دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

الهى ! بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.
الهى ! راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.
الهى ! یا من یعفو عن الکثیر و یعطى الکثیر بالقلیل از زحمت کثرتم وارهان و رحمت وحدتم ده.
الهى ! سالیانى مى‏پنداشتم که ما حافظ دین توایم استغفرک اللهم در این لیلة الرغائب هزار و سیصد و نود فهمیدم که دین تو حافظ ما است احمدک اللهم.
الهى ! چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.
الهى ! ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره اى و ما همه هیچکاره ‏ایم و تنها تو کاره اى.
الهى ! از پاى تا فرقم در نور تو غرقم یا نور السموات و الارض انعمت فزد.
الهى ! شان این کلمه کوچک که به این علو و عظمت است پس یا على یا عظیم شان متکلم اینهمه کلمات شگفت لا تتناهى چون خواهد بود.
الهى ! واى بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم.
الهى ! چون تو حاضرى چه جویم و چون تو ناظرى چه گویم.
الهى ! چگونه گویم نشناختمت که شناختمت و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت...
هی دل چگونه کالای است که شکسته آن را خریداری و فرموده ای پیش دل شکسته ام.
الهی عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه بایدکرد
الهی همه از تو دوا خواهند حسن از تو درد خواهد.
الهی اگر تقسیم شود به من بیشتر از این که دادی نمی رسد فلک الحمد.
الهی ما را یارای دیدن خورشید نیست،دم از دیدن خورشید آفرین چون زنیم.
الهی همه گویند بده حسن گوید بگیر.
الهی از نماز و روزه ام توبه کردم به حق اهل نماز و روزه ات توبه این نا اهل را بپذیر.
الهی به فضلت سینه بی کینه ام دادی بجودت شرح صدرم عطا بفرما.
الهی اگر چه درویشم ولی داراتر از من کیست که تو دارائی منی.
الهی دندان دادی نان دادی، جان دادی جانان بده.

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .
الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم و گاهی در آب دیده غرق .

طبقه بندی موضوعی

۳۷ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۸
ارديبهشت





جک خنده دار شب امتحان

همه با هم یک صدا بخونیم
ﺗﺎب ﺗﺎب ﻋﺒﺎﺳﯽ ، اﺳﺘﺎد ﻣﻨﻮ ﻧﻨﺪازی !
“جمعی از دانشجویان مشروط خُل و چِل”
.
.
دقتی که بعضی از اساتید در تصحیح اوراق امتحانی به خرج میدن ، فوق دکترای مغز و اعصاب توی عمل جراحی ضایعه مغزی مادرزادی به خرج نمیده !
.
.
دوستانی که فانتزیشون این بود که برن بزنن روی میز استاد و بگن برو از خدا بترس ، الا وقتشه که بزنن تو گوش خودشونو بگن برو از استاد بترس بدبخت مشروط !
.
.
قابل توجه اونایی که سر کلاس میگفتن کوووو تا آخر ترم :
الان رسیدیم به همون “کوووو” ، پیاده بشید و از مناظر لدت ببرید !!!
.
.
دقت کردین آدم وقتی همه سوالای امتحانو بلده یه احساس دستپاچگی و هول شدن بهش دست میده ؟ اصن دستخط آدم از نستعلیق به میخی سومری تغییر حالت میده !
آدم دوست داره مثل قارچ خور از روی سوالا بپره و سریع پاسخنامه رو ببره بکوبه تو صورت مراقب !
حالا هیبت نفر اول بلند شدن و برگه رو تحویل دادن بماند …
.
.
دقت کردین توی بعضی از سوالای ریاضی دیگه پیدا کردن جواب صحیح ملاک نیست و آدم فقط دوست داره یه چیز به دست بیاره و پیش خودش بگه : اینم که درست جواب دادم ؟؟؟
.
.
من نمیدونم این اسایتد چشونه ؟!؟! خب عزیز من شما که داری 9.5 میدی خب بده 19.5 !!! که چی مثلا ؟ یه 1 مگه چقدر جوهر مصرف میکنه ؟ اصلا بیا پول جوهرشو خودم میدم ؟
فکر کنم به خاطر قیمت دلار باشه یا اینکه واردات جوهر ممنوع شده !!!
.
.
دقت کردین که بعضی امتحانارو با اعتماد به نفس و سینه ستبر میرین برای نمره 20 ولی وقتی سوالارو میخونین چک میکنین که تا 10 میتونین بنویسین یا نه ؟؟؟

.
.
توهمی که هیچوقت عملی نشد :
امروز از اینجا تا اینجا میخونم فردا بقیشو …
و دیگر هیچ !
.
.
دانشجویان گرامی به لحظات ملکوتی “غلط کردم از ترم بعد میخونم” نزدیک میشویم !
.
.
واقعا دقت کردین ؟؟؟
لدتی که در پیچوندن دروس و افتادن با فراغ بال و طیب خاطر هست در حضور 100% توی کلاس و پر کردن 8برگ پشت و رو سر جلسه امتحان و 20 شدن نیست ؟
.
.
بابام این ترم میگه یکمم درس بخونی بد نیستا !!!
گفتم تو درس می‌بینی و من پیچشِ درس …
بابام ١٠دقیقه سر تکون داد و اتاقو ترک کرد !
.
.
دقت کردین وقتی داری درس میخونی و به یه صفحه عکس دار میرسی چه حالی میکنی که اون صفحه نصفست ؟ ولی اگر بیشتر دقت کنی میفهمی که کتابای دانشگاه عکس که نداره هیچ تازه فونتشم ریزتره !
.
.
واقعا آدم وقتی امتحاناش تموم میشه احساس میکنه دوباره متولد شده !
من که همچین احساسی دارم شما رو نمیدونم ؟!
.
.
قدرت خدارو ببین !
اگه توی اینترنت باشی توانایی اینو داری که بدون احساس خواب آلودگی تا صبح بیدار باشی ، حالا کافیه ساعت ۱۰صبح از خواب بیدار شی ساعت ۱۱ کتاب بگیری دستت ، چنان پلکات سنگین میشه که انگار ۲ شبانه روزه نخوابیدی …
.
.
امتحان وسیله س ، نمره دست استاده ، الکی خودتو از اینترنت نندازی بشینی درس بخونی ها !
.
.
دانشجویان به صورت تخصصی به پنج دسته تقسیم میشن :
۱ – اونایی که جزوه مینویسن تا اون رو بخونن و نمره ی خوب بگیرن !
۲ – اونایی که جزوه مینویسن به امید اینکه یکی بیاد ازشون جزوه بگیره !
۳ – اونایی که جزوه نمینویسن به امید اینکه برن از یکی جزوه بگیرن !
۴ – اونایی که اومدن سر کلاس ولی حوصله ی هیچکدوم از این کارارو ندارن !
۵ – اونایی که کلا به کلاس اعتقادی ندارن و کلاس رو در نطفه ی شکل گیریش پیچوندن !
.


.
همین الان حس درس خوندن بهم دست داد ولی من بهش دست ندادم ضایع شد بیچاره !
فک کنم دیگه هیچوقت بهم دست نده ، خیلی ناراحت شد !
.
.
بعضیا آبرو هرچی دانشجووئه بردن
نه مشروط میشن ، نه درسی رو می افتن ، حتی حذف هم نمیکنن
واقعا خجالت داره …
.
.
با تمام بدیهاش ، این امتحانات پایان ترم یه مزیتی داره اونم اینه آدم یه با رشته ی تحصیلیش کم آشنا میشه !
.
.
سر امتحان استادها سوالاتی میدن که ما تا حالا ندیدیم ؛ در عوض ما هم جواب هایی میدیم که اونا به عمرشون ندیدن !
.
.
من غلط بکنم ارشد شرکت کنم !
“دیالوگ ماندگار شب های امتحان”
.
.
بی همگان به سر شود ، بی تو بسر نمیشود
این شب امتحان من چرا سحر نمیشود ؟
مولوی او که سر زده ، دوش به خوابم آمده
گفت که با یکی دو شب ، درس به سر نمیشود
استرس است و امتحان ، پیر شده ست این جوان
دوره آخر الزمان ، درس ثمر نمیشود
مثل زمان مدرسه ، وضعیت افتضاح و سه
به زور جبر و هندسه ، گاو بشر نمیشود
مهلت ترمیم گذشت ، کشتی ما به گل نشست
خواستمش حذف کنم ، وای دگر نمیشود
هرچه بگی برای او ، خشم و غصب سزای او
چونکه به محضر پدر ، عذر پسر نمیشود
رفته ز بنده آبرو ، لیک ندانم از چه رو
این شب امتحان من ، دست به سر نمیشود ؟
توپ شدم شوت شدم ، شاعر مشروط شدم
خنده کنی یا نکنی ، باز سحر نمیشود !

  • طاهره نظیفی
۲۸
ارديبهشت

  

ماموریت حضرت میکائیل,میکائیل,فرشته میکائیل
 



 حضرت میکائیل مسئول رزق و روزی موجودات است

 

حضرت میکائیل علیه السلام یکی از فرشتگان مقرب درگاه الهی است. هریک از فرشتگان مأموریت خاصی دارند. با توجه به روایات مشخص می‌شود که حضرت میکائیل علیه السلام یک وظیفه خاص دارد که عبارت است از ریاست ملائکه‌ای که مسئول رساندن رزق و روزی به مخلوقات هستند.


در مورد مأموریت حضرت میکائیل علیه السلام در روایات آمده است:

پیامبر خدا(ص) می‌فرمایند: ... أَمَّا مِیکَائِیلُ فَصَاحِبُ کُلِّ قَطْرَةٍ تَسْقُطُ وَ کُلِّ وَرَقَةٍ تَنْبُتُ وَ کُلِّ وَرَقَةٍ تَسْقُط... صاحب هر قطره بارانی که می‌بارد، هر برگ درختی که رشد می‌کند و هر برگی که فرو می‌افتد، میکائیل است.

لذا می‌توان گفت که وظیفه اصلی حضرت میکائیل علیه السلام نظارت بر باران و گیاهان و در واقع مسئول رزق و روزی موجودات است.

اما گاهی حضرت میکائیل علیه السلام با دیگر فرشتگان نیز همکاری دارد، به‌عنوان نمونه امام صادق علیه السلام فرمودند: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى بَعَثَ أَرْبَعَةَ أَمْلَاکٍ فِی إِهْلَاکِ قَوْمِ لُوطٍ جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ إِسْرَافِیلَ وَ کَرُوبِیل‏. خداوند تبارک و تعالی، به چهار فرشته (جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، کروبیل) مأموریت داد که قوم لوط را هلاک کنند.

منبع:farhangnews.ir

  • طاهره نظیفی
۲۸
ارديبهشت


 

امام کاظم علیه السلام، با استدلالی زیبا، به این سؤال پاسخ داده اند.

در یکی از سالها مهدی عباسی وارد مدینه شد و پس از زیارت قبر پیامبر صلّی الله علیه و آله با امام کاظم علیه السلام ملاقات کرد و برای آن که به گمان خود از نظر علمی آن حضرت را آزمایش کند! بحث «خَمر» (شراب) در قرآن را پیش کشید و پرسید: «آیا شراب در قرآن مجید تحریم شده است»؟ آن گاه اضافه کرد: «مردم اغلب میدانند که در قرآن از خوردن شراب نهی شده، ولی نمیدانند که معنای این نهی، حرام بودن آن است!  امام علیه السلام فرمود: بلی. این حرمت شراب در قرآن مجید صراحتاً بیان شده است. در کجای قرآن؟ آنجا که خداوند متعال خطاب به پیامبر صلّی الله علیه و آله میفرماید: «قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ... .» ترجمه: «بگو پروردگار من، تنها کارهای زشت، چه آشکار و چه پنهان و نیز «إثم» (گناه) و ستم به ناحق را حرام نموده است... .»

آنگاه امام علیه السلام پس از بیان چند موضوع دیگر که در این آیه تحریم شده، فرمود: «مقصود از کلمه «إثم» در این آیه که خداوند آن را تحریم کرده، همان شراب است، زیرا خداوند در آیه دیگری میفرماید: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما... (1)

ترجمه: از تو در مورد شراب و قمار میپرسند، بگو در آن «اثم کبیر» (گناهی بزرگ) و سودهایی برای مردم است و گناهش از سودش بیشتر است.و «إثم» که در سوره اعراف صریحاً حرام معرفی شده در سوره بقره در مورد شراب و قمار به کار رفته است، بنابراین شراب صریحاً در قرآن مجید حرام معرّفی شده است. مهدی، سخت تحت تأثیر استدلال امام علیه السلام قرار گرفت و بیاختیار رو به علی بن یقطین(2) کرد و گفت: به خدا قسم این فتوا، فتوای هاشمی است!

علی بن یقطین گفت: «شکر خدا را که این علم را در شما خاندان پیامبر صلّی الله علیه و آله قرار داده است(3)
مهدی از این پاسخ ناراحت شد و در حالی که خشم خود را به سختی فرو می
خورد گفت: راست میگوئی ای رافضی!!(4)

1- سوره بقره، آیه 219.

2- علی بن یقطین از اصحاب امام کاظم ـ علیه السلام ـ بود که موفق شده بود اعتماد دستگاه حکومت عباسی را به خود جلب کند و بر اساس دستورات امام ـ علیه السلام ـ از این طریق در خدمت به شیعیان بکوشد.
3- گویا مقصود وی این بود که به حکم قرابتی که میان بنی عباس و بنی هاشم هست، علم و دانش امام کاظم ـ علیه السلام ـ برای مهدی نیز موجب افتخار است.

4- علی بن یقطین از مذهب خود تقیه میکرد و مهدی عباسی با این جمله به او فهماند من به مذهب واقعی تو یعنی تشیع پی بردم.

کلینی، الفروغ من الکافی، ج 6، ص 406.

منبع: سایت بحار

  • طاهره نظیفی
۲۸
ارديبهشت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ الهى بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.

الهى‏ راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.

الهى‏ یا من یعفو عن الکثیر و یعطى الکثیر بالقلیل از زحمت کثرتم وا رهان و رحمت وحدتم ده.

الهى‏ سالیانى مى‏پنداشتم که ما حافظ دین توایم استغفرک اللهم در این لیلة الرغائب هزار و سیصد و نود فهمیدم که دین تو حافظ ما است احمدک اللهم.

الهى‏ چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.

الهى‏ ما همه بیچاره‏ایم و تنها تو چاره‏اى و ما همه هیچکاره‏ایم و تنها تو کاره‏اى.

الهى‏ از پاى تا فرقم در نور تو غرقم یا نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‏ انعمت فزد.

الهى‏ شأن این کلمه کوچک که به این علو و عظمت است پس یا على یا عظیم شأن متکلم اینهمه کلمات شگفت لا تتناهى چون خواهد بود.

الهى‏ واى بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم.

الهى‏ چون تو حاضرى چه جویم و چون تو ناظرى چه گویم.

الهى‏ چگونه گویم نشناختمت که شناختمت و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت‏

الهى‏ چون عوامل طاحونه چشم بسته و تن خسته‏ام راه بسیار میروم و مسافتى نمى‏پیمایم واى من‏  اگر دستم نگیرى و رهاییم ندهى.

الهى‏ خودت آگاهى که دریاى دلم را جزر و مدّ است یا باسط بسطم ده و یا قابض قبضم کن.

الهى‏ دست باادب دراز است و پاى بى‏ادب، یا باسط الیدین بالرحمة خذبیدى‏

الهى‏ بسیار کسانى دعوى بندگى کرده‏اند و دم از ترک دنیا زده‏اند، تا دنیا بدیشان روى آورد جز وى همه را پشت پا زده‏اند این بنده در معرض امتحان در نیامده شرمسار است بحق خودت ثبت قلبى على دینک.

الهى‏ ناتوانم و در راهم و گردنه‏هاى سخت در پیش است و رهزنهاى بسیار در کمین و بار گران بر دوش یا هادى‏ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ.

الهى‏ از روى آفتاب و ماه و ستارگان شرمنده‏ام از انس و جان شرمنده‏ام حتى از روى شیطان شرمنده‏ام که همه در کار خود استوارند و این سست‏عهد ناپایدار.

الهى‏ رجب بگذشت و ما از خود نگذشتیم و تو از ما بگذر.

الهى‏ عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه باید کرد.

الهى‏ عارفان گویند عرّفنى نفسک، این جاهل گوید عرّفنى نفسى.

الهى‏ اهل ادب گویند به صدرم تصرفى بفرما این بى‏ادب گوید بر بطنم دست تصرفى نه.

الهى‏ در راهم، اگر درباره‏ام گویى لم نجد له عزما چه کنم.

الهى‏ آزمودم تا شکم دائر است دل بائر است یا من یحیى الارض المیتة دل دائرم ده.

الهى‏ همه گویند خدا کو حسن گوید جز خدا کو.

الهى‏ همه از تو دوا خواهند و حسن از تو درد

الهى‏ آن خواهم که هیچ نخواهم.

الهى‏ اگر تقسیم شود به من بیش از این که دادى‏ نمیرسد فلک الحمد

الهى‏ ما را یاراى دیدن خورشید نیست، دم از دیدار خورشید آفرین چون زنیم.

الهى‏ همه گویند بده حسن گوید بگیر.

الهى‏ همه سر آسوده خواهند و حسن دل‏آسوده.

الهى‏ همه آرامش خواهند و حسن بى‏تابى، همه سامان خواهند و حسن بى‏سامانى.

الهى‏ چون در تو مى‏نگرم از آنچه خوانده‏ام شرم دارم.

الهى‏ از من برهان توحید خواهند و من دلیل تکثیر.

الهى‏ از من پرسند توحید یعنى چه حسن گوید تکثیر یعنى چه.

الهى‏ از نماز و روزه‏ام توبه کردم بحق اهل نماز و روزه‏ات توبه این نااهل را بپذیر.

الهى‏ بفضلت سینه بى‏کینه‏ام دادى بجودت شرح صدرم عطا بفرما.

الهى‏ عقل گوید الحذر الحذر، عشق گوید العجل العجل آن گوید دور باش و این گوید زود باش.

الهى‏ ضعیف ظلوم و جهول کجا و واحد قهار کجا.

الهى‏ آنکه از خوردن و خوابیدن شرم دارد از دیگر امور چه گوید.

الهى‏ اگرچه درویشم ولى داراتر از من کیست که تو دارایى منى.

الهى‏ در ذات خودم متحیرم تا چه رسد در ذات تو.

الهى‏ نعمت سکوتم را ببرکت‏ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ اضعاف مضاعفه گردان.

الهى‏ بلطفت دنیا را از من گرفته‏اى بکرمت آخرت را هم از من بگیر.

الهى‏ روزم را چو شبم روحانى گردان و شبم را چون روز نورانى.

الهى‏ حسنم کردى احسنم گردان.

الهى‏ دندان دادى نان دادى، جان دادى جانان بده.

الهى‏ همه از گناه توبه مى‏کنند و حسن را از خودش توبه ده.

الهى‏ گویند که بعد سوز و گداز آورد حسن را بقرب سوز و گداز ده.

الهى‏ خودت گفته‏اى و لا تیأ سوامن روح الله ناامید چون باشم.

الهى‏ انگشترى سلیمانیم دادى انگشت سلیمانیم ده.

الهى‏ سرمایه کسبم دادى توفیق کسبم ده.

الهى‏ اگر ستار العیوب نبودى ما از رسوایى چه مى‏کردیم.

الهى‏ من الله الله گویم اگرچه لا اله الا الله گویم.

الهى‏ مست تو را حدّ نیست ولى دیوانه‏ات سنگ بسیار خورد، حسن مست و دیوانه تست.

الهى‏ ذوق مناجات کجا و شوق کرامات کجا.

الهى‏ علمم موجب ازدیاد جهلم شد یا علم محض و نور مطلق بر جهلم بیفزا.

الهى‏ اثر و صنع توام چگونه بخود نبالم.

الهى‏ دو وجود ندارد و یکى را قرب و بعد نبود.

الهى‏ هر چه بیشتر دانستم نادانتر شدم بر نادانیم بیفزا.

الهى‏ تا کعبه وصلت فرسنگها است و در راه خرسنگها و این لنگ بمراتب کمتر از خرچنگ است؛ خرچنگ را گفتند بکجا میروى گفت به چین و ماچین گفتند با این راه و روش تو.

الهى‏ دل‏داده معنى را از لفظ چه خبر و شیفته مسمّى را از اسم چه اثر.

الهى‏ کلمات و کلامت که اینقدر شیرین و دلنشین‏اند خودت چونى.

الهى‏ اگر از من پرسند کیستى چه گویم.

الهى‏ هر چه بیشتر فکر مى‏کنم دورتر میشوم.

الهى‏ گروهى کوکو گویند و حسن هوهو.

الهى‏ از گفتن یا شرم دارم.

الهى‏ داغ دل را نه زبان تواند تقریر کند و نه قلم یارد بتحریر رساند الحمد لله که دلدار به ناگفته و نانوشته آگاه است.

الهى‏ محبت والد به ولد بیش از محبت ولد به والد است که آن اثر است نه این با اینکه إعداد است و علیت و معلولیت نیست پس محبت تو بما که علت مطلق مایى تا چه اندازه است، یحبّهم کجا و یحبّونهم کجا؟!

الهى‏ از کودکان چیزها آموختم لا جرم کودکى پیش گرفتم.

الهى‏ چون است که چشیده‏ها خاموشند و نچشیده‏ها در خروشند.

الهى‏ از شیاطین جنّ بریدن دشوار نیست با شیاطین انس چه باید کرد.

الهى‏ خوشدلم که از درد مینالم که هر دردى را درمانى نهاده‏اى.

الهى‏ در خلقت شیطان که آنهمه فوائد و مصالح است در خلقت ملک چه‏ها باشد.

الهى‏ دیده را بتماشاى جمال خیره کرده‏اى، دل را بدیدار ذو الجمال خیره گردان.

الهى‏ خنک آنکس که وقف تو شد.

الهى‏ شکرت که دولت صبرم دادى تا بملکت فقرم رساندى.

الهى‏ شکرت که از تقلید رستم و به تحقیق پیوستم.

الهى‏ تو پاک آفریده‏اى ما آلوده کرده‏ایم.

الهى‏ پیشانى بر خاک نهادن آسان است دل از خاک برداشتن دشوار است.

الهى‏ ظاهر ما اگر عنوان باطن ما نباشد در یوم تبلى السرائر چه کنیم.

الهى‏ شکرت که کور بینا و کر شنوا و گنگ گویایم.

الهى‏ درویشان بى‏سروپایت در کنج خلوت بى‏رنج پا، سیر آفاق عوالم کنند که دولتمندانرا گامى میسّر نیست.

الهى‏ اگر گلم و یا خارم از آن بوستان یارم.

الهى‏ انسان ضعیف کجا و حمل قول ثقیل کجا.

الهى‏ چگونه دعوى بندگى کنم که پرندگان از من میرمند و ددان رامم نیستند.

الهى‏ گرگ و پلنگ را رام توان کرد با نفس سرکش چه باید کرد.

الهى‏ چگونه ما را مراقبت نباشد که تو رقیبى و چگونه ما را محاسبت نبود که تو حسیبى.

الهى‏ حلقه گوش من آن درّ ثمین انا بدّک اللازم یا موسى.

الهى‏ علف هرزه را وجین توان کرد ولى از تخم جرجیر، خس نروید.

الهى‏ حق محمّد و آل محمّد بر ما عظیم است اللّهم صل على محمّد و آل محمد.

الهى‏ نهر بحر نگردد ولى تواند با وى پیوندد و جدولى از او گردد.

الهى‏ چون در تو مینگرم رعشه بر من مستولى میشود پشه با باد صرصر چه کند.

الهى‏ دیده از دیدار جمال لذت میبرد و دل از لقاى ذو الجمال.

الهى‏ انسانرا قسطاس مستقیم آفریده‏اى افسوس که ما در میزان طغیان کرده‏ایم.

الهى‏ شکرت که نعمت صفت ایثارم بخشیدى.

الهى‏ نعمت ارشادم عطا فرموده‏اى توفیق شکر آن را هم مرحمت بفرما.

الهى‏ عروج بملکوت بدون خروج از ناسوت چگونه میسّر گردد یا من بیده ملکوت کل شى‏ء خذ بیدى.

الهى‏ بسوى تو آمدم بحق خودت مرا بمن برمگردان.

الهى‏ اگر بخواهم شرمسارم و اگر نخواهم گرفتار.

الهى‏ ظاهر که اینقدر زیبا است باطن چگونه است.

الهى‏ آخر خودت را در حق ما اول بفرما که آخرین شفاعت را ارحم الراحمین فرماید.

الهى‏ دل بى‏حضور چشم بى‏نور است نه این صورت ببیند و نه آن معنى.

الهى‏ فرزانه‏تر از دیوانه تو کیست.

الهى‏ دولت فقرم را مزید گردان.

الهى‏ شکرت که فهمیدم که نفهمیدم.

الهى‏ گریه زبان کودک بى‏زبان است آنچه خواهد از گریه تحصیل مى‏کند از کودکى راه کسب را بما یاد داده‏اى قابل کاهل را از کامل مکمّل چه حاصل.

الهى‏ شک شوریده جهانى را میشوراند این شوخ دیده را شوریده‏تر کن.

نبودم و خلعت وجودم بخشیده‏اى، خفته بودم و نعمت بیداریم عطا کرده‏اى، تشنه بودم و آب حیوتم چشانده‏اى، متفرق بودم و کسوت جمعم پوشانده‏اى، توفیق دوام در صلوتم هم‏

مرحمت بفرما که الذین هم على صلوتهم دائمون کامروا هستند.

الهى‏ مصلّى کجا و مناجى کجا تالى فرقان کجا و اهل قرآن کجا خنک آنکه مصلّى مناجى و تالى فرقان و اهل قرآنست.

الهى‏ عارف را با عرفان چه کار عاشق معشوق بیند نه این و آن.

الهى‏ توانگرانرا به دیدن خانه خوانده‏اى و درویشانرا بدیدار خداوند خانه آنان سنگ و گل دارند و اینان جان و دل آنان سرگرم در صورتند و اینان محو در معنى خوشا آن توانگرى که درویش است.

الهى‏ قیس عامرى را لیلى مجنون کرد و حسن آملى را لیلى آفرین این آفریننده دید و آن آفریننده را در آفریده بر دیوانگان آفرین.

الهى‏ اگر عنایت تو دست ما را نگیرد از چهل‏ها چلّه ما هم کارى بر نیاید.

الهى‏ خوشا آنانکه همواره بر بساط قرب توآرمیده‏اند.

الهى‏ شکرت که این تهیدست پابست تو شد.

الهى‏ خوشا آنانکه در جوانى شکسته شدند که پیرى خود شکستگى است.

الهى‏ عقل و عشق سنگ و شیشه‏اند عاشقان از عاقلان نالند نه از جاهلان.

الهى‏ اگر کودکان سرگرم بازیند مگر کلانسالان در چه کارند.

الهى‏ شکرت که پیر ناشده استغفار کردم که استغفار پیر استهزاء را ماند.

الهى‏ آنکه ترا دوست دارد چگونه با خلقت مهربان نیست.

الهى‏ کى شریک دارد تا تو را شریک باشد.

الهى‏ من واحد بى‏شریکم چگونه ترا شریک باشد.

الهى‏ خوشا آندم که در تو گمم.

الهى‏ از من و تو گفتن شرم دارم انت انت.

الهى‏ نه خاموش میتوان بود و نه گویا در خاموشى چه کنیم در گفتن چه گوییم.

الهى‏ دل بسوى کعبه داشتن چه سودى دهد آنکه را دل بسوى خداوند کعبه ندارد

الهى‏ عبادت ما قرب نیاورده بعد آورده است که‏ فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ.

الهى‏ کامم را به حلاوت تلاوت کلامت شیرین بدار.

الهى‏ فتح قلب به ضم عین است، نصب عینم مرفوع غضوا ابصارکم ترون العجائب.

الهى‏ قول و فعل قائل و فاعلند در لباس دیگر که‏ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلى‏ شاکِلَتِهِ‏ در کتاب تدوین و تکوین جز مصنف آن کیست.

الهى‏ از خواندن نماز شرم دارم و از نخواندن آن شرم بیشتر.

الهى‏ این آفریده که بدین پایه مهربان است‏

آفریننده وى در چه پایه است.

الهى‏ خفتگانرا نعمت بیدارى ده و بیدارانرا توفیق شب‏زنده‏دارى و گریه و زارى.

الهى‏ جز این نمیشد با که درآویزیم.

الهى‏ تو خود گواهى که اینسخنان از بى‏تابى است بر ما متاب.

الهى‏ چه رسوایى از این بیشتر که گدا از گدایان گدایى کند.

الهى‏ جنّ گفتند سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ‏ واى بر انسى که از جنّ کمتر است.

الهى‏ واى بر من اگر دلى از من برنجد.

الهى‏ ایکاش الفاظى جز اسماء علیا و صفات حسنایت نبود که از الوان الفاظ چه رنگها گرفته‏ایم.

الهى‏ من کیستم و اطوار خلقتم چیست.

الهى‏ همه از مردن میترسند و حسن از زیستن که‏

این کاشتن است و آن درویدن‏ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذِی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً، و الدنیا مزرعة الآخرة، جَزاءً وِفاقاً.

الهى‏ توفیق امتثال آن رؤیاى شیرین یا حسن خذ الکتاب بقوة مرحمت بفرما.

الهى‏ غذا بکردار و گفتار رنگ و بو مى‏دهد واى بر آنکه دهنش مزبله است.

الهى‏ عبادت بى‏معرفت خروارى بخردلى‏ فَلا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَزْناً خرّم آنکه‏ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ.

الهى‏ میوه در طول هسّه خود است و جزا در طول عمل بلکه نفس عمل‏ یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ خوشا آنکه روضة من ریاض الجنة است.

الهى‏ در بسته نیست ما دست و پا بسته‏ایم.

الهى‏ در جواب خطاب‏ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لبیک بگویم مایه شرمندگى است، نگویم دور از وظیفه بندگى.

الهى‏ امروز هم چون‏ الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى‏ أَفْواهِهِمْ‏ که‏ لا یُسْئَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْئَلُونَ.

الهى‏ دل‏خوشم که آلهى گویم.

الهى‏ دل به جمال مطلق داده‏ایم هرچه باداباد.

الهى‏ کیست که موفق بزیارت جمال دل‏آرایت شد و شیدایت نشد.

الهى‏ کى الله گفت و لبیک نشنید.

الهى‏ حرفهایم اگر مشوّش است از دیوانه پراکنده خوش است.

الهى‏ گل دماغ را معطر کند و گندنا دهن را ابخر با اینکه کاشته دیگرانند و خارج از ذات ما پس آنچه در خود کاشته‏ایم با ما چه خواهد کرد.

الهى‏ عمرى کوکو مى‏گفتم و حالا هوهو مى‏گویم.

الهى‏ پیش از تشنگى آب از چشمه‏سار مى‏جوشد و تشنه تشنه است و پیش از گرسنگى گندم از کشتزار میروید و گرسنه گرسنه است عشق‏

است که در همه ساریست بلکه یکسره جز عشق نیست.

الهى‏ خوابهاى ما را تبدیل به بیدارى بفرما.

الهى‏ آنکه سحر ندارد از خود خبر ندارد.

الهى‏ ذلت و لذت قریب هم بلکه قرین همند که‏ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً راهرو در رنج تن گنج روان یابد و در این بار گران بار گران.

الهى‏ آنکه عالم است عامل است این خفته صنعتگر است نه دانشور.

الهى‏ آنکه سرمایه دارد و از آن بهره نمى‏برد از گدا گرفتارتر و بیچاره‏تر است.

الهى‏ شکرت که در لباس دوستانت هستم، مرا در عداد دوستانت بدار.

الهى‏ در صورت انبیایم داشتى در سیرت آنانم هم بدار.

الهى‏ عاشق را ترک ما سواى معشوق عین فرض است که یک دل و دو معشوق کذب محض‏

  • طاهره نظیفی
۲۸
ارديبهشت


افسران - 4توصیه  / قبل از خواب
  • طاهره نظیفی
۲۲
ارديبهشت

  • طاهره نظیفی
۲۲
ارديبهشت


افسران - مصیبت در خواستگاری...
  • طاهره نظیفی
۲۲
ارديبهشت


افسران - صرفا جهت خنده
  • طاهره نظیفی
۲۲
ارديبهشت


افسران - مواظب باشیم که هلاک نشویم...
  • طاهره نظیفی
۱۳
ارديبهشت

باسمه تعالی


الف) آیات و احادیث:

1 – عبارت قرآنی : «وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ» را ترجمه کنید.

2 – آیه ی شریفه: «أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفًا کَثِیرًا» به کدام یک از ویژگی های اعجاز محتوایی قرآن اشاره دارد؟

3 – حدیث : «من مات ولم یعرف .............. زمانه مات میتة...............» را تکمیل کنید.

ب) درست یا نادرست بودن گزاره های زیر را با (ص/غ) مشخص کنید:

4 –خطر انحراف از مسیر الهی و دور شدن از جامعه ی توحیدی، حتی برای جامعه ای که به دست پیامبر هم بنا شده، وجود دارد.

5– انسان عزیز همواره به ندای عقل و وجدان ونفس اماره گوش فرا می دهدوتسلیم نفس لوامه نمی شود.

6 – کرامتی که خداوند به انسان بخشیده وبرسایرمخلوقات برتری داده،اختصاص به زن یا مرد،به تنهایی دارد.

7 – طبق مقررات اسلامی، رضایت کامل زن و مرد برای ازدواج ضروری است و اگر عقدی به زور انجام گیرد، باطل است.

ج) جملات زیر را با کلمات مناسب تکمیل کنید:

8 – برای تشخیص هدف و راه رسیدن به آن خداوند به انسان دو چراغ ..................... در درون وجود او و ................. در بیرون داده است.

9 – اگر معجزه ی پیامبر اکرم (ص) از نوع کتاب و علم و فرهنگ نبود، نمی توانست شاهدی ..................... ایشان باشد.

10 – لازمه ی جانشینی رسول خدا(ص)، .......... کامل و .............. از گناه و اشتباه است.

11 – در دوره ی غیبت، بنا به فرمان امام زمان (عج) و به نیابت از ایشان، .................. ، دو مسئولیت "مرجعیت دینی" و "رهبری ولایت" را بر عهده دارد.

د)اصطلاحات زیر را تعریف کنید:

12 –

الف) طاغوت

ب) نفقه

 

ه) کشف ارتباط:

13 – کدام یک از گزینه های سمت چپ به گزینه های ستون سمت راست مربوط می باشد؟

1- همه امامان بزرگوار (ع) حاکمان عصر خود خود را غاصب خلافت می دیدند و به مردم اعلام می کردند.

الف – رشد اخلاقی و معنوی

ب – عدم تایید حاکمان

ج- رشد و پرورش فرزندان

د –معرفی خویش به عنوان امام بر حق

ه – آگاهی بخش به مردم

و – انس با همسر

2- ائمه اطهار (ع) آن را راه رهایی مسلمانان از دست حاکمان طاغوتی و مشکلات اجتماعی می دانستند

3- وفای زن و مرد به پیمان با خداوند پس از ازدواج در شکوفایی وبه ثمر رساندن هدیه های الهی

4- عالیترین هدف تشکیل خانواده

 

و) به سئواالات زیر پاسخ کوتاه دهید :

14- قرآن کریم منشا اصلی اختلاف و چند دینی را کدام دسته از رهبران دینی معرفی می کند؟

15 – به چند دلیل خداوند،آخرین ذخیره و حجت خود را از نظرها پنهان کرد تاامامت درشکلی جدید ادامه یابد؟

16- با توجه به لزوم حفظ وحدت ، مسلمانان باید برچه اساسی از اعتقادات خود دفاع منطقی نمایند؟

17- چرا عصر غیبت ، عصر دو دلی و شک و تردیدهاست؟

18-چرا هر کس نمی تواند به طور جداگانه برای خود ولی فقیه انتخاب کند؟

19- چرا امام علی (ع) به مالک اشتر می فرماید: در قبول و تصدیق سخن چین شتاب مکن ؟

ز) به سئواالات زیر پاسخ تشریحی دهید :

20- پیامدهای زیان بار تحریف معارف اسلامی و جعل احادیث پیامبر اکرم (ص) و نقل داستانهای خرافی در باره ی پیامبران توسط برخی از علمای وابسته به قدرت واهل کتاب را بنویسید.

21- دوران غیبت امام عصر(عج) چه زمانی پایان می یابد.

22- ویژگی انسان  منتظر را بنویسید.

23- چرا ولی فقیه و رهبر جامعه  باید از شجاعت و قدرت روحی برخوردار باشند.

24- آیا می توان مسئولیت انجام گناه را از دوش خود برداشت وبه عوامل بیرون منتقل کرد؟ توضیح دهید.

25- چرا در اسلام مدیریت داخلی خانه با زن است؟

«موفق باشید»

  • طاهره نظیفی