
امام رضا ( علیه السلام) میفرماید:
خدا رحمت کند بنده ای را که امر ما را زنده بدارد.
راوی پرسید: چگونه امر شما را زنده کند؟
آن حضرت فرمود: علوم ما را فرا گیرد و به مردم بیاموزد،
چرا که مردم اگر زیبایی های کلام ما را بدانند از ما پیروی میکنند. استخاره یک مطلب اختراعی نیست که ما بخواهیم روشی برای آن ابداع کنیم
آیا استخاره به خوبی انسان را از آینده مطلع می کند؟
استخاره
یک امر کاملا تعبدی است و روش آن همان روشهایی است که در احادیث و روایات
آمده است ضمنا استخاره هرگز آینده نگری نمی کند استخاره فقط انسان را از
حیرت و دو دلی بیرون می آورد که یک طرف را انتخاب کند و خیر بودن یا شر
بودن امور هم باز به تشخیص خود ما نیست همانطور که قرآن کریم می فرماید «عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم...»
یعنی
چه بسا اموری که شما خیال می کنید برای شما بد است اما در واقع خیر شما در
آن است و چه بسا اموری که تصور شما این است که خیر شما در آن است در حالی
که در حقیقت شر برای شما است.
و جالب اینجا است که در حدیثی از
امام صادق (علیه السلام) چنین منقول است شخصی مشابه فرموده شما را به آن
حضرت گفت که من برای کار تجارت استخاره کردم و بد آمد در حالی که من آن را
انجام دادم و نتیجه اش هم به نفع من بود و سود قابل توجهی بردم حضرت فرمود
یادت هست در آن سفر صبح خواب ماندی و نماز صبحت قضا شد گفت آری حضرت فرمود
بد بودن استخاره برای همین بود که تمام سود مادی تو به قضا شدن نماز صبحت
نمی ارزد. بنابراین استخاره هرگز از آینده خبر نمیدهد که چه می شود استخاره
به ما میگوید کدام راه را انتخاب کن و بعد تسلیم امر پروردگار باش و راه
چنین استخاره ای در همان روشهای روایی ما است.
منبع:khabaronline.ir
سوره کافرون از سورههای کوچک قرآن است.
از سُور آخر قرآن، سورههای مکی است و تقریباً اختلافی در آن نیست که در
مکه نازل شده است و آن خیلی در فهم فضای سوره به ما کمک میکند. یعنی در
دورهای که هنوز حضرت به حسب ظاهر به دوره حکومت و قدرت در مدینه نرسیده
بودند و در مکه در محاصرهی قدرت قریش بودند.
امام هادی (ع) در حدیثی شرایط خواب را چنین بیان کرده اند :
"ما اهل بیت موقع خوابیدن چند چیز را رعایت می کنیم:
طهارت داشتن (وضو گرفتن)
صورت را به کف دست راست نهادن
تسبیحات فاطمه زهرا(س) خواندن
صورت را به طرف قبله برگرداندن
فاتحه الکتاب و آیه الکرسی را قرائت کردن
اگر کسی چنین کند بهره ی خود را از شب گرفته است."
(سنن النبی ص 144)
آورده
اند که کفن دزدی در بستر مرگ افتاده بود،پسر خویش را فراخواند، پسر به نزد
پدر رفت گفت ای پدر امرت چیست ؟پدر گفت ،پسرم من تمام عمر به کفن دزدی
مشغول بودم و همواره نفرین خلقی به دنبالم بود اکنون که در بستر مرگم و
فرشته ی مرگ را نزدیک حس میکنم بار این نفرین بیش از پیش بردوشم سنگینی می
کند.از تو می خواهم بعد از مرگم چنان کنی که خلایق مرا دعا کنند و از خدای
یکتا مغفرت مرا خواهند. ..
پسر
گفت ای پدر چنان کنم که میخواهی و از این پس مرد و زن را به دعایت مشغول
سازم پدر همان دم جان به جان آفرین تسلیم کرد.از فردا پسر شغل پدر پیشه
کرد با این تفاوت که کفن از مردگان خلایق می دزدید و چوبی در شکم آن مردگان
فرو می نمود وازآن پس خلایق می گفتند خدا کفن دزد اول را بیامرزد که فقط
می دزدید وچنین بر مردگان ما روا نمی داشت.