دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

الهى ! بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.
الهى ! راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.
الهى ! یا من یعفو عن الکثیر و یعطى الکثیر بالقلیل از زحمت کثرتم وارهان و رحمت وحدتم ده.
الهى ! سالیانى مى‏پنداشتم که ما حافظ دین توایم استغفرک اللهم در این لیلة الرغائب هزار و سیصد و نود فهمیدم که دین تو حافظ ما است احمدک اللهم.
الهى ! چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.
الهى ! ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره اى و ما همه هیچکاره ‏ایم و تنها تو کاره اى.
الهى ! از پاى تا فرقم در نور تو غرقم یا نور السموات و الارض انعمت فزد.
الهى ! شان این کلمه کوچک که به این علو و عظمت است پس یا على یا عظیم شان متکلم اینهمه کلمات شگفت لا تتناهى چون خواهد بود.
الهى ! واى بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم.
الهى ! چون تو حاضرى چه جویم و چون تو ناظرى چه گویم.
الهى ! چگونه گویم نشناختمت که شناختمت و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت...
هی دل چگونه کالای است که شکسته آن را خریداری و فرموده ای پیش دل شکسته ام.
الهی عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه بایدکرد
الهی همه از تو دوا خواهند حسن از تو درد خواهد.
الهی اگر تقسیم شود به من بیشتر از این که دادی نمی رسد فلک الحمد.
الهی ما را یارای دیدن خورشید نیست،دم از دیدن خورشید آفرین چون زنیم.
الهی همه گویند بده حسن گوید بگیر.
الهی از نماز و روزه ام توبه کردم به حق اهل نماز و روزه ات توبه این نا اهل را بپذیر.
الهی به فضلت سینه بی کینه ام دادی بجودت شرح صدرم عطا بفرما.
الهی اگر چه درویشم ولی داراتر از من کیست که تو دارائی منی.
الهی دندان دادی نان دادی، جان دادی جانان بده.

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .
الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم و گاهی در آب دیده غرق .

طبقه بندی موضوعی
۱۶
آبان


افسران - گل خوشبوی محمد صلوات.. الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم..ْ
ghazanfarالّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم..ْ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم..ْ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم..ْ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم..ْ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم..ْ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم..ْ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم..ْ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم..ْ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم..ْ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم..ْ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم..ْ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم..ْ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم..ْ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم..ْ
  • طاهره نظیفی
۱۶
آبان


افسران - هرگاه کسی نماز ...
saqaleinپیامبر اکرم (ص) فرمودند :
◄ هرگاه کسی نماز صبح را نخواند، فرشته ای از آسمان او را صدا می کند: ای زیانکــار!
◄ و هرگاه نماز ظهرش را نخواند، فرشته ای به او می گوید: ای خیانتکــار!
◄ و هرگاه شخص نماز عصر خود را نخواند، گوید: ای بی دیــن!
◄ و اگر نماز مغرب خود را نخواند، گوید: ای کــــافر!
و اگر شخص نماز عشاء را ترک کند، گوید: وای برتو که در تو هیچ خیر و منفعتی نیست.
---
( وسائل الشیعه، ج 3، ص 31)
  • طاهره نظیفی
۱۵
آبان
 

 

سؤالات متن درس اول

 

۱ـ نیازهای بنیادین انسان را نام ببرید ؟

۲ـ نیازهای بنیادین انسان باهم پیونددارند.      ص                   غ         

۳ـ منظور از درک هدف زندگی بعنوان یکی از نیازهای بنیادین انسان چیست ؟

۴ـ همه ما از اضطراب و تشویش نگرانیم . این موضوع کدام نیاز را در وجود ما بیان می کند؟

۵ـ منظور از درک درست از آینده خویش بعنوان یکی از نیازهای بنیادین انسان چیست ؟

۶ـ عکس العمل ما در مقابل درجا زدن و تکرار احساس نیاز به کدام اصل را در ما اثبات می کند ؟

۷ـ این باور که انسان نیاز به جامعه ای عدالت جو دارد چه آثاری از خود به جا می گذارد ؟

۸ـ کشف راه درست زندگی را به عنوان یکی از نیازهای بنیادین انسان توضیح دهید؟

۹ـ چرا گفته می شود کشف راه درست زندگی جامع تمامی نیازها ی بنیادین انسان است ؟

۱۰ـ کدام نیازجامع همه نیازهای انسان است؟

الف)داشتن جامعه عدالتجو                              ب) داشتن امنیت خاطر

ج)داشتن هدفی والا                                       د)داشتن راه صحیح زندگی

 


  • طاهره نظیفی
۱۵
آبان






درس اول : هستی بخش

1- ترجمه ی عبارات قرآنی زیر را بنویسید .

الف) یا ایها الناس -  ای مردم       ب) والله هو الغنی الحمید - خداوند بی نیاز و ستوده است      ج)و یات بخلق جدید - و خلقتی جدید می آورد

2) برترین حقو حقیقت چیست ؟چرا؟

 خدا - چون همه موجودات حق بودن خود را از او می گویند

3) هرموجودی حق بودن خود را از چه کسی می گیرد؟  خدا

4) قرآن کریم برای معرفت عمیق تر به خداوند چه راهی را معرفی نموده است ؟

  درک نیازمندی جهان به خدا

5)حقیقت وجود وهستی مخلوقات جهان چگونه است ؟

  همه ی موجودات  در هستی  خود  وابسته به ذات حق هستند

6) اگر چیزی وجودش ازخودش نباشد چگونه موجود می شود ؟

 بایستی موجود دیگری به او وجود و هستی ببخشد

7) درچه صورتی یک موجود برای موجود شدن به دیگری نیازمند نیست ؟

درصورتی که ذاتش با هستی و وجود مساوی باشد

8) معیارو ملاک نیازمندی موجودات به هستی بخش چیست ؟

متکی نبودن آنها به خودشان  (فقر ذاتی )

9) برای اثبات نیازمندی جهان هستی به خداوند یک استدلال بنویسید .

مقدمه اول : هیچ یک موجودات جهان به خود متکی نیست و همه وابسته اند

مقدمه دوم : هرموجودی که وجودش درخودش نباشد برای بوجود آمدن به دیگری نیازمند است (ذات نایافته ازهستی بخش    کی تواند که شود هستی بخش )

نتیجه : پس تمام موجودات جهان برای پیدایش و بوجود آمدن محتاج خدا هستند .

10) آیا نیازمندی موجودات به خداوند تنها درمرحله ای (به وجود آمدن ) است ؟چرا؟

 خیر چون موجودات جهان دربقا و ماندگاری نیزوابسته به ذات حق هستند

11) رابطه خدا با مخلوقات چگونه رابطه ای است ؟

مانند رابطه شعاع نورو منبع نور

12)منظوراز عبارت (خداوند نور هستی ) چیست ؟

 نور وجود درجهان وابسته به خداست

13) کدام معرفت برتر و عمیق تر نسبت به خداست که برای جوانان در دسترس و امکان پذیر است ؟    این که انسان در پشت پرده ظاهر و در وراء هر چیزی خدا را ببیند

نکات

ü      چون خداوند غنایذاتی دارد. هیچ کس نمی تواند وجود او را بگیرد

ü      برترین حقوحقیقتخداست و هر موجودی حق بودن خود  را از او می گیرد.

ü       تنها موجودی برای بوجود آمدن  نیازمند نیست که خودش و ذاتش ، با وجود مساوی باشد. و نیستی در او راه نداشته باشد در این صورت آن موجود دیگر پدیده نیست که نیازمند پدید آورنده باشد .

ü       آفریننده این جهان مستقل، قائم به ذات است و هستی از او جدا نمی شود.

ü      انسان هر چه در مراتب کمال پیش رود باز هم نسبت به خدا فقیر است.

ü      درک نیازمندی جهان به خدا به معرفتی عمیق  محتاج است  به خاطر همین قرآن راه های مختلف را نشان می دهد

ü      هر موجودی پیش از آنکه نمایشگر خود باشد ، نمایشدهندهذاتخالقخویش است.

ü       تجلی خداوند و مشهود بودن او ، بوسیله موجودات است         

ü      یار  به  پرده   از  در  و  دیوار        در تجلی است یا اولی الابصار                            

ü       به صحرا بنگرم صحرا تو بینم        به  دریا  بنگرم  دریا  تو بینم                          

ü       این همه عکس می و نقش نگارین که نمود     یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد

ü      امام علی (ع)  می فرماید : ما رَایتُ شَیئاً اِلا وَ رَایتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ   هیچ چیز را ندیدم مگر این که خدا را قبل از آن و بعد از آن و با آن مشاهده کردم  ( دلی کز معرفت نور و صفا دید          به هر چیزی که دید اول خدا دید.   )                                                                                                                                                                                                                                                                                                                       

-         خدا را از پشت پرده ظواهر دیدن  نیازمند معرفتی عمیق است و هدفی است امکان پذیر بخصوص برای جوانان    ( تو مگو ما را بدان شه بار نیست         با کریمان کار ها دشوار نیست)

-         در پیش گرفتن مسیر معرفت  معلول دوری از گناه  و انجام عمل نیک است  انسان را به این نتیجه می رساند که :

این همه عکس می و نقش نگارین که نمود    یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد

-         یکی از راه های کسب معرفت عمیق تر نسبت به خدا ، درک نیازمندی جهان در هستی خود به خداست .

-         همه ماوجود خدا را در خود می یابیم(یعنی فطرتاً و ذاتاً قادر به درک خدا هستیم .

-         بستر اصلی حرکت به سوی معرفت الهی ، پاکی و صفای فطری قلب است .

 

 

درس دوم : یگانه بی همتا

1.        معنای توحید چیست ؟ و اعتقاد به توحید به چه معناست ؟

یگانگی -   اعتقاد به یگانگی خدا

2.       مراتب توحید را فقط نام ببرید .

توحید در خالقیت -  توحید در ربوبیت توحید عملی

3.       توحید در خالقیت  را تعریف کنید :

خداوند تنها مبدا و خالق  جهان است  - او در کار آفرینش شریک و همتایی ندارد – جهان  از اصل های متعدد پدید نیامده بلکه از یک اصل  و  مبدا پیدی امده است

4.       منظور از شرک خالقی  چیست ؟ با مثال بنویسید

اعتقاد به دویا چند خدای مستقل برای خلقت  جهان -   اعتقاد به خدای باران ، باد ، نور ، ظلمت  اعتقاد به چند خدای متعدد که ذات آن ها از هم جداست - اعتقاد به خدای خیر و شر

5.       منظور از توحید ربوبی  چیست ؟

جهان یک صاحب اختیار دارد – تدبیر همه امور هستی به دست اوست – تدبیر و پرورش همه موجودات به دست اوست -  او جهان را اداره می کند  و به سوی مقصدی که برای آن تعیین کرده  هدایت می کند 

6.       منظور از شرک ربوبی چیست ؟

اعتقادبه اینکه انسان ها در تدبیر امور و  کارها مستقل از خدا هستند  اگر انسان در کنار ربوبیت خدا برای خود یا سایر مخلوقات حسابی جدا گانه باز کند  و فکر کندکه می تواند  مستقل از خدا امور را تدبیر کند .

7.       آیا  اگر کسی شفای مریض خود را  از پیامبر  یا سایر اولیا دین  بخواهد دچار شرک نشده است ؟ دلیل خود را ذکر کنید   صفحه 17

8 چند نکته در مورد توحید بنویسید

توحید : یعنی یگانگی و بی همتایی و اعتقاد به توحید  یعنی اعتقاد به یگانگی  خدا و قائل نشدن شریک برای اوست

ü      توحید مهم ترین اعقاد دینی و پایه و اساس دین است و بدون آن هیج اعتقاد دیگری  اعتبار ندارد

ü      نگرش توحیدی بر تمام آیات قرآن سایه افکنده و مانند روحی در پیکره دین  و معرفت دینی حضور داشته و به تمام معارفِ دین حیات بخشیده است

ü      توحید ، محور و روح زندگی دینی است ( و شرک  ، محور و روح زندگی غیر دینی است)

 

  • طاهره نظیفی
۱۵
آبان

پرسشهایِ امتحاناتِ نهایی دین و زندگی (3) به تفکیکِ دروس به همراهِ پاسخِ آنها

( بیش از 260 پرسش امتحان نهایی در طول 8 سال تحصیلی )

 

 

 

 

 

* مطابقِ کتاب دین و زندگی (3) چاپ 1391   * علائم اختصاری : ( خ ـ خرداد ) ، ( ش ـ شهریور ) ، ( د ـ دی )

درس اوّل :

1ـ ترجمه و پیام آیۀ : « قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى » ( طه ،50 ) [ش 85 - د 86 ]

گفت : پروردگارِ ما آن کسی است که هر چیزی را حیات بخشیده و سپس هدایت کرده است .

ـ این آیه به چه مطلبی در موردِ « هدایت » اشاره دارد .

خداوند هر مخلوقی را هدایت می‌کند . ( هدایت یک اصلِ عامّ و همگانی در نظامِ خلقت است ) .

2ـ پیام آیۀ : « سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الأعْلَى * الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى * وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدَى » ( اعلی ، 3-1 ) [د 87]

هرموجودی ساماندهی و تقدیرِ خاصّی دارد . هدایتِ هر موجودی متناسب با ساماندهی و تقدیرِ آن موجود است .

3ـ ترجمه کنید : « ... وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ ... » (اعراف ، 43) [د90] 

و گفتند : سپاس برای خداست ما را بر این راه هدایت کرد و هرگز هدایت نمی­شدیم اگر خدا هدایتمان نمی­کرد .

4ـ چرا پاسخ به نیازهای بنیادین انسان باید « همه جانبه » باشد ؟ [خ 89]

هر پاسخی که به نیازهای بنیادین داده می­شود باید جامع و شامل باشد به طوری که راه رسیدن به یک نیاز نه تنها با رسیدن به نیازهای دیگر متضادّ نباشد بلکه مکمّل و سهل­کنندة آنها باشد .

5ـ چرا پاسخ به نیازهای بنیادینِ انسان باید کاملاً درست و قابلِ اعتماد باشد ؟ [ش 88- ش90-خ92]

 زیرا هر پاسخِ احتمالی و مشکوک نیازمندِ تجربه و آزمون است تا کارآیی آن مشخّص شود درحالی که عمرِ محدود آدمی برای این تجربه کافی نیست .

6ـ چه رابطه­ای میانِ نیاز به « کشفِ راه درستِ زندگی » با سایرِ نیازهای بُنیادینِ بشر وجود دارد ؟ [خ 85 - د87]

این نیاز در حقیقت ، جامعِ نیازهای دیگر است چرا که راهِ درستِ زندگی راهی است که بتواند والاترین هدف را نشان دهد . پشتیبانِ شکست‌ناپذیر را معرّفی کند ، از آینده تصویری روشن به دست دهد . رضایت و امید را به ارمغان آورد ، راهِ رشد و تعالی را نشان دهد و برنامة زندگی اجتماعی عادلانه و کرامت‌بخش را عرضه کند . پس نیازهای بُنیادین انسان با یکدیگر پیوند دارند و در یک نیازِ جامع یعنی شناختِ راه صحیح زندگی به هم می‌رسند .

7ـ کدام یک از نیازهای بنیادینِ انسان جامعِ نیازهای دیگر است ؟ [ش90] کشفِ راهِ درستِ زندگی

8ـ وسیلة فهم پیام الهی چیست ؟ [خ 85] عقل وسیلة فهمِ پیامِ الهی است .

9ـ دو چراغِ راه که خداوند برای تشخیصِ درستِ هدف به انسان داده است ، کدامند ؟ [ش 89 ]

عقل ـ پیامبران یا فرستادگانِ الهی

10ـ منظور از حجّتِ آشکار و حجّتِ نهان در کلامِ امام کاظم (ع) چیست ؟ [د 85-  خ 88]

منظور از حجّتِ آشکار ، رسولان و انبیا و ائمّه‌اند و منظور از حجّتِ نهان ، همان عقلِ انسان‌هاست .

11ـ چرا هدایت یک اصلِ عامّ و همگانی در نظامِ خلقت است ؟ [خ86]

خدای جهان ، خالقِ حکیم است . هیچ موجودی را بیهوده و عَبَث خلق نمی‌کند . خلقِ بی‌هدف ، نشانة‌ نقص و ضعف و ناآگاهی است و این ویژگی‌ها نمی‌تواند در خداوند باشد . هر مخلوقی را برای هدفی حکیمانه آفریده است و آن را به سوی هدفش هدایت می‌کند . پس هدایت یک اصلِ عامّ و همگانی در نظامِ خلقت است .

12ـ هدایتِ عمومی را تعریف کنید . [د90]

خدای جهان آفریدگاری حکیم است . یعنی ؛ هر موجودی را برای هدفی مُعیّن خَلق می­کند و برای رسیدن به آن هدف هدایت می­کند . آفرینشِ بی­هدف نشانة نقص و ضعف و ناآگاهی است و این ویژگیها نمی­تواند در خداوند باشد . پس ، هدایت یک اصلِ عامّ و همگانی در نظامِ خِلقت است .   

13ـ خدای جهان ، خالقی ( آفریدگاری ) حکیم است ، یعنی چه ؟ [خ90]

یعنی ؛ هیچ موجودی را بیهوده و عَبَث خلق نمی­کند .

14ـ دو ویژگی انسان که در هدایتِ او تأثیر دارند ، کدامند ؟ [ش 87] تفکّر و تعقّل ـ اختیار و انتخاب

15ـ درستی یا نادرستی گزارة­ زیر را  با (ص/ غ) مشخّص کنید .

ـ انسان به کمکِ عقلِ خود بسیاری از مجهولات و مسائل را در می­یابد و پاسخ می­دهد . [ش90] ص

16ـ اگر در موضوعی اطّلاعاتِ صحیح ولی ناقص در اختیارِ دستگاهِ تفکّر قرار گیرد نتیجه چه خواهد بود ؟

انسان به نظری کامل و جامع نمی­رسد . 

17ـ ویژگیهایی که سببِ تمایزِ بُنیادینِ انسان با سایرِ موجودات می­شود را به طورِ کامل شرح دهید . [د 88]

یکی از این ویژگیها توانایی تفکّر و تعقّل است . قرآنِ کریم در بیشترِ مواردی که به هدایت اشاره دارد از این قوّه به نامهای تفکّر/ تعقّل/ تدبّر و تفقّه یاد می­کند و رسیدن به حقیقت را به کمک این ابزار ممکن می­داند . ویژگی دیگر قدرتِ اختیار و انتخاب است . اگر می­گوییم حَرَکَتِ انسان اختیاری است بدان معناست که می­تواند هدفِ درست را تشخیص دهد ، آن را برگزیند و به سویش حَرَکَت کند .

18ـ سه مورد از نیازهایِ بنیادینِ انسان را نام ببرید . [د90]

درکِ هدف زندگی ـ درکِ آیندة خویش ـ کشفِ راه درستِ زندگی

19ـ چگونه « کشفِ راه درست زندگی » جامعِ نیازهای بنیادین است ؟

راه درست زندگی آن راهی است که بتواند والاترین هدف را نشان دهد ، از آینده تصویری روشن به دست دهد ،  رضایت و امید به ارمغان آورد ، راه رشد و تعالی را نشان دهد و برنامة زندگی اجتماعی عادلانه و کرامت­بخش را عرضه کند . در واقع نیازهای بنیادین انسان با یکدیگر پیوند دارند و در یک نیاز جامع ـ یعنی شناختِ راه صحیح زندگی ـ به هم می­رسند .

20ـ نیازهای بُنیادین انسان با یکدیگر پیوند دارند و در یک نیازِ جامع یعنی ( کشفِ راه درستِ زندگی یا چگونه زیستن یا شناختِ راهِ صحیحِ زندگی ) به هم می­رسند .

21ـ چرا « احساسِ امنیّت و آرامش در زندگی » یکی از نیازهای بُنیادین انسان است ؟

هریک از ما به دنبالِ آرامش درونی و امیدواری و رضایت از زندگی هستیم از اضطراب و تشویش گریزانیم . می­دانیم که دلهره و ترس و ناامیدی زندگی را تلخ و ناخوشایند می­کند و رضایت از زندگی و امید به آدمی نشاط و شادابی و چالاکی می­بخشد . سرچشمة شادیها احساسِ رضایت و آرامش درونی است .

  • طاهره نظیفی
۱۵
آبان


روزی روزگاری شیطان به فکر سفر افتاد. با خود عهد کرد تازمانی که  انسانی نیابم که بتواند مرا به حیرت وا دارد، از این سفر بر نگردم...

نیم دو جین روح را در خورجین ریخت. نان جویی بر داشت و به راه افتاد.
 رفت و رفت و رفت. هزاران فرسنگ راه رفت تا اینکه تردید در دلش جوانه بست که شاید تصمیم غلطی گرفته باشد.
در هیچ کدام از جاده های دنیا به هیچ بنده ای که توجه او را جلب کند و یا حتی کنجکاوی او را بر انگیزد، بر نخورد.
دیگر داشت خسته می شد. تصمیم گرفت به مکان مقدسی سر بزند؛ ولی حتی آنجا هم، که همیشه مبارزه ای ریشه دار از زمانهای دور، علیه او جریان داشت، هیچ چیز نتوانست حیرت زده اش کند. دلسرد و نا امید و افسرده در سایه درختی ایستاده بود که رهگذری گرما زده با  کیفی بر دوش کنار او ایستاد. کمی که استراحت کرد خواست به  رفتنش ادامه دهد. مرد قبل از اینکه به راه خود ادامه دهد، به او گفت:
"تو شیطان هستی!"
ابلیس حیرت زده پرسید:"از کجا فهمیدی؟!"
" از روی تجربه ام گفتم. ببین من فروشنده دوره گردم. خیلی سفر می کنم و مردم را خوب می شناسم . در نتیجه در همین چند لحظه ای که اینجا هستیم، تو را شنا ختم. چون:
مثل کنه به من نچسبیدی، پس مزاحم یا گدا نیستی !
از آب و هوا شکایت نکردی، پس احمق نیستی !
به من حمله نکردی، پس راهزن نیستی !
به من حتی سلام نکردی، پس شخص محترمی نیستی !
از من نپرسیدی داخل کیفم چه دارم، پس فضول هم نیستی !
حالا که نه مزاحمی، نه احمق، نه راهزن، نه محترم، نه فضول پس آدمیزاد نیستی ! هیچ کس نیستی ! پس خود شیطانی !"
شیطان با شنیدن این حرفها کلاه ازسر برداشت و کله اش را خاراند.
مرد با دست به پاها یش زد و گفت:"خوبه! تازه، شاخ هم که داری.ِ
  • طاهره نظیفی
۱۵
آبان


اصولا" قبل از خواندن نماز وضو می گیریم .قبل از انجام هر کاری توصیه شده که باید با وضو

انجام گیرد. در زمانی که بدن انسان به هر دلیل ناپاک می گردد توصیه به غسل و وضو شده

است. ما که مسلمانیم فلسفه غسل و وضو و خیلی از اعمال دینی را نمی دانیم و فقط طوطی وار

انجام می دهیم و باید.

گفت که دانش و آگاهی نور است , حرکت در شاهراه است که در نهایت ، انسان را به سر منزل

مقصود می رساند. بعلاوه دانش و آگاهی از چیزی می تواند اعتقاد و التزام انسان را نسبت به آن

افزایش دهد و دید انسان نسبت به موضوع مربوطه را وسیعتر گرداند. بنابراین اگر وضو, نماز

و دیگر اعمال را با دانش و تدبیر انجام دهیم , به نور می رسیم .

باید ذکر کرد که علاوه بر موارد واجب , در احادیث آمده که به هنگام تب , سردرد , عصبیت ,

دل پیچه و غیرو وضو بگیرید . دلیل آن چه می تواند باشد؟

چرا در وضو مردان باید از پشت آرنج آب بریزند ولی خانمها باید از قسمت تای دست (جلو)

اینکار را انجام دهند؟ چرا بهتر است بعد از وضو بدن را خشک نکنیم؟ فلسفه سجده چیست ؟ چرا

گفته شده اگر مهر را کمی جلوتر از حالت عادی قرار دهیم بهتر است ؟ فلسفه ذکر چیست و

هزاران سوال دیگر که یک مسلمان موظف به دانستن آن است . سعی شده که در این مختصر , با

استفاده از کتب اساتید فن و سایتهای مختلف به سوالات فوق تا حدودی پاسخ داده شود.

در اینجا به مشاهده اتفاقاتی که در چاکراها و هاله فرد در هنگام عمل وضو روی می دهد ,

پرداخته می شود. بررسی وقایعی که برای هاله و چاکراها در هنگام نماز روی می دهد خود

جای تحقیق فراوان دارد.

اما قبل از آن بهتر است که به یک مورد علمی اشاره کنم. باید گفت که توسط دوربینهای

مخصوص هاله بینی می توان به شکل هاله در هنگام اعمال فوق پی برد . بنابراین لازم می دانم

در ابتدا در باب این ابزار توضیحی ارایه کنم. در واقع برای دیدن هاله باید چشم انسان شرطی

شود و این امر بهتر است که بوسیله عینکهای مخصوص با لنزهای رنگی صورت گیرد. البته

بدون ابزارهای فوق هم می توان به این مهم دست یافت ولی زمان می برد. از راه عکسبرداری

kirlia (عکسبرداری پیشرفته ای که دانشمند روسی سیمون د. Semjon D. و همسرش

والنتیناک .کرلیان Valentina K. Kirlian تهیه وثبت کرده اند ) این تشعشعات را می توان

مشاهده کرد که در زیر نمونه های از آن در انسان , قارچ , گیاه و غیرو آورده شده است .

clip_image001.jpg


شکل1- هاله های اطراف انگشتان دست توسط عکسبرداری کرلیان

clip_image002.jpg


شکل2- هاله های اطراف یک نوع قارچ که سمت راست بطور مصنوعی وسمت


چپ بطور طبیعی رشد کرده

clip_image003.jpg


شکل3- هاله های اطراف یک برگ

امواج هاله از مادون قرمز و ماورای بنفش تشکیل شده است . در طرحهای علمی عینکها و

لنزهای مخصوص , از چشم انسان در برابر این امواج محافظت بعمل می آید. البته نتایج مشابهی

ممکن است بدون استفاده از عینک حاصل شود و آن حساس شدن چشم با خیره شدن به یک صفحه

زرد رنگ است که اعصاب شبکیه را نسبت به رنگ قرمز و سبز خسته می کند و همان موقع

حساسیت بیشتری نسبت به رنگ آبی حاصل می گردد. در زیر نمونه ای از عینک مشاهده

چاکراها هم آورده شده . رنگ دسته هر عینک , نوع چاکرایی را که با آن عینک می توان مشاهدا

کرد نشان می دهد. مثلا" رنگ قرمز دسته , عینک مربوط به مولادهاراچاکرا (چاکرای اول

است ) و رنگ سبز مربوط به آناهاتا چاکرا (چاکرای قلب ) می باشد که از سایت (www-

assets_ eyeglasses_ co) گرفته شده است .

clip_image004.jpg
شکل4- عینک مخصوص مشاهده چاکرای قلب (چون رنگ دسته سبز است)

اکنون باید گفت که وضعیت انرژیکی انسان قبل و بعد از عمل وضو را می توان مقایسه نمود.

مشاهده شده که عمل وضو بیشتر چاکراها و نادی ها (کانالهای انرژی) را فعال و بزرگ می کند.

در اینجا لازم می دانم که مطالبی را از کتاب انرژی درمانی (چو-آ-کوک سویی ) که مترجم آن

جمشید هاشمی (آرام) می باشند بدلیل جالب و علمی بودن عینا" ذکر کنم :

" مشاهده شد که انجام عمل وضو بطور کلی اکثر چاکراها و کانالهای انرژی را بزرگ و فعال

می کند . اما نکته جالب آن است که در این عمل , میزان افزایش در چاکراهای پایینی بسیار

بیشتر از چاکراهای بالایی است . یعنی اگر چاکراهای بالایی تا 5/1 برابر بزرگتر شده اند ,

چاکراهای پایینی ( قاعده ای , جنسی و نافی) به راحتی تا دو برابر و حتی بیشتر رسیده اند .

و ایشان می نویسند که : " در ادامه رعایت چنین آدابی است که تجربیات خداشناسی آغاز می

شود . بررسی انرژیکی وضو , پیوند زیبای آن با فریضه ای همانند نماز را به خوبی نشان می

دهد. به هنگام پرداختن به نماز , سیل انرژی عظیمی برنمازگزار جاری می شود. تمیز بودن

کانالهای انرژی فرد و فعال بودن چاکراهای وی , باعث می شود تا انرژی الهی به میزان

بیشتری جذب و درک شود و بطور کلی پتانسیل نمازگزار برای مبادله میزان انرژی بیشتر فراهم

شود. لذا توصیه می شود قبل از پرداختن به هر عمل دیگری –همانند قرائت قرآن یا دعا خواندن

–با وضو باشیم . این عمل باعث می شود تا آنچه که از آن قرائت یا دعا قرار است نصیبمان

شود, دو چندان شود. ".

هنگامی که نیت بر عمل وضو صورت می گیرد (ولو در ذهن ) "ریسمان روحی" –(که توسط

روشن بینان دربالای سر هر انسان مشاهده شده و در افراد معمولی به نازکی تار عنکبوت است

ولی در افراد پیشرفته روحی تا یک سانتیمتر می تواند ضخامت داشته باشد) درخشانتر و قطورتر

می شود. در واقع محل آن در ساهاسرارا چاکرا (چاکرای هفتم ) است و این چاکرا سرچشمه و

نقطه شروع تجلی تمام چاکراهاست. در ادامه باید گفت که هرچه چاکرای ساهاس رارا بیشتر باز

باشد میزان گره ها و قفلهای شش چاکرای باقی مانده باز شده و انرژی هایشان با بالاترین

فرکانسهای ممکن ساطع می گردد. به محض اینکه چاکرای تاج کاملا" آگاه شود , کار جذب

انرژی کیهانی اش به پایان می رسد و شروع می کند به تشعشعات انرژی بر طبق آکورد

خودش.واین است آن رمزی که می گویند باید همیشه نیت خیر داشته باشید. با تفکر به نیکیها و

داشتن نیت پاک هر لحظه بر میزان باز شدن ساهاس رارا افزوده می گردد. که با قطورتر شدن

آن انرژی روحی بیشتری (شیوا) بدرون فرد وارد می گردد (وجه خالص انرژی الهی).

حال با شروع عمل وضو , ابتدا صورت را می شوییم , پوست بدن که قابلیت جذب و نگهداری

میزان زیادی انرژی را در خود دارد ؛ انرژی های اضافی ناشی از مشغله ها , استرسها , امواج

منفی و دیگر موارد است در آن هستند را رفع میکند. ما حداقل در روز سه بار وضو می گیریم

و با اینکار سه بار پاکسازی صورت می پذیرد. البته میزان انباشت انرژی منفی در پوست

صورت بدلیل حساسیت بیش از اندازه آن، از سایر جاها بیشتر است.

با دست کشیدن روی فکها بر چاکرای فرعی فک تاثیر می کنیم و این عمل اثر مستقیمی روی

سیستم اعصاب و حافظه دارد. از نظر علمی آب قادر است مقدار زیادی انرژی را در خود

ذخیره سازد .حال چرا از آب سرد بجای آب گرم استفاده کنیم؟ علت آن این است که آب سرد

قابلیت جذب انرژی بیشتری نسبت به آب گرم دارد (آبگرم بدلیل فاصله زیاد بین ملکولی, خود

حاوی مقدار زیادی انرژی است و قابلیت جذب زیادی ندارد).

در مرحله بعد با هر دست روی دست دیگر آب میریزیم. در بیان علت آن باید گفت که اصلی

ترین کانال انرژی بدن , در اصطلاح "سوشومنا" می باشد که این کانال اصلی, در ناحیه شانه ها

به دو کانال فرعی تقسیم می گردد که در نهایت به دو دست می رسد . در ادامه , این کانال

اصلی, در ناحیه خارجی به دو بخش دیگر تقسیم شده, وارد پاها می گردد. در امتداد این کانال

اصلی , کانالهای فرعی دیگری موجود است که هر کدام به عضو و اندام خاصی بر می گردد.

در جای جای سوشومنا مخروط مانندهای کوچک و بزرگی وجود دارد که دایما" در حال چرخش

هستند(چاکراها). حال ما بر آرنج(برای مردان) آب می ریزیم و دست می کشیم تا انتهای

انگشتان, با این کار انرژی های منفی از این کانال فرعی زدوده می شود .حرکت روبه جلو

باعث تحریک این نادی و تخلیه شدید انرژی راکد و منفی در آن می گردد . لمس کردن تا کف

دست و نوک انگشتان ادامه می یابد . به این می ماند که انرژی های منفی را مشایعت می کنیم تا

کاملا" خارج گردد. با این عمل هم چاکراهای کف دست بدلیل لمس سریع فعال می شوند وهم بین

انرژی های چپ و راست بدن تبادل و تعادل صورت می پذیرد . در توضیح تبادل دو دست باید

گفت که در فلسفه قدیم چین , شناخت به سه مهم تقسیم می شود :

1-یانگ : بمعنی "روشنایی خورشید"(مثبت). از خصوصیات آن خورشید , آسمان ,

فعالیت ,درخشندگی و خشونت است . در طرف چپ قرار گرفته و سیاهرنگ است , رقم آن فرد

و سایر ارقام یانگ نیز طاق هستند.

2-این : بمعنی "فقدان روشنایی " و به معنی سایه , تاریکی است (منفی) . از خصوصیات آن

زمین , ماه , عدم فعالیت , کدورت , نرمش و خلا است . در طرف راست قرار گرفته و

سفیدرنگ است , رقم آن زوج (دو) و ارقامش جفت هستند.

3-تائو: وجود تضاد بین شب و روز, اختلاف روشنایی و تاریکی , گرما و سرما , خشکی و

رطوبت می باشد. این قانون جوهر و چکیده عالم است.

در واقع با اتصال دست چپ وراست به یکدیگر بین این دو انرژی تبادل صورت می گیرد .

مرحله بعد مسح سر است. با این عمل ساهاسرارا چاکرا تحریک می گردد . قبلا" در مورد

تحریک آن و تاثیرات آن در سطور پیشین توضیح داده شده است. از دیگر تاثیرات آن می تواند

ایجاد تعادل بین نیمکره های چپ و راست بدن کند و به این ترتیب در احساسات و عواطف

(نیمکره راست) و نیز در تفکر و منطق متعادل گردد.

مرحله بعدی مسح پاهاست که دو اثر دارد. اول اینکه نیمه بالایی بدن با نیمه پایینی تبادل انرژی

می کند و به این ترتیب نوعی توازن صورت می گیرد.

تاثیر دوم آن تحریک چاکراهای کف پاست و این امر سبب دریافت انرژی بیشتر از زمین می

گردد . به این طریق , یعنی با تداوم وضو در کارها , چاکراهای پاها همواره تقویت شده و لذا

همواره انرژی بیشتری از طریق پاها وارد مولادهاراچاکرا و شوادهیستاناچاکرا (چاکرای

جنسی) می گردد و به این طریق فرد کمتر دچار خستگی می گردد. به این ترتیب فرد دارای

استحکام و قوت درونی می گردد. فرد با خوش بینی بر روی زمین زندگی کرده, همواره شاکر و

سپاسگزار خداوند خواهد بود. ورود انرژی بیشتر به مولادهارا خیلی اهمیت دارد چرا که این

چاکرا اساس نیروی حیات تمام چاکراهای بالاتر را شکل می دهد و سرچشمه نیروی حیات است.

در این چاکرا منبع لایزال انرژی کندالینی (یانگ) وجود دارد . سوشومنا , آیدا و پینگالا که سه

کانال اصلی انرژی بدن هستند نیز از این چاکرا شروع می شوند.

در زیر جدولی ارایه شده است (از کتاب انرژی درمانی چو-آکوک سویی-ترجمه و تالیف جمشید

هاشمی ) که تاثیر وضو بر چاکرا را نشان می دهد.

نوع چاکرا و هاله

قبل از وضو(سانتیمتر)

بعد ازنیت کردن(سانتیمتر)

بعد از وضو(سانتیمتر)

نیم ساعت بعد(سانتیمتر)

هاله سر

30

110

65

70

هاله شانه

25

110

خیلی بزرگ

70

هاله شکم

25

110

خیلی بزرگ

70

هاله پاها

20

150

خیلی بزرگ

70

مولادهارا ( چاکرا1)

25

90

خیلی بزرگ

50

سوادهیستانا ( چاکرا2)

40

90

خیلی بزرگ

100

چاکرای منگ مین

20

20

35

15

چاکرای ناف

15

20

40

30

طحال جلویی

35

25

25

15

طحال پشت

40

5

60

15

شبکه خورشیدی جلویی(چاکرا3)

55

40

80

20

شبکه خورشیدی پشتی
(چاکرا 3)

55

40

80

20

قلب جلویی (چاکرا 4)

50

50

80

100

قلب پشتی (چاکرا 4)

50

50

80

100

گلو (چاکرا 5)

50

50

110

70

آجنا (چاکرا 6)

50

50

80

100

پیشانی

20

50

15

10

تاج (چاکرا 7)

50

110

140

100

کبد

35

20

25

15

دست و پا

40

110

خیلی بزرگ

70

در ضمن ذکر چند نکته لازم است و آن اینکه اثرات فوق زمانی قابل توجه است که ما در وضو

تداوم داشته باشیم (در این مورد علمای دین ما سفارش های زیادی در مورد دائم الوضو بودن

دارند. ) که به مرور اثرات آنرا آشکارا لمس خواهیم کرد.

در ضمن الان نرم افزارها و دستگاههایی هستند که فرد از طریق آن می تواند شکل هاله ها و

چاکراهای خود را مشاهده کند و اثرات وضو را امتحان کند و نتایج جدول فوق را به عینه ببیند.

  • طاهره نظیفی
۱۵
آبان

درآمدی بر تفسیر ساختاری قرآن

یکی از دلایلی که موجب گشته تا قرآن در همه اعصار پاسخگوی نیازهای روزافزون انسان‏ها باشد و جایگاه حساس خود را در جامعه بشریت حفظ کند، قابلیت تفسیرپذیری بی‏نهایت آن است. قرآن را می‏توان هر روز جور دیگر دید و پس از هر بار سیراب ‏شدن از چشمه زلال آن لذت تازه‏ای احساس کرد و با نگرش به آن از زاویه‏های نو، نکات تازه‏تر و ناب‏تری کشف کرد. قرآن کتاب محکمی است که چینش و گزینش حروف، کلمات، عبارت‏ها، آهنگ و معانی آن توسط خداوند حکیم و آگاه انجام پذیرفته و در جای‏جای آن هزاران هزار نکته ناگفته نهفته است.

یکی از ابعاد شگفت‏انگیز قرآن کریم تناسب آیات آن با یکدیگر است. هر خواننده متفکری با قرائت و دقت در آیات یک سوره - چه کوچک و چه بزرگ - به نظم و ارتباط شگفت‏انگیز آن پی می‏برد. گویی آیات هر سوره همچون جواهرات گرانبهایی دست در گردن یکدیگر انداخته و گردنبند زیبایی را به ‏وجود آورده‏اند. گردنبندی که نه‏تنها هر دانه آن از طلای ناب بوده و ظرافت و زیبایی منحصر به‏فرد خود را دارد بلکه در مجموع نیز ترکیبی به ‏وجود آورده که اگر جن و انس جمع شوند نمی‏توانند همانند آن بسازند.

تناسب آیات قرآن در هر سوره و حتی ساختار هندسی آیات در یک سوره آنچنان بدیهی است که اگر به ‏درستی تصور شود بی‏درنگ تصدیق می‏گردد. اما این مسئله نیز همچون سایر مباحث قرآنی با مخالفت‏ها و موافقت‏های بسیاری مواجه شده و جنجال‏های فراوانی را برانگیخته است. آنچنان که برخی مقتضای اعجاز قرآن را از هم‏گسیختگی آیات آن دانسته1 و برخی وحدت و یکپارچگی منطقی و ادبی سوره‏های قرآن کریم را معجزه همه معجزه‏های دیگر2 شمرده‏اند.

اما آنچه در این گفتار مورد بحث است چیزی فراتر از تناسب و ارتباط آیات یعنی ساختار هندسی سوره‏های قرآن است. گرچه "تناسب و ارتباط آیات" مقدمه ضروری "ساختار هندسی سوره‏ها" محسوب می‏گردد اما الزاماً به معنای آن نیست.

در مبحث ساختار هندسی سوره‏ها به ‏دنبال یافتن پاسخی برای این سوال مهم هستیم که آیا مجموع آیات سامان‏ یافته در یک سوره هدف خاص و معینی را دنبال می‏کند و یا هر سوره مشتمل بر آیاتی است که هر چند در بین برخی از آنها تناسب وجود دارد اما در مجموع درس‏های پراکنده‏ای را تشکیل می‏دهند که چه بسا هیچ‏گونه تناسبی بین آنها نباشد؟ اگر هر سوره دارای موضوع واحدی است نحوه ارتباط آیات مختلف‏المضامین با موضوع واحد چگونه است؟ مثلاً اگر سوره بقره یک موضوع محوری و اصلی داشته باشد مطالبی همچون تقسیم انسان‏ها به سه گروه، جریان حضرت آدم، داستان بنی‏اسراییل و احکام شرعیه مطرح شده در سوره و سایر مباحثی که هر یک در فضای خاصی تنفس می‏کنند چگونه زیر یک سقف گرد هم می‏آیند؟! آیا جمع‏ کردن همه این امور پراکنده کشف یک واقعیت است یا تکلفی بی‏سود؟!

اگر نهال "ساختار هندسی سوره‏ها" به بار بنشیند و سیمای پرفروغ آن از پس زنگار شبهات رخ نمایان سازد به ‏زودی آثار و برکات آن در همه مباحث قرآنی اعم از علوم قرآنی و کتاب‏های تفسیری، آشکار گشته و عطر دل‏انگیز آن سراسر بوستان قرآن را فرا می‏گیرد و آن‏گاه همه قرآن‏پژوهان و شیفتگان معارف بلند قرآنی را سرمست کرده و به طرب می‏آورد.

از متأخرین نیز استاد بزرگوار علامه طباطبایی بر این نکته اصرار دارد که هر سوره صرفاً مجموعه‏ای از آیات پراکنده و بدون جامعیت واحدی نیست بلکه یک وحدت فراگیر بر هر سوره حاکم است که پیوستگی آیات را می‏رساند. 4

از دیرباز هر محققی که از دریچه تناسب آیات به سوره‏های قرآن نگریسته و ارتباط آنها را در مجموع سوره درک کرده است با شور و شعف زایدالوصفی از اهمیت والای این علم سخن گفته است. ابن عربی در کتاب سراج‏المریدین می‏گوید:

«ارتباط آیات قرآن با یکدیگر به حدی است که همچون یک کلمه، معانی آن منسجم و مبانی آن منتظم و علم بسیار ارزنده‏ای است که خداوند به روی ما راهی بدان گشود، چون برای آن اهلی نیافتیم ناگزیر، بر آن مهر زده و بین خود و خدا داده و به وی برگرداندیم».3

قرآن کریم

از متأخرین نیز استاد بزرگوار علامه طباطبایی بر این نکته اصرار دارد که هر سوره صرفاً مجموعه‏ای از آیات پراکنده و بدون جامعیت واحدی نیست بلکه یک وحدت فراگیر بر هر سوره حاکم است که پیوستگی آیات را می‏رساند.4

علامه طباطبایی در مقدمه هر سوره فشرده‏ای از مطالب گسترده آن را بیان داشته و اهداف و غرض اصلی سوره را برشمرده است و بسیاری از برداشت‏های تفسیری خود را بر پایه غرض اصلی سوره بنا کرده است.

در آغاز قرن اخیر نیز شیخ محمد عبده صاحب تفسیر "المنار" همین نظریه را دنبال و مسئله "الوحدة‏الموضوعیة للسور" را مطرح کرده و اصرار دارد که فهم هدف هر سوره کمک شایانی است به مفسر تا به طور دقیق به مقاصد سوره پی برد و به معانی آیه‏آیه‏های هر سوره نزدیک شود. شاگرد وی سید رشیدرضا در تفسیر المنار، این نظر استاد را به خوبی توضیح داده است5. دکتر عبدالله محمود شحاته که کتاب "اهداف و مقاصد سوره‏های قرآن کریم" را به ‏منظور تبیین هدف هر سوره تألیف کرده است با پافشاری بر اهمیت این روش در تفسیر قرآن بر ضرورت و ارزش آن تأکید می‏کند. خلاصه آن ‏که گرچه قدما به اهمیت و ارزش تناسب و ارتباط آیات پی برده بودند اما قرآن‏پژوهان متأخر ضمن تأکید بر روابط آیات آن را از منظر جدیدی نگریسته و اعلام نمودند که هر سوره دارای محور و غرض واحدی است که در انجام و به‏ هم ‏پیوستگی آیات نقش بسزایی دارد و اولین وظیفه هر مفسر پیش از ورود به تفسیر آیات به دست آوردن و کشف روح حاکم بر سوره‏هاست تا در پرتو قرآن بتواند به مقاصد و جزئیات سوره دست یابد.

 

معنای "ساختار هندسی سوره‏های قرآن"

نظریه "ساختار هندسی سوره‏های قرآن" از مباحثی است که در سال‏های اخیر مورد توجه خاص قرآن‏پژوهان و علاقه‏مندان به معارف اسلامی قرار گرفته است. اما از آنجا که حدود و ثغور آن به‏ درستی تبیین نگشته، مخالفت‏های بسیاری را علیه خود برانگیخته است. از سوی دیگر موافقان و طرفداران ساختار هندسی سوره‏ها نیز هریک یکی از ابعاد تئوری را در نظر گرفته و به نفی و اثبات جوانب مختلف آن پرداخته‏اند؛ بنابراین تبیین معنای دقیق ساختار هندسی سوره‏ها به‏ عنوان یکی از مقدمات تصوری علم باید مورد توجه و عنایت خاص قرار گیرد.

قرآن‏پژوهان و مفسران متأخر به این نکته پی برده‏اند که هر سوره دارای یک جامعیت واحد است که در انسجام و به‏ هم‏ پیوستگی آیات نقش دارد. برخی از آنان از این حد جامع به‏عنوان "جان و روح سوره" یاد کرده‏اند و معتقدند هر سوره‏ای در قرآن کریم دارای جان و روحی است که در کالبد آیات آن سوره جریان دارد و این روح بر مبانی، احکام، توجیهات و اسلوب آن سوره سلطه و اشراف دارد.6

«ساختار هندسی سوره‏های قرآن کریم به این معناست که باید پیام سوره‏ها را اساس فهم آیات آن سوره تلقی کرد؛ و لذا لازم است موضوع سوره به‏عنوان محور و مدار فهم آیاتی مدنظر باشد که آن آیات در حول همان موضوع نازل شده است».

دکتر عبدالله محمود شحاته ساختار هندسی سوره‏های قرآن را چنین تبیین و تفسیر می‏کند: «ساختار هندسی سوره‏های قرآن کریم به این معناست که باید پیام سوره‏ها را اساس فهم آیات آن سوره تلقی کرد؛ و لذا لازم است موضوع سوره به ‏عنوان محور و مدار فهم آیاتی مدنظر باشد که آن آیات در حول همان موضوع نازل شده است».7

بنابراین می‏توان نتیجه گرفت که از نظر دکتر شحاته ساختار هندسی سوره یعنی کشف وحدت جامع و حاکم بر هر سوره که مفسر در پرتو آن می‏تواند به مقاصد و محتوای سوره دست یابد.

سید قطب برای ترسیم وحدت جامع و روح کلی هر سوره از تعبیر دقیق‏تری استفاده کرده است، او می‏گوید: «از جمله هماهنگی‏های هنری در قرآن، تسلسل معنوی موجود بین اغراض و سیاق آیات و تناسب آنها در امر انتقال از غرض به غرض دیگر است.»8

خلاصه آن ‏که هر سوره دارای یک هدف اصلی است و محتوای سوره با محورها و مقاصد فرعی قابل تفکیک است و هر دسته از آیات به لحاظ تناسب درونی و ارتباط نزدیکی که با یکدیگر دارند ذیل یک محور فرعی قرار می‏گیرند. این محورها در یک نکته اصلی و اساسی که هدف و غرض اصلی سوره را تشکیل می‏دهد مشترک‏اند. بنابراین لازمه طبیعی اعتقاد به ساختار هندسی سوره‏ها این است که به ارتباط ارگانیک و منطقی آیات با یکدیگر معتقد باشیم به‏گونه‏ای که بتوان در یک نمودار درختی همه آیات را از طریق محورها و عناوین فرعی به یک عنوان و موضوع اصلی متصل نمود.

قرآن ‏پژوهان و مفسرانی که به این روش در تفسیر قرآن و فهم مقاصد آن گرایش دارند در کتب خود سعی کرده‏اند بخشی از قرآن یا همه آن را از این طریق به نمودار بکشند. آنان برای هر سوره مقدمه، مقاصد و خاتمه در نظر گرفته و سعی نموده‏اند محتوای هر سوره و آیات به ظاهر پراکنده را در این چهارچوب قرار بدهند.

از این جمله می‏توان به تلاش‏های سید قطب در تفسیر فی ظلال‏القرآن و سعید حوّی در "اساس‏المیزان"، دکتر سید محمدباقر حجتی و دکتر بی‏آزار شیرازی در تفسیر کاشف، محمد رشیدرضا در "المنار" و دکتر عبدالله محمود شحاته در کتاب "اهداف و مقاصد سوره‏ها" اشاره کرد. محمد محمدالمدنی نیز در کتاب "المجتمع‏الاسلامی کما تنظمه سورة‏النسا" نمودار محتوایی سوره نسا را ترسیم کرده است. استاد محمدهادی معرفت همین روش را درباره سوره حمد و بقره در کتاب گرانقدر "التمهید" به کار برده است. ما نیز به‏عنوان نمونه نمودار محتوایی سوره ملک را تنظیم نموده‏ایم تا منظور از "ساختار هندسی سوره" مشخص‏تر شود.

موضوع و غرض اصلی سوره: ربوبیت تامه الهی شماره آیات

قرآن کریم
فصل اول: مفهوم ربوبیت و دلایل آن

1 - مفهوم ربوبیت 1

2 - دلایل ربوبیت

1/2 - دلیل اول: مالکیت مطلق الهی 1

2/2 - دلیل دوم: تصرف و تسلط نامحدود الهی 1

3/2 - دلیل سوم: خالقیت کامل و بی‏نقص خداوند 2-5

4/2 - دلیل چهارم: علم نامحدود الهی 13-14

فصل دوم: تأثیر اعتقاد به ربوبیت الهی در سرنوشت اخروی انسان‏ها:

1 - منکران ربوبیت الهی 6-11

1/1 - عذاب اخروی منکران

2/1 - علت عذاب

2 - معتقدان به ربوبیت الهی 12

1/2 - معرفی معتقدان

2/2 - پاداش معتقدان

فصل سوم: نشانه‏های روبیت الهی

1 - آرامش زمین و آسایش انسان در آن 15-18

2 - پرواز پرندگان در آسمان 19

3 - ناتوانی معبودهای خیالی 20-22

1/3 - در یاری‏ رساندن به انسان

2/3 - در رزق ‏رساندن به انسان

3/3 - واقعیت درونی انسان‏هایی که به معبودهای خیالی دل می‏بندند

4 - خلقت انسان و مجهز کردن او به حواس و عقل 23

5 - بازگشت انسان به ‏سوی خدا و برپا شدن قیامت 24-29

1/5 - انسان در زمین دائمی نیست

2/5 - برپا شدن قیامت حتمی است

3/5 - خسران و پشیمانی منکران قیامت

4/5 - عذاب کافران حتمی است

5/5 - مومنین به رحمت خداوند امید دارند

6 - نعمت آب بر روی زمین 30

 

کلیه قرآن‏پژوهان و مفسرانی که ساختار هندسی سوره‏ها معتقدند بر این نکته پای می‏فشارند که چنین وحدتی نه‏تنها در سوره‏های کوچک یا متوسط قرآن بلکه در سوره‏های بزرگ و حتی سوره بقره نیز حاکم است. سید قطب صریحاً اعلام می‏کند که این شیوه همگانی تمامی سوره‏های قرآن است و سوره‏های بلندی همچون سوره بقره از این قاعده مستثنی نخواهد بود. 9

در انتها باید افزود که منظور از ساختار هندسی سوره‏ها این نیست که هر موضوع فقط در یک سوره مطرح شده است و سوره‏های دیگر درباره آن هیچ سخنی به میان نمی‏آورند. چنان‏که در کتب بشری نیز چنین می‏بینیم که هر فصل مشتمل بر مباحثی است که سایر فصول از آن خالی است. خلاصه آن‏که نمی‏توانیم سوره‏های قرآن را به مثابه فصول مختلف قرآن به حساب آوریم. به عبارت دیگر، ساختار هندسی سوره‏ها تنها بر این نکته تأکید دارد که آیات به ظاهر پراکنده هر سوره همگی یک هدف مشخص و واحد را دنبال می‏کنند و در پرتو این غرض واحد از نظمی معجزه‏آسا و ارتباط ارگانیک و منطقی برخودار می‏شوند. اما اگر سوره ملک درباره ربوبیت الهی سخن می‏گوید و این موضوع محور اصلی آن را تشکیل می‏دهد هرگز به این معنا نیست که بحث ربوبیت الهی در هیچ سوره دیگری مطرح نشده و همه آیات آن در این سوره جمع شده است. کسی که کمترین آشنایی با قرآن کریم و اسلوب آن داشته باشد می‏داند که داستان حضرت موسی یا جریان حضرت آدم(ع) بارها در قرآن کریم تکرار شده است منتها در هر سوره به تناسب موضوع و محور اصلی سوره از یک بعد بدان پرداخته شده است.

 


1 -حجازی، محمدمحمد، الوحدة‏الموضوعیة فی‏القرآن الکریم، ص 14، به نقل از فرید وجدی.

2 - درّاز، محمد عبدالله، المدخل الی‏القرآن الکریم، ص 121.

3 - سیوطی، جلال‏الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج 2، ص 342.

4 - طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج 1، ص 14.

5 - معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، ص 407.

6 - مدنی، محمد، المجتمع‏الاسلامی کما تنظمه سورة‏النسا، ص 5.

7 - محمود شحاته، عبدالله، اهداف و مقاصد سوره‏های قرآن کریم، ص 27.

8 - سید قطب، آفرینش هنری در قرآن، ترجمه محمدمهدی فولادوند، ص 95.

9 - سید قطب، فی ظلال‏القرآن، ج 1، ص 53.

  • طاهره نظیفی
۱۵
آبان

چاه زمزم قدیمی ترین چاه جهان است و از نظر پزشکی ثابت شده است که آب زمزم کاملا از هر نوع ویروس.




 چاه زمزم قدیمی ترین چاه جهان است و از نظر پزشکی ثابت شده است که آب زمزم کاملا از هر نوع ویروس، باکتری و یا ریزموجودات دیگر خالی است و نیز ثابت شده است که این آب بیماری های صعب العلاج را درمان می کند. حتی دلایلی وجود دارد که نشان می دهد آب زمزم، انرژی بیشتری از آب عادی دارد و این مختصر صفحات از بیان داستانهای بسیاری دربارهء کسانی که علم پزشکی از درمانشان ناامید شده بود و هنگامی که به حج یا عمره آمدند و نیت های خود را خالص نمودند و از این آب به نیت شفا یافتن نوشیدند؛ خداوند متعال شفایشان بخشید. می توان گفت که سفر حج همه اش شفا است. حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: (آب زمزم برای دردی که به خاطرش نوشیده می شود شفاست) [رواه ابن ماجة].


آنچه در تصویر می بینید عکسی واقعی از یک مروارید است و عکس کعبهء شریفه در آن است....




آنچه در تصویر می بینید عکسی واقعی از یک مروارید است و عکس کعبهء شریفه در آن است؛ تاریخ تشکیل این سنگ به سی ملیون سال قبل (یعنی پیش از وجود انسان بر روی زمین) بر میگردد. خداوند متعال میخواسته اشاره ای به این داشته باشد که بیت الحرام عملا اولین خانه ای است که برای مردم ساخته شده است. خداوند متعال می فرماید: (إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَهُدًى لِلْعَالَمِینَ). [آل عمرن: 96]

(یقینا نخستین خانه ای که (برای نیایش و عبادت) مردم نهاده شد، همان است که در مکه است؛ که پر برکت ووسیلهء هدایت برای جهانیان است)


دانشمندان می گویند که پیاده روی سریع از مهم ترین کارها در پیشگیری از بیماریهایی چون بیماری های قلبی.



 

 دانشمندان می گویند که پیاده روی سریع از مهم ترین کارها در پیشگیری از بیماریهایی چون بیماری های قلبی، کلسترول، دیابت، بالا رفتن فشار خون و چاقی است؛ که همهء اینها بیماریهای زمان حاضر هستند. اگر در سفر حج نیک بنگریم، آن را سرشار از فواید پزشکی، علاج و لذت های جسمی و روحی می یابیم و به همین سبب است که خداوند متعال می فرماید: (لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ) [الحج: 28] (تا منافعی که برای آنها دارد را ببینند)

فواید طبی حج به شمارش در نمی آید، چه رسد به منافع روحی آن؟!!



در آیه ای عظیم اشاره به کروی بودن زمین شده است و اینکه زمین مسطح نیست. خداوند به ابراهیم علیه السلام امر کرد که مردم.




در آیه ای عظیم اشاره به کروی بودن زمین شده است و اینکه زمین مسطح نیست. خداوند به ابراهیم علیه السلام امر کرد که مردم را بخواند تا ندایش را پاسخ دهند و به حج بیابیند، می فرماید:  وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ) [الحج: 27].

(در میان مردم برای حج بانگ زن، تا پیاده و سوار بر هر شترباریک اندام، که از هر راه دور می آیند، به سوی تو آیند)

اعجاز این آیه در آن بخش نمایان می شود که فرموده است: (یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ) (از هر راه ژرف به میآیند)  و کلمهء عمیق دلالت بر وجود اعماق مختلف در زمین دارد و این بدان معناست که زمین کروی است. سبحان الله.


- دانشمندان ان ال پی، تایید می کنند که کثرت دغدغه ها و مشکلاتی که انسان در زندگی در معرض آن قرار می گیرد.




دانشمندان ان ال پی، تایید می کنند که کثرت دغدغه ها و مشکلاتی که انسان در زندگی در معرض آن قرار می گیرد،  همان چیزی است که توان و نیروی انسان را فرسایش می دهد و بهترین راه برای بازگرداندن تعادل، آن است که این «بارهای منفی» انباشته شده را از طریق حوادثی که پشت سر میگذارد تخلیه کند. این عملیات تخلیه، ضروری است تا انسان بتواند زندگی بهتری داشته باشد و نیروهایش را به شکل بهتری به کار گیرد و حج، بهترین راه برای تحقق آن است. خداوند متعال می فرماید: (لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُومَاتٍ) [الحج: 28].

(تا منافع خود رامشاهده کنند و نام خداوند را در روزهایی معین ذکر کنند)

  • طاهره نظیفی
۱۵
آبان

عدد هفت نشانه هایی در مناسک حج دارد، ما هفت بار در اطراف کعبه طواف می کنیم و سعی بین صفا و مروه هفت مرتبه است.


عدد هفت نشانه هایی در مناسک حج دارد، ما هفت بار در اطراف کعبه طواف می کنیم و سعی بین صفا و مروه هفت مرتبه است، هفت عدد سنگ به شیطان می زنیم و.... در نمازمان رو به سوی قبله می کنیم و شگفت آنکه کلمهء «قبلة»  هفت بار در قرآن ذکر شده است و آن هفت آیه از این قرار هستند:

1- (سَیَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ) [البقرة: 142].

به زودی سبک مغزان از این مردم خواهند گفت: چه چیز آنان را ازقبله شان گردانید؟

2- (وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنْتَ عَلَیْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ) [البقرة: 143].

ما آن قبله را که رو به آن می ایستادی قرار ندادیم مگر برای اینکه معلوم کنیم چه کسی رسول را پیروی می‏کند؟!

3- (فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا) [البقرة: 144].

پس تو را به سوی قبله ای برمی گردانیم که دوست داری


4- (وَلَئِنْ أَتَیْتَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ بِکُلِّ آَیَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَکَ) [البقرة: 145].

و اگر برای اهل کتاب تمامی معجزات را بیاوری باز هم قبلهء تو را پیروی نمی‏کنند

5- (وَمَا أَنْتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ) [البقرة: 145].

تو هم نباید قبلهء آنان را پیروی کنی

6- (وَمَا بَعْضُهُمْ بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ) [البقرة: 145].

و خود آنان هم قبلهء یکدیگر را قبول ندارند

7- (وَاجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ) [یونس: 87]. فسبحان الله!

و خانه های خود را در جهت کعبه بسازید و نماز گزارید.

  • طاهره نظیفی