکسان نباشد ؟ [خ92]

چون در این صورت « نیکوکاران » به کارِ خیر بی­رغبت و « بدکاران » به کارِ بد تشویق می­شوند .

9ـ کامل کنید : هدفِ دمکراسی رایج در جهان تأمینِ ( خواسته­های دنیوی ) مردم می­باشد . [خ89]

10ـ درستی یا نادرستی گزارة زیر را  با ( ص/ غ ) مشخّص کنید .

ـ تعدّد ولی فقیه ، لازمة نظم اجنماعی و اجرای قانونِ واحد در جامعه است . (غ)

11ـ حکومتِ دمکراتیک یا مردم­سالار را تعریف کنید . [خ90]

حکومتی است که در آن خواستِ اکثریتِ مردم تعیین­کنندة نوعِ نظامِ حاکم بر جامعه است نه خواست و ارادة فرد یا گروهی خاصّ .

12ـ آیا مسئولیّتِ مردم در نظامِ اسلامی با انتخابِ رهبر و سایرِ مسئولانِ جامعه خاتمه می‌یابد ؟ توضیح دهید .

خیر ـ مسئولیّت در سلسله مسئولیّتهای مسلمانان در نظامِ اسلامی است . مسئولیّتِ اساسی افرادِ جامعه ، تلاش برای دوامِ نظام ، رشد و پیشرفتِ آن در همة‌ ابعادِ زندگی اجتماعی است .

13ـ « حقوقِ متقابلِ رهبر و مردم » را از نظِر حضرتِ علی (ع) بنویسید .

حضرت علی(ع) می­فرماید : ای مردم همانا من بر گردنِ شما حقّی دارم و شما نیز بر من حقّی دارید و امّا حقّ شما بر من این است که شما را راهنمایی کنم و درآمدهای بیت المال را به شایستگی بینِ شما تقسیم کنم و شما را آموزش دهم تا نادان نمانید و تربیت کنم تا یاد بگیرید و امّا حقّ من بر شما این است که شما به عهدِ خود وفا کنید و مرا در پنهان و آشکار نصیحت و یاری کند و هنگامی که شما را خواندم اجابت کنید و هنگامی که فرمان دادم اطاعت نمایید .

درس سیزدهم  :

1ـ ترجمه و پیام آیۀ : « مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا ... . » ( فاطر ، 10 ) [د85 - ش89- خ90]

هر کس عزّت را می‌خواهد پس تمامِ عزّت از آنِ خداست .

پیامِ آیه عبارت است از : « راهِ اصلی کسبِ عزّت و کرامت بازگشت به سوی خدا و قبول فرمان‌های اوست . »

2ـ بر اساس آیة : « مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا ... . » ( فاطر ، 10 ) راه پرورش عزّت نفس چیست ؟ [د86]

هر کس عزّت و سربلندی را می‌خواهد ، پس تمامِ عزّت از آنِ خداست .

این آیه سرچشمة عزّت را خداوند معرّفی می‌کند و می‌فرماید : هر کس به دنبالِ عزّت است باید به این سرچشمه مراجعه کند .

3ـ ترجمه کنید : « ... وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لَکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لا یَعْلَمُونَ . » (منافقون ، 8 )[ش86- خ87 ش88- د90]

عزّت از آن خدا و پیامبرش و مؤمنین است . و لیکن منافقین نمی‌دانند .

4ـ « عزّت نفس » را تعریف کنید . [ش85 ]

عزّتِ نفس به معنای شناختِ قدر و منزلتِ آدمی و ایمان به آن است به گونه‌ای که هر چیزِ دیگری در چشمِ انسان حقیر و کوچک باشد و از توجّه و تمایل بدان احساسِ پَستی و حقارت کند .

5ـ « عزّت نفس » را تعریف کرده و رابطة آن را با مفاهیم زیر بنویسید . الف) گناه ب) پیمان­شکنی [خ85]

عزّتِ نفس به معنای شناختِ قدر و منزلتِ آدمی و ایمان به آن است به گونه‌ای که هر چیزِ دیگری در چشمِ انسان حقیر و کوچک باشد و از توجّه و تمایل بدان احساسِ پَستی و حقارت کند .

الف: انسانِ کریم پروا دارد که در حضورِ خداوند گناه کند ، شرم می‌کند که خداوند گناه او را ببیند پس هر چه کرامتِ نفس بیشتر باشد آدمی کمتر مرتکبِ گناه می‌شود .

ب: انسانی که عزّتِ نفس دارد با خدا پیمان بسته است ، پیمان­شکنی و بی­وفایی نمی‌کند ، زیرا آن را مخالفِ کرامتِ خود می‌یابد . بنابراین یکی از راه‌های ماندگاری بر پیمان ، تقویتِ احساسِ کرامت و عزّت است .

6ـ چرا انسانِ صاحبِ عزّت به پیمان­شکنی دست نمی­زند ؟ [د85- د 86- د87- د89]

انسانِ صاحبِ کرامت پیمانی را که با خدا بسته است ، نمی‌شکند و بی­وفایی نمی‌کند ، زیرا آن را مخالفِ کرامت خود می­یابد .

7ـ رابطة عزّتِ با وفای به عهد و پیمان را بررسی کنید . [ش90]

انسانِ صاحبِ کرامت اهلِ پیمان شکنی نیست . او پیمانی را که با خدا بسته نمی­شکند زیرا آن را مخالف کرامت خود می­داند . بنابراین یکی از راههای ماندگاری بر پیمان تقویتِ احساس کرامت و عزّت نفس است .

8ـ « انسانِ صاحبِ عزّت » و « انسان گناهکار » در برابر نفس لوّامه و نفس امّارة خود چگونه عمل می­کند ؟[د88]

انسانِ صاحبِ کرامت و عزّت همواره به سودِ نفسِ لوّامه عمل می­کند و تسلیمِ نفسِ امّاره نمی­شود امّا انسانِ ذلیل در درون شکست می­خورد و تسلیمِ نفسِ امّاره می­شود . بنابراین انسانِ گناهکار پیش از آنکه در مقابلِ عواملِ بیرونی تسلیم شود ابتدا در خود می­شکند و مقاومت را پذیرا می­شود . کسی که در مقابلِ دیگران تن به ذلّت می­دهد ابتدا در مقابلِ تمایلاتِ پَستِ درونِ خود شکست خورده و ذلیل شده است . او کرامتِ خود را از دست داده و به دنائت و پَستی دچار شده است .

9ـ چه رابطه­ای بینِ عزّتِ نفس و گناه وجود دارد ؟ چرا ؟ [ش89-خ92]

میانِ کرامتِ نفس و گناه رابطة معکوس برقرار است . یعنی ؛ هر قدر کرامتِ نفس بالاتر می­رود گناه کمتر می­شود زیرا تا انسان حقیر نشود وخود را کوچک نکند دست به گناه نمی­زند همان طور که هر قدر که انسان خود را عزیز ببیند تن به ذلت وگناه نمی­دهد .

10ـ « تمایلاتِ انسان » چند دسته است ؟ آنها را بنویسید . [ش85- د87- ش88- ش90- د90]

تمایلاتِ عالی ، تمایلاتِ دانی ( یا خودِ عالی و اصیل ، خودِ دانی و غیرِ اصیل )

11ـ دو دسته از تمایلات انسان کدامند و چه نامیده می­شوند ؟ [ ش86- د89]

تمایلاتِ عالی و تمایلاتِ دانی ، دستة‌ اوّل را خودِ عالی و دستة دوم را خودِ دانی می‌نامند .

خودعالی ـ  خوددانی / نفس لوّامه ـ  نفس امّاره

12ـ نام دو خود ، در انسان چیست ؟ [ش87]  خودِ عالی ـ خودِ دانی

13ـ چگونه می­توان عزّت نفس را پرورش داده و تقویت کرد ؟ [ ش85- خ88]

چون سرچشمة عزّت خداوند است پس راه و روشِ کسبِ عزّت و کرامتِ نفس ، بازگشت به سوی خدا و قبول فرمانهای اوست . هر کس که در این بازگشت مصمّم‌تر و اطاعتش از خدا بیش‌تر باشد کرامت و عزّتش بیش‌تر است .

14ـ قرآنِ کریم راه پرورشِ عزّتِ نفس را چه می­داند ؟ [خ86]

برای یافتنِ عزّت و پرورش آن در خود ، باید به سراغ سرچشمة آن رفت . قرآنِ کریم می‌فرماید : هر کس به دنبالِ عزّت است ، باید به سرچشمة‌ آن مراجعه کند و راهِ دیگری وجود ندارد ، زیرا قرآنِ کریم تمامِ عزّت را از آنِ خدا می‌داند و برای دیگری که در مقابلِ خدا باشد ، سهمی قائل نیست .

15ـ چرا نمی­توان مسئولیّتِ انجام دادنِ گناه را از دوشِ خود برداشت و به عواملِ بیرونی منتقل کرد ؟ [خ89- ش90]

برخی در توجیه خطا و گناه خود از عواملِ تحریک­کننده یا شرایطِ اجتماعی و اقتصادی یاد می­کنند و خطای خود را بر دوشِ آن عوامل می­گذارند . درست است که آن عوامل زمینه­سازِ گناهند امّا قدرتِ روحی و ارادة انسان می­تواند در مقابلِ گناه بایستد و آن را شکست دهد .

16ـ آیا می­توان « تحریکاتِ بیرونی و شرایطِ اجتماعی  و اقتصادی » را عاملِ اصلی گناه دانست ؟ [خ86]        

برخی در توجیه خطا و گناهِ خود از عواملِ تحریک­کننده یا شرایطِ اجتماعی و اقتصادی یاد می‌کنند و خطای خود را بر دوشِ آن عوامل می‌گذارند . درست است که آن عوامل زمینه‌ساز گناهند امّا قدرتِ روحی و ارادة‌ انسان می‌تواند در مقابلِ گناه بایستد و آن را شکست دهد .

17ـ انسانِ صاحبِ عزّت در برخورد با نفسِ لوّامه و نفسِ امّاره چگونه عمل می­کند ؟ [خ87]

انسانِ صاحبِ کرامت و عزّت همواره به سودِ نفسِ لوّامه عمل می­کند و تسلیم نفسِ امّاره نمی­شود امّا انسانِ ذلیل در درون شکست می­خورد و تسلیم نفسِ امّاره می­شود . پس انسانِ گناهکار پیش از آنکه در مقابلِ عواملِ بیرونی تسلیم شود ، ابتدا در خود می­شکند و حقارت را پذیرا می­شود .

18ـ انسانِ صاحبِ عزّت همواره به سودِ کدام نفسِ خود عمل می­کند ؟ [خ88] نفس لوّامه

19ـ راهِ کسبِ عزّت چیست ؟ و چه کسانی عزّتِ بیشتری دارند ؟ [ش87]

هر کس به دنبالِ عزّت است باید به سرچشمة عزّت یعنی خدا مراجعه کند و هر کس اطاعتش از خدا بیشتر باشد کرامت و عزّتش بیشتر است .

20ـ کامل کنید :

ـ تحریکاتِ بیرونی عواملِ زمینه­ساز گناهند ، امّا قدرت ( روحی و ارادة ) انسان می­تواند در مقابلِ گناه بایستد . [ش88]

ـ تمایلاتِ عالی انسان مربوط به بُعد ( روحی و معنوی ) و تمایلاتِ دانی او مربوط به بُعد ( حیوانی و دنیایی ) است . [د90]

ـ انسان دارایِ دو دسته از تمایلات است ؛ تمایلاتِ ( عالی ) و تمایلاتِ ( دانی ) . [ خ92]

21ـ درستی یا نادرستی گزاره­های زیر را  با ( ص/ غ ) مشخّص کنید .

ـ انسانِ دارای عزّتِ نفس در مقابل افراد زورگو و ستمگر متواضع است . [ش90]  غ

ـ انسانِ عزیز همواره به ندای عقل و وجدان و نفس لوّامه گوش فرا می­دهد و تسلیم نفس امّاره نمی­شود . [د90] ص

ـ انسانِ عزیز همواره به ندای نفس امّاره گوش فرا می­دهد و تسلیمِ نفسِ لوّامه نمی­شود . [د92] غ

22ـ در چه مواردی « عزّت و شکست­ناپذیری » ضروری است ؟ [د90]

1ـ در برابرِ خواسته­های نامشروعِ درونی که سببِ روی آوردنِ ما به گناه می­شوند .

2ـ در برابرِ دشمنانِ ظالم و ستمگرِ بیرونی که می­خواهند در مقابلِ ظلمِ آنان تسلیم باشیم و ذلّت بپذیریم .

23ـ کرامتِ نفس به چه معناست و چه رابطه‌ای با گناه دارد ؟

کرامتِ نفس به معنای شناختِ قدر و منزلتِ انسان در پیشگاهِ خدا و ایمان به آن است ، به گونه‌ای که هر چیزِ دیگری در چشمِ انسان ، کوچک و حقیر باشد و او از توجّه و تمایل بدان احساس پَستی و حقارت کند . انسانِ کریم پروا دارد که در حضورِ خداوند گناه کند ، شرم می‌کند که خداوند گناهِ او را ببیند . انسانِ صاحبِ کرامت که می‌داند نمی‌توان کاری را از خداوند مخفی کرد ، می‌کوشد قدر خود را حفظ کند و به گناه آلوده نشود .

24ـ انسانِ کریم پَروا دارد و شرم می­کند که پیمان­شکنی نماید و در حضورِ خدا گناه کند این موضوع را با ذکرِ مثال اثبات کنید . مثال : فرزندی را تصوّر کنید که پدر و مادرش برای او بسیار عزیزند و از اینکه او را در حالِ گناه ببینند شرمگین می­شود از این رو می­کوشد خطای خود را از آنان بپوشاند . انسانِ صاحب کرامت که می­داند نمی­توان کاری را از خدا مخفی کرد می­کوشد خود را حفظ کند و به گناه آلوده نشود .

25ـ « انسانِ عزیز » را تعریف کنید : [خ91] انسانِ عزیز کسی است که در مقابلِ دیگران تسلیم نمی­شود و شکست نمی­خورد .

درس چهاردهم  :

1ـ ترجمه کنید : « ... وَ الذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِیمًا . » ( احزاب ، 35 )[ خ90]

و مردان و زنانی که خدا را بسیار یاد می­کنند ، خداوند برایشان آمرزش و پاداشِ بزرگی آماده کرده است .

2ـ عالی­ترین زمینه برای تشکیلِ خانواده را بیان کرده ، توضیح دهید . [خ85- ش87- د88] 

تسهیل در رشدِ معنوی و اخلاقی : عالی‌ترین زمینه برای تشکیلِ خانواده ، نیاز به فرصتی مناسب برای رشدِ معنوی ، اخلاقی و اجتماعی زن و مرد و فرزندان است . خانواده ، فضایی ایجاد می‌کند که نه تنها فرزندان ، بلکه پدر و مادر نیز می‌توانند فضایلِ اخلاقی خود را تقویت کنند و رشد دهند .

نیاز به رشد معنوی و اخلاقی : خانواده فضایی ایجاد می­کند که نه تنها فرزندان بلکه پدر و مادر نیز می­توانند فضایل اخلاقی خود را تقویت کنند و رشد دهند . جوان با تشکیل خانواده زمینه­های فساد را از خود دور می­کند ـ مسئولیّت­پذیری را تجربه می­نماید ـ مهر و عشق به همسر و فرزندان را در خود می­یابد ـ ایثار و از خودگذشتگی برای دیگری  را تمرین می­کند ـ هدفدار و باانگیزه می­شود ـ احساس استقلال و شخصیّت می­کند و زندگی برای او معنای جدّی­تری می­یابد .            

3ـ کامل کنید :

ـ عالی­ترین هدفِ تشکیلِ خانواده رُشد ( اخلاقی ) و ( معنوی ) هر یک از اعضای خانواده است . [خ91]

4ـ درستی یا نادرستی گزارة زیر را  با ( ص/ غ ) مشخّص کنید .

ابتدایی­ترین هدفِ تشکیل خانواده ، رشدِ اخلاقی و معنوی هر یک از اعضای خانواده است . [د90]  غ

5ـ زمینه­های تشکیل خانواده ( اهداف ازدواج ) را نام ببرید . [د85- د86- د87- د89]

1 ـ نیازِ جنسی

2 ـ نیاز به آرامش و اُنسِ روحی با همسر

3 ـ رشد و پرورشِ فرزندان

4 ـ تسهیل در رشدِ معنوی و اخلاقی

 

6ـ عبارتِ قرآنی « وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّةً وَ رَحمَةً » به کدام یک از زمینه­های تشکیل خانواده اشاره دارد ؟ توضیح دهید. [د88- ش90]

نیاز به آرامش و اُنسِ روحی با همسر ـ این آرامش تنها با بودن در کنارِ همسر حاصل می­شود و راهِ دیگری برای دستیابی به آن نیست . اگر فردی غرق در لذّتهای جنسی باشد امّا مجرّد زندگی کند باز هم نوعی بی­قراری او را آزار می­دهد  و جای خالی همسر را در کنارِ خود حسّ می­کند .

7ـ از زمینه­های تشکیلِ خانواده ، « اُنس با همسر » را شرح دهید . [ش88]

نیاز برتری که زن و مرد را به زندگی با یکدیگر فرا می­خواند ، آرامشی است که بدین وسیله به دست می­آید . این آرامش ، تنها با بودن در کنارِ همسر حاصل می­شود و راهِ دیگری برای دستیابی به آن نیست . اگر فردی غرق در لذّتهای جنسی باشد امّا مجرّد زندگی کند ، باز هم نوعی بی­قراری درونی او را آزار می­دهد و جای خالی همسر را در کنارِ خود حسّ می­کند .

8ـ ابتدایی­ترین زمینة تشکیل نهادِ خانواده چیست ؟ توضیح دهید . [ش86- د90 (به صورت جای خالی)]

 نیازِ جنسی ابتدایی‌ترین زمینة شکل گیری نهاد خانواده می‌باشد . نیازِ جنسی مرد و زن به یکدیگر از دورانِ بلوغ آغاز می‌شود و اوّلین کِشش و جاذبه را میان زن و مرد ایجاد می‌کند

9ـ آیا تفاوتِ میان زن و مرد به معنای برتری یکی بر دیگری است ؟ [خ 86- خ88- ش90 ( با ذکر مثال )]

 خیرـ این تفاوت‌ها به معنی برتری ذاتی یکی بر دیگری نیست ، بلکه برای ایفای نقشِ تکمیلی در خانواده و جامعه ، بر اساسِ ویژگی‌های زیستی و روانشناختی و بهره‌مندی مناسب و بجا از توانمندی‌های متفاوت آن دو است .

به طورِ مثال ؛ توانمندی عاطفی بالای زن و قدرتِ جسمی بیشترِ مردان برای آن است که زن و مرد دو نقشِ تکمیلی در کنارِ هم ایفا نمایند . زن با محبّت مادری فرزندان را رشد دهد و مرد با کار کردنِ خود نان­آور خانواده باشد .

10ـ چرا خداوند نقشِ زن و مرد را متفاوت قرار داده است ؟ [خ87]

از آنجا که خداوند زن و مرد را برای زندگی در کنارِ هم آفریده تفاوتهای کامل کننده در وجودِ آنها قرار داده و به یکدیگر نیازمند ساخته است . این تفاوتها به معنای برتری ذاتی یکی بر دیگری نیست بلکه برای ایفای نقشِ تکمیلی در خانواده و جامعه بر اساسِ ویژگیهای زیستی و روانشناختی و بهره­مندی مناسب و بجا از توانمندیهای متفاوت آن دو است .

11ـ آیا کلمة « اِنس » و « بَنی­آدم » در قرآنِ کریم اختصاص به جنسِ خاصّی دارد ؟ چرا ؟ [خ89]

کلمة انس و بنی­آدم در قرآنِ کریم اختصاص به جنسِ خاصّی ندارد و هر پیامی که با این کلمات همراه شده به زن ومرد ـ هر دو ـ مربوط می­شود .

( یا خیر ) زیرا زنان و مردان به عنوانِ افرادِ نوع انسان ویژگیهای فطری یکسان و هدفِ مشترکی دارند که با استفاده از سرمایه­های ذاتی خود می­توانند به آن هدف برسند و در بهشتِ جاویدِ خداوند منزل گُزینند .

12ـ چگونه نیاز به آرامش و اُنسِ روحی با همسر موجبِ تشکیل خانواده می‌شود ؟

نیاز برتری که زن و مرد را به بودن در کنارِ یکدیگر فرا می‌خواند ، آرامشی است که بدین وسیله به دست می‌آید . این آرامش ، تنها با بودن در کنارِ همسر حاصل می‌شود و راهِ دیگری برای دستیابی به آن نیست . اگر فردی غرق در لذّت‌های جنسی باشد امّا مجرّد زندگی کند ، باز هم نوعی بی‌قراری درونی او را آزار می‌دهد و جای خالی همسر را در کنار خود حسّ می‌کند .

13ـ در زمینه­های شکل­گیری نهادِ خانواده موارد مقابل را مشخّص نمایید . [خ90]

الف) ابتدایی­ترین زمینه : نیازِ جنسی                       

ب) عالی­ترین زمینه : نیاز به رشد معنوی واخلاقی

 

14ـ مهمّ­ترین عاملِ پایداری خانواده پس از ازدواج را بنویسید . [خ92]

درکِ درستِ زوجیّت و مکمّلِ هم بودنِ زن و مرد و عمل به این درک

درس پانزدهم  :

1ـ با توجّه به روایاتِ معصومین (ع) چهار مورد از معیارهای همسرِ شایسته را نام ببرید . [خ85]

دینداری ـ اخلاق نیکو ـ کُفو یا هم­شأن بودن ـ پاکدامنی ـ توانایی بر تأمین زندگی

اصالتِ خانوادگی ، پوششِ مناسبِ اسلامی ، عدمِ ارتباطِ قبلی با جنسِ مخالف ، صداقت با همسر ، سلامتِ جسمی ، انجام دادنِ عبادات به خصوص نماز ، عاقل و فهیم بودن ، اخلاقِ خوب و خوشرویی ، قناعت در زندگی ، کسب و کارِ حلال ، زیبایی و موردِ پسند بودن ، داشتنِ دوستانتِ درستکار و سالم .

2ـ کامل کنید : اگر عقد ازدواج به زور انجام گیرد ، ( باطل ) است . [ش90] 

3ـ درستی یا نادرستی گزارة­ زیر را  با ( ص/ غ ) مشخّص کنید .

ـ نباید فاصلة میانِ بلوغِ جنسی و عقلی با زمانِ ازدواج زیاد شود . [د89]  ص

4ـ از دیدگاهِ قرآنِ کریم ، در صورتِ نبودنِ کدام معیار در فرد ، ازدواج با او حرام می­شود ؟ [خ91] ایمان

5ـ از نظرِ قرآنِ کریم مهمّ­ترین معیارِ همسرِ شایسته کدام است ؟ [خ92] ایمان

6ـ با توجّه به آموزه­های پیشوایانِ دین درباره هر یک از مواردِ زیر توضیح دهید . [ش85]

الف) مشورت با پدر و مادر در انتخاب :

پیشوایانِ دین از ما خواسته‌اند که در موردِ همسرِ آینده با پدر و مادرِ خود مشورت کنیم و به انتخابی دست بزنیم که رضایت و خُرسندی آنان را به دنبال داشته باشد . پدر و مادر به علّت علاقه و محبّت به فرزند ، معمولاً‌ مصالح و خوش‌بختی او را در نظر می‌گیرند و به علّت تجربه و پختگی‌شان ، بهتر می‌توانند خصوصیّات افراد را دریابند و عاقبتِ ازدواج را پیش‌بینی کنند .

ب) دو راهِ مناسب برای شناختِ همسر :

1 ـ تحقیق دربارة خانوادة همسر و موقعیّتِ اعضای خانواده در محلّ زندگی و محلّ کار .

          2 ـ شناختِ دوستانِ همسر و کسانی که او با آن‌ها معاشرت بیش‌تری دارد .

3ـ تحقیق دربارة روحیات و خُلقیاتِ همسر در محیطِ کار یا محلّ تحصیل .

4ـ معاشرتِ خانواده‌های دو طرف با یکدیگر و بهره‌بُردن از تجاربِ پدر و مادر در این معاشرت‌ها .

5ـ مشورت با افرادِ قابلِ اعتماد و کاردان .

6 ـ گفت و گو با یکدیگر در جلساتِ حضوری و طرحِ نظریّات و دیدگاه‌ها دربارة موضوعاتِ مختلف

7ـ لازمة انتخابِ شایستة همسر ، تسلّط بر چه چیزی است ؟ [د88]

تسلّط کامل بر شور و احساسِ جوانی

 چرا نباید فاصلة میانِ بلوغِ طبیعی و فکری با زمانِ ازدواج زیاد شود ؟ [خ85]

ازدواج ، برای رفعِ یک نیازِ طبیعی و پاسخگویی به قانونِ خلقت انجام می‌شود اگر به این نیازِ طبیعی در زمان و موقعیّت مناسب پاسخ داده نشود ، مانند سایرِ نیازها ، اختلالات و مشکلاتِ خاصّ خود را به دنبال دارد و آسیب‌های جُبران­ناپذیر روانی ، اخلاقی و اجتماعی وارد می‌کند . برخی از زمینه‌های پیوندِ خانواگی مانندِ نیازِ جنسی و آرامشِ روحی و روانی ناشی از کنارِ همسر بودن ، اندکی پس از دورانِ بلوغ آغاز می‌شود . پاسخگویی به این نیازها را نمی‌توان چندان به تأخیر انداخت .

9ـ چرا إذنِ پدر برای ازدواجِ دختر اِلزامی است ؟ [د85 ش86 ش88- ش89 د90-خ92]

  لطافت‌های روحی و ظرافت‌های عاطفی دختر ، آن گاه که در فضای محبّت و علاقة‌ جنسِ مخالف قرار می‌گیرد ، احتمالِ نادیده گرفتنِ برخی واقعیّت‌ها و کاستی‌ها را به دنبال دارد ؛ به خصوص که دختران به خاطرِ حیا و عزّت نفسِ قوی خود ، در ازدواج پیشقدم نمی‌شوند . طلب و درخواست از طرفِ پسر و پذیرش و قبول از جانبِ دختر است . در چُنین مواقعی ، پدر که بر احساساتِ خود غلبه دارد و نیز دارای تجاربِ فراوان و شناختِ کامل از جنسِ مرد است ، می‌تواند به سانِ باغبانی از گُلِ لطیف و ظریفِ خویش مراقبت کند و به راهنمایی او بپردازد .

10ـ آمادگی برای ازدواج نیازمندِ چند بلوغ است ؟ نام ببرید . [خ 86- خ 88- ش90]

آمادگی زیستی و روحی ازدواج نیازمند دو بلوغ است : یکی بلوغِ جنسی و دیگری بلوغِ عقلی و فکری که مدّتی پس از بلوغِ جنسی ایجاد می‌شود و نباید فاصلة ‌میانِ بلوغِ جنسی و عقلی با زمانِ ازدواج زیاد شود و تشکیل خانواده به تأخیر افتد .

11ـ چرا پیشوایانِ دین در امرِ ازدواج مشورت با پدر و مادر را سفارش کرده­اند ؟ [د86- خ90]

زیرا پدر و مادر به علّتِ علاقه و محبّت به فرزند معمولاً مصالح و خوشبختی او را در نظر می­گیرند و به علّتِ تجربه و پختگی­شان بهتر می­توانند خصوصیّاتِ افراد را دریابند و عاقبتِ ازدواج را پیش­بینی کنند .

12ـ چرا تنها « علاقه و محبّتِ اوّلیّه » نمی­تواند لازمة انتخابِ همسر باشد ؟ [خ87]

زیرا محبّت و علاقة اوّلیه چشم و گوش را می­بندد و عقل را به حاشیه می­راند ، به گونه­ای که فریادهای خیرخواهانة او را نمی­شنوند . ( حُبّ الشّیء یُعمی و یُصمّ : علاقة شدید به چیزی آدمی را کَر وکور می­کند . )

13ـ چه نوع معاشرتهایی برای شناختِ همسر نتیجه­بخش نیست ؟ چرا ؟ [خ87]

تحقیق در بارة همسرِ آینده را نباید با معاشرتهایی که منشأ آن تنها هوسهای زودگذر است ، اشتباه کرد . این گونه معاشرتها ، هر چند با عنوانهایی مانندِ شناختِ روحیّة همسر و امتحانِ او باشد ، نتیجه­بخش نیست و آثارِ زیانبارِ دیگری دارد که به خاطرِ همان آثار ، خداوند اجازة این گونه معاشرتها را نداده است . در این معاشرتها معمولاً احساسات بر هر دو نفر حاکم می­شود و هر طرف اصرار دارد خود را بهتر از آنچه هست نشان دهد تا محبوبِ دیگری واقع شود . معمولاً هم بیشترِ این معاشرتها به سُستی رابطه و جدایی می­انجامد .

14ـ ازدواج به موقع چه فوایدی را در بر دارد ؟ [ش87 ]

شادابی ـ نشاط ـ سلامت جسمی و روحی ـ  رشد طبیعی ـ احساسِ رضایتِ درونی ـ تعادل در حرکت و رفتار ـ  خوشرویی و خوش خُلقی ـ کاهشِ فشارِ جنسی ـ کاهشِ روابطِ نامشروع و آسیبهای اجتماعی و روانی ـ از فوایدِ ازدواج به موقع است .         

15ـ سه مورد از راههای شناخت همسر را بنویسید . [د87- ش90- د90]

الف) تحقیق دربارة خانواده همسر و موقعیّت اعضای خانواده در محلّ زندگی و محلّ کار

ب) شناختِ دوستانِ همسر و کسانی که با آنها معاشرت بیشتری دارد .

ج) تحقیق دربارة روحیاتِ و خُلقیات همسر در محیطِ کار یا محلّ تحصیل

د) معاشرت خانواده­های دوطرف با یکدیگر و بهره بردن از تجارب پدر و مادر در این معاشرتها

ه) مشورت با افرادِ قابلِ اعتماد و کاردان

و) گفتگو با یکدیگر در جلساتِ حضوری و طرح نظریّات ودیدگاهها دربارة موضوعاتِ مختلف

16ـ چرا نمی­توان در قالبی غیر از ازدواج به نیازِ جنسی پاسخ داد ؟ توضیح دهید . [خ88]

زیرا لذّتِ آنی برخاسته از گناه ، پس از چندی روح و روانِ فرد را پَژمرده می­کند و شخصیّت او را می­شکند این گونه اشخاص ، به جای بازگشت به مسیرِ درست ، برای فرار از این پَژمردگی به افراط در گناه کشیده می­شوند امّا نمی­دانند که روحشان مانندِ تشنه­ای است که هر چه بیشتر به او آب دریا می­دهند ، بر تشنگی­اش افزوده می­شود و بی­قراریش شدّت می­گیرد .

17ـ نتایجِ ازدواج در زمان و موقعیّتِ مناسب و نامناسب را با یکدیگر مقایسه کنید . [خ89]

ازدواج برای رفعِ نیازهای طبیعی و پاسخگویی به قانونِ خلقت انجام می­شود . اگر به این نیازهای طبیعی در زمان و موقعیّتِ مناسب پاسخ داده نشود مانندِ سایرِ نیازها اختلالات و مشکلاتِ خاصّ خود را به دنبال دارد و آسیبهای جُبران ناپذیر روانی ، اخلاقی و اجتماعی وارد می­کند و بر عکس شادابی ،  نشاط ، سلامت جسمی و روحی ، رشد طبیعی ، احساسِ رضایتِ درونی ، تعادل در حالات و رفتار ، خوشرویی و خوش خُلقی ، کاهشِ فشارِ جنسی ، کاهشِ روابطِ نامشروع و آسیبهای اجتماعی و روانی از فوایدِ ازدواج به موقع است .

18ـ از نظرِ مقرّراتِ اسلامی اگر عقدی به زور انجام گیرد چه حُکمی دارد ؟ [د89]

اگر عقدی به زور انجام گیرد باطل است و مشروعیّت ندارد .

19ـ چهار مورد از معیارهای همسرِ شایسته را با توجّه به روایاتِ معصومین (علیهم‌السّلام) نام ببرید .

دینداری ـ اخلاق نیکو ـ کُفو یا هم­شأن بودن ـ پاکدامنی ـ توانایی بر تأمین زندگی

درس شانزدهم  :

1ـ ترجمه کنید : « وَ قَضَى رَبُّکَ أَلا تَعْبُدُوا إِلا إِیَّاهُ وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا ... » ( إسراء ، 17 / 23 ) [خ86- خ88-  ش90]

و حُکم کرد پروردگارت که عبادت نکنید غیر از او را ، و نیکی به پدر و مادر را .

2ـ « نفقه » چیست و بر عهدة چه کسی می­باشد ؟ [خ85 د86]

هزینه‌های لازم جهتِ خوراک ، پوشاک ، مسکن و آنچه برای آسایش و رفاه شایستة همسر ( زن ) ضرورت دارد را نفقه گویند . و بر عهدة شوهر است .

3ـ وظیفة مالی که به عهدة مرد قرار دارد ، از نظرِ شرعی و حقوقی به چه چیزی تعبیر شده است ؟[خ91] نفقه

4ـ نفقه را تعریف کنید . [ش86- ش87- ش88- ش89 ـ ش90- د90]

تأمینِ هزینه­های لازم جهتِ خوراک پوشاک ، برای آسایش و رفاهِ همسر ضروری است .

یا وظیفة مالی که بر عهدة مرد قرار می­گیرد .

5ـ آیا « شرطِ پرداختِ نفقه » نیازمند بودنِ زن است ؟ توضیح دهید . [د87]

خیر ٬ بلکه برای انجام دادنِ وظایف همسری است اگر زن ثروتمند هم باشد باز هم این تکلیف بر عهدة مرد است و اگر زن درآمدِ خود را در هزینة خانواده مصرف کند به همسر خود کمک کرده است .

6ـ شرطِ پرداخت نفقه چیست ؟ [ش90] انجام دادنِ وظایفِ همسری

7ـ مهمّ­ترین وظیفه ( نقش ) مشترک زن و مرد ( پدر و مادر ) در خانواده چیست ؟ آن را توضیح دهید . [ش85- د85- خ 88- ش90]

برنامه‌ریزی برای رشد و تعالی خود و فرزندان ـ مهمّ‌ترین وظیفه پدر و مادر ، ایجادِ زمینة مناسب برای رشد و تعالی خانواده است و همة نقش‌های قبلی برای به انجام رساندنِ این وظیفه است .

8ـ چهار نقش مرد در زندگی مشترک را نام ببرید . [د85 خ86- د90]

 1 ـ تأمینِ هزینة زندگی خانواده

2 ـ مدیریّت و نگاهبانی از حریمِ خانواده

3 ـ رابطة‌ محبّت‌آمیز با همسر

4 ـ نقش پدری

 

9ـ از نقش­های مرد « رابطة محبّت­آمیز با همسر » را توضیح دهید . [ش87]

مرد باید محبّت درونی خود را به همسر ابراز کند و از مخفی کردن آن بپرهیزد ، همسر با شنیدنِ ابرازِ محبّت اعتماد به نفس فوق العاده­ای پیدا می­کند و توجّه او به زندگی چند برابر می­شود .         

10ـ از نقشِ مرد در خانواده « محبّت و نظارتِ پدری » را توضیح دهید . [د89]

پدر فقط نان­آورِ خانواده نیست بلکه باید با برقراری ارتباطِ درست با فرزندان عواطفِ پدری را به آنان منتقل کند . برای آیندة آنان برنامه­ریزی نماید . وقتی به نوجوانی و جوانی رسیدند با آنها مشورت کند . برای زندگی آینده ، آنان را آماده سازد . درد دلهای آنان را بشنود . و از هر جهت مراقبِ سرنوشت و آیندة آنها باشد .

11ـ سه شرطِ اصلی پیمانِ ازدواج را بنویسید . [ش86- خ87- د88- ش90- د90]

1ـ اعلامِ رضایتِ دختر و پسر و اجباری نبودنِ ازدواج برای هیچ کدام .

2ـ  فریب‌کاری نکردن و طرحِ عیب‌هایی که ممکن است هر یک از دختر و پسر داشته باشند .

3ـ اذنِ پدر برای ازدواجِ دختر.

4ـ صِداق یا مهریّة زن .

12ـ « مهریّه » یا « صِداق » را تعریف کنید : [خ92] در پیمان زناشویی مرد به نشانة ارزشی که برای زن قائل است و اعلامِ صداقتِ خود در نسبت به همسر متعهّد می­شود که هدیه­ای را به عنوانِ مَهر یا صِداق به زن تقدیم کند .

13ـ وظایفِ ما ( فرزندان ) نسبت به پدر و مادر چیست ؟ ( چهار مورد ) [ش86- خ89]

جلبِ رضایتِ پدر و مادر ـ حفظِ حُرمتِ پدر و مادر ـ اطاعت از دستورهای پدر و مادر ـ خدمت به پدر و مادر بدونِ چشمداشت ـ محبّت کردن به پدر و مادر ـ قدردانی و شکرگزاری از آن‌ها

14ـ چرا هیچ کاری را نمی­توان با « نقشِ مقدّسِ مادری » برابر دانست ؟ [د87]

زیرا رشد و بالندگی فرزند از ابتدای انعقادِ نطفه در رحم تا مدّتها پس از تولّد بر عهدة مادری با محبّت ، شکیبا ، فداکار ، خردمند ، عفیف و با تقواست . رشدِ متعادل و طبیعی فرزند بیشتر بر عهدة مادر است و با وقت­گذاری او ممکن می­شود .

15ـ کدام یک از موارد زیر مربوط به نقش مرد و کدام یک مربوط به نقش زن در خانواده است ؟ [ش88]

الف ) تدبیرِ امورِ خانه : نقشِ زن

ب ) مدیریت و نگهبانی از حریمِ خانواده : نقشِ مرد

16ـ چه نقش­هایی در خانواده بر عهدة زن می­باشد ؟ نام ببرید . [خ89]

همسرداری ـ تدبیرِ امورِ خانه ـ مادری

17ـ در خانواده تدبیر امور خانه از وظایف چه کسی است ؟ و چرا این نقش از ارزش و اهمیّت برخوردار است ؟ [ش89 ]

زن ـ زیرا مدیریت داخلی خانه ( خانه­داری ) جمع­کننده و پیونددهندة پدر ومادر و فرزندان و نگه­دارندة آنها در زیرِ یک سقف است . زنانی که با دوراندیشی امورِ خانه را سامان می­دهند و از آموزه­های علمی کمک می­گیرند بستری برای رشد و بالندگی فرزندان و آرامش و نشاط که از اهدافِ مهمّ خانواده است به وجود می­آورند .

18ـ از نقش­هایی که در خانواده بر عهدة زن می­باشد « همسرداری » را شرح دهید . [خ90] 

زن آرامش­بخشِ زندگی مرد است . زن با گرمای وجود خویش به محیطِ خانه شادی و نشاط می­بخشد . مرارتها و خستگی­ها را از همسرِ خود دور می­کند و در سختی­های روزگار در کنارِ او می­ایستد در چارچوبِ این رابطة سرشار از محبّت تمایلاتِ جنسی زن و مرد ارضاء و نیازهای زندگی زناشویی برطرف می­شود با ارضای این نیازها و تمایلات توجّه به خارج از خانه از بین می­رود و فسادِ اجتماعی کاهش می­یابد .

19ـ درستی یا نادرستی گزاره­های زیر را  با ( ص/ غ ) مشخّص کنید .

ـ شرطِ پرداختِ نفقه نیازمند بودنِ زن نیست ، بلکه انجام دادنِ وظایفِ همسری است . [د90] ص

ـ عالی­ترین هدفِ تشکیلِ خانواده رابطة‌ محبّت‌آمیز با همسر است . [د92]  غ

20ـ از وظایفِ مرد در خانواده « نقشِ پدری » را توضیح دهید .

تربیتِ متعادلِ فرزندان وقتی انجام می‌گیرد ، که هر کدام از پدر و مادر نقشِ خود را در تربیت بر عهده بگیرند و در انجام دادنِ آن کوتاهی نکنند . پدر نباید تصوّر کند که فقط نان‌آورِ خانواده است . بلکه باید با برقراری ارتباطِ درست با فرزندان ، عواطفِ پدری را به آنها منتقل کند .

وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ . ( صافّات ، 37 / ١٨٢ )

  • طاهره نظیفی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی