دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

الهى ! بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.
الهى ! راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.
الهى ! یا من یعفو عن الکثیر و یعطى الکثیر بالقلیل از زحمت کثرتم وارهان و رحمت وحدتم ده.
الهى ! سالیانى مى‏پنداشتم که ما حافظ دین توایم استغفرک اللهم در این لیلة الرغائب هزار و سیصد و نود فهمیدم که دین تو حافظ ما است احمدک اللهم.
الهى ! چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.
الهى ! ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره اى و ما همه هیچکاره ‏ایم و تنها تو کاره اى.
الهى ! از پاى تا فرقم در نور تو غرقم یا نور السموات و الارض انعمت فزد.
الهى ! شان این کلمه کوچک که به این علو و عظمت است پس یا على یا عظیم شان متکلم اینهمه کلمات شگفت لا تتناهى چون خواهد بود.
الهى ! واى بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم.
الهى ! چون تو حاضرى چه جویم و چون تو ناظرى چه گویم.
الهى ! چگونه گویم نشناختمت که شناختمت و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت...
هی دل چگونه کالای است که شکسته آن را خریداری و فرموده ای پیش دل شکسته ام.
الهی عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه بایدکرد
الهی همه از تو دوا خواهند حسن از تو درد خواهد.
الهی اگر تقسیم شود به من بیشتر از این که دادی نمی رسد فلک الحمد.
الهی ما را یارای دیدن خورشید نیست،دم از دیدن خورشید آفرین چون زنیم.
الهی همه گویند بده حسن گوید بگیر.
الهی از نماز و روزه ام توبه کردم به حق اهل نماز و روزه ات توبه این نا اهل را بپذیر.
الهی به فضلت سینه بی کینه ام دادی بجودت شرح صدرم عطا بفرما.
الهی اگر چه درویشم ولی داراتر از من کیست که تو دارائی منی.
الهی دندان دادی نان دادی، جان دادی جانان بده.

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .
الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم و گاهی در آب دیده غرق .

طبقه بندی موضوعی

۷۴ مطلب با موضوع «عاشورا» ثبت شده است

۰۷
مرداد

افسران -
علامه امینی تعریف کرده است که:
مدتها فکر می‌کردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب می‌کند؟ و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگیِ حضرت سیدالشهدا (ع) را چگونه به او می‌دهد؟
تا اینکه شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین(ع) در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستاده‌ام، در کنار ایشان دو کوزه بود، فرمود: این کوزه‌ها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی فرمود که بسیار باصفا و با طراوت بود، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست. کوزه‌ها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین(ع) باز گردم.
ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر می‌شد، دیدم از دور کسی به طرف من می‌آید و هرچه او به من نزدیکتر می‌شد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست، در خواب به من الهام شد که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا(ع) است. وقتی به من رسید دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب بگیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شوم نمی‌گذارم از این آب قطره‌ای بنوشد.
حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می‌نمودم، دیدم اکنون کوزه‌ها را از دست من می‌گیرد لذا آنها را به هم کوبیدم، کوزه‌ها شکسته و آب آنها به زمین ریخت، چنان آب کوزه‌ها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است، او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بی‌اندازه ناراحت و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر بیاشامد و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر، آب استخر خشک شد چنان که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است. درختان هم خشک شده بودند، او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت. هرچه دورتر می‌شد، هوا رو به صافی و شادابی و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند.
به حضور امیرالمؤمنین(ع) شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب می‌دهد، اگر یک قطره آب آن استخر را می‌نوشید از هر زهری تلخ تر و هر عذابی برای او دردناک تر بود. بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم.

«لعن الله قاتلیک یا اباعبدالله الحسین»

  • طاهره نظیفی
۲۵
تیر


 دلیل بریدن سر امام حسین از پشت توسط شمر
چرا شمر سر امام حسین(ع) را از پشت برید؟
پاسخ اجمالی
درباره این‌که چرا شمر گلوی مبارک امام حسین(ع) را از جلو نبرید با توجه به نقل‌هایی که برای چگونگی شهادت امام حسین(ع) وارد شده، می‌توان چند احتمال داد:
۱٫ افراد دیگری -غیر از شمر- که می‌خواستند نزدیک امام حسین(ع) شوند و او را به شهادت برسانند، همین که امام به آنها نظری می‌افکند، تنشان می‌لرزید و شمشیر از دستشان می‌افتاد؛ برخی از مورّخان متأخّر و معاصر به نقل از ابومخنف گفته‌اند: «اولین شخصی که با شمشیر کشیده به سوی امام پیش تاخت، شبث بن ربعى بود. امام حسین(ع) به جانب او نظرى افکند. شبث را رعده‌اى گرفت و لرزید و شمشیر از دستش افتاد و ‏گفت: «معاذ اللّه که من خداى را ملاقات کنم و ذمه من مشغول به خون حسین باشد».[۱]
همچنین در ادامه به نقل از ابو مخنف گفته‌اند: سنان بن أنس با شماتت و با عصبانیت رو به شبث کرد و گفت: «مادر بر تو بگرید و قوم تو تباه گردد! چرا از قتل او دست بازداشتى و روى برداشتی؟»
شبث گفت: «چون چشم بگشود و مرا نظاره کرد، چشم‌هاى رسول خدا را دیدم. نیروى من برفت و اندامم بلرزید».
سنان گفت: «این شمشیر مرا ده که من از براى قتل او شایسته‌‌تر از تو هستم».
سنان شمشیر را برداشت و به سمت امام حسین(ع) رفت. هنگامی که نزدیک شد، رعدی عظیم او را فرا گرفت و سخت بترسید، چنان‌که شمشیر از دست او افتاد و گریخت. شمر او را سرزنش کرد و گفت: «چرا بگریختى؟»
سنان گفت: «چون چشم به سوى من بگشود، شجاعت پدر او یادم آمد. پس گریختم».
خولى بن یزید اصبحى، تصمیم گرفت که سر مبارک امام(ع) را از تن دور کند. وى نیز چند قدمى برداشت و رعدتى او را گرفت و فرار کرد.[۲]
شمر گفت: «چه مردم ترسویی هستید! هیچ‌کس سزاوارتر از من نیست در قتل او». سپس شمشیر گرفت و بر سینه حسین(ع) نشست. [۳]
در برخی منابع جزئیات این حادثه بیان نشده، بلکه تنها به ترس و لرزش این افراد از هیبت و عظمت امام حسین(ع) اشاره شده است.[۴] بنابر این، اصل ترس افرادی مانند سنان بن انس پذیرفتنی است.[۵]
شاید با توجه به این جریانات، برای این‌که شمر ملعون به عاقبت این افراد دچار نشود، سر امام حسین(ع) را از پشت برید تا چشم او به چشم امام حسین(ع) نیفتد.
۲٫ علامه مجلسی می‌نویسد: در بعضى از کتاب‌های معتبر از طبری و او از طاوس یمانى نقل کرده است: «…پیامبر اسلام(ص) پیشانی و گلوى امام حسین(ع) را زیاد می‌بوسید».[۶]
همچنین به نقل از کتاب «معدن البکاء فی مقتل سید الشهداء»[۷] آمده است: شمر خواست سر امام حسین(ع) را از گلو جدا کند، ولى شمشیرش نبرید، امام حسین(ع) فرمود: «واى بر تو! آیا می‌پندارى شمشیر تو جایى را که رسول خدا(ص) بر آن فراوان‏ بوسه زد می‌برد»؟! شمر (برآشفت و) آن‌حضرت(ع) را به رو افکند و سر مطهرش را از قفا جدا کرد.[۸] ولی این بخش از سخن امام حسین(ع) که «آیا می‌پندارى شمشیر تو جایى را که رسول خدا(ص) بر آن فراوان‏ بوسه زد می‌برد»، پیش از شهادت و هنگام نشستن شمر بر سینه امام حسین(ع)، در منابع و مقاتل معتبر[۹] ذکر نشده است. به هر حال، با فرض پذیرش این نقل؛ چون گلوی امام حسین(ع) مکان بوسه پیامبر اسلام(ص) بوده، شمر سر امام حسین(ع) را از پشت برید.
به هر حال، نمی‌توان به طور قطعی گفت: علت اصلی بریدن سر امام حسین(ع) از قفا همان است که در برخی کتاب‌ها نوشته شده است؛ زیرا بخش‌هایی از نقل‌های ذکر شده، در مقاتل و منابع تاریخی مربوط به نهضت و قیام امام حسین(ع) نیامده است، به همین جهت؛ نمی‌توان میان علت بریده شدن سر امام حسین(ع) از قفا با این نقل‌های متفاوت ارتباط برقرار کرد و یک نتیجه قطعی گرفت و موارد یاد شده را تنها یک احتمال است.
=================================
[۱]. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم‏، ینابیع الموده لذو القربى‏، ج ۳، ص ۸۲، نشر اسوه، قم، چاپ دوم، ۱۴۲۲ق؛ لبیب بیضون، موسوعه کربلاء، ج ۲، ص ۱۷۷، مؤسسه الاعلمى‏، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
[۲]. همان، ص ۸۲ – ۸۳٫
[۳]. همان.
[۴]. ر.ک: طبرسی، فضل بن حسن، تاج الموالید، ص ۸۶، دار القاری، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
[۵]. البته در صورتی که این نقل را بپذیریم که شمر سر مبارک امام حسین(ع) بریده است، نه سنان بن انس؛ چون طبق برخی از نقل‌ها، سنان بن انس گلوی آن‌حضرت را برید. رسان‏، فضیل بن زبیر، تسمیه من قتل مع الحسین(ع)‏، ص ۱۴۹، مؤسسه آل البیت‏(ع)، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق؛ بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ‏۳، ص ۲۱۸، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۷ق؛ ابن عساکر شافعی، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ‏ج ‏۱۴، ص ۲۴۹، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
[۶].  مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۱۸۷ – ۱۸۸، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
[۷]. این کتاب نوشته مولى محمد صالح بن‏ آقا محمد(متوفی ۱۲۸۳ق)، و برادرش حاج مولى محمد تقی برغانی قزوینی، معروف به شهید سوم است. آقا بزرگ تهرانی‏، الذریعه إلی تصانیف الشیعه، ج ۲۱، ص ۲۲۰ – ۲۲۱، اسماعیلیان‏، قم، ۱۴۰۸ق.
[۸]. گروهى از نویسندگان، موسوعه الامام الحسین(علیه‏السلام)، ج ‏۴، ص ۵۹۶، سازمان پژوهش و برنامه ریزى آموزشى، دفتر انتشارات کمک آموزشى، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
[۹]. مانند: «الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد» شیخ مفید؛ «اللهوف على قتلى الطفوف» سید ابن طاوس و …

 

  • طاهره نظیفی
۱۹
آذر

 

جا مانده ایم و شرح دل ما خجالت است ...
 

زائـر شدن، پیاده ،یقینا سعادت است ...
 

ویزا، بلیط، کرب و بلا ،مال خوب هاست! 


سهم چو من،پیامکِ "هستم به یادت" است...



  • طاهره نظیفی
۱۸
آذر

  

شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید : 

【« یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛】  

حسین جان،ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم
و در رکاب شما به شهادت می رسیدم 

وقتی اینگونه آرزو می کند، می بینند هوا ابری شد ویک تکه ابر بالای سر آنهاقرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ

شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد.
وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ می دهد.
او امام حسین ع را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند: 


شیخ رجبعلی ! 


روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ ولی هیچ کدام جا خالی نکردند ...  


و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند،دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی.
 

مگر می شود هرکسی ادعای عشق والا را داشته باشد؟


 کتاب طوبای کربلا ... صفحه 141 
  • طاهره نظیفی
۱۸
آذر

/ 

شیطان عصر عاشورا دست بر دست می کوبید و میگفت عجب اشتباهی کردم که این جماعت نابخرد را تحریک به قتل حسین(ع) کردم 


شیطانک ها گفتند؛ تو قسم خورده بودی جهنمی کنی انسان را که کردی، چرا ناراحتی؟ 


گفت: چندین تن جهنمی شدند اما از امروزاز صدقه سر شفاعت حسین میلیاردها انسان بهشتی می شوند...  

حسین باب درهای رحمت را گشود


به نقل از داستان های روح افزا. ص127
  • طاهره نظیفی
۱۶
آذر



کاروان اسرای کربلا از کدام منازل گذشتند

با استفاده از دانشنامه امام‌حسین (ع)


پیشگفتار

از نظر تاریخی بعد از واقعه عاشورا اخبار چندانی از ماجرای سفر کاروان اسرا در دسترس نیست. مرحوم شیخ عباس قمی در «نفس المهموم» نیز بدین نکته تصریح می‌کند.
در چند نقل آمده است که کاروان اسرا روز اول صفر به شام رسیده‌اند، اما اینکه دقیقاً چند روز در راه بوده‌اند و از چه مسیری خود را به شام رسانده‌اند، مشخص نیست.
بر این اساس، بین شام و کوفه حداقل سه مسیر اصلی وجود داشته است و احتمالاً کاروان اسرا از یکی از این سه مسیر خود را به شام رسانیده‌اند. کوتاه‌ترین مسیر موجود، مسیر «بادیة‌الشام» است که تقریباً 800 کیلومتر است.
مسیر دوم مسیر کناره فرات است که به آب نیز دسترسی داشته و حدود یک‌هزار و 200کیلومتر مسافت آن بوده است. اما طولانی‌ترین مسیر، یک‌هزار و 600 کیلومتر درازا دارد و از شهرهایی مثل تکریت، موصل، نصیبین و حلب عبور می‌کند. در واقع اگر نقشه امروزی این مسیر را ملاحظه کنیم از چندین کشور عبور می‌کند.

حجت‌الاسلام سیدمحمود طباطبایی‌نژاد، سرپرست گروه تحقیقات دانشنامه 14 جلدی امام حسین (ع) در موسسه دارالحدیث قم، احتمال عبور کاروان از «بادیة‌الشام» را بیشتر می‌داند و می‌گوید: با توجه به اینکه روایات اندکی از مواجهه مردم با کاروان اسرا نقل شده، به احتمال قوی «بادیة‌الشام» مسیر عبور کاروان بوده است. البته در برخی منابع متأخر نظیر «مقتل ابی مخنف» ماجراهایی نقل شده است که برای ما سندیت ندارد.
طباطبایی‌نژاد در پاسخ به این سؤال که برگشت اسرا از شام چند روز به طول انجامیده است، می‌گوید: اگر بنا را بر این بگذاریم که اسرا برای اربعین به کربلا رفته باشند، مسیر برگشت بادیه نزدیک به دو برابر می‌شود.
وی ادامه می‌دهد: درباره اربعین بین علما اختلاف است. عده‌ای با وجود مسیر طولانی امکان حضور کاروان اسرا در کربلا در روز اربعین را منتفی می‌دانند. عده‌ای نیز این امکان را میسر دانسته و معتقدند اگر کاروان اسرا روز اول صفر در شام بوده باشد، می‌توانسته از مسیر بادیه خود را در اربعین به کربلا برساند.

برای پی‌بردن به مسیر حرکت کاروان اسرا به معتبرترین و کامل‌ترین منبع موجود یعنی «دانشنامه امام‌حسین (ع)» که حاوی 4هزار و 191 حدیث و گزارش تاریخی درباره سیدالشهداء (ع) است؛ رجوع می‌کنیم.
این دانشنامه به همت مؤسسه علمی ـ فرهنگی دارالحدیث و تحت نظر آیت‌الله ری‌شهری تهیه شده و حاصل 10 سال کار پژوهشی است. همراه با این کتاب، 5 نقشه ابتکاری نیز منتشر شد که یکی از آن‌ها به «خط سیر کاروان حسینی از مدینه به مدینه» اختصاص دارد.

  • طاهره نظیفی
۲۶
آبان

نماینده امام حسین(ع):مسلم بن عقیل(پسرعموی امام)

آزاده شهید:حر

ازمادران قهرمان کربلا:ام خلف(همسرمسلم بن عوسجه)

پیرمردرزمنده کربلا:اَنَس

مسئول کمک های مردمی واسلحه شناس کربلا:ابوثمامه(هنروی اسلحه شناسی بود)

معلم قرآن:بُرَیر(لقب وی سیدقاریان)

قاری قرآن:اَسلَم ترکی(منشی ونویسنده امام حسین(ع)

غلام سیاه پوست:جَون(وی افتخارخدمتگزاری ابوذرغفاری رانیزداشت)

اذان گوی شهید:حجاج فرزندمسروق

مادرکودک شیرخوار:رباب(همسرامام حسین(ع))

مفسروحافظ قرآن:حبیب بن مظاهر(فرمانده سمت چپ لشکرامام حسین(ع))

نامه رسان جوان:قیس قهرمان(ازاهالی کوفه)

پیرمردشجاع:عبدالله فرزندیَقطر(به روایتی باامام حسین(ع) همشیر بوده اند)

خانواده نمونه : خانواده مسلم بن عوسجه

کارگرزاده:نصرفرزندابونیزر(اززمان حضرت علی(ع) شغلش کندن وحفرقنات بود.)

رزمنده جانباز:مسلم اَزدی(یک پاداشت وپای دیگرش درجنگ هاازدست داده بود.)

شبیه پیامبر:حضرت علی اکبر(ع)(وی نخستین کسی بودکه ازامام اجازه میدان رفتن گرفت)

محافظ رهبر:حَنظَله(ازیاران پیامبر(ص) درجنگ احد)

آخرین شهید:سوَید

پیامبرکربلا:حضرت زینب(س)

بانوی سخنور:ام کلثوم(دخترامام علی(ع) وخواهرامام حسین(ع))

نخستین زایرامام حسین(ع):جابربن عبدالله انصاری

نماینده امام حسین(ع) جهت دعوت نمودن(جهت کمک ) مردم بصره به کربلا

امام حسین (ع) در چه روزی از مکه به طرف کربلا حرکت کرد ؟ روز عرفه

    امام حسین (ع) در چه روزی وارد سرزمین کربلا شد ؟ جمعه دوم محرم

    واقعه عاشورا مطابق با کدامیکاز ماهها ی شمسی بوده است ؟ شهریور ماه

     امام حسین (ع) هنگام شهادت چند سال داشتند ؟ 57 سال

     امام حسین (ع) ویاران وفادارش چند روز در کربلا بودند ؟ هشت روز

     چه تعداد از فرزندان حضرت علی (ع) در کربلا به شهادت رسیدند ؟ 9نفر

     چه تعداد از فرزندان امام حسین (ع) در کربلا به شهادت رسیدند ؟ 3نفر

    شمربن ذی الجوشن ((لعنه الله علیه ))در چه تاریخی وارد کربلا شد ؟ نهم محرم

 چند تن از سربازان دشمن مامور بستن اب بودند ؟ 500 تن

 لشکرکوفیان با چه تعداد نیروبه جنگ امام حسین (ع) امده بودند ؟ 33هزار نفر

 سرچند تن از شهدای روز عاشورا را به طرف امام حسین پرتاب نمودند ؟ عبدلله بن عمبر کلبی .عابس بن ابی شبیب شاکری .عمروبن جناده

چه تعدادی از لشکریان سپاه کوفه با اسب بر بدن امام حسین (ع) تاختند ؟ 10 نفر

 چه کسی دستور تاختن اسب بر بدن مقدس امام حسین (ع) را صادر کرد ؟ عمرسعد

تنها زنی که در کربلا شهید شد که بود ؟ مادر وهب

چند تن از شهدای کربلا از اصحاب رسول اکرم (ص) بودند ؟ 5تن: حبیب بن مظاهر .انس بن حرث کاهلی .هانی بن عروه .مسلم بن عوسجه .عبدالله بن بقطر عمیری

 لشکر عمرسعد چند نفر بودند ؟ 6000 نفر

شمر بن ذی الجوشن با چند نفر به کر بلا امده بودند ؟ 4000 نفر

 چند نفر از یاران با وفای امام حسین (ع) اسیر وشهید شدند ؟ سوار بن منعم .موقع بن ثمامه صیداوی - کدامیک از یاران امام حسین (ع) پیکر خود را سپر تیرهای دشمن ساخت تا امام (ع) نمازش را بخواند ؟ سعید بن عبدالله

در چه تاریخی فرمان بستن اب برروی امام حسین (ع) از طرف کوفه صادر شد ؟ هفتم محرم

شهیدانی که امام حسین (ع) هنگام شهادتشان با پای پیاده بر بالین انها رفت چه نام داشتند ؟ حر .واضع رومی .عباس .جون .علی اکبر .قاسم .مسلم بن عوسجه

کوچکترین شهید کربلا چه کسی بود ؟ حضرت علی اصغر (ع)

 بزرگترین شهید کربلا چه کسی بود ؟ حبیب بن مظاهر

سر مبارک امام حسین (ع) بر بالای نیزه . ایات کدام سوره را قرائت می کرد ؟ سوره کهف

 القاب زیر مربوط به کدامیک از شهیدان کربلاست؟ سقای لب تشنگان . قمر بنی هاشم . علمدار کربلا ؟ حضرت ابوالفضل

اولین نفر از سپاه یزید که در روز عاشورا به امام حسین پیوست که بود ؟ حربن یزید ریاحی

کدامیک از شهیدان کربلا شباهت زیادی به پیامبر اکرم (ص) داشت ؟ حضرت علی اکبر (ع)

 چه کسی سر بریده امام حسین (ع) را در تنور گذاشته بود ؟ خولی

 بیمار دشت کربلا چه کسی بود ؟ امام سجاد (ع)

 قافله سالار اسیران که بود ؟ حضرت زینب (س)

کدامیک از دختران امام حسین (ع) در خرابه شام جان داد ؟ حضرت رقیه (ع)

چه کسی در خرابه شام امام حسین (ع) را در خواب دید ؟ سکینه دختر امام حسین (ع)

 اولین زمینی که خداوند ان را قداست بخشید کجاست ؟ زمین کربلا

جابر بن عبدالله انصاری دئر چه روزی وارد کربلا شد ؟ اربعین

 اولین نوحه گر امام حسین (ع) چه کسی بود ؟ خداوند متعال

 اولین شخص از یاران امام حسین (ع) که در روز عاشورا به میدان امد که بود ؟ عبدالله بن عمیر

 اولین شخصی که تیر به طرف لشکر امام حسین (ع) پرتاب کرد چه کسی بود ؟ عمر بن سعد

 امام محمد باقر (ع) در واقعه کربلا چند ساله بود ؟ چهار ساله

 حضرت عباس (ع) وحضرت زینب کبری در کربلا چند ساله بودند ؟ حضرت عباس (ع) 37 سال و حضرت زینب کبری 52 سال



  • طاهره نظیفی
۲۶
آبان

 

گزارش ساعت به ساعت از روز عاشورا با ترکیب اوقات شرعی کربلا با متن مقاتل.

طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی می شود 21 مهر سال 59 شمسی. تاریخ شمسی هم که مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و می شود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ حرفهای مقتل نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند. ما اوقات شرعی روز 21 مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر 3-+ دقیق اختلاف می تواند داشته باشد) را استخراج کرده ایم و روایات مقتل نگراها را با این ساعتها تنظیم کرده ایم.  

5:47 اذان صبح امام (ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری» آن طرف نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.

حدود 6 امام حسین(ع) دستور داد تا اطراف خیمه ها خندق بکنند و آن را با خاربوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.  

7:06 طلوع آفتاب کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشته اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجارین ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه هایشان را به طرف آنها پر تاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم این زیاد را نمی پریرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی رهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «الا و ان الدعی بن الدعی»، قد رکز بین اثنین: بین السله و الذله و هیهات منا الذله ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما درو است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشده است.  


  • طاهره نظیفی
۲۶
آبان
  • طاهره نظیفی
۱۳
آبان

افسران -   عاشورا روز مصیبت و اندوه

امام رضا (ع) :
مَنْ کَانَ یَوْمُ عَاشُورَاءَ یَوْمَ مُصِیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکَائِهِ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِه .
امالی صدوق ،ص129
هرکس روز عاشورا را روز غم و اندوه و گریه خودش قرار دهد خداوند روز قیامت را روز شادی وسرورش قرار می دهد

  • طاهره نظیفی