اصولا" قبل از خواندن نماز وضو می گیریم .قبل از انجام هر کاری توصیه شده که باید با وضو
انجام گیرد. در زمانی که بدن انسان به هر دلیل ناپاک می گردد توصیه به غسل و وضو شده
است. ما که مسلمانیم فلسفه غسل و وضو و خیلی از اعمال دینی را نمی دانیم و فقط طوطی وار
انجام می دهیم و باید.
گفت که دانش و آگاهی نور است , حرکت در شاهراه است که در نهایت ، انسان را به سر منزل
مقصود می رساند. بعلاوه دانش و آگاهی از چیزی می تواند اعتقاد و التزام انسان را نسبت به آن
افزایش دهد و دید انسان نسبت به موضوع مربوطه را وسیعتر گرداند. بنابراین اگر وضو, نماز
و دیگر اعمال را با دانش و تدبیر انجام دهیم , به نور می رسیم .
باید ذکر کرد که علاوه بر موارد واجب , در احادیث آمده که به هنگام تب , سردرد , عصبیت ,
دل پیچه و غیرو وضو بگیرید . دلیل آن چه می تواند باشد؟
چرا در وضو مردان باید از پشت آرنج آب بریزند ولی خانمها باید از قسمت تای دست (جلو)
اینکار را انجام دهند؟ چرا بهتر است بعد از وضو بدن را خشک نکنیم؟ فلسفه سجده چیست ؟ چرا
گفته شده اگر مهر را کمی جلوتر از حالت عادی قرار دهیم بهتر است ؟ فلسفه ذکر چیست و
هزاران سوال دیگر که یک مسلمان موظف به دانستن آن است . سعی شده که در این مختصر , با
استفاده از کتب اساتید فن و سایتهای مختلف به سوالات فوق تا حدودی پاسخ داده شود.
در اینجا به مشاهده اتفاقاتی که در چاکراها و هاله فرد در هنگام عمل وضو روی می دهد ,
پرداخته می شود. بررسی وقایعی که برای هاله و چاکراها در هنگام نماز روی می دهد خود
جای تحقیق فراوان دارد.
اما قبل از آن بهتر است که به یک مورد علمی اشاره کنم. باید گفت که توسط دوربینهای
مخصوص هاله بینی می توان به شکل هاله در هنگام اعمال فوق پی برد . بنابراین لازم می دانم
در ابتدا در باب این ابزار توضیحی ارایه کنم. در واقع برای دیدن هاله باید چشم انسان شرطی
شود و این امر بهتر است که بوسیله عینکهای مخصوص با لنزهای رنگی صورت گیرد. البته
بدون ابزارهای فوق هم می توان به این مهم دست یافت ولی زمان می برد. از راه عکسبرداری
kirlia (عکسبرداری پیشرفته ای که دانشمند روسی سیمون د. Semjon D. و همسرش
والنتیناک .کرلیان Valentina K. Kirlian تهیه وثبت کرده اند ) این تشعشعات را می توان
مشاهده کرد که در زیر نمونه های از آن در انسان , قارچ , گیاه و غیرو آورده شده است .
شکل1- هاله های اطراف انگشتان دست توسط عکسبرداری کرلیان
شکل2- هاله های اطراف یک نوع قارچ که سمت راست بطور مصنوعی وسمت
چپ بطور طبیعی رشد کرده
شکل3- هاله های اطراف یک برگ
امواج هاله از مادون قرمز و ماورای بنفش تشکیل شده است . در طرحهای علمی عینکها و
لنزهای مخصوص , از چشم انسان در برابر این امواج محافظت بعمل می آید. البته نتایج مشابهی
ممکن است بدون استفاده از عینک حاصل شود و آن حساس شدن چشم با خیره شدن به یک صفحه
زرد رنگ است که اعصاب شبکیه را نسبت به رنگ قرمز و سبز خسته می کند و همان موقع
حساسیت بیشتری نسبت به رنگ آبی حاصل می گردد. در زیر نمونه ای از عینک مشاهده
چاکراها هم آورده شده . رنگ دسته هر عینک , نوع چاکرایی را که با آن عینک می توان مشاهدا
کرد نشان می دهد. مثلا" رنگ قرمز دسته , عینک مربوط به مولادهاراچاکرا (چاکرای اول
است ) و رنگ سبز مربوط به آناهاتا چاکرا (چاکرای قلب ) می باشد که از سایت (www-
assets_ eyeglasses_ co) گرفته شده است .
شکل4- عینک مخصوص مشاهده چاکرای قلب (چون رنگ دسته سبز است)
اکنون باید گفت که وضعیت انرژیکی انسان قبل و بعد از عمل وضو را می توان مقایسه نمود.
مشاهده شده که عمل وضو بیشتر چاکراها و نادی ها (کانالهای انرژی) را فعال و بزرگ می کند.
در اینجا لازم می دانم که مطالبی را از کتاب انرژی درمانی (چو-آ-کوک سویی ) که مترجم آن
جمشید هاشمی (آرام) می باشند بدلیل جالب و علمی بودن عینا" ذکر کنم :
" مشاهده شد که انجام عمل وضو بطور کلی اکثر چاکراها و کانالهای انرژی را بزرگ و فعال
می کند . اما نکته جالب آن است که در این عمل , میزان افزایش در چاکراهای پایینی بسیار
بیشتر از چاکراهای بالایی است . یعنی اگر چاکراهای بالایی تا 5/1 برابر بزرگتر شده اند ,
چاکراهای پایینی ( قاعده ای , جنسی و نافی) به راحتی تا دو برابر و حتی بیشتر رسیده اند .
و ایشان می نویسند که : " در ادامه رعایت چنین آدابی است که تجربیات خداشناسی آغاز می
شود . بررسی انرژیکی وضو , پیوند زیبای آن با فریضه ای همانند نماز را به خوبی نشان می
دهد. به هنگام پرداختن به نماز , سیل انرژی عظیمی برنمازگزار جاری می شود. تمیز بودن
کانالهای انرژی فرد و فعال بودن چاکراهای وی , باعث می شود تا انرژی الهی به میزان
بیشتری جذب و درک شود و بطور کلی پتانسیل نمازگزار برای مبادله میزان انرژی بیشتر فراهم
شود. لذا توصیه می شود قبل از پرداختن به هر عمل دیگری –همانند قرائت قرآن یا دعا خواندن
–با وضو باشیم . این عمل باعث می شود تا آنچه که از آن قرائت یا دعا قرار است نصیبمان
شود, دو چندان شود. ".
هنگامی که نیت بر عمل وضو صورت می گیرد (ولو در ذهن ) "ریسمان روحی" –(که توسط
روشن بینان دربالای سر هر انسان مشاهده شده و در افراد معمولی به نازکی تار عنکبوت است
ولی در افراد پیشرفته روحی تا یک سانتیمتر می تواند ضخامت داشته باشد) درخشانتر و قطورتر
می شود. در واقع محل آن در ساهاسرارا چاکرا (چاکرای هفتم ) است و این چاکرا سرچشمه و
نقطه شروع تجلی تمام چاکراهاست. در ادامه باید گفت که هرچه چاکرای ساهاس رارا بیشتر باز
باشد میزان گره ها و قفلهای شش چاکرای باقی مانده باز شده و انرژی هایشان با بالاترین
فرکانسهای ممکن ساطع می گردد. به محض اینکه چاکرای تاج کاملا" آگاه شود , کار جذب
انرژی کیهانی اش به پایان می رسد و شروع می کند به تشعشعات انرژی بر طبق آکورد
خودش.واین است آن رمزی که می گویند باید همیشه نیت خیر داشته باشید. با تفکر به نیکیها و
داشتن نیت پاک هر لحظه بر میزان باز شدن ساهاس رارا افزوده می گردد. که با قطورتر شدن
آن انرژی روحی بیشتری (شیوا) بدرون فرد وارد می گردد (وجه خالص انرژی الهی).
حال با شروع عمل وضو , ابتدا صورت را می شوییم , پوست بدن که قابلیت جذب و نگهداری
میزان زیادی انرژی را در خود دارد ؛ انرژی های اضافی ناشی از مشغله ها , استرسها , امواج
منفی و دیگر موارد است در آن هستند را رفع میکند. ما حداقل در روز سه بار وضو می گیریم
و با اینکار سه بار پاکسازی صورت می پذیرد. البته میزان انباشت انرژی منفی در پوست
صورت بدلیل حساسیت بیش از اندازه آن، از سایر جاها بیشتر است.
با دست کشیدن روی فکها بر چاکرای فرعی فک تاثیر می کنیم و این عمل اثر مستقیمی روی
سیستم اعصاب و حافظه دارد. از نظر علمی آب قادر است مقدار زیادی انرژی را در خود
ذخیره سازد .حال چرا از آب سرد بجای آب گرم استفاده کنیم؟ علت آن این است که آب سرد
قابلیت جذب انرژی بیشتری نسبت به آب گرم دارد (آبگرم بدلیل فاصله زیاد بین ملکولی, خود
حاوی مقدار زیادی انرژی است و قابلیت جذب زیادی ندارد).
در مرحله بعد با هر دست روی دست دیگر آب میریزیم. در بیان علت آن باید گفت که اصلی
ترین کانال انرژی بدن , در اصطلاح "سوشومنا" می باشد که این کانال اصلی, در ناحیه شانه ها
به دو کانال فرعی تقسیم می گردد که در نهایت به دو دست می رسد . در ادامه , این کانال
اصلی, در ناحیه خارجی به دو بخش دیگر تقسیم شده, وارد پاها می گردد. در امتداد این کانال
اصلی , کانالهای فرعی دیگری موجود است که هر کدام به عضو و اندام خاصی بر می گردد.
در جای جای سوشومنا مخروط مانندهای کوچک و بزرگی وجود دارد که دایما" در حال چرخش
هستند(چاکراها). حال ما بر آرنج(برای مردان) آب می ریزیم و دست می کشیم تا انتهای
انگشتان, با این کار انرژی های منفی از این کانال فرعی زدوده می شود .حرکت روبه جلو
باعث تحریک این نادی و تخلیه شدید انرژی راکد و منفی در آن می گردد . لمس کردن تا کف
دست و نوک انگشتان ادامه می یابد . به این می ماند که انرژی های منفی را مشایعت می کنیم تا
کاملا" خارج گردد. با این عمل هم چاکراهای کف دست بدلیل لمس سریع فعال می شوند وهم بین
انرژی های چپ و راست بدن تبادل و تعادل صورت می پذیرد . در توضیح تبادل دو دست باید
گفت که در فلسفه قدیم چین , شناخت به سه مهم تقسیم می شود :
1-یانگ : بمعنی "روشنایی خورشید"(مثبت). از خصوصیات آن خورشید , آسمان ,
فعالیت ,درخشندگی و خشونت است . در طرف چپ قرار گرفته و سیاهرنگ است , رقم آن فرد
و سایر ارقام یانگ نیز طاق هستند.
2-این : بمعنی "فقدان روشنایی " و به معنی سایه , تاریکی است (منفی) . از خصوصیات آن
زمین , ماه , عدم فعالیت , کدورت , نرمش و خلا است . در طرف راست قرار گرفته و
سفیدرنگ است , رقم آن زوج (دو) و ارقامش جفت هستند.
3-تائو: وجود تضاد بین شب و روز, اختلاف روشنایی و تاریکی , گرما و سرما , خشکی و
رطوبت می باشد. این قانون جوهر و چکیده عالم است.
در واقع با اتصال دست چپ وراست به یکدیگر بین این دو انرژی تبادل صورت می گیرد .
مرحله بعد مسح سر است. با این عمل ساهاسرارا چاکرا تحریک می گردد . قبلا" در مورد
تحریک آن و تاثیرات آن در سطور پیشین توضیح داده شده است. از دیگر تاثیرات آن می تواند
ایجاد تعادل بین نیمکره های چپ و راست بدن کند و به این ترتیب در احساسات و عواطف
(نیمکره راست) و نیز در تفکر و منطق متعادل گردد.
مرحله بعدی مسح پاهاست که دو اثر دارد. اول اینکه نیمه بالایی بدن با نیمه پایینی تبادل انرژی
می کند و به این ترتیب نوعی توازن صورت می گیرد.
تاثیر دوم آن تحریک چاکراهای کف پاست و این امر سبب دریافت انرژی بیشتر از زمین می
گردد . به این طریق , یعنی با تداوم وضو در کارها , چاکراهای پاها همواره تقویت شده و لذا
همواره انرژی بیشتری از طریق پاها وارد مولادهاراچاکرا و شوادهیستاناچاکرا (چاکرای
جنسی) می گردد و به این طریق فرد کمتر دچار خستگی می گردد. به این ترتیب فرد دارای
استحکام و قوت درونی می گردد. فرد با خوش بینی بر روی زمین زندگی کرده, همواره شاکر و
سپاسگزار خداوند خواهد بود. ورود انرژی بیشتر به مولادهارا خیلی اهمیت دارد چرا که این
چاکرا اساس نیروی حیات تمام چاکراهای بالاتر را شکل می دهد و سرچشمه نیروی حیات است.
در این چاکرا منبع لایزال انرژی کندالینی (یانگ) وجود دارد . سوشومنا , آیدا و پینگالا که سه
کانال اصلی انرژی بدن هستند نیز از این چاکرا شروع می شوند.
در زیر جدولی ارایه شده است (از کتاب انرژی درمانی چو-آکوک سویی-ترجمه و تالیف جمشید
هاشمی ) که تاثیر وضو بر چاکرا را نشان می دهد.
نوع چاکرا و هاله |
قبل از وضو(سانتیمتر) |
بعد ازنیت کردن(سانتیمتر) |
بعد از وضو(سانتیمتر) |
نیم ساعت بعد(سانتیمتر) |
هاله سر |
30 |
110 |
65 |
70 |
هاله شانه |
25 |
110 |
خیلی بزرگ |
70 |
هاله شکم |
25 |
110 |
خیلی بزرگ |
70 |
هاله پاها |
20 |
150 |
خیلی بزرگ |
70 |
مولادهارا ( چاکرا1) |
25 |
90 |
خیلی بزرگ |
50 |
سوادهیستانا ( چاکرا2) |
40 |
90 |
خیلی بزرگ |
100 |
چاکرای منگ مین |
20 |
20 |
35 |
15 |
چاکرای ناف |
15 |
20 |
40 |
30 |
طحال جلویی |
35 |
25 |
25 |
15 |
طحال پشت |
40 |
5 |
60 |
15 |
شبکه خورشیدی جلویی(چاکرا3) |
55 |
40 |
80 |
20 |
شبکه خورشیدی پشتی |
55 |
40 |
80 |
20 |
قلب جلویی (چاکرا 4) |
50 |
50 |
80 |
100 |
قلب پشتی (چاکرا 4) |
50 |
50 |
80 |
100 |
گلو (چاکرا 5) |
50 |
50 |
110 |
70 |
آجنا (چاکرا 6) |
50 |
50 |
80 |
100 |
پیشانی |
20 |
50 |
15 |
10 |
تاج (چاکرا 7) |
50 |
110 |
140 |
100 |
کبد |
35 |
20 |
25 |
15 |
دست و پا |
40 |
110 |
خیلی بزرگ |
70 |
در ضمن ذکر چند نکته لازم است و آن اینکه اثرات فوق زمانی قابل توجه است که ما در وضو
تداوم داشته باشیم (در این مورد علمای دین ما سفارش های زیادی در مورد دائم الوضو بودن
دارند. ) که به مرور اثرات آنرا آشکارا لمس خواهیم کرد.
در ضمن الان نرم افزارها و دستگاههایی هستند که فرد از طریق آن می تواند شکل هاله ها و
چاکراهای خود را مشاهده کند و اثرات وضو را امتحان کند و نتایج جدول فوق را به عینه ببیند.
درآمدی بر تفسیر ساختاری قرآن
یکی از دلایلی که موجب گشته تا قرآن در همه اعصار پاسخگوی نیازهای روزافزون انسانها باشد و جایگاه حساس خود را در جامعه بشریت حفظ کند، قابلیت تفسیرپذیری بینهایت آن است. قرآن را میتوان هر روز جور دیگر دید و پس از هر بار سیراب شدن از چشمه زلال آن لذت تازهای احساس کرد و با نگرش به آن از زاویههای نو، نکات تازهتر و نابتری کشف کرد. قرآن کتاب محکمی است که چینش و گزینش حروف، کلمات، عبارتها، آهنگ و معانی آن توسط خداوند حکیم و آگاه انجام پذیرفته و در جایجای آن هزاران هزار نکته ناگفته نهفته است.یکی از ابعاد شگفتانگیز قرآن کریم تناسب آیات آن با یکدیگر است. هر خواننده متفکری با قرائت و دقت در آیات یک سوره - چه کوچک و چه بزرگ - به نظم و ارتباط شگفتانگیز آن پی میبرد. گویی آیات هر سوره همچون جواهرات گرانبهایی دست در گردن یکدیگر انداخته و گردنبند زیبایی را به وجود آوردهاند. گردنبندی که نهتنها هر دانه آن از طلای ناب بوده و ظرافت و زیبایی منحصر بهفرد خود را دارد بلکه در مجموع نیز ترکیبی به وجود آورده که اگر جن و انس جمع شوند نمیتوانند همانند آن بسازند.
تناسب آیات قرآن در هر سوره و حتی ساختار هندسی آیات در یک سوره آنچنان بدیهی است که اگر به درستی تصور شود بیدرنگ تصدیق میگردد. اما این مسئله نیز همچون سایر مباحث قرآنی با مخالفتها و موافقتهای بسیاری مواجه شده و جنجالهای فراوانی را برانگیخته است. آنچنان که برخی مقتضای اعجاز قرآن را از همگسیختگی آیات آن دانسته1 و برخی وحدت و یکپارچگی منطقی و ادبی سورههای قرآن کریم را معجزه همه معجزههای دیگر2 شمردهاند.
اما آنچه در این گفتار مورد بحث است چیزی فراتر از تناسب و ارتباط آیات یعنی ساختار هندسی سورههای قرآن است. گرچه "تناسب و ارتباط آیات" مقدمه ضروری "ساختار هندسی سورهها" محسوب میگردد اما الزاماً به معنای آن نیست.
در مبحث ساختار هندسی سورهها به دنبال یافتن پاسخی برای این سوال مهم هستیم که آیا مجموع آیات سامان یافته در یک سوره هدف خاص و معینی را دنبال میکند و یا هر سوره مشتمل بر آیاتی است که هر چند در بین برخی از آنها تناسب وجود دارد اما در مجموع درسهای پراکندهای را تشکیل میدهند که چه بسا هیچگونه تناسبی بین آنها نباشد؟ اگر هر سوره دارای موضوع واحدی است نحوه ارتباط آیات مختلفالمضامین با موضوع واحد چگونه است؟ مثلاً اگر سوره بقره یک موضوع محوری و اصلی داشته باشد مطالبی همچون تقسیم انسانها به سه گروه، جریان حضرت آدم، داستان بنیاسراییل و احکام شرعیه مطرح شده در سوره و سایر مباحثی که هر یک در فضای خاصی تنفس میکنند چگونه زیر یک سقف گرد هم میآیند؟! آیا جمع کردن همه این امور پراکنده کشف یک واقعیت است یا تکلفی بیسود؟!
اگر نهال "ساختار هندسی سورهها" به بار بنشیند و سیمای پرفروغ آن از پس زنگار شبهات رخ نمایان سازد به زودی آثار و برکات آن در همه مباحث قرآنی اعم از علوم قرآنی و کتابهای تفسیری، آشکار گشته و عطر دلانگیز آن سراسر بوستان قرآن را فرا میگیرد و آنگاه همه قرآنپژوهان و شیفتگان معارف بلند قرآنی را سرمست کرده و به طرب میآورد.
از دیرباز هر محققی که از دریچه تناسب آیات به سورههای قرآن نگریسته و ارتباط آنها را در مجموع سوره درک کرده است با شور و شعف زایدالوصفی از اهمیت والای این علم سخن گفته است. ابن عربی در کتاب سراجالمریدین میگوید:
«ارتباط آیات قرآن با یکدیگر به حدی است که همچون یک کلمه، معانی آن منسجم و مبانی آن منتظم و علم بسیار ارزندهای است که خداوند به روی ما راهی بدان گشود، چون برای آن اهلی نیافتیم ناگزیر، بر آن مهر زده و بین خود و خدا داده و به وی برگرداندیم».3
از متأخرین نیز استاد بزرگوار علامه طباطبایی بر این نکته اصرار دارد که هر سوره صرفاً مجموعهای از آیات پراکنده و بدون جامعیت واحدی نیست بلکه یک وحدت فراگیر بر هر سوره حاکم است که پیوستگی آیات را میرساند.4
علامه طباطبایی در مقدمه هر سوره فشردهای از مطالب گسترده آن را بیان داشته و اهداف و غرض اصلی سوره را برشمرده است و بسیاری از برداشتهای تفسیری خود را بر پایه غرض اصلی سوره بنا کرده است.
در آغاز قرن اخیر نیز شیخ محمد عبده صاحب تفسیر "المنار" همین نظریه را دنبال و مسئله "الوحدةالموضوعیة للسور" را مطرح کرده و اصرار دارد که فهم هدف هر سوره کمک شایانی است به مفسر تا به طور دقیق به مقاصد سوره پی برد و به معانی آیهآیههای هر سوره نزدیک شود. شاگرد وی سید رشیدرضا در تفسیر المنار، این نظر استاد را به خوبی توضیح داده است5. دکتر عبدالله محمود شحاته که کتاب "اهداف و مقاصد سورههای قرآن کریم" را به منظور تبیین هدف هر سوره تألیف کرده است با پافشاری بر اهمیت این روش در تفسیر قرآن بر ضرورت و ارزش آن تأکید میکند. خلاصه آن که گرچه قدما به اهمیت و ارزش تناسب و ارتباط آیات پی برده بودند اما قرآنپژوهان متأخر ضمن تأکید بر روابط آیات آن را از منظر جدیدی نگریسته و اعلام نمودند که هر سوره دارای محور و غرض واحدی است که در انجام و به هم پیوستگی آیات نقش بسزایی دارد و اولین وظیفه هر مفسر پیش از ورود به تفسیر آیات به دست آوردن و کشف روح حاکم بر سورههاست تا در پرتو قرآن بتواند به مقاصد و جزئیات سوره دست یابد.
معنای "ساختار هندسی سورههای قرآن"
نظریه "ساختار هندسی سورههای قرآن" از مباحثی است که در سالهای اخیر مورد توجه خاص قرآنپژوهان و علاقهمندان به معارف اسلامی قرار گرفته است. اما از آنجا که حدود و ثغور آن به درستی تبیین نگشته، مخالفتهای بسیاری را علیه خود برانگیخته است. از سوی دیگر موافقان و طرفداران ساختار هندسی سورهها نیز هریک یکی از ابعاد تئوری را در نظر گرفته و به نفی و اثبات جوانب مختلف آن پرداختهاند؛ بنابراین تبیین معنای دقیق ساختار هندسی سورهها به عنوان یکی از مقدمات تصوری علم باید مورد توجه و عنایت خاص قرار گیرد.قرآنپژوهان و مفسران متأخر به این نکته پی بردهاند که هر سوره دارای یک جامعیت واحد است که در انسجام و به هم پیوستگی آیات نقش دارد. برخی از آنان از این حد جامع بهعنوان "جان و روح سوره" یاد کردهاند و معتقدند هر سورهای در قرآن کریم دارای جان و روحی است که در کالبد آیات آن سوره جریان دارد و این روح بر مبانی، احکام، توجیهات و اسلوب آن سوره سلطه و اشراف دارد.6
دکتر عبدالله محمود شحاته ساختار هندسی سورههای قرآن را چنین تبیین و تفسیر میکند: «ساختار هندسی سورههای قرآن کریم به این معناست که باید پیام سورهها را اساس فهم آیات آن سوره تلقی کرد؛ و لذا لازم است موضوع سوره به عنوان محور و مدار فهم آیاتی مدنظر باشد که آن آیات در حول همان موضوع نازل شده است».7
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که از نظر دکتر شحاته ساختار هندسی سوره یعنی کشف وحدت جامع و حاکم بر هر سوره که مفسر در پرتو آن میتواند به مقاصد و محتوای سوره دست یابد.
سید قطب برای ترسیم وحدت جامع و روح کلی هر سوره از تعبیر دقیقتری استفاده کرده است، او میگوید: «از جمله هماهنگیهای هنری در قرآن، تسلسل معنوی موجود بین اغراض و سیاق آیات و تناسب آنها در امر انتقال از غرض به غرض دیگر است.»8
خلاصه آن که هر سوره دارای یک هدف اصلی است و محتوای سوره با محورها و مقاصد فرعی قابل تفکیک است و هر دسته از آیات به لحاظ تناسب درونی و ارتباط نزدیکی که با یکدیگر دارند ذیل یک محور فرعی قرار میگیرند. این محورها در یک نکته اصلی و اساسی که هدف و غرض اصلی سوره را تشکیل میدهد مشترکاند. بنابراین لازمه طبیعی اعتقاد به ساختار هندسی سورهها این است که به ارتباط ارگانیک و منطقی آیات با یکدیگر معتقد باشیم بهگونهای که بتوان در یک نمودار درختی همه آیات را از طریق محورها و عناوین فرعی به یک عنوان و موضوع اصلی متصل نمود.
قرآن پژوهان و مفسرانی که به این روش در تفسیر قرآن و فهم مقاصد آن گرایش دارند در کتب خود سعی کردهاند بخشی از قرآن یا همه آن را از این طریق به نمودار بکشند. آنان برای هر سوره مقدمه، مقاصد و خاتمه در نظر گرفته و سعی نمودهاند محتوای هر سوره و آیات به ظاهر پراکنده را در این چهارچوب قرار بدهند.
از این جمله میتوان به تلاشهای سید قطب در تفسیر فی ظلالالقرآن و سعید حوّی در "اساسالمیزان"، دکتر سید محمدباقر حجتی و دکتر بیآزار شیرازی در تفسیر کاشف، محمد رشیدرضا در "المنار" و دکتر عبدالله محمود شحاته در کتاب "اهداف و مقاصد سورهها" اشاره کرد. محمد محمدالمدنی نیز در کتاب "المجتمعالاسلامی کما تنظمه سورةالنسا" نمودار محتوایی سوره نسا را ترسیم کرده است. استاد محمدهادی معرفت همین روش را درباره سوره حمد و بقره در کتاب گرانقدر "التمهید" به کار برده است. ما نیز بهعنوان نمونه نمودار محتوایی سوره ملک را تنظیم نمودهایم تا منظور از "ساختار هندسی سوره" مشخصتر شود.
موضوع و غرض اصلی سوره: ربوبیت تامه الهی شماره آیات
فصل اول: مفهوم ربوبیت و دلایل آن1 - مفهوم ربوبیت 1
2 - دلایل ربوبیت
1/2 - دلیل اول: مالکیت مطلق الهی 1
2/2 - دلیل دوم: تصرف و تسلط نامحدود الهی 1
3/2 - دلیل سوم: خالقیت کامل و بینقص خداوند 2-5
4/2 - دلیل چهارم: علم نامحدود الهی 13-14
فصل دوم: تأثیر اعتقاد به ربوبیت الهی در سرنوشت اخروی انسانها:1 - منکران ربوبیت الهی 6-11
1/1 - عذاب اخروی منکران
2/1 - علت عذاب
2 - معتقدان به ربوبیت الهی 12
1/2 - معرفی معتقدان
2/2 - پاداش معتقدان
فصل سوم: نشانههای روبیت الهی1 - آرامش زمین و آسایش انسان در آن 15-18
2 - پرواز پرندگان در آسمان 19
3 - ناتوانی معبودهای خیالی 20-22
1/3 - در یاری رساندن به انسان
2/3 - در رزق رساندن به انسان
3/3 - واقعیت درونی انسانهایی که به معبودهای خیالی دل میبندند
4 - خلقت انسان و مجهز کردن او به حواس و عقل 23
5 - بازگشت انسان به سوی خدا و برپا شدن قیامت 24-29
1/5 - انسان در زمین دائمی نیست
2/5 - برپا شدن قیامت حتمی است
3/5 - خسران و پشیمانی منکران قیامت
4/5 - عذاب کافران حتمی است
5/5 - مومنین به رحمت خداوند امید دارند
6 - نعمت آب بر روی زمین 30
کلیه قرآنپژوهان و مفسرانی که ساختار هندسی سورهها معتقدند بر این نکته پای میفشارند که چنین وحدتی نهتنها در سورههای کوچک یا متوسط قرآن بلکه در سورههای بزرگ و حتی سوره بقره نیز حاکم است. سید قطب صریحاً اعلام میکند که این شیوه همگانی تمامی سورههای قرآن است و سورههای بلندی همچون سوره بقره از این قاعده مستثنی نخواهد بود. 9
در انتها باید افزود که منظور از ساختار هندسی سورهها این نیست که هر موضوع فقط در یک سوره مطرح شده است و سورههای دیگر درباره آن هیچ سخنی به میان نمیآورند. چنانکه در کتب بشری نیز چنین میبینیم که هر فصل مشتمل بر مباحثی است که سایر فصول از آن خالی است. خلاصه آنکه نمیتوانیم سورههای قرآن را به مثابه فصول مختلف قرآن به حساب آوریم. به عبارت دیگر، ساختار هندسی سورهها تنها بر این نکته تأکید دارد که آیات به ظاهر پراکنده هر سوره همگی یک هدف مشخص و واحد را دنبال میکنند و در پرتو این غرض واحد از نظمی معجزهآسا و ارتباط ارگانیک و منطقی برخودار میشوند. اما اگر سوره ملک درباره ربوبیت الهی سخن میگوید و این موضوع محور اصلی آن را تشکیل میدهد هرگز به این معنا نیست که بحث ربوبیت الهی در هیچ سوره دیگری مطرح نشده و همه آیات آن در این سوره جمع شده است. کسی که کمترین آشنایی با قرآن کریم و اسلوب آن داشته باشد میداند که داستان حضرت موسی یا جریان حضرت آدم(ع) بارها در قرآن کریم تکرار شده است منتها در هر سوره به تناسب موضوع و محور اصلی سوره از یک بعد بدان پرداخته شده است.
1 -حجازی، محمدمحمد، الوحدةالموضوعیة فیالقرآن الکریم، ص 14، به نقل از فرید وجدی.
2 - درّاز، محمد عبدالله، المدخل الیالقرآن الکریم، ص 121.
3 - سیوطی، جلالالدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج 2، ص 342.
4 - طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج 1، ص 14.
5 - معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، ص 407.
6 - مدنی، محمد، المجتمعالاسلامی کما تنظمه سورةالنسا، ص 5.
7 - محمود شحاته، عبدالله، اهداف و مقاصد سورههای قرآن کریم، ص 27.
8 - سید قطب، آفرینش هنری در قرآن، ترجمه محمدمهدی فولادوند، ص 95.
9 - سید قطب، فی ظلالالقرآن، ج 1، ص 53.
|
آیا قرن 21 زمان مناسبی برای رویارویی مخلوقات فضایی با ما هست؟ باید آنچه را که دانشمندان سعی دارند کشف کنند وآنچه را که قرآن 14 قرن قبل تاکیدکرده است را موردمطالعه قرار دهیم |
یک خبر جدید علمی
استرالیا قصد دارد در حیطه فعالیتهای هفته علوم ملی یک نامه به فضا بفرستد. شبکه استرالیایی ABC اعلام کرد که این نامه را به سیاره "گلیس 581d"، شبیه ترین سیاره به سیاره ما. زمین می فرستد.
گفته می شود این سیاره درآوریل/نیسان2007 میلادی کشف شده است. حجم این سیاره 8برابر زمین است وحدود 20 سال نوری با ما فاصله دارد.
طرح قضیه فرستادن این نامه فضایی بااستقبال بی نظیری روبرو شد. تا آن جا تعداد بازدید کنندگان از سایت Hello From Earth "سلامی از سوی زمین" در دقایق اولیه راه اندازی به بیش از 26 هزار نفر رسید وباعث شد این سایت به علت حجم بالا بسته شود.
ااین تصویر کهکشان ماست که بین صد ملیارد خورشید زندگی می کنیم این همه اش نیست. اینجا ماده تاریک موجود در فضاوآنجا غبار آُسمانی این طرف فضاهای خالی سیاه. ستارگان طارق (کوبنده)و... . دانشمندان تعداد سیاره های کهکشان ما را یک ملیاد سیاره تخمین می زنند. حال ای انسان بنگر که در مقابل عظمت پروردگار تبارک وتعالی چقدر کوچک هستی!(فما غرّک بربک الکریم).
ویلسون دی سیلفا. پژوهشگر وسخنگوی این طرح می گوید: باوجود این که این نامه با سرعت نور یعنی 300هزار کیلومتر در ثانیه حرکت خواهد کرد 20 سال طول خواهد کشید تا به مقصد برسد... یعنی این نامه سال 2029 به مقصد می رسد.
این پژوهشگر با اشاره به وجود فرصتی برای دریافت پاسخ نامه زمین اضافه کرد:این سیاره. سیاره آب نام دارد ... همه مشتاقیم که بدانیم سرانجام پاسخ این نامه چه میشود. چرا که این سیاره از بین 358 سیاره ایی که تاکنون خارج از منظومه شمسی کشف شده اند اولین سیاره است که در آن امکان حیات وجود دارد.
عزیزان! آیا می دانید که ایالات متحده آمریکا بسیاری از اطلاعات مربوط به برنامه جستجوی حیات در هستی را مخفی می کند؟! شکی نیست که آنها حقایق زیادی مربوط به این موضوع در دست دارند اما اجازه انتشار آن را ندارند. قطعا سعی وتلاش آنها در جستجوی حیات خارج از کره زمین واختصاص ملیادها دلار بیهوده نبوده و نتیجه بیشتر این پژوهشها که بر وجود حیاتی که ممکن است اولیه یا پیشرفته باشد. تاکید دارد. اینست که این حیات خارج از کره زمین وجود دارد و آنها برای کشف آن با یکدیگر رقابت می کنند.
دانشمندان گونه های ناشناخته ایی از موجودات دریایی را کشف کرده اند که در اعماق اقیانوس زندگی می کنند. عجیب این جاست که این موجودات در نزدیکی محل هایی زندگی می کنند که مملو از گدازه های مذاب است . جائیکه آب در آن به نقطه جوش میرسد و فشار به بالاترین اندازه می رسد. که هر موجود عادی را نابود می کند! در نتیجه وجود حیات در امثال چنین شرایط دشوار وغیر منتظره ایی ما را به اندیشه وجود حیات در سیاره های دیگر راهنمایی می کند. هر چقدر شرایط طبیعی موجود در این سیاره ها سخت ودشوار باشد!
هیچ یک از دانشمندان انتظار نداشتکه یک نوع گونه حیات را در یکی از غارهای صخره های آتش فشانی که ملیون ها سال قبل تشکیل شده اند. بیابند. جائی که نه نور دارد. نه آب ونه هوا... . بلکه هیچ کس توقع نداشت که موجوداتی در مثل چنین شرایطی وجود داشته باشند. ولیکن حقیقت این است که دانشمندان گونه هایی پیچیده ایی از حیات را کشف کرده اند که در داخل این صخره ها زندگی می کنند. بر این اساس چه چیز می تواند مانع وجود حیات در صخره های سیاره مریخ باشد؟
دانشمندان آثار ساده واولیه ایی از حیات را بر روی شهاب سنگ هایی که از فضا می آیند وبه زمین برخورد می کنند. کشف کرده اند. وبعد از بررسی ها بسیار دریافتنه اند که زندگی در منطقه خاصی از هستی متمرکز نیست بلکه درتمام اجزای هستی پراکنده است.
یک نظریه جدید در مورد اصل حیات
دانشمندان علم فیزیک فلکی در یکی از نظریه های جدید خود می گویند که ذرات بین اجرام آسمانی و اطراف آن شناورند. و در برخی موارد به یک توده آسمانی تبدیل می شوند و به تدریج با تاثیر بادهای خورشیدی حیات در آن راه یافته است تا بعد از آن به شکل ذرات غبار آسمانی بر روی زمین قرار گیرد. تیم تحقیقاتی بولندی از گروه متخصصان این امر طی یک تجربه آزمایشگاهی آشکار کردند که ممکن است ذرات بیولوژیکی هنگامیکه غبار موجود در فضا با پرتو بزرگی از نور دارای انرژی عظیم بار می گیرد. تشکیل شوند. با این وجود دیگر دانشمندان در این نظریه که احتمال می دهد که حیات همان طور که میدانیم از فضای خارجی راه یافته در فاصله های دور به زمین رسیده است. شک دارند.
همراه من در این کهکشان زیبا تامل کنید. بررسیها نشان می دهد که این کهکشان بالغ بر 100ملیارد ستاره دارد! از میان این ستاره ها. ملیاردها ستاره شبیه خورشیدند وملیون ها ستاره وجود دارند که اطراف آن ها سیاره هایی شبیه سیاره های منظومه شمسی می چرخند! حال اگر فرض کینم که تنها یک ستاره در این کهکشان دارای حیات است. واگر حساب سرانگشتی از تعداد سیاره هایی که قابلیت حیات دارند. داشته باشیم بیش از صد ملیارد سیاره خواهند شد. به این عدد دقت کیند. این رقم دانشمندان را مجبور می کند که اعتراف کنند که خارج از کره زمین حیات وحود دارد.
سازمان پژوهشهای فضائی آمریکا .ناسا. گفت جدیدترین بررسیها کشف کرده است که در زیر سطح شکاف های غول آسای سیاره مریخ اقیانوس آبهای منجمد وجود دارد. کسانی که از دستور العمل ناسا مطلع هستند می گویند که این کشف ناسا را ملزم می سازد با یک کشتی مسکونی به همراه دانشمندان بر روی سطح مریخ بفرستد تا برای مدت 20 سال آنجا زندگی کنند.
وزن غبارموجود در هستی که از سیاره ها وستاره های دور به زمین رسیده. حدود سه هزار تن در هر سال است. گروهی از دانشمندان دانشگاه یاجیلونیان هلند می گویند: برحسب دیگر نظریات احتمال اینکه صورتهای اولیه اصل حیات در فضای خارج شکل گرفته واز آنجا به صورت غبار به زمین رسیده باشد. بیشتر است تا اینکه با برخورد شهاب سنگ یا یک جرم غول پیکر دیگر به کره زمین رسیده باشد.
والان...
عزیزان ملاحظه می کنید که دانشمندان برای کشف حیات خارج از این کره خاکی. بر یکدیگر پیشی می گیرند واکثر آنها نیز تاکید دارند که حیات خارج از کره زمین وجود دارد.لذا در این باره بحث وجستجو می کنند به این امید که با موجودات دیگر سیاره ها را گرد هم آورند.
ما اینجا نمی توانیم به سادگی از کنار این خبر بگذریم بدون ینکه به یاد بیاورم که قرآن به وجود حیات خارج از کره زمین اشاره کرده است (فی السماء) واینکه قادر است همه مخلوقات را گرد هم آورد. که می فرماید: (وَمِنْ آَیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِنْ دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا یَشَاءُ قَدِیرٌ) [الشورى: 29]. در این آیه چند نکته وجود دارد:
1- نکته اول اینکه بر وجود مخلوقات خارج از زمین تاکید می کند. همراه من در این آیه دقت فرمائید: (وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِنْ دَابَّةٍ) یعنی در آسمان و زمین.
2-نکته دوم اینکه این آیه بر احتمال اجتماع این مخلوقات فضائی با ما تاکید دارد. دقت فرمائید: (وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا یَشَاءُ قَدِیرٌ) یعنی خداوند قادر است همه مخلوقات خارج از سیاره مارا باما گرد هم آورد.
3- درآیه: (وَمَا بَثَّ) نکته مهمی وجود دارد. کلمه (بَثَّ) با بیانی دقیق انتشار حیات در آسمان ها وبین سیاره ها وکهکشان ها تعبیر می کند. با من به این تسلسل حوادث بنگرید:
در ابتدا (وَمِنْ آَیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ) این همان چیزی است که دانشمندان به یقین برآن تاکید می کنند که قبل از وجود حیات هستی وجود داشته است.
سپس (وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِنْ دَابَّةٍ) یعنی انتشار حیات در آسمان وزمین به شکل "البث" یعنی پراکندگی شروع شد یعنی فرستادن بذر حیات به سمت زمین وعوالم دیگر . واین دقیقا همان چیزی است که جدید ترین بررسی های آن را بیان می کنند. اما عزیزان دوست دارم توجه شما را به وخامت این نظریه های غربی که مغایر نظرات قرآن است جلب کنم همانند پیشرفت غیر واقعی و اتفاقی وگزینش طبیعی.... ما معتقدیم که خداوند همان است که بذر حیات را پاشید و او همان کسی است که انسان را از جاک خلق کرد وهمان پروردگار عزوجل هر ذره از ذرات این هستی را آفرید.
حال سوال ما این است که...
آیا این همان چیزی نیست که دانشمندان امروز آن را می گویند و همجنان در جستجوی آن هستند؟ به راستی محمد(ص) این اطلاعات را که امروزه دانشمندان تازه در جستجوی آن هستند. آن روز از کجا آورد؟ این نظریه را از کجا اقتباس کرده بود؟ نظریه ایی که اکنون دانشمندان قرن21 آنرا مطرح می سازند؟ بی شک این تنها وحی صادق خداوندی است.
سوال دیگری که از آن کسانی که به رسالت پیامبر ما که درود و سلام خواوند بر اوباد. شک دارند می پرسیم: چه کسی در قرن 7میلادی (زمان نزول قرآن) تصور می کرد که حیات در فضای خارجی وجود داشته باشد؟ پیامبر اکرم را به خاطر سخن از مانند این موضوعات پیچیده هستی. در زمانی که احدی به این امور توجه نداشت. چه خواندند؟.
به درستی که خداوند متعال این قرآن را نزل کردو این حقایق هستی را در آن به ودیعه نهاد تا به عنوان دلیلی بر صدق رسالت اسلام در عصر ما باقی بماند... واین وعده الهی در این آیه استوار باقی بماند که می فرماید: (سَنُرِیهِمْ آَیَاتِنَا فِی الْآَفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ) [فصلت: 5
لفظ فرعون از ریشه قبطی «په ر» که معنای ساختمان بزرگ را می دهد و لقب پادشاهان مصر در روزگار باستان بوده، گرفته شده است. علامه طباطبایی می فرماید: لفظ " فرعون" اسم پادشاه مصر نبوده، بلکه لقبى بوده مانند " خدیو" که مصرى ها به طور کلى پادشاهان خود را به آن لقب مى خوانده اند، هم چنان که رومیان پادشاهان خود را " قیصر" و ایرانیان " کسرى" و چینى ها " فغفور" لقب مى داده اند، و اما اینکه اسم فرعون معاصر با موسى بن عمران (ع) و آن شخصى که به دست موسى غرق شده چه بود؟ قرآن درباره آن تصریح نکرده است.
اولین شخصی که در تاریخ مصر باستان به نام فرعون مشهور است، شخصی است به
نام پادشاه عقرب که نام اصلی وی مشخص نیست؛ ولی در نقشی که از او روی یک
گرز سنگی وجود دارد، عقربی روبروی صورت او دیده می شود و به این دلیل او را
به این نام می خوانند. از فراعنهٔ مصر می توان خوفو، خفرع، منکورع، رامسس
دوم، آخناتون، توتانخامون، ملکه هاتشپسوت، توتموس سوم و خئوپس را نام برد.
در بین تمامی این فراعنه، خوفو، خفرع و منکورع به خاطر ساختن اهرام ثلاثه،
توتموس سوم و رامسس دوم به خاطر قدرت بیش از حد در اداره کشور و کشورگشایی،
آخناتون به خاطر مخالفت و ضدیت با تمام عقاید فراعنه گذشته و ساختن شهر
آخن آتون (افق آتون) به همین منظور و توت عنخ آمون به خاطر مرگ عجیبش در سن
هیجده سالگی و گنجینه دست نخوردهٔ مقبره خود بیش از بقیه فراعنه شهرت
دارند.
۱- نیت : حضرت امیرعلیه السلام فرمودند : کسی که نیتش را پاک کند
رزقش زیاد می شود .
پس اینقدر تعصب بیجا ، کینه و زیر آب زنی نباشد و به خواهر و برادر ایمانی
خود بد بین نباشید و خیر خواه باشید.
اینکه گفته می شود نیت درست شود رزق افزایش می یابد اگر نیت بد باشد
عکس است ممکن است با زیر اب زنی مدیر شود اما با اختلاسی ابرویش
می رود و اگر در این دنیا اثر نگذارد در اخرت نشان می دهد.
۲- شکر گزاری : لئن شکرتم لازیدنکم .
حضرت امیرعلیه السلام :اگر کسی در دلش ولو اینکه به زبان نیاورد از خدا
تشکر کند می فرماید مستحق افزایش روزی است.
3- یاد خدا ( قران خواندن ) : حضرت صادق علیه السلام : در خانه ای که
قران خوانده شود برکت می آید.
رسول خدا صلوات الله : خانه خود را با تلاوت قران نورانی کنید زیرا در این
خانه خیرش فراوان است.
۴- نماز وتیره ( نمازی که بعد از نماز عشا و نشسته خوانده می شود ) :
هر کس فکر می کند برای نماز شب بیدار نمی شود این نماز را بخواند خداوند
ثواب نماز شب را به وی می دهد .
آقا امام صادق علیه السلام می فرماید : دو رکعت نماز بعد عشا را ترک نکنید
زیرا موجب جلب روزی می شود.
5- نماز شب : امام صادق علیه السلام فرمودند : نماز شب چهره را نورانی
، شب را پاکیزه و موجب جلب رزق می شود
6- دعا هم موجب افزایش روزی است .دعای کمیل -مناجات خمس عشر -
ادعیه صحیفه سجادیه و ...
دعای هنگام سجده رزق را زیاد می کند: ( یا خیر المسولین و یا خیر
المعطعین ارزقنی ....خدا به من و خانواده ات از فضل خودت بده زیرا تو
دارای فضل عظیمی هستی).
7- ماه رمضان
8- حج عمره که فقر را از انسان برطرف می کند .
امام باقر علیه السلام : سه چیز که علاوه بر ثواب اخروی در این دنیا اثر دارد:
1- حج عمره ( فقر را بر طرف می کند ).
2- صدقه ( بلا را دفع می کند ).
3 - نیکی و احسان (عمر را زیاد می کند).
۹- در وایتی امده با صدقه دادن رزق را پایین بکشید .
امیر المومنین علیه السلام می فرماید : صدقه زیاد دهید که موجب فراوانی
روزی شما می شود .
۱۰ - زکات رزق و باران را زیاد می کند .
11- تقوا .
۱۲- نیکی به دیگران .
۱۳- نیکی به پدرو مادر.
۱۴- خوشرفتاری با خانواده.
این اثار نه تنها برای مسلمانان بلکه برای کافران هم است .
دلیل این حرف که اثار برای کفار است آنکه حضرت موسی وقتی برگشت دید
که مردم گوساله پرست شد سامری می بایست کشته می شد .اما وحی نازل شد
او را نکش زیرا سخاوتمند است . که بعداْ به جذام مبتلا می شود و به مرگ
طبیعی می میرد.
سخاوت برای سامری اینقدر اثر داشت که کشته نمی شود در حالی که قومی
را گمراه کرده بود.
15- نیکی به همسایگان موجب جلب رزق است .
امام صادق علیه السلام : «حُسْنُ الْجَوارِ یَزِیدُ فِی الرِّزقِ؛ همسایگی نیکو
[و خوش رفتاری با همسایه،] موجب افزایش روزی است.»
۱۶- حضرت می فرماید صله رحم روزی را فراوان می کند .
ارتباط با بستگان و مشارکت در غم و شادی آنان و مطّلع شدن از احوال
و روزگارشان، ثمرات و برکات مادّی و معنوی فراوانی در پی دارد که از جمله
برکات مادّی آن، افزایش رزق و روزی است.
امام صادق علیه السلام می فرمایند: «صِلَةُ الاَْرْحامِ تُحَسِّنُ الْخُلْقَ وَتُمَسِّحُ الْکَفَّ
وَتُطَیِّبُ النَفْسَ وَتَزِیدُ فِی الرِّزْقِ وِتُنْسِی ءُ فِی الاَْجَلِ؛
ارتباط با خویشاوندان باعث نیکی اخلاق، مبارک شدن دست، پاکیزگی روح،
افزایش رزق و تأخیر در مرگ آدمی می شود.»
۱۷- مهمانی دادن نیز رزق را افزایش می دهد. اینکه گفته می شود
مهمان روزی خود را می آورد جنبه روایی دارد .
رسول خدا : رزق روزی سریع تر از کاردی که به کوهان شتر می خورد و اثر
می گذارد از آن سریعتر رزقی است که خداوند به طعام دهنده (میزبان ) می دهد.
۱۸- ازدواج صحیح : حضرت رسول صلوات الله علیه : ازدواج کنید
رزق روزی شما بیشتر از انچه فکر می کنید خواهد شد.
ونیز امده است با ازدواج کردن رزق و روزی را التماس کنید (بجویید ).
19 - عدالت داشتن رزق وروزی را افزایش می دهد .
20- امانت داری .
21- خوش اخلاقی .
۲۲- آسان گیری امور : سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش
۲۳- معامله مدت دار کردن که ربوی نباشد .
۲۴- دائم الوضوبودن رزق را افزایش می دهد چون طهارت دارد ملائکه
بیشتر ارتباط دارد.
25- راستگویی .
26- تمیز کردن خانه فقر را از بین می برد . در روایت است تارعنکبو تهای
خانه را از بین ببرید رزق و روزی افزایش می یابد.
۲۷- سحر خیزی رزق و روزی را افزایش می دهد.
در روایات مأثور از امامان معصوم علیهم السلام ، خواب بین الطلوعین
مورد سرزنش قرار گرفته و استفاده از این وقت برای هرگونه عبادتی از
جمله عبادت تأمین معاش مورد تأکید واقع شده است.
اسباب کم شدن :
دوری از یاد خدا و تمام آنچه موجب افزایش است در صورت
عکس ان رزق و روزی کاهش می یابد .
گناه و معصیت ، ظغیان کردن ، زنا کردن با افزایش گناه و زنا
حرام خوری و خیانت در معامله ( غش در معامله ).
دروغگویی و کم شمردن رزق و روزی بگوید چرا خدا به من نمی رسد
همیشه هشتم گرو نه می باشد غر زدن روزی را کم می کند .
امام صادق : هر کس رزق کمش را قلیل بداند و قدرش را نداند خدا زیادش را به
او نمی دهد ( زیرا ظرفیتش کم است ) .
حضرت رضا علیه السلام : رزق کمی را که دارید کم ندانید زیرا از زیادش
محروم می شوید شکر کنید تا روزی شما افزایش یابد .
گوش دادن و انجام دادن غنا ، موسقی حرام ، خواندن حرام
موسیقی حرام انسان را از اراده می اندازد.
تواضع در برابر دیگران ( به اصطلاح پاچه خواری کردن )
دوری از علما موجب انحراف انسان می شود . خود پسندی رزق را کم
می کند .دعا نکردن و نخواستن از فضل خدا و غضب الهی