دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

الهى ! بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.
الهى ! راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.
الهى ! یا من یعفو عن الکثیر و یعطى الکثیر بالقلیل از زحمت کثرتم وارهان و رحمت وحدتم ده.
الهى ! سالیانى مى‏پنداشتم که ما حافظ دین توایم استغفرک اللهم در این لیلة الرغائب هزار و سیصد و نود فهمیدم که دین تو حافظ ما است احمدک اللهم.
الهى ! چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.
الهى ! ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره اى و ما همه هیچکاره ‏ایم و تنها تو کاره اى.
الهى ! از پاى تا فرقم در نور تو غرقم یا نور السموات و الارض انعمت فزد.
الهى ! شان این کلمه کوچک که به این علو و عظمت است پس یا على یا عظیم شان متکلم اینهمه کلمات شگفت لا تتناهى چون خواهد بود.
الهى ! واى بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم.
الهى ! چون تو حاضرى چه جویم و چون تو ناظرى چه گویم.
الهى ! چگونه گویم نشناختمت که شناختمت و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت...
هی دل چگونه کالای است که شکسته آن را خریداری و فرموده ای پیش دل شکسته ام.
الهی عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه بایدکرد
الهی همه از تو دوا خواهند حسن از تو درد خواهد.
الهی اگر تقسیم شود به من بیشتر از این که دادی نمی رسد فلک الحمد.
الهی ما را یارای دیدن خورشید نیست،دم از دیدن خورشید آفرین چون زنیم.
الهی همه گویند بده حسن گوید بگیر.
الهی از نماز و روزه ام توبه کردم به حق اهل نماز و روزه ات توبه این نا اهل را بپذیر.
الهی به فضلت سینه بی کینه ام دادی بجودت شرح صدرم عطا بفرما.
الهی اگر چه درویشم ولی داراتر از من کیست که تو دارائی منی.
الهی دندان دادی نان دادی، جان دادی جانان بده.

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .
الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم و گاهی در آب دیده غرق .

طبقه بندی موضوعی

۱۷۹ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۹
آبان
  • طاهره نظیفی
۲۹
آبان
  • طاهره نظیفی
۲۹
آبان
  • طاهره نظیفی
۲۹
آبان



ثواب خواندن زیارت عاشورا

خواندن زیارت عاشورا در همه ایام ثواب بسیاری دارد

 

آیت الل جوادی آملی می نویسد: سرّ این که سفارش کرده ‏اند هر روز زیارت عاشورا بخوانید و نسبت به اهل‏ بیت تولّی داشته و از دشمنانشان تبرّی بجویید، برای آن است که طرز فکر معاندان ایشان منفور شود.

چرا به زیارت عاشورا روزانه سفارش شده است؟
آیت‌الله جوادی آملی در کتاب «حماسه و عرفان» درباره فلسفه زیارت و عزاداری وعلت سفارش به خواندن زیارت عاشورا در هرروز مطلبی را بیان کرده است.

متن ذکر شده این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است:
 
فلسفه زیارت و عزاداری [۱]
 سرّ این که سفارش کرده ‌اند هر روز زیارت عاشورا بخوانید و نسبت به اهل‌ بیت(علیهم ‌السلام) تولّی داشته و بر آنان صلوات و درود بفرستید و از دشمنانشان تبرّی بجویید، برای آن است که طرز فکر معاندان ایشان منفور شود وگرنه هم ‌اکنون سخن از معاویه و یزید نیست تا آنها را لعنت کنیم. نام و یاد آنها رخت ‌بربسته و قبرشان نیز زباله ‌دانی بیش نیست، الآن سخن از فکر و راه یزید و یزیدیان عصر است [۲].

 زن فرعون وقتی که به درگاه الهی دعا کرد، نگفت خدایا مرا فقط از فرعون نجات بده بلکه گفت: (ربّ ابْنِ لی عنْدک بیتاً فی الجَنّه ونجّنی من فرْعوْن وعمله ونجّنی من القوْم الظالمین) [۳] یعنی مرا از فرعون و فرعونیان، که طرفداران سنّت سیئه و رفتار ناپسند او هستند، نجات بده. تفکرّ برای همیشه باقی می‌ ماند هر چند که اسم و عنوانش تغییر پیدا کند.
 
بعد از تار و مار شدن خوارج در نهروان و خارج شدنشان از صحنه حیات و زندگی، به علی‌ بن ابی‌طالب(ع) عرض شد: این مقدس ‌های خشک از بین رفتند. فرمود: «کلاّ والله إنّهم نُطَف فى أصْلاب الرجال وقرارات النساء کلّما نَجَم منْهم قرنٌ قُطِع، حتّی یکون آخرهم لُصوصاً سَلاّبین» [۴]؛ اینها نطفه ‌هایی هستند در پشت مردان و قرارگاه زنان. هرگاه مقداری از اینها از بین بروند، عده ای دیگر ظهورمی کنند تا این که سرانجامِ کار، سارقانِ مسلّح و رهزنانِ غارتگر خواهند شد.
 
اکنون نیز، هم راه سالار شهیدان زنده است و هم‌ مرام و مسلک اموی و مروانی و عباسی وجود دارد. این که سفارش فراوان به اشک ریختن و عزاداری کردن نموده ‌اند برای آن است که اشک بر شهید اشتیاق به شهادت را به همراه دارد، خوی حماسه را در انسان زنده و طعم شهادت را در جان او گوارا می‌ گرداند. چون اشکْ رنگ کسی را می گیرد که برای او ریخته می ‌شود و همین رنگ را به صاحب اشک نیز می‌ دهد.

 از این‌رو انسان حسینی‌ منش، نه ستم می‌ کند و نه ستم می‌ پذیرد. این که عده‌ ای به فکر ظلم کردن یا ظلم‌ پذیری هستند برای آن است که خوی حسینی در آنها نیست وگرنه شیعه خاص حسین‌بن علی(ع) نه ظلم می کند و نه ظلم می‌ پذیرد. آن کسی که ظلم‌پذیر است اموی مسلک است چنان‌که ظالم هم اموی صفت است، هر چند که زمزمه «یا حسین» بر لب داشته باشد. و در قیامت که هر کسی را به نام زمامدارش صدا می زنند: (یوْم ندْعوا کلَّ أُناسٍ بإمامهم) [۵]، شخص ستمگر در صف امویان شرکت می کند. لذا اگر انسان بخواهد بفهمد که راهی راه حضرت حسین ‌بن علی(ع) است یا راهی راه امویان، باید ببیند که در او خوی ستم‌ پذیری یا سلطه ‌گری وجود دارد یا نه. اگر گرایش به این خصلت‌ های زشت را در خود دید باید در اخلاق خود تجدیدنظر کند.
 
گریه بر امام حسین (ع) ]
 براساس نقلی معروف از حضرت سکینه (ع) بالای بدن مطهّر امام حسین (ع)، ایشان به این اصل کلی سفارش کردند که هر حادثه تلخی پیش آمد کرد، آن را بهانه کنید و برای من اشک بریزید: «أو سمعتم بغریب أو شهید فاندبونى» [۷]؛ «هرگاه داستان غریب یا شهیدی را شنیدید، برای مظلومیت من گریه کنید»؛ زیرا اگر امام حسین (ع) به خلافت می‌ رسید، دیگر غریب یا شهیدی وجود نداشت.
 
بنابراین، اصل کلی این است که هر حادثه تلخ و ناگواری را باید بهانه کرد و برای سالار شهیدان اشک ریخت؛ نه آن‌ که افراد داغدیده برای تسکین عواطف و احساسات خود آن حضرت (ع) را بهانه کنند و برای التیام زخم خویش اشک بریزند و ندبه نمایند و بین این دو گونه عزا داری فرق وافر است؛ زیرا محصول یکی تعزیت برای حضرت امام حسین (ع) است و نتیجه دیگری تسلیت برای خود؛ هر چند ممکن است بهانه قرار دادن واقعه جان سوز کربلا هم بی‌اثر نباشد.
 
وجود مبارک سیدالشهداء (ع) فرمودند: «أنا قتیل العبره» [۸]؛ یعنی من که به هدف اِحیای حق و اِمحای باطل کشته شدم، باید عَبَرات داشته باشم؛ به طوری که چشمان علاقه‌ مندان به سالار شهیدان پر از اشک شود و آن اشکْ فراوان از شبکه چشم خارج گردد و به صورت انسان عبور کند تا عَبَرات بشود.
 
این سنّت حسنه، آثار فراوانی دارد، از جمله این که محبت اهل بیت (ع) در قلب شیعیان حضور پیدا می ‌کند؛ آنگاه دوست امامان معصوم(ع) هرگز فکر و راه و روش آنان را رها نمی ‌کند؛ زیرا رهبری جوارح به دست جانحه و دل است و زمامداری قلب را محبت به عهده می‌ گیرد و دلِ دوستان حسین بن‌ علی (ع) جوارح را به صَوْب صراط مستقیم رهنمود می ‌شود.

 

=====================

پی نوشتها؛
[۱] حماسه و عرفان، ص ۳۱۰.
[۲] ـ می دانید که لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنی امیه لعنه الله‌ علیهم با آن که آنان منقرض و به جهنّم رهسپار شده اند، فریاد بر ستمگران جهان و زنده نگه داشتن این فریاد ستم شکن است. و لازم است در نوحه ها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای از ائمه حق(ع) به طور کوبنده فجایع و ستمگری های ستمگران هر عصر و مصر یادآوری شود…(وصیت ‌نامه امام ‌خمینی قدّس ‌سرّ، مقدمه).
[۳] ـ سوره تحریم، آیه ۱۱.
[۴] ـ نهج البلاغه، خطبه ۶۰.
[۵] ـ سوره اسراء، آیه ۷۱.
[۶] . شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص ۲۳۳
[۷] ـ مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۲۶.
[۸] ـ بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۲۸۰.

  • طاهره نظیفی
۲۹
آبان





 

آثار صلوات, آثار و برکات صلوات, ثروت مند شدن با صلوات

ثروتمند شدن با صلوات

 در میان بنى اسراییل، شخصى کشته شد که قاتل او معلوم نبود، خداوند وحى فرستاد که گاوى را با صفات مخصوصى کشته، یکى از اعضاى او را بر بدن مقتول بزنند تا او خبر از قاتل خود دهد. آن گاو نزد جوانى از بنى اسراییل بود که خداوند به این جوان عنایت کرد و صلوات را به او تعلیم داده بود.

آن جوان در خواب دید که به او امر شد که گاوش را نفروشد، مگر به امر مادرش . آن جوان از خواب برخاست، بنى اسراییل نزد او آمدند تا گاو را از او بخرند، مادر جوان گفت: باید پوست این گاو را پر از طلا کنید تا آن را به شما بفروشیم . آنها راضى شده، گاو را خریدند، سپس او را کشته و یکى از عضوهاى بدنش را بر پیکره مرده زدند. آن مرده زنده شد و خبر داد که قاتل او پسر عمویش است .

بنى اسراییل گفتند: نمى‌دانیم که کدام عجیب‌تر است: زنده شدن این جوان یا ثروتمند شدن این مرد.

خداوند به حضرت موسى (علیه السلام) وحى کرد که: به بنى اسراییل بگو که اگر مى‌خواهند زندگى دنیایى آنها نیکو گردد و در آخرت نیز بهشت نصیب آنها گردد، ذکرى را بگویند که این جوان بدان تمسک جست و آن صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام مى‌باشد.

آن جوان به موسى (علیه السلام) گفت: من چگونه این اموال را از شر حسودانم و دشمنانم حفظ نمایم؟

موسى گفت: بر اموالت صلوات بر محمد و اهل بیت طاهرینش بفرست تا خداوند ضرر هر دشمن و حسودى را از تو دفع نماید.

بنى اسراییل نزد موسى آمدند و گفتند: ما همه اموال خود را به این جوان بخشیدیم، دعایى کن که خداوند نیز به ما روزى گسترده عنایت فرماید.

موسى گفت: شما نیز به انوار مقدس اهل بیت توسل جویید و بر محمد و اهل بیت او صلوات بفرستید. آنها نیز چنین کردند، سپس حق تعالى وحى فرستاد به موسى (علیه السلام) که: در فلان خرابه هزاران دینار طلا وجود دارد، آن را میان خود قسمت نمایید.

این فراوانى مال، به سبب برکت صلوات بر محمد و اهل بیت او حاصل شد.
منبع:bivajeh.com
  • طاهره نظیفی
۲۹
آبان


صلوات,ثواب  صلوات

 حدیث «اللّهمّ صلّ علی فاطمة و أبیها ...» از کدام معصوم (علیهم السلام) است؟ می‌گویند سندی ندارد و بسیار علیه این صلوات ضد تبلیغ می‌شود!
اگر چه صلوات‌های متعددی از معصومین(علیهم السلام) برای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و سایر معصومین نقل شده است، اما دلیل و لزومی ندارد که حتماً هر صلواتی نقل از یک معصوم باشد.
ذکر «اللّهمّ صلّ علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها [و السّرّ المستودع فیها] بعدد ما أحاط به علمک» نیز از مرحوم شیخ انصاری نقل شده است که البته نظر به توفیقات ایشان در زیارت حضرت مهدی(عج) بعید نمی‌دانند که آموزه‌ی ایشان باشد.
اما مهم است که با مفهوم «صلوات» بیشتر آشنا شویم تا بدانیم که به هیچ وجه ضرورت ندارد که ذکر صلوات حتماً از معصوم و برای معصوم باشد. انسان نه تنها می‌تواند برای زنده‌ها یا اموات صلواتی بر محمّد و آل محمّد بفرستد، بلکه حتی می‌تواند صلواتی برای پدر و مادر یا هر کسی که بخواهد بفرستد. مثلاً بگوید: «اللهم صل علی ابی – یا امّی»، چنان چه بارها در حق آنان دعاهای دیگر می‌نماید.
الف - صلوات، درود و رحمت الهی است. در قرآن کریم هم فرموده که خدا و ملائک برای نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) صلوات می‌فرستند، پس شما هم بفرستید:
«إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یصَلُّونَ عَلَى النَّبِی یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا» (الأحزاب، 56)
ترجمه: خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود مى‏فرستند اى کسانى که ایمان آورده‏اید بر او درود فرستید و به فرمانش بخوبى گردن نهید.
و هم می‌فرماید خدا و ملائکه به همه مۆمنین و شما صلوات می‌فرستند:
«هُوَ الَّذِی یصَلِّی عَلَیکُمْ وَمَلَائِکَتُهُ لِیخْرِجَکُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَکَانَ بِالْمُۆْمِنِینَ رَحِیمًا * تَحِیتُهُمْ یوْمَ یلْقَوْنَهُ سَلَامٌ وَأَعَدَّ لَهُمْ أَجْرًا کَرِیمًا» (الأحزاب، 43 و 44)
ترجمه: اوست کسى که با فرشتگان خود بر شما درود مى‏فرستد تا شما را از تاریکی‌ها به سوى روشنایى برآورد و به مۆمنان همواره مهربان است * درودشان روزى که دیدارش کنند سلام خواهد بود و براى آنان پاداشى نیکو آماده کرده است.
«الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعونَ * أُولَئِکَ عَلَیهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» (البقره، 156 و 157)
صلوات نقل شده از مرحوم شیخ طوسی (ره) نیز بر همین قواعد بیان شده استوار است و از سنخ صلوات بر محمّد و آل محمّد است و تقاضای درود و رحمت شده است و نه نور هدایت، چرا که خود ایشان مانند سایر معصومین (علیهم السلام) همان نور هدایتی (صلواتی) هستند که خداوند متعال برای خروج مۆمنین از ظلمات به نور فرستاده است. درود و تحیّت الهی از جنس کلام و لفظ نیست، بلکه فعل اوست
ترجمه: [همان] کسانى که چون مصیبتى به آنان برسد مى‏گویند ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مى‏گردیم * بر ایشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] و راه‏یافتگان [هم] خود ایشانند.
ب - «آیت الله جوادی آملی: صلواتی را که خدا و فرشتگان بر پیامبر می‌فرستند بر مۆمنان نیز می‌فرستند! ‏مۆمن، به جایی می‌رسد که خدای سبحان و فرشتگان بر او صلوات می‌فرستند! در ‏سوره احزاب هر دو مسئله بازگو شده است، یعنی هم صلوات خدا و ملائکه بر پیامبر و ‏هم صلوات خدا و فرشتگان بر مۆمنان.‏»
صلوات نور هدایت است. لذا در مورد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نفرمود که خدا و ملائکه بر او صلوات می‌فرستند تا «لِیخْرِجَکُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» ایشان را از ظلمت به نور هدایت نماید، چون خود ایشان همان «نور هدایت» هستند، لذا فرمود بر ایشان صلوات (درود و رحمت) می‌فرستند و شما نیز بفرستید و کاملاً در سِلم و سلامت، تسلیم او باشید (صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیمًا)، اما در مورد دیگران فرمود که صلوات (نور هدایت) می‌فرستد تا آنان را از ظلمات به نور هدایت نماید. لذا می‌فرماید آنان که به وقت مصیبت خود را نباخته و می‌گویند که ما از خدا هستیم و به سوی او بر می‌گردیم، یعنی وابستگی به این از دست رفته نداشته و نداریم که با مصیبتش (اصابت بلا) خود گم‌کرده و متزلزل گردیم، شامل همان نور هدایت شده و می‌شوند.
ذکر «اللّهمّ صلّ علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها [و السّرّ المستودع فیها] بعدد ما أحاط به علمک» نیز از مرحوم شیخ انصاری نقل شده است که البته نظر به توفیقات ایشان در زیارت حضرت مهدی (عج) بعید نمی‌دانند که آموزه‌ی ایشان باشد
پ – پس انسان (مۆمن) می‌تواند برای هر کسی از خداوند منّان طلب درود، رحمت و نور هدایت (صلوات) نماید، چنان چه در کلام وحی آموزش داده شده است که چون حضرت ابراهیم (علیهم السلام) خود، فرزندان و والدین و همگان را دعا کنیم:
«رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاَةِ وَ مِن ذُرِّیتِی رَبَّنَا وَ تَقَبَّلْ دُعَاء * رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَ لِوَالِدَی وَ لِلْمُۆْمِنِینَ یوْمَ یقُومُ الْحِسَاب» (إبراهیم، 40 و 41)
ترجمه: پروردگارا مرا برپا دارنده‌ی نماز قرار ده و از فرزندان من نیز، پروردگارا و دعاى مرا بپذیر، پروردگارا روزى که حساب برپا مى‏شود بر من و پدر و مادرم و بر مۆمنان ببخشاى.
این دعا می‌تواند درخواست مغفرت، گشایش، قبولی طاعات و عبادت باشد و یا درخواست درود، رحمت و نور هدایت (صلوات) باشد و الزامی ندارد که حتماً از معصومی نقل شده باشد.
ت – صلوات نقل شده از مرحوم شیخ طوسی (ره) نیز بر همین قواعد بیان شده استوار است و از سنخ صلوات بر محمّد و آل محمّد است و تقاضای درود و رحمت شده است و نه نور هدایت، چرا که خود ایشان مانند سایر معصومین (علیهم السلام) همان نور هدایتی (صلواتی) هستند که خداوند متعال برای خروج مۆمنین از ظلمات به نور فرستاده است. درود و تحیّت الهی از جنس کلام و لفظ نیست، بلکه فعل اوست.
البته صلوات‌های دیگری برای حضرت فاطمه (علیها السلام) به نقل از معصومین (علیهم السلام) وجود دارد که از جمله آنها صلوات حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) می‌باشد که در «مفاتیح الجنان – صلوات بر حج طاهره» آمده است.
  • طاهره نظیفی
۲۹
آبان
قابل توجه سومیهای گلم


دعای رفع سحر و جادو,باطل شدن جادو

اگر کسی را بسته باشند سوره مریم را بنویسد و بخورد گشاده میگردد

 

 دعای موثر و مجرب برای باطل کردن طلسم و سحر و جادو

اگر فردی دعای قرآنی ذیل را بنویسد و با خود نگاه  دارد از کلیه طلسمات و جادو و سحر در امان خواهد بود و اگر کسی را مورد سحر و طلسم و جادو قرار داده باشند، باید که این دعا را با زعفران و گلاب نوشته و سپس در آب حل کرده و بیاشامد و همچنین بر سر بریزد وسپس یکی دیگر را نوشته و در نزد خود نگاه دارد. با عنایت باریتعالی سحر و جادو برطرف خواهد گردید. توجه شود که این دعا همچنین برای گشایش بخت و کارگشائی نیز مفید فایده است.

بسم الله الرحمن الرحیم خَتَمَ الله عَلی قُلوُبِهِم وَ عَلی سَمعِهِم وَ عَلی اَبصارِهِم غِشاوَةٌ وَ لَهُم عَذابٌ عَظیم وَ مِن النّاس مَن یَقول امَنّا بِالله وَ بِالاخِرَةِ وَ ما هُم بِموُمِنین یُخادَعون الله وَالّذینَ امَنو وَ ما یَخدَعون اِلاّ اَنفُسَهُم وَ ما یَشعَروُن فی قُلوبِهِم مَرَضٌ فَزادَهُمُ الله مَرَضاً وَ نُنَزِّلُ مِنَ القُران ما هُوَ شَفاءٌ وَ رَحمَةٌ لِلموُمِنین یا ارحَمَ الرّاحِمین قالَ موسی ما جِئتُم بِه السِّحر اِنَّ اللهَ لا یُصلِح عَمَلَ المُفسِدین فَسَیَکفیکََهُمُ الله وَ هُوَ السَّمیعُ العَلیم لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ باللهِ العَلیِّ العَظیم اِنّا لُلّه وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعوُن وَ اُفَوِّضُ اَمری اِلی الله اِنَّ اللهَ بَصیرٌ باِلعِباد یا اَرحَم الرّاحِمین.

 

باز شدن شخص بسته
برای باز شده شخص بسته شده این آیات شریفه را بنویسید و به همراه شخص نمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم
 ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاء وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ بقره 74

الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ بقره 156

وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا اسرا 82

و نیز آورده اند اگر کسی را بسته باشند سوره مبارکه مریم را بنویسد و بشوید و بخورد گشاده میگردد انشاءالله تعالی  

سحر و جادو,باطل کردن  سحر و جادو

هنگام نوشتن دعا ،طهارت و با وضو بودن و شرایط مکانی و زمانی را رعایت فرمائید

 

دعا جهت ابطال سحر
حضرت علی (ع) فرمود: هرکس بر پوست آهو بنویسد و نزد خود نگهدارد سحر از او باطل میشود

بسم الله و بالله ماشاءالله بسم الله و لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم قال موسی ما جئتم به السحر ان الله سیبطله ان الله لا یصلح عمل المفسدین و یحق الله بکلماته و لوکره المجرمون فوقع الحق و بطل ما کانو یعملون فغلبو هنالک وانقلبو صاغرین بسم الله و قدمنا الی ما عملو من عمل فجعلناه هباء" منصورا" وجعلنا من بین ایدیهم سدا" و من خلفهم سدا" فاغشیناه فهم لا یبصرون و القی السحره ساجدین قالو امنا برب العالمین رب موسی و هارون قال امنتم به قبل ان اذن لکم انه لکبیر کم الذی علمکم السحر قالو ان هذان لساحران یریدان ان یخرجاکم من ارضکم بسحرها بحق کهعیص و بحق حمعسق و بحق صم بکم عمی فهم لا یسمعون و لا یتکلمون.

 

توجه شود:
*قواعد عمومی نگاشتن دعا مثل طهارت و با وضو بودن و شرایط مکانی و زمانی را رعایت فرمائید.

*در زمان نگاشتن دعای قرآنی فوق حتما رو به قبله باشید.
* سوره های فلق و ناس را هر روز تلاوت نمایید. صبح و شب.
* به وقت خواب معوذتین (همان سوره های فلق و ناس را بخوانید).
* معوذتین را در کاغذ بدون خط بنویسید و همیشه همراه خود داشته باشید.
* پایان هر نماز آیه الکرسی را حداقل یکبار تلاوت نمایید. آیه اول آنرا بخوانید تا و هو العلی العظیم.
* در هنگام اذان یا اندکی قبل یا پس از آن که درهای استجابت دعا  گشوده است جهت برآورده شدن حاجت خود از جانب خداوند متعال دعا و طلب حاجت کنید. شک نکنید.

بسیار مجرب است. مستجاب است انشاء الله تعالی .
  • طاهره نظیفی
۲۹
آبان



دعای رفع فقر و تنگدستى,جلوگیری از فقر و تنگدستى

وجود تار عنکبوت در خانه باعث فقر و تنگدستی می شود

 

۱- غذا خوردن در حال جنابت
۲ - ایستاده شانه زدن
۳ - خوابیدن پیش از طلوع آفتاب
۴ - مشخص نکردن درآمد و خرج و عدم اعتدال در زندگى
۵ - گوش دادن زیاد به آواز
۶ - ادرار در حمام
۷ - خلال کردن با چوب گز
۸ - گذاشتن خاکروبه در خانه
۹ - خوابیدن بین نماز مغرب و عشا
۱۰ - خوابیده غذا خوردن
۱۱ - وجود تار عنکبوت در خانه
۱۲ - عدم شستشوى دست ها در وقت غذا خوردن
۱۳ - اهانت به خرده هاى نان
۱۴ - نشسته گذاشتن ظروف
۱۵ - قرار ندادن سرپوش روى ظرف آب
۱۶ - خریدن نان از فقرا
۱۷ - لعنت کردن اولاد
۱۸ - سوزاندن پوست پیاز و سیر
۱۹ - نشستن بر درگاه و آستانه خانه  

 جارو کردن خانه هنگام شب باعث فقر و تنگدستی می شود

جارو کردن خانه هنگام شب باعث فقر و تنگدستی می شود

 

۲۰ - به حال برهنه برخاستن از بستر و بول کردن
۲۱ - جارو کردن خانه هنگام شب
۲۲ - جارو کردن خانه با پارچه یا لباس
۲۳ - شستن اعضاء بدن در مستراح و بیت الخلاء
۲۴ - خشک کردن اعضاى با دامن یا آستین لباس
۲۵ - غذا خوردن بعد از آروغ زدن (در حال سیرى )
۲۶ - شستن دست ها با خاک
۲۷ - دوختن لباس در حالى که بر بدن است
۲۸ - پدر و مادر را با اسم صدا زدن
۲۹ - جلوتر از بزرگان و پیرها راه رفتن
۳۰ - چراغ را با نفس (فوت ) خاموش کردن
۳۱ - نوشتن با قلم شکسته و گره دار
۳۲ - عمامه پیچیدن در حال نشستن
۳۳ - در حالت ایستاده شلوار پوشیدن
۳۴ - ناخن را با دندان چیدن
۳۵ - وضو گرفتن در مستراح و آبریزگاه
۳۶ - شانه کردن با شانه شکسته
۳۷ - دعا نکردن براى پدر و مادر
۳۸ - سبک شمردن نماز
۳۹ - تنبلى و سستى در کارها
۴۰ - عجله کردن در خروج از مسجد
۴۱ - صبح زود به بازار رفتن
۴۲ - دیر از بازار خارج شدن و تا هنگام شب ماندن
۴۳ - رد کردن فقیر در هنگام شب
۴۴ - اظهار فقر و تنگدستى نمودن
۴۵ - زیاد حرف زدن
۴۶ - زندگى کردن در خانه کوچک (۳۹)

 

  • طاهره نظیفی
۲۹
آبان



فشار قبر چیست,علت فشار قبر

 آدابى که فشار قبر را کم می کند

 

 خداوند براى هر یک از  زنانی که مهریه اش را به شوهرش ببخشد پاداش هزار شهید و عبادت یک سال را مى نویسد.

 آدابى که فشار قبر را از زنان بر مى دارد
۱ - صبر کردن بر غیرت شوهر
۲ - صبر کردن بر بد خلقى شوهر
۳ - بخشیدن مهریه به شوهر؛ خداوند براى هر یک از این زنان پاداش هزار شهید و عبادت یک سال را مى نویسد.


مؤ من همیشه پنج چیز براى انجام آداب به همراه دارد
۱ -تسبیح سى و چهار دانه

۲ - سجاده
۳ - شانه
۴ -مسواک

۵ - انگشتر عقیق (۴۷)

 آدابى که باعث آمرزش انسان مى شوند
۱ -جارو کردن مسجد

۲ - مصافحه کردن با مؤ من
۳ - روشن کردن چراغ در مسجد
۴ - مریض شدن
۵ -عیادت مریض

۶ - شرکت در تشییع مسلمان
۷ - غذا دادن به گرسنه
۸ -روزه مستحبى گرفتن

۹ - به دست کردن انگشتر عقیق سرخ
۱۰ - زیاد سجده کردن
۱۱ - صلوات فرستادن
۱۲ - احترام به مهمان مؤ من

  • طاهره نظیفی
۲۹
آبان



خواص مویز برای سلامتی بدن

خوردن بیست و یک دانه مویز هر صبح ناشتا باعث سلامتی بدن می شود

 

دست کشیدن از خوردن غذا در حالى که هنوز سیر نشده باشید باعث صحت و سلامت بدن می شود.

 آدابى که موجب صحت بدن مى شوند

۱- روزه گرفتن
۲ -خوددارى کردن از انداختن آب دهان در مسجد
۳ -خوردن آب به حال ایستاده در روز

۴ - کم خوردن
۵ - مسافرت کردن
۶ - جویدن طعام به طور کامل پیش از فرو دادن
۷ - دست کشیدن از خوردن در حالى که هنوز سیر نشده باشد
۸ - نخوردن طعام مگر وقتى که گرسنه باشد
۹ - دفع بول و غایط در وقت خواب
۱۰ - خوردن میوه در اوایل فصل آنها
۱۱ -کم آب خوردن
۱۲ - خوردن بیست و یک دانه مویز سرخ هر صبح ناشتا
۱۳ - حفظ نمودن خود از سرما در فصل پاییز و حفظ نکردن از سردى هوا در بهار
۱۴ - خوردن آب باران
۱۵ -خوردن سه کف از آب گرم حمام
۱۶ - ریختن آب سرد به قدمها بعد از خارج شدن از حمام
۱۷ - شستشوى دست ها پیش از خوردن غذا
۱۸ -خواندن نماز شب
۱۹ - به جا آوردن حج و عمره

علت بیمار شدن,بیمارى

آشامیدن آب در بین غذا باعث بیماری بدن می شود

 

مکروهاتى که موجب بیمارى بدن مى شوند
۱ - ایستاده آب خوردن در شب
۲ - خوردن بین نهار و شام
۳ -پرخورى
۴ - شام نخوردن
۵ - آشامیدن آب در بین غذا خوردن
۶ - خوردن گوشت خام
۷ - نشستن در آفتاب
۸ - بالا رفتن از پله ها
۹ - آب خوردن زیاد
۱۰ - نشستن در جاى نمناک
۱۱ - خوردن چوبک
۱۲ - زیاد ماهى خوردن
۱۳ - مجامعت با زن سالخورده
۱۴ - غم و غصه خوردن
  • طاهره نظیفی