دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

دین وزندگی

اگر : هدفی برای زندگی دلی برا دوست داشتن وخدایی برای پرستش داری خوشبختی با آرزوی خوشبختی برای همه ی همکاران و دانش آموزان عزیزم

الهى ! بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.
الهى ! راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.
الهى ! یا من یعفو عن الکثیر و یعطى الکثیر بالقلیل از زحمت کثرتم وارهان و رحمت وحدتم ده.
الهى ! سالیانى مى‏پنداشتم که ما حافظ دین توایم استغفرک اللهم در این لیلة الرغائب هزار و سیصد و نود فهمیدم که دین تو حافظ ما است احمدک اللهم.
الهى ! چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.
الهى ! ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره اى و ما همه هیچکاره ‏ایم و تنها تو کاره اى.
الهى ! از پاى تا فرقم در نور تو غرقم یا نور السموات و الارض انعمت فزد.
الهى ! شان این کلمه کوچک که به این علو و عظمت است پس یا على یا عظیم شان متکلم اینهمه کلمات شگفت لا تتناهى چون خواهد بود.
الهى ! واى بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم.
الهى ! چون تو حاضرى چه جویم و چون تو ناظرى چه گویم.
الهى ! چگونه گویم نشناختمت که شناختمت و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت...
هی دل چگونه کالای است که شکسته آن را خریداری و فرموده ای پیش دل شکسته ام.
الهی عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه بایدکرد
الهی همه از تو دوا خواهند حسن از تو درد خواهد.
الهی اگر تقسیم شود به من بیشتر از این که دادی نمی رسد فلک الحمد.
الهی ما را یارای دیدن خورشید نیست،دم از دیدن خورشید آفرین چون زنیم.
الهی همه گویند بده حسن گوید بگیر.
الهی از نماز و روزه ام توبه کردم به حق اهل نماز و روزه ات توبه این نا اهل را بپذیر.
الهی به فضلت سینه بی کینه ام دادی بجودت شرح صدرم عطا بفرما.
الهی اگر چه درویشم ولی داراتر از من کیست که تو دارائی منی.
الهی دندان دادی نان دادی، جان دادی جانان بده.

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .
الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم و گاهی در آب دیده غرق .

طبقه بندی موضوعی

۶۱ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۲
آذر
افسران - دل بستن به صاحب الزمان (عج)
  • طاهره نظیفی
۲۲
آذر


افسران - « کسی که نماز را عمدا و بدون علت ترک کند از امان خدا و رسولش دور خواهد بود.
بسم الله الرحمن الرحیم
رسول خدا - صلی الله علیه وآله -: « من ترک الصلوة متعمدا من غیر علة فقد برء من ذمة الله و ذمة رسوله »
« کسی که نماز را عمدا و بدون علت ترک کند از امان خدا و رسولش دور خواهد بود.»
( عیون‏أخبارالرضا(ع) ج : 1 ص : 285) ؛
  • طاهره نظیفی
۲۲
آذر


افسران - سلام آقا...
  • طاهره نظیفی
۲۲
آذر

صلوات

برخی می‏پرسند عبارت «وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ» که پس از صلوات بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) فرستاده می‏شود، آیا در احادیث معصومان(علیهم السلام) وارد شده و مَنصوص است و یا از چیزهایی است که علاقه‏مندان و ارادتمندان به آقا امام زمان علیه السلام، خودشان، پس از صلوات، آن را اضافه کرده‏اند؟

در پاسخ به این پرسش، به حدیث زیر توجه کنید که امام صادق علیه السلام می‏فرمایند:

«مَنْ قالَ بَعدَ صَلوةِ الْفَجْرِ و بَعدَ صَلوةِ الظُّهرِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و اَلِ مُحَمَّد و عَجِّل فَرَجَهُمْ لَمْ یَمُتْ حَتّی یُدْرِکَ الْقَائِمَ مِن اَلِ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله و سلم؛ هر کس پس از نماز صبح و نماز ظهر بگوید: «اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم»، از دنیا نمی‏رود مگر آن که قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله) را درک می‏کند. (1)

 

منبع:

1. سفینة البحار، حاج شیخ عباس قمّی، ج 2، ص49.

  • طاهره نظیفی
۲۲
آذر

افسران - اللهم عجل لولیک الفرج...
افسران - اللهم عجل لولیک الفرج...
افسران - اللهم عجل لولیک الفرج...
افسران - اللهم عجل لولیک الفرج...
aksariyatآقای خوبی ها...
این همه عاشق آمده...
به عشق قائم(عج)آمده...
یا ابا صالح یا ابن الحسن روحی فداک(عج)...
آقا جان...
تو که آخر گره رو باز میکنی...
  • طاهره نظیفی
۲۲
آذر


افسران - ما عاشق مبارزه با اسرائیل هستیم.برای رضای خدا نشر دهید.
  • طاهره نظیفی
۱۹
آذر

صیحه آسمانی


یکى از حوادثى که در فاصله کمى از قیام مهدى منتظر (عج) رخ مى‏دهد، ندایى است که از آسمان برخاسته و نام حضرت قائم را به گوش تمام جهانیان مى‏رساند. شیخ طوسى، نعمانى و شیخ صدوق در کتاب‌هاى خود روایات زیادى را در این مورد نقل کرده‏اند که در اینجا به یک مورد اشاره مى‏شود.

نعمانى به سند خود از امام محمد باقر (علیه السلام) چنین نقل مى‏کند:آن نداى آسمانى بر نخواهد خاست مگر در ماه رمضان که ماه خداست. آن ندا از جبرئیل است که خطاب به مردم سر داده مى‏شود و نام قائم را در همه جا طنین‏انداز مى‏سازد تا آنجا که همه ساکنان زمین از شرق تا به غرب آن ندا را خواهند شنید. از وحشت ‏شنیدن آن ندا هر کس که در خواب فرو رفته بیدار شده و هر کس برپا ایستاده ناچار به نشستن مى‏شود و هر کس بر زمین نشسته به ناگاه از جاى برمى‏خیزد. پس رحمت الهى بر کسى باد که این ندا را بشنود و به آن پاسخ گوید


خروج دجال 

این نشانه، در کتاب‌هاى اهل سنت، از نشانه‏هاى برپایى قیامت دانسته شده است ولى در منابع روایى شیعه، از نشانه‏هاى ظهور به شمار مى‏رود. بر اساس آنچه از ظاهر اخبار استفاده مى‏شود، دجال فردى است که در آخرالزمان و پیش از قیام مهدى (عج) خروج مى‏کند و غیر عادى است و با انجام کارهاى شگفت‏انگیز جمع زیادى از مردم را مى‏فریبد و سرانجام به دست عیسى مسیح (علیه‌السلام) در کنار دروازه «در» در منطقه شام به هلاکت مى‏رسد. (7)

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مى‏فرماید

قیامت ‏برپا نمى‏شود، تا وقتى که مهدى (علیه السلام) از فرزندانم قیام کند و مهدى (عج) قیام نمى‏کند، تا وقتى که شصت دروغگو خروج کنند:

پیشاپیش برپایى قیامت، خروج دجال است و پیش از دجال، سى دروغگو، یا بیشتر خروج خواهند کرد)

در کتاب مقدس نیز اطلاعات جامعى پیرامون دجال آمده است. البته واژه دجال (antichrist) تنها در مسایل یوحنا وارد شده اما ادعا شده است که در مکاشفه یوحنا، وسایل پولس و با صراحت کمترى در اناجیل و کتاب دانیال نیز مترادف‌هاى این واژه به کار رفته است


                        خسوف و کسوف 

یکی دیگر از نشانه‏هاى ظهور، کسوف در نیمه ماه رمضان و خسوف در آخر و یا اول همان ماه است که در احادیث فراوانى از آنها نام برده شده است.

امام باقر (علیه السلام) مى‏فرماید:

براى مهدى ما، دو نشانه است که از هنگامى که خداوند آسمان‌ها و زمین را خلق فرمود، سابقه ندارد: خسوف در اول ماه رمضان و کسوف در نیمه همان ماه.

در منابع مسیحى نیز سخن از خورشید گرفتگى و تیرگى ماه به عنوان نشانه‏هاى ظهور به میان آمده است

پس از این مصیبت‌ها، خورشید تیره و تار خواهد شد و ماه، دیگر نخواهد درخشید، ستاره‏ها خواهند افتاد و آسمان دگرگون خواهد شد. آنگاه تمام مردم، مرا خواهند دید که در ابرها با قدرت و شکوه عظیم مى‏آید


جنگ‌هاى خونین و قتل‌هاى فراوان 

روایت‌هاى اسلامى خبر از وقوع جنگ‌ها، فتنه‏ها و آشوب‌هاى گسترده و فراوان در آخرالزمان و در آستانه ظهور امام مهدى (عج) مى‏دهند، فتنه‏هایى که پى‏درپى مى‏رسند و سرزمین‌هاى بسیارى را در برمى‏گیرند.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از این فتنه‏ها چنین یاد مى‏کنند.:

فتنه‏اى به پا مى‏شود و به دنبال آن فتنه‏اى دیگر برمى‏خیزد. فتنه اولى در مقایسه با دومى همانند تازیانه خوردن است در مقایسه با ضربات لبه تیز شمشیر! سپس فتنه‏اى پدید مى‏آید که همه محرمات در آن حلال شمرده شود، آنگاه خلافت‏ به بهترین مردم روى زمین مى‏رسد در حالى که او در خانه‏اش نشسته باشد.  

و نیز در جایى دیگر فرمودند

بعد از من چهار فتنه بر شما فرود آید که در اولى خون‌ها مباح مى‏شود، در دومى خون‌ها و ثروت‌ها مباح مى‏گردد، در سومى خون‌ها و ثروت‌ها و ناموسه‌ا مباح مى‏شود و در چهارمى آشوبى کور و کر جهان را مضطرب مى‏سازد.  

در منابع مسیحى نیز به وقوع جنگ‌ها و قتل‌هاى فراوان اشاره شده است

از دور و نزدیک خبر جنگ‌ها به گوشتان خواهد رسید. اما پریشان نشوید، زیرا جنگ‌ها رخ خواهد داد؛ اما آخر دنیا در آن زمان نیست.

قوم‌ها و ممالک جهان با یکدیگر به ستیز برخواهند خاست.

در نقاط دور و نزدیک جنگ‌هاى بسیارى بروز خواهد کرد ولى این علامت فرا رسیدن آخر زمان نیست .

در روایات اسلامى نشانه‏هاى ظهور به دو دسته نشانه‏هاى حتمى و نشانه‏هاى غیر حتمى تقسیم شده‏اند. علائم حتمى ظهور آنهایى هستند که تحققشان بدون هیچ قید و شرطى الزامى است؛ اما علائم غیر حتمى، نشانه‏هایى هستند که ممکن است تغییر یابند و یا به کلى حذف شوند


 زیاد شدن گناهان و مفاسد اخلاقى

بیش از یکصد نوع گناه و انحراف اخلاقى، اجتماعى، اعتقادى و فرهنگى که در دوران غیبت، دامنگیر جوامع اسلامى مى‏شود، پیشگویى شده است. از جمله رشوه‏خوارى، قماربازى، شرابخوارى، زیاد شدن زنا، لواط، قطع صله رحم، سنگدل شدن مردمان، اهتمام مردم تنها به شهوت و شکم، از میان رفتن شرم، نپرداختن زکات و خمس، کم‏فروشى، بى‏اعتنایى به اوقات نماز، آراستن مساجد به زیورآلات، گزاردن حج‏ به انگیزه‏هاى مادى و براى غیر خدا، رعایت نکردن احترام بزرگترها، پیروى از ثروتمندان، صرف کردن سرمایه‏هاى عظیم در فساد و ابتذال و بى‏دینى، چاپلوسى و تملق‏گویى و...

در باور مسیحیان نیز به افزایش گناه و فساد به عنوان نشانه‏هاى ظهور و حوادث آخرالزمان اشاره شده است.

(این را نیز باید بدانى که در زمان‌هاى آخر، مسیحى بودن بسیار دشوار خواهد بود زیرا مردم خداپرست، پول‏دوست، مغرور و متکبر خواهند بود، و خدا را مسخره کرده، نسبت‏ به والدین نامطیع و ناسپاس خواهند شد و دست‏ به هر عمل زشتى خواهند زد. مردم سنگدل و بى‏رحم، تهمت‏زن و ناپرهیزکار، خشن و متنفر از خوبى خواهند بود و کسانى را که مى‏خواهند زندگى پاکى داشته باشند به باد تمسخر خواهند گرفت. در آن زمان، خیانت در دوستى امرى عادى به نظر خواهد آمد، انسان‌ها خودراى، تندخو و مغرور خواهند بود و عیش و عشرت را بیشتر از خدا دوست‏ خواهند داشت. به ظاهر افرادى مومن، اما در باطن بى‏ایمان خواهند بود. فریب اینگونه اشخاص خوش ظاهر را نخور.)

بسیارى برخاسته، خود را نبى معرفى خواهند کرد و عده زیادى را گمراه خواهند نمود، گناه آنقدر گسترش پیدا خواهد کرد که محبت ‏بسیارى سرد خواهد شد


آتشى از آسمان

در بعضى از روایات اسلامى به آتش زرد و سرخ خامى اشاره شده که از مقدمات ظهور حضرت مهدى (عج) است. از امام صادق (علیه السلام) روایت ‏شده که فرمود:

وقتى آتش بزرگى از سوى مشرق مشاهده گردید که در بعضى شب‌ها بالا مى‏آید، در آن هنگام گشایش کار مردم پدید مى‏آید و این آتش اندکى قبل از ظهور قائم خواهد بود.

و از امام باقر (علیه السلام) روایت ‏شده که فرمود:

وقتى از جانب مشرق آتشى بزرگ و سرخ خام مشاهده نمودید که سه یا هفت روز بالا مى‏آید . در آن هنگام به خواست‏ خدا منتظر فرج آل محمد (صلی الله علیه و آله) باشید و خدا عزیز و حکیم است.  

در نسخه خطى ابن حماد از ابن معدان نقل شده است که گفت:

وقتى در ماه رمضان ستونى از آتش از جانب شرق در آسمان مشاهده نمودید تا مى‏توانید مواد غذایى و خوراک تهیه نمایید که آن سال قحطى خواهد بود

در انجیل لوقا نیز از آتشى شبیه آنچه در روایات اسلامى آمده به عنوان نشانه‏اى از ظهور یاد شده است.

در آن زمان، دنیا مانند زمان لوط خواهد بود که مردم غرق کارهاى روزانه‏شان بودند، مى‏خوردند و مى‏نوشیدند و خرید و فروش مى‏کردند، مى‏کاشتند و مى‏ساختند تا صبح روزى که لوط از شهر سدوم بیرون آمد و آتش گوگرد از آسمان بارید و همه چیز را از بین برد. بلى به هنگام بازگشت من، اوضاع دنیا به همین صورت خواهد بود
  • طاهره نظیفی
۱۹
آذر

سلام

امروز در پاسخ به سوال دوستی درباره قسم خوردن به مطالبی در این باره می پردازم:

اگر کسی  قسم بخورد که کاری را انجام دهد یا ترک کند مثلاً قسم بخورد که روزه بگیرد، یا دود استعمال نکند ،چنانچه عمداً مخالفت کند ، باید کفاره بدهد.یعنی یک بنده آزاد کند یا ده فقیر را سیر کند یا آنان را بپوشاند و اگر اینها را نتواند باید سه روز روزه بگیرد.

قسم چند شرط دارد:

اول کسی که قسم می خورد باید عاقل و بالغ باشد.

دوم کاری را که قسم می خورد انجام دهد، باید حرام و مکروه نباشد و کاری را که قسم میخورد ترک کند،باید واجب و مستحب نباشد.

سوم به یکی از اسمهای خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمی شود مانند خدا و الله و یا اسمهایی که خدا را در نظر می آورد .

چهارم قسم را به زبان بیاوردو اگر بنویسد یا در قلبش قصد کند صحیح نیست ولی آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحیح است .

پنجم عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد و اگر موقعی که قسم می خورد ممکن باشد و بعد عاجز شود یا برایش مشقت داشته باشد قسمش به هم می خورد.

قسم دروغ خوردن حرام است ولی اگر برای اینکه خودش یا مسلمان دیگری را از شر ظالمی نجات دهد ، قسم درزغ بخورد اشکال ندارد
  • طاهره نظیفی
۱۹
آذر


ابن جوزى یکى از خطباى معروف زمان خودش بود رفته بود بالاى منبرى که سه پله داشت براى مردم صحبت مى کرد.
زنى از پایین منبر بلند شد و مسئله اى از او پرسید:
ابن جوزى گفت : نمى دانم .
زن گفت : تو که نمى دانى پس چرا سه پله از دیگران بالاتر نشسته اى ؟
جواب داد: این سه پله را که من بالاتر نشسته ام به آن اندازه اى است که من من دانم و شما نمى دانید، بنابراین به اندازه معلوماتم بالا رفتاه ام و اگر به اندازه مجهولاتم مى خواستم بالا بروم لازم بود که یک منبرى درست کنم که تا فلک الافلاک بالا مى رفت .

ابن مسعود در این باره مى گوید:

قل ما تعلم و لا تقل مالا تعلم !

آنچه را مى دانى بگو و آنچه را که نمى دانى لب فرو بند و زبان از سخن 

گفتن بازدار. و اگر از تو سؤ ال کردند آنچه را که نمى دانى

 با کمال صراحت و مردانه بگو نمى دانم .

  • طاهره نظیفی
۱۹
آذر

این نکات که درسئوالات کنکور پاسخ های متفاوتی را دربرداشتند،ازطرف گروه دینی دفتر تالیف طی نامه 28254/1/101تاریخ 5/10/ 89-به سازمان سنجش اعلام شده اما من با توجه به تغییرات کتاب تغییراتی در آنها داده ام.متناسب با کتاب 93 ................................................................................................................................................................................. 1)آیه شریفه " قل هوالله احد " دلالت بر اصل توحید دارد

2) )آیه شریفه "ایاک نعبد وایا ک نستعین " هر دوقسمت آیه دلالت بر توحید عملی دارد

 3) )آیه شریفه "الحمد لله رب العالمین " دلالت بر توحید عبادی دارد 0زیرا حمد از مصداق عبادت است ومنحصر در خداوند است وعبارت رب العالمین در توصیف الله است ویکی از صفات ثبوتیه خداوند است ولذا نیازی نیست به توحید افعالی(ربوبیت) اشاره شود

4) آیه شریفه "ما لهم من دونه من ولی " بر توحید در ولایت که از اقسام توحید افعالی است اشاره دارد .

5) آیه شریفه "لایشرک فی حکمه احدا " بر توحید در ولایت که از اقسام توحید افعالی است اشاره دارد .

6) توحید درخالقیت،توحید درمالکیت،توحید درولایت و ربوبیت از اقسام توحید نظری است

7) کلمه "یگانگی ویکتایی "به معنی توحید است .بنابرین این دوکلمه هیچ یک از اقسام توحید را نمی رساند

8) آیه شریفه " ولم یکن له کفوا احد " دلالت بر اصل توحید دارد .

9) آیه شریفه " لیس کمثله شی ء " دلالت بر اصل توحید  دارد .

10) ثانی داشتن , بیانگر شر ک درخالقیت است

11)اعتقاد به تثلیث , دلالت بر شر ک درخالقیت دارد

12) اعتقاد به اینکه جهان دارای یک اصل یا مبدا است دلالت بر توحید در خالقیت دارد .

13) اعتقاد به چند مبدا وخدا که خودشان مخلوق نیستند مانند اعتقاد به ثنویت وتثلیث دلالت بر شرک درخالقیت دارد

14) نسبت دادن کارها وافعال مخلوقات به خداوند وعدم استقلال مخلوقات در کارهای خود بر توحید درربوبیت اشاره دارد .

15) عبارت"لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم " بر توحید درربوبیت اشاره دارد .

16) عبارت "بحول الله وقوته اقوم واقعد " بر توحید درربوبیت اشاره دارد .

18) اعتقاد به اینکه تدبیر و پرورش مخلوقات فقط به دست خداست بیانگر توحید در ربوبیت است 19 ) آیه شریفه "افریتم ما تحرثون .اانتم تزرعونه ام نحن زارعون " دلالت بر توحید ربوبیت دارد که از اقسام توحید افعالی است اشاره دارد .

20) آیه شریفه "افریتم النار التی تورون .اانتم انشا تم شجرتها " دلالت بر توحید ربوبیت دارد که از اقسام توحید افعالی است اشاره دارد .

21) کسانی که معتقدند مخلوقات جهان در آثار وافعال خود مستقل از خدا هستند گرفتار شرک درربوبیت شده اند .

22) اگر شفابخشی رسول خدا واولیای دین را مستقل از خدا تلقی کنیم اشاره به شرک درربوبیت دارد .

23) اینکه عسل شفابخش است منافات با توحید افعالی-ربوبیت- ندارد .

24) آیه شریفه "نحن جعلنا ها تذکره ومتا عا للمقوین... با ترجمه اش " دلالت بر توحید ربوبیت دارد که از اقسام توحید افعالی است اشاره دارد.

25) آیه شریفه " واعلموا ان الله غنی الحمید " دلالت بر اصل توحید  دارد- وخداوند بی نیاز وحمید است –بی نیاز فقط یکی است وآن فقط خداست 0

26) آیه شریفه " ولله ما فی السماوات والارض والی الله ترجع الامور " دلالت بر توحید مالکیت واین موضوع از کلمه" لله "به دست می آید که به معنای "برای خدا-مال خدا" است .وقسمت آخر آیه ( الی الله ترجع الامور ) فقط به خاطر کامل شدن آیه آمده است ومربوط به بازگشت امور به خدا است ..

27) آیه شریفه " ولم یکن له شریک فی الملک " دلالت بر توحید در پادشاهی دارد که شاخه ای از توحید در ولایت است ( از کتاب درسی حذف شده است )

28) عبارت " تنها وجود مستقل وبه خود متکی خداست " دلالت بر اصل توحید دارد(درتستهای اخیر به عنوان خالقیت در نظرگرفته شده بود)

29) از ابیاتی که در کتاب درسی وجود دارد به گونه ای سوال طرح می شود که فقط مربوط به کاربرد اصلی آن شعر در آن درس است

30) آیه شریفه " فا عبدوه هذا صراط مستقیم " دلالت بر توحیدعبادی دارد

31) آیه شریفه " اتخذوا احبارهم ورهبانهم اربابا من دون الله " از دیدگاه کسانی حکایت می کند که انسان ها رابه جای خدا سرپرست وحاکم خود گرفته بودند واز آنها اطاعت می کردند ودر نتیجه , گرفتار شرک در عبادت شده بودند .واین شر ک هم شامل شرک خفی وهم شرک جلی می شود وهم به شر ک فردی وهم به شرک اجتماعی مربوط است .پس کافی است که بگوییم اشاره به شرک در عبادت دارد.

32) آیه شریفه " ان الله ربی و ربکم " بر توحید در ربوبیت از شاخه افعالی اشاره دارد وعبارت " فا عبدوه هذا صراط مستقیم " دلالت بر توحیدعبادی-عملی دارد

33) آیه شریفه 31 توبه " وما امروا الا لیعبدوا الها واحدا " دلالت بر توحیدعبادی دارد.

34)عبارت "لا اله الا الله " و"لا اله الا هو " هرچند که ناظر بر یکی از اقسام توحید ذاتی وعبادی است اما برای اینکه دانش آموزان دچار خطا نشوند باید بگوییم " این کلمه گرچه برهمه ابعاد توحید دلالت دارد اما بیش از هر چیز ناظر توحید عملی ودعوت کننده به آن است .

35)عبارت "ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت ..."دلالت بر توحید عبادی (عملی )دارد .ونفی کننده شرک در دوبعد فردی واجتماعی است .

36)عبارت "ومن یسلم وجهه الی الله... ..."دلالت بر توحید عبادی (عملی )دارد –توجه به ترجمه در طرح سوال ضروری است .(بعدفردی)

37) در عبارت " خالق کل شی ء فاعبدوه " قسمت اول دلالت بر توحید درخالقیت دارد وقسمت دوم دلالت برتوحید عبادی . لازم به تذکر است که اعتقاد به این که جهان دارای یک اصل ؛یک مبدا ,یک علت یا یک خالق است .به معنای آن است که یک ذات آفریننده جهان است ودلالت برتوحید درخالقیت دارد.اما ثنویون واهل تثلیث که معتقدند دویا سه ذات قدیم آفریننده موجودات جهان هستند , گرفتار شرک درخالقیت می با شند .

38) عبارت " ان تقوموا لله مثنی وفرادی " دلالت بر توحید عملی ( عبادی ) دارد .

39) عبارت " فاعبد الله " دلالت بر توحید عبادی ( عملی ) دارد .

40) عبارت " لا تعبدوا الشیطان " مردم را از شرک در عبادت نهی می کند

41) آیه شریفه " وان اعبدونی " مردم را دعوت به توحید عبادی ( عملی ) می کند .

42) آیه شریفه " لا اله الا هو خالق کل شی فاعبدوه ". وبه سه عبارت . " لا اله الا هو- خالق کل شی - فاعبدوه " تجزیه می شود . که دلالت آن ها بر هر کدام از اقسام توحید مشخص شده است .

43) مفهوم ومحتوای کتاب درسی خیلی مهم است .

[ شنبه یکم آذر 1393 ] [ 20:39 ] [ دکالی ]
  • طاهره نظیفی